m.ilbeigi@yahoo.fr                                

              

                                   

                                                                                    

 

ناصر پاکدامن : در هفت روز هفته

 متنی است از روزگاران دور و دورتر: چند روز پیش در لابلای کاغذها، به فتوکپی متن کوتاهی برخوردم که درآن سالهای حالا خیلی گذشته، در مجلۀ سخن چاپ شده. قضیه مربوط می شود به سال 1334 که در آن فاصلۀ میان فارغ التحصیلی ازدانشگاه تهران و آمدن به فرنگ، هفت هشت ماهی بخت آن را پیدا کردم که در مجله سخن کار کنم. در آن زمان، چند باری پیش آمد که دکتر خانلری که سخن را نه نردبان ترقی می دانست و نه تفنن و سرگرمی، بلکه کاری بسیار پراهمیت در زمینۀ ادبیات و فرهنگ و هنر، به هنگام بحث دربارۀ تهیه مطالبی برای مجله، پیشنهاد کرد که بد نیست که هر شماره، موضوعی را به نظرآزمائی بگذاریم و از همکاران بخواهیم که نظر خود را در بارۀ آن موضوع برای درج درمجله بنویسند. به این ترتیب بود که در آن ایام، چندین و چند موضوع به اقتراح و نظرآزمائی گذاشته شد و پاسخهای رسیده از همکاران، و در مواردی هم از خوانندگان، در شماره های مجله به چاپ رسید. و باز هم به این ترتیب بود که یکبار از همکاران خواسته شد که بنویسند که هفت روز هفته را چگونه گذرانده اند و به اصطلاح یادداشتهای روزانه یک هفته خود را بنویسند و برای چاپ در اختیار مجله بگذارند. پاسخهایی که رسید در یکی دوشمارۀ مجله در پائیز 1334 به چاپ رسید. این قلم هم خود را "داخل میوه ها کرد" و فضولتاً پاسخی نوشت بی آنکه پرسش مستقیمی در میان باشد ! آنچه در پیوست می آید آن پاسخ است به این پرسش که "در هفت روز هفته چه کرده اید" که در شمارۀ نهم دورۀ ششم سخن، آبان 1334، به چاپ رسیده است. بازخوانی این متن کوتاه، خاصه برای من فرصت دیگری بود برای بزرگداشت یاد آن بزرگمرد هنر و ادب ایران این زمانه و حتماً همۀ زمانه ها.

ن.پ

بالای صفحه