« ديوانه » اگر منم
چه حاصل در شهر گشتن ؛
که يافت نشود « عاقل » !
« ديوانه » اگر منم
چه حاصل از سر بر ديوار کوفتن ؛
که شهر پُر از سر شکسته گانست !
چه تهمتی بيش از اين :
- مجنون و ديوانگی ؟
در کجایِ جهانِ تان
سنگ و ديوار معيار ِ سنجش ؛
- که آبروی ِ جهانند مجنونان !
ملامتی اگر از دوست رسد
نه مجنون بودنم بايد ؛
- که طايفهء مجنونان را
به « عاقل » نمايانِ شهر فروختن !
21 تير
83 /
11 ژوئيه
04 |