xalvat@yahoo.com        m.ilbeigi@yahoo.fr           

                                               

نوشته های : 1381    1382     1383    1384    1385    1386    1387       گاه  به گاه

                                                

          

دو ترجمه  از ترانه ای از ژان فرا ، خوانندهء فرانسوی (1930 ـ 2010)
 تراب حق شناس / م. ایل بیگی

( باحروف قرمز از تراب حقشناس* و با حروف سياه  از م. ايل بيگی)

 

-
“J’ai souvent pensé c’est loin la vieillesse
غالباً پیش خود فکر کرده ام که پیری حالا حالاها زود است

چه بارها انديشيدم که پيری چه دورادورست


Mais tout doucement la vieillesse vient
اما آرام آرام پیری سر می رسد

اما پيری لنگان لنگان می رسد


Petit à petit par délicatesse
ذره ذره با ظرافت

بلطافتی اندک


Pour ne pas froisser le vieux musicien
مبادا نوازندهء پیر را بیازارد

که نرنجاند نوازندهء پير را

... کامل

 

 

دیکتاتوری

وقتی که نيستی

جهان چه خوبست

- و شبهايمان بی کابوس .

*

وقتی که نيستی

مردمانم

- در تمام ِ جهان - ،

زندگی می کنند  ...

سه شنبه 17 ارديبهشت 90 / 07 مه 11

... کامل

 

آه ، ای "هاله" ...

گمان بر اين نداشتم که :

بر بی نهایت ، نهايتی می تواند باشد ؛

- رفته اند تا به بی  ... به بی ... به بی نهايت ترين ِ بی نهايت ها !

 

گمان بر اين نداشتم که :

برجنايت نهايتی می تواند باشد ؛

- رفته اند به بی... به بی... به بی نهايت ترين ِ  جنايت ها !

 

گمان براين داشتم که انسان :

- انسان است .

گمان براين ندارم که :

-  انسان ، انسان است !

 

گفت : " ايمان بياوريم به آغاز فصل سبز"

"ايمان" ندارم ؛

گمان به "فصل سبز" ندارم !

12 خرداد90 / 02 ژوئن 11

... کامل

 

 

رنگی دادند به بیرنگی ها

به: "هُدی صابر" ها -هرچند نااعتقاد به اعتقاداتش

 

چیزهائی میشود درزندگی

وتو از آنها خبر نداری

- و حرکتی نمی کنی .

 

چیزهائی میشود در زندگی

که تو از آنها خبرداری

- و حرکتی نمی توانی کنی .

*

سترون تر از آنی که حرکتی کنی

میخواهی تصمیمی بگیری ؛

کاری کنی

اما توانت هیچ ست

( تصمیم گيران از ابتدا نابودت می کنند)؛

میروی به ناتوانی ها و "وا" دادن ها ؟

چهار شنبه 1 تیر 90 / 22 ژوئن 11

... کامل

 

تفاله های تاریخ

اينان

-در حلقهء ناجوانمردی-

تحوشی کردند تا برهرچه بود و هست :

که بزايند نازائی ؛

که به چالند خاک برای گورها ؛

که برگيرند خنده از لب ها ؛

که ماتم را بر هرخانواده برند ؛

که جان ِ هر عزيز را به ضربات گيرند؛

که انسانيت را به حيوانیت رسانند

(شرف به حيوانات)؛

تا انسان را به خدا و پيامبر و امام برسانند

(شرف به ما انسانها)؛

26 مرداد90 / 17 اوت 11

... کامل

 

مرا توانيد کُشت ...

 

مرا توانيد کُشت

با رسوائی هايتان چه خواهيد کرد ؟

مرا توانيد زندانی کنيد

مرا توانيد شکنجه کنيد

بهار را نتوانيد کُشت

تابستان را نتوانيد کُشت

پائيز را نتوانيد کُشت

زمستان را نتوانيد کُشت

***

مرا توانيد کُشت

فرزندم (دخترم ، پسرم) برشما عمر خواهدکرد

(فرزندم را خواهيد کُشت

نوه ام برشما عمرخواهد کرد؛

نوه ام را خواهيد کُشت

نتيجه ام برشما عمر خواهد کرد)

11 دی 90 / 1ژانويه

... کامل

 

بالاتنهء "گلشيفته فراهانی"

سرِ طاس ت را بپوشان

تا من هم موهايم رابه زيرِ چارقد برم .

بالاتنه ات را بپوشان

تا من هم سينه هايم را نشانت ندهم .

عورت ات را با زيرشلواری های چسبان بپوشان

تا من هم آنچه که به آن نشانه رفته ای را بپوشانم .

ماتحت را بپوشان

تا من هم شلوارهای چسبان نپوشم .

همسرت را درخانه زندانی نکن

تا من هم زندانی همسرم نشوم .

چندهمسری ميخواهی؟

8بهمن 90/ 28 ژانويهء 12

... کامل