گشت و گذارِ نوشتاري و
تارنمائي در مورد :
حكومتِ
اسلامي / مجاهدين
روشنفكران
تارنماها
حزبِ توده
/ اكثريتي ها / اقليتي ها/
مابيني ها / نارفيقان
/
شاه و شاهزاده رضاخانِ دوم / و... |
آنچه كه پس از اين مي
آيد ، تجربه هاي (يعني منتشره ها و نشرنيافته هاى ِ ) منست در دنياي ِ
تارنما ها . خودم بودم – با كم ها و شايد بيش هايم . از پيش مي دانستم كه اگر
واژه هائي را كم وبيش كنم – يعني تغيير دهم - ، بي هيچ شك و شبهه اين يا آن
نوشته منتشر مي شد ... واما به تعمد نكردم ، چرا كه خودِ خود را نه
به زير ِ سئوال ، كه نفي مي كردم و مي شدم دستگاهي ، و بر روال ِ همه يكساني
!
|
نوشته
ها كه معلوم اند نوشته اند! و اما آنچه از مرا
تارنماها شعر ناميدند ، ازنظر ِ من شعارند – و چرائي
اش را در پانويس ٍ
«
فلسطين
، اي سرزمين ِ بي خاك
! »
به كوتاهي توضيح دادم و به گمانم بسنده است .
[ اين توضيحی بود که برایِ منتشر شده
هایِ 81 تا 83
در تارنما ها دادم و برایِ آنچه که « روزانه ها...» آمده اند ، توضيحی لازم
نيست.]
|