xalvat@yahoo.com        m.ilbeigi@yahoo.fr           

                                               

              

میخوای برداز ، ميخوای نردار ...

دوشنبه ۶ مهر ۱۳۸۸ - ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۹

دوستی که تنها دوبار (يکبار به چند دقيقه در فرودگاه ِ واشنگتن و باری ديگر ، بمدت چندساعت در خلال ِ دو روز ، درخانه ام ) ديده ام ، چندی پيش پيامی الکترونيکی برايم فرستاد که "بی ادبانه" تاکنون جوابش را نداده ام (يک ماهی ميشود که دسترسی به اينترنت ، مطلقا و مطلقا، نداشته ام). چه گفته بود ؟ به اختصار اين :

" محمد عزیز ! سلام [...] اجازه میخواهم  که ایرادی را که مدتهاست میخواهم با تو طرح کنم ، همینجا با تو در میان بگذارم و آن مربوط به آرایش یا بقول فرنگی ها " دی زَین " سایت تست . اولا بنظرم یک لوگوی حرفه ای باید درست کنی . بنظرم بالا را کاملا خالی کن و جز لوگو و برخی از مشخصات لازم ( مثل نام و آدرس سایت و تهیه کننده یا سردبیر و شماره مسسلسل سایت ) چیز دیگری را نگذار . برای مراجعه ساده کاربران به مطالب ، در هر قسمت اهم مطالب با حرف مثلا 14 یا 16 زده شود و مطلب دیگر - از نظر زمانی کهنه تر - با حروف 12 . برخی از مطالب را ترتیبی دیگر بده مثلا مطالب و یا مقالات سیاسی ، تاریخی ، ادبی و ... را در کنار و در قاب های کوچکتر بزار .خلاصه اینکه  حیف است - با زحمتی که میکشی - بیننده ی سایت تو خودش را یکمرتبه با ده ها مطلب خواندنی و جالب رو برو ببیند و نداند از کجا شروع کند . ابتکار بخرج بده که مثلا هر بار یک تم را مرکز ثقل آن شماره قرار دهی . امیدوارم نظری را که دادم بگذاری بحساب ارادتم به تو و [...] از یاد نرفتنیم و اینکه همه ی اینها پیشنهاد است و خلاصه خیلی مخلصم . علی   "

 

چه اش در جواب بايد بگويم ، به جز اينها - شايد :

  • علی جان ! (پيش از اين ، در نامه ای خصوصی ، برايت گفتم که چرا دوستان را "جان" خطاب می کنم ) هرچه که در اين پيام آورده ای ، عين ِ حقيقت (فراتر از "واقعيت") است  و من بايد احمق ترين ِ احمقان ِ دنيا باشم که منکرشان شوم ! پس، جانا ! بدان که ذره ای به دل نخواهم- و نتوانم - گيرم ؛ مگر نه آنکه توها و من ها سعی ِ مان ، هميشه ، براين بود که حقايق را ببينيم و بازگوی ِ شان کنيم و هرگز لرزه برتن ِ مان نرود از چه ها که ديگران خواهند گفت! توها و من ها هرگز فرانگرفته ايم که "نان به نرخ ِ روز" بخوريم - فراموش که نکرده ای ؟ جانا ! ما هميشه در "خدمت" بوديم و هرگز نخواستيم که "گُهکی" (اينرا تنها برای ِ خودم می گويم) شويم و ، هم تو ميدانی وهم من ِ نابخرد ، که می توانستيم ...

  • علی جان ! من هنوز -و عليرغم ِ همه چيز، به گونه و به وسع ِ ناچيزم، به "خدمتکاری" ادامه ميدهم(نمونه اش همين"تارنما").دردی دارم ، که به قول ِ شاملو ، "مشترک" است و تا نفسم هست مشترک باقی خواهد ماند ...

  •     علی جان ! اين تنها تو نيستی که چنين ايراداتی بجا از من گرفته ای ، ديگرانی ( نه "خروار"ها - و "خروارها"ئی با تشکر از من ، به خاطر ِ "تلاش های شبانه روز" يم برای گسترش ِ ادب و فرهنگ ايران ، که عين ِ واقعيت است ) کرده اند و حتی کسانی گستاخانه (شايد همفکر با تو) ، پيشنهاد کرده اند که نام سايت را به جای ِ "... در عظيم خلوت ِ من " ( حتما می دانی که اين نام را از يکی از اشعاری از "او"ئی که می شناسی گرفته ام ) ، بگذارم "... در عظيم شلوغ بازی" ...

  • علی جان ! چقدر دلم می خواهد که جيبی گشادی - بدون ِ گدائی - ، داشته باشم و به افرادی بدهم که برايم سايتی ، با معيارهای ِ امروزه روز و راحت به يافت مطالب ِ درخواستی ، بسازند . علی جان ! باعث نشو که اشک بريزم و بگويم چنين امکانی ندارم !...

  • علی جان ! می دانی که تنهاترين ِ تنهايانم -همچون "او"ئی که می شناختی ؛ نه کسی را می بينم و نه کس به ديدنم می آيد ! خيال نمی کنی که در اين پنجاه و هشتادسالگی ام دارم کم کم "عقل"م را می خورم و مرا کجا ، بی ياری ِ احدی ، دست يافتن به دانسته های رايانه ای و تارعنکبوتی ؟! "گاو"م در اين دنياها و "خرانه" هرچه که در "چنته" دارم  بر "طبق اخلاص" می ريزم ...

  • علی جان ! من يکی از کسانی هستم که به سخت ترين وجهی اعتقاد دارم که "شکل" و "محتوی" در رابطهء تنگاتنگ اند ، اما چه کنم بی بصاعتم در "شکل" دادن و اما چه رفته است برشمايان که قادر به ديدن ِ "محتوی" نيستيد ؟ ؛

  • علی جان ! نگاه کن ! خوب نگاه کن و چشم و گوش ات را باز کن (چون در اين سايت ، هم خواندنی هست و هم شنيدنی و هم ديدنی) ، اين سايت ، تنها سايتی است که می شود آنرا "دائره المعارف اينترنتی" ناميد - مقلد هيچ کس نيست ، که مبتکر است ؛ رجوع کن به "گوگل" ، برای هر واژه، هر نام ، هر کتاب ، هر نشريه ، هر آوا ، هر نما و... و... خواهی رسيد به "... خلوت" ...

  • علی جان ! می دانی که در اين سايت ، تا به امروز : 2872 پرونده و 56715 مطلب ِ قابل ِ خواندن و ديدن آمده است ؟ می دانی اين به چه معناست ؟ هزازان هزاران ساعت و روزها و هفته ها و ماهها و سالها کار ِ شبانه روزی ...

  • علی جان ! اين سايت برای ِ تنبلان و راحت لقمه خوران نيست ؛ تهيه کننده اش زحمت های بسيار کشيده است و جوينده اش ، لااقل ، کمی به خود زحمت بدهد ....

  • علی جان ! من هرچه در توان و وسع و شعورم هست ، کرده ام و می کتم و به احدی بدهکار نيستم و احدی را حق ِ طلبکاری نيست ؛ همينست که هست : "ميخوای بردار ، ميخوای نردار" و "گرتو بهتر می زنی ، بستان بزن !"