xalvat@yahoo.com        m.ilbeigi@yahoo.fr         

  

                  

 

ياد ِمان ِ اکبر رادی

 

 

 

 

http://st-behesht.blog.com

 

 

نقش اکبر رادی در نمایشنامه نویسی ایرانی

اگر دوران مشروطیت مرجع تاریخ تئاتر در ایران با استانداردهای جهانی به حساب آید، دهه 40 خورشیدی نقطه عطفی در دنیای تئاتر ایران است.

جواد اعرابی

پیش از آغاز دهه 40 و چند سالی پس از کودتای 28 مردادماه 1332 حرکت هایی برای به صحنه بردن نمایش آغازشد. تشکیل گروه تئاتر آناهیتا، گروه اسکار و گروه تئاتر ملی در این سالها اتفاق افتاد. شاید یکی از ویژگی های این دوران وجود متون نمایشی بود که این متون چه به شکل ترجمه و چه به صورت آفرینش توسط نویسندگان ایرانی مرتب در دسترس گروه های اجرایی قرار می گرفت. تئاتر ایران در این دوران برای آفرینش هنری خود دارای نمایشنامه نویس شد که از میان آنها غلامحسین ساعدی (گوهر مراد)، بهرام بیضایی و اکبر رادی از جایگاه خاصی برخوردار شدند. این سه نفر مثلثی را به وجود آوردند که با ذکر نام یکی از آنها، ناخودآگاه نام دو تن دیگر در ذهن خانواده تئاتر و دوستداران تئاتر ایران تداعی می شود. در میان این سه نمایشنامه نویس، غلامحسین ساعدی یک روانپزشک بود که رمان و داستان هم می نوشت و تجربه شغلی او نیز در شخصیت پردازی آثارش سهم بسزایی داشت. نوشته های او عموماً برمبنای واقع گرایی شکل می گرفت که نمادگرایی درآن نیز نقش داشت. بهرام بیضایی پژوهشگری نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس است که آثارش را برای کارگردانی خویش می نویسد. او دغدغه هویت را دارد و سبک کاری او بر مبنای شاخص ها و نشانه های نمایش شرقی و به ویژه ایرانی است. اما اکبررادی در میان این سه تن تنها نمایشنامه نویس باقی ماند. هرچند او پیش از آنکه نمایشنامه بنویسد، در سن 20 سالگی به خاطر نوشتن داستان باران برنده جایزه اول موسسه مطبوعاتی اطلاعات شد، اما با نوشتن اولین نمایشنامه تمرکز کاری خود را برای آفرینش این گونه هنری قرار داد. یکی از ویژگی های نمایشنامه های اکبررادی در آن است که تنها مناسب برای اجرا نیست، بلکه آنها را می توان به عنوان یک داستان بلند و یا رمان خواند. در نمایشنامه های بلند او تقریبا برای هر پرده یا صحنه ای عنوان ویژه ای انتخاب شده است. اکبر رادی زاده رشت است. او در سن 11 سالگی به خاطر ورشکستی پدر همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد. در رشته علوم اجتماعی وارد دانشگاه شد و معلمی شغلی بود که او با آن امرار معاش می کرد. اکبر رادی نمایشنامه روزنه آبی را در سال 1339 وقتی 21 سال داشت به اتمام رساند و برای مطالعه آن را به احمد شاملو داد. نمایشنامه مورد پسند احمد شاملو قرار گرفت و ترتیبی داد تا شاهین سرکیسیان آنرا کارگردانی کند. نمایشنامه های اکبررادی بر مبنای واقع گرایانه نوشته شده اند و بیش از آنکه به نمادها توجه داشته باشد، گزینه های دقیق از بطن زندگی در ساختار درام او راه پیدا کرده اند. درام های او به خاطر همین موضوع می تواند مخاطب های عام تری را جذب خود کند. طنزهای گزنده و تلخ همراه با شور و شعف در دیالوگ های جاندارش، تاثیرپذیری از چخوف و ایبسن را در آثار او نمایان می کند. ولی این تاثیرپذیری در جهت غنای نمایش است و مخاطب تنها با مختصات یک زندگی ایرانی مواجه است. انتخاب شهرهای شمال کشور به ویژه شهر رشت به عنوان مکان برای اغلب نمایشنامه ها یکی از ویژگی آثار اوست. منطقه شمال ایران در تحولات سیاسی، فرهنگی و هنری به ویژه هنر تئاتر نقش مهمی را در تاریخ معاصر ایران ایفا کرده است، اضافه بر آنکه وضعیت جغرافیایی و آب و هوایی آن، هم وجه دراماتیک نمایشنامه ها را پر رنگ می کند و هم کمک شایانی به جملات شاعرانه درام نویس است. اکبر رادی در چند نمایش مانند از پشت شیشه ها، خانمچه و مهتابی از شکل نمایشی رایج خود خارج می شود و به نوعی بیگانه سازی نزدیک می شود ولی دیالوگ های آن دارای همان ویژگی است که دیگر آثار او داراست. اگر سه دوره کاری برای اکبر رادی در نظر گرفته شود می توان آثار او را به پیش از انقلاب، در آستانه انقلاب و پس از انقلاب تقسیم کرد. نویسنده در نمایشنامه های بخش اول در زمان نمایش زندگی می کند و اتفاقات نمایشی را خلق می کند. مانند روزنه آبی، لبخند باشکوه آقای گیل و... در بخش دوم مانند منجی در صبح نمناک در آستانه ورود به عصر تازه ای خود را برای دنیایی تازه آماده می نماید. نمایشنامه های نوشته و اجرا شده اکبر رادی در بخش سوم فاصله نویسنده از زمان نمایش است که در این فاصله آنچه گذشت را به تصویر می کشد. پلکان، آهسته با گل سرخ، ملودی شهربارانی و... از این جمله آثارند. اکبررادی در طول حیات خود بیش از 20 نمایش برجا گذاشته است و سه مجموعه مقالات از او چاپ شده است و تنها یک مجموعه داستان به نام جاده از او منتشر شده است.