|
|
|
|
 |
|
بی هيچ شَک وشُبهه : از ديوانه گانم از بی خِردانم نمی توانم بفهمم که چرا اينهمه جنايت ؛ انتهايِ جنايتِ تانرا هيچ ـ هيچ و هيچ ـ انتها نيست ؟ * خدايِ تان آيا دراين کثافت جهانِ آخونديِ تان مارا چُنانچون پِشکلی برزمين انداخت تابدست وپايِ وضوگرفته تان له شويم ؟! پس : خدايتانرا نمی خواهيم هيچکدام ِ تانرا نمی خواهيم ؛ نه شيخ لَبخَند زن ونه آن ِ يک ِ اَخم و تَخم کُن - که هردو از يک قُماشيد ! * ببار ای باران بشوی ای باران عباها و عمامه هايِ پُرازخونِ آخوندانرا ؛ بفرست بفرست ای خدا تمام ِ آخوندهايت را ـ به يکباره ـ به بهشت وبُگذار مارا در جهنم ِ بی آخونديِ مان شادمانی ها کنيم و ز ن د گ ی ! و شادمانه دست زنيم و پای کوبيم که جهانِ بی " تو بايد اين کُنی يا آن " سرآغاز ِ زندگی ست .
[ واز اينجا به بعد بايد با آهنگِ موزيکِ متن ِ فيلم ِ چارلی چاپلين ، عصر ِ جديد ، خوانده شود : ]
آی ، آی ، آی آی ، آی ، آی اين کشور آباد نميشه هميشه تو سری خُور می مونه هميشه توسری خُور . * الاغ رهبر زياد داريم همَشون فکر ِ جيباشون هيچ کُدوم به فکر ِ ما هيچ وقت به فکر ِ ما همه شون دشمنهِ مون * همشون ميخان ماها اجير ِشون باشيم و اجيرشون باشيم . * هی ميکُشن ماهارو به اسمه خوشبختی مون هی ميگن : ميخان که آدم بشيم . * آخه بابا خوته تونيد ماهاروخرگيرآوردين ؟ رويه شونه هامون قصراتونو می سازين . * چه غلطی کرديم گير ِ شماها اُفتاديم چه غلطی کرديم ما گير ِ شماها اُفتاديم . * چرا آدم نميشينو چرا آدم نمی شين ! همه خاکو به سر ِ تون * اين شيخ لَبخَند ميزنه اون يکی اَخم می کنه هر دو يه قماشنو هردو از يه قماشن ! * قربونش برم شاجون رقاص ِ خيلی خوبه به هر سازی می رقصه رقاص ِ خوبی هس ! 18 تير 82 |
