m.ilbeigi@yahoo.fr                                

         

فريدون دانشی که رفت...(زندگينامه)    

  کمی بلند    PDF   HTM    کوتاه  HTM     PDF 

آخرين همسفر(اشعار) 

 PDF     HTM    

نوشته های سياسی

پراکنده (ترجمه ها)

عکسها

نالهء يک برگ
 



برگهای جدامانده از شاخه ها را ، نوازشی .
برگهای به جا مانده در شاخه هارا ستايشی .
به جا ماندن مانده
به ريشه های درختان ،
خواهشی ، نالشی ، غرشی و نيايشی .

ای عابر !
در رهگذار بادهای تند و سرد
چسبيده ام به سختی بر شاخهء درخت .
هرچند من نخواهم هرگز جدا شوم از آن
ليکن ندانم که لحظه ای ديگر
بر سر آن باشم يا نه .
آنگاه
اما
روانيست پای بکوبی به خشم و کينه و نفرت
برمن
برمن ، منی که در رهگذار بادهای تند و سرد
چسبيده ام بسختی بر شاخهء درخت .
ای عابر !
برگهای جدامانده از شاخه هارا ، نوازسی .
برگهای به جا مانده در شاخه ها را ، ستايشی .

تهران
10-1-41