xalvat@yahoo.com        m.ilbeigi@yahoo.fr          

                                     

                     

دوشنبه 20 فروردين 86 / 9 آوريل 07

عجبا ! هنوز هم "حزب توده" ، "راهيانی " دارد !

در وبلاگي که به معرفي و پخشِ کتاب مي پردازد ( که هم خودش را دوست دارم و هم گرداننده اش را - که هرگز نديده ام ) و متاسفانه روز بروز از « جايگاهِ » اوليه اش فاصله مي گيرد و از تنها « علتِ وجودي » اش - يعني پخشِ کتاب - ، دورتر مي شود و رنگ وبويِ « جريانِ سياسي » - آنهم « يک » جريانِ سياسيِ « خاص » ) به خود مي گيرد و کم کم دارد « فراموش » مي کند که در کجايِ اين « زمين » (يعني پخشِ کتاب هاي گوناگون ، با انواعِ نظرگاه ها و سليقه ها ها ) ، ايستاده است ... و اگرش خيالِ پرداختن به مسائلِ سياسي و دفاع از يک جريانِ خاص است - که حقِ مسلم اوست - ، مي بايدش در جائي ديگر ( مثلا در «وب لاگ » هايِ فراوانش ) به آنها به پردازد و اگرچه گوزيدنِ در خلوت ( يعني در جايِ خودش ) حقِ مسلم هر انسان است، اما در اين « مسجد » جايِ گوزيدن نيست ! ...

... بهر حال ، در اين و بلاگ اينرا خواندم :

« سالهاست که مُد شده که هرکس مي خواهد خود را سياسي نشان دهد دو کار مي کند .

اول اينکه به حزب توده ايراد مي گيرد که چرا با کودتاي 28 مرداد مقابله نکرد يا چرا با امتياز نفت شمال موافقت کرد و هزاران چراي ديگر .

ودوم اينکه خود را به مصدق منتسب مي کند و عکسش را در سايتش مي گذارد»

اگرچه ممکنست « پرخاشگرانه » به نظر آيد ، اما دوستانه بپرسم : راستي را حق  نداريم که بپرسيم « چرا با کودتاي 28 مرداد مقابله نکرد ؟ »  که اگر ميکرد - شايد - ، نه آن « بختکِ » محمد رضا را مي داشتيم و نه اين همه چيز از بين بُرانِ اسلامي را ... که اگر مي کرد ( و حتي اگر شکست مي خورد ) ، امروز خوشنام بود و سرافراز ونه منفورِ همه گان - به جز « سه جهار نفري » که هنوز به دورِ اين امامزادهء بي مُعجز مي چرخند !

و تازه تنها ايراد به حزبِ توده ، همين « مقابله نکردن » است ؟ خودِ «وبلاگدار» معترف ِ به « هزاران چرايِ ديگر » است و درد همين « هزاران » است و مشکلِ دفاع ناپذيريِ حزب توده و « سينه چاکان » اش هم ! ...

... و اما در موردِ آنهائي که « عکسِ [ مصدق ] را در سايتِ شان مي گذارند » . نمي دانم که اشاره به من و اين سايت هم هست يانه - که اگر که هست ، اينرا بگويم :

اين سايت دو بخش دارد : يک بخشِ « خصوصي » ( يعني نوشته هايِ فريدون و من). در اين بخش نظرگاه هامان - به درست يا به غلط - ، به روشني و بي هيچ «لاپوشاني » آمده اند ؛ بخشِ ديگر « عمومي » ست که در آن ، بي هيچ جانبداري و هيچ تفسير ، نظراتِ از راست ترين تا چپ ترين افراد و جريانات آورده شده اند - و فراوان از حزبِ توده و وابسته گانش ... و ديگر اينکه «مصدق» هم يکي از اين افرادست و « جريانات » ... همين !

« دری وری های ِ »    1386           « دری وری » های 1385        ... ديگر نوشته ها