m.ilbeigi@yahoo.fr
فريدون دانشی که رفت...(زندگينامه)
کمی بلند PDF HTM کوتاه HTM PDF
آخرين همسفر(اشعار)
PDF HTM
نوشته های سياسی
پراکنده (ترجمه ها)
عکسها
خسته
به : روستا باختری 1 شکوه می کردم با تمامی نفرتم ـ مهرم از تو ، از ياد بود کهنهء تو ای قفس ، ای حدود ، ای گرداب . 2 با از دريا سخن گويم از کشاکش های ساحل ـ آب از سرود خستهء امواج از سکون ـ مرداب . تهران 28-7-42