xalvat@yahoo.com m.ilbeigi@yahoo.fr
اگر به خانهی من آمدی (شعری ازغاده السمان شاعری از سوریه)
سه شعر از چارلز بوکوفسکی/برگردان: احمد پوری
محمود درويش (برگردان: احسان موسوى) : قمار باز
یادی از «ویکتور خارا»/ شاعر، خواننده، گیتاریست، آهنگساز و کارگردان تاتر مردم شيلی
جیمز جویس (برگردان:یاسمن میرزائی): گـِـل رس
آنتوان چخوف : متشکرم
نگاهى به زندگى کلود مونه / شـور طبيعت، شعـر نقاشی
سه شعر از عبدالوهاب البياتی (برگردان : محمدرضا شفيعی کدکنی)
نزار قبانی (برگردان : امين عاليمرد) : بازيگران
والت ويتمن (برگردان: باجلان فرجی) : انقلابی پير
گونتر گراس (برگردان : کامران فانی) : فصلی از کتاب ِ "موش و گربه"
کارچاکف (برگردان: مهين اسکوئی) : استانيسلاوسکی به اين سئوال پاسخ می دهد ؛ کارگردان يعنی چه؟
آگاهی از صدور مرگ سقراط (برگردان : هوشنگ مستوفی)
نينا جمشيد نژاد: داستان اُديپ و عُقدهاش!
حسين نوش آذر - "ويکی پديا" : حماسه گیلگمش
محمدتقی غياثی (برگردان) : ويکتور هوگو / شاعر؟ يا پيامبر؟
چهار وسوسه ي پابلونرودا ترجمه: قاسم صنعوي نرودا نخستين اشعار خويش را با نام واقعي خود يعني ريكاردو نفتالي ريس منتشر كرد . در اكتبر 1920 بود كه به عنوان اسم مستعار نام شاعري چك را كه مورد علاقه اش بود برگزيد .
سرود فیدل - شعری از: چه گوارا
سهراب کريمی : مقدمه ای کوتاه در باب سوررئاليسم قسمت اول : عصيانگری قسمت دوم پل الوار قسمت سوم : لوئی آراگون
من ، برتولت برشت از جنگل های سياه می آيم
نورا موسوي نيا : نگاهي به تابلوي گرنيکا اثر پابلو پيکاسو
ژان کوکتو : درباره ي کلمات زبان فرانسه بدقلق است و برخي ملايمت ها را برنمي تابد . اين همان معنايي است كه «ژيد» عالي بيان كرده است و مي گويد زبان فرانسه پيانوي بي پدال است . نمي توان نواهاي ساز آن را محو كرد
رستم وهاب: صدرالدين غينی (شاعر ِ تاجيک) و نيما
تسليمه نسرين : هرگز خاموش نخواهم شد + جايزه سيمون دو بووار برای تسليمه نسرين
زندگينامه و اشعاری از ناظم حکمت
جواد عاطفه: نگاهي به زندگي و آثار سارتر: جهنم ديگران هستند مردى کوتاه و زمخت، پيپ به دست، بد لباس با چهرهاى زشت، معتقد به اخلاقيات، عاشق شهرت و زن، کلهشق و انتقادناپذير، دشمن سرسخت بورژوازى، فيلسوف، محقق، نويسنده، ژانپل سارتر .
پابلو نرودا وارد شدن نرودا در سياست موجب تحول در سبک شاعري او گشت . خودش در 1939 نوشت : « جهان دگرگون گشته ، شعر من نيز به راهي تازه افتاده است». نرودا شعرش را از حلقه ي شيفتگان شعر و منتقدان درآورد و اشعاري مردمي تر سرود . تا آن جا که سرود همگاني اش را بر اساس فن خطابه ، تکرار و با عباراتي شبيه دعا سرود تا با صدي بلند خوانده شود و بي سوادان هم بتوانند از آن بهره مند شوند. او با انتقاد از شعر ناب، شعر خواص و شعر جدامانده از زندگي روزمره را به هر شکلي که باشد نمي پذيرفت . ين فکر در جلد سوم «اقامت در زمين » کاملأ مشهود است .
برتولت برشت (بهروز دهقانی ) : چند نکته ای که می توان از استانيسلاوسکی آموخت
احمد بطحايي : نقش زنان در ادبيات آمريکاي لاتين
ايتالو کالوينو (ترجمهي اثمار موسوينيا ) : قارچها در شهر آن اجسام قارچ بودند. قارچهايي واقعي که درست در دل شهر از زير خاک بيرون زده بودند!
خورخه لوييس بورخس؛ (ترجمهي کاوه ميرعباسي): شب عطيهها سالها ميگذرند و آن قدر اين ماجرا را تعريف کردهام که ديگر نميدانم آنچه به ياد دارم واقعاً رخ داده يا تنها خاطره کلماتي است که براي روايت کردنش بر زبان آوردهام.
اوکتاويو پاز : درختي رقصان اما ريشه در اعماق کنار نهر کجاي بيکس به ويژه پاييز! آن لحظه حد نهايي حيات
آنيوتا نقد چاپ نشدهاي از داستان «آنيوتا» نوشتهي «آنتوان چخوف» همراه با ترجمهي داستان توسط «احمد گلشيري» در اين داستان ديدگاه عشق ظاهري بهكلي ناديده گرفته ميشود .چخوف با طنزي نامحسوس و نافذ تن آنيوتا را در خدمت مقاصدبزرگتر هنر و دانش قرار ميدهد . آنيوتا، در واقع، هم تن و هم روحخود را در خدمت خودخواهي كوركورانه دو انساني قرار ميدهد كهاو را موجودي پستتر ميپندارند در حالي كه او از نظر اخلاقي بسياربرتر از آنهاست
گونتر گراس (فرهاد سلمانيان) : چپ دست ها
ارنست همينگوي: آدمکشها
سه داستان از «ساموئل بکت » (برگردان: منوچهر بديعي ) : بنگ ؛ نخستين عشق ؛ بی همگی
زندگينامة «ساموئل بکت»
بزرگداشت لنگستون هيوز
معرفي ويليام کارلوس ويليامز
سرگذشت يک داستان و نويسنده اش (درباره تولستوي )
:
بالای صفحه