xalvat@yahoo.com m.ilbeigi@yahoo.fr |
چه غمی دارم من ! و دلم آنسان می طپد که تو گوئی خيالِ رفتن دارد ...
و چرا ديگر اشک نيست مرا ؟ خاطراتم هيچند ؛ پوچند . من غريبم در غربت!
خسته ام از هيچی خسته ام از پوچی دل به دريا زدنم نيست - که نيست ! دلِ من می نالد از نالشِ من دلِ من خسته تر از منِ خسته کاش می تانستم با او بهتر از اين باشم کاش می تانستم شفايش بدهم - من و اينهمه « توانستن » ها ؟!
چه به سر دارم من ؟ چه خيالی ست مرا ؟ ژنده افکارم را به چه ريسمانی بيآويزم من ؟
چه دلم پُرپُر - . چه خودم خالی خالی ! 20 اسفند 84 / 11 مارس 06 |