xalvat@yahoo.com        m.ilbeigi@yahoo.fr          

                                                                            

                       

چه بيرحمند اين سرمايه داران که حتی از بدبختی زلزله زدگان سرمايه می سازند !

هرکس شکی دارد از انگل بودن ، خون آشامی ، شقاوت و سخاوت و بيرحمی و ... سرمايه داران و در بسا موارد به وحشيانه ترين وحشيانه وجهی به مال اندوزی ِ شان می پردازند ؛ هرکس شکی دارد که اختلاف طبقاتی سرسختانه وجود دارد واز تخيلات ِ آن آنان ِ ديروزی و ما اين اينان ِ امروزی برنخواسته اند ( که اندک کسانی ، درهمه جای ِ دنيا ، همه چيز دارند و خيل ِ عظيم ِ قريب به اتفاق بی بهره از کم ترين هايند ) ؛ هرکس شکی دارد که با پند و نصيحت نمی توان اين زالوصفتان و سرچشمهء تمامی بدبختی های ِ ما را به کناری زد تا بتوانيم  لقمه نانی را با بی دغدغهء خاطر به چانه زنيم و خانِمانِمان با هر زلزله ای بر سرمان خراب نشود ـ که يعنی نرفتنی اند به ميل ِ خود و انقلابی بايد ؛ هرکس شکی دارد ...

اين شکاکان ببيند که سرمايه داران شاهنشاهی و آخوندی ، تنها درايران ، چه بلائی به سر مردم ِ خودشان آورده اند که خانه ـ که چه عرص کنم ؛ خرابه ِ ـ شان با فوتی و بادی زهوار از دست ميدهد تا چه رسد به زلزله ...

همان زلزله ای که در اين " جهان ِ سومی " که مارا پرت و پلا کرده اند ، ده ها هزار کشته و چندين برابر زخمی به جا می گذارد ، در کشورهائی با سرمايه دارانی سرمايه دار تراز فلاکت مملکت های ِ ما ، بندرت کشته و مجروح به جا مي گذارد ... چرا ؟ اينان سرمايه دارانی دارند که لااقل برای آسودگی ِ خيال ِ خود در کشورشان ، کمکی « جو و ارزن » می ريزند تا بتوانند با احمق سرمايه داران ِ کشورهای ِ ما ( که هيچ نمی دهند وهمه وهمه در جيب های ِ گل و گشاد ِ خودشان می کنند ) ، دمار از سر ما بر آورند ...

انسان وقتی که چرنديات ِ فرح و رضا پهلوی ها را می خواند و می شنود که ايران را آباد و آبادان کرد و يا داشت می کرد آن «نازنين» ( مرديکه محمدرضا) ، از خودش می پرسد که چگونه بود که هر زلزله در زمان ِشان ده ها هزار کشته برجای می گذاشت و مگر نه آنکه اکثر ِ خانه های ويران شده ( در رودبار و بم و... ) در زمان ِ آن «نازنين» ساخته شده بودند که سرپناه هائی باشند برای ِ بيچاره گانی که ده ها ده ها هزار ميروند ... وبعد هم کمک های ِ مالی و جنسی را يواشکی می خوردند و پولها وپولها به جيب مي زدند  تا راه و چاه نشان بدهندبه اين آخوندهای ِ دريوزه و بی حيا که ديروز و امروز خوردند و به جيب زدند کمک هارا ـ آنهم بی هيچ شرم و حيا ودر جلوی ِ چشم ِ همه گان : واينجاست که می بينيم تفاوت بين ِ سرمايه داران ِ سلطنتی و آخوندی ؛ آنان «يواشکی» می خوردند و اينان در «انظار» همه گان ... پس آنان بهتر بودند و بايد دوباره بر سر ِکار بيايند ! ...

6 دی 82 / 27 دسامبر 03