عصيان
ای دروغ ، ای قوانين گنگ طبيعت
می توانستم ايکاش
با تو جنگيد .
هرگز مرا با شما آشتی نيست
ای همهء اعتقادهای ملعون
ای با طبيعت من دشمن
کفر و گناه و جنايت موهوم .
من عاصيم
عصيان من سکوت و گريز است .
قلب من ، اين در سکوت خويش به زنجير
خيره به ديوارهای بلند
منتظر هيچ و هيچگاه و هرگز .
گرگان 12-8-42
|