xalvat@yahoo.com m.ilbeigi@yahoo.fr |
http://www.persiancultures.com
سال 1320 هم زمان با بمباران تبريز توسط ارتش روسيه، همراه خانواده به روستاهاي اطراف شهر پناه ميبرند. بعد از كودتاي 28 مرداد 1332 چند ماه در زندان به سر مي برد. سال 1334 به دانشكدهي پزشكي تبريز وارد ميشود و از سال بعد با نشريهي "سخن" همكاري ميكند. بعد از فارغالتحصيلي از دانشكدهي پزشكي براي ادامهي تحصيل به تهران ميآيد كه منصرف ميشود و به سربازي ميرود. از 1334 نخستين آثارش در مجلات ادبي به چاپ رسید. ابتدا به عنوان نمايشنامهنويسي چيره دست (با نام مستعار گوهر مراد) شهرت يافت، سپس با نگارش داستانهايي زيبا، به عنوان يكي از داستاننويسان خلاق ايران تثبيت شد. گوهر مراد گوهر- مراد
سال 1341 مطب دلگشا را افتتاح ميكند و با احمد شاملو و جلال آل احمد آشنا ميشود. به همراه جلال آل احمد برای مبارزه با سانسور به ملاقات هويدا میرود و طرحی ارائه می كند كه اين حركت چندی بعد منجر به تشكيل كانون نويسندگان ايران می شود . سال 1344 به منظور پژوهش در آداب و رسوم مردم حاشيهي خليج فارس به جنوب سفر ميكند. سال 1352 نشريهي "الفبا" را منتشر ميكند. دو سال بعد توسط ساواك دستگير و به زندان ميافتد. سپس به آمريكا و انگلستان سفر ميكند. با شاملو در نشريهي "ايرانشهر" در لندن همكاري ميكند. 1357 1361 ، در سحرگاه دوم آذرماه سال ۱۳۶۴ شمسی، به علت خونريزي دستگاه گوارش در فرانسه، در بيمارستان «سنت آنتوان» پاريس درگذشت.
خانه ابدی جسمش در گورستان پرلاشز در كنار صادق هدايت
« پناهنده سياسي كيست؟ » به قلم شادروان دكتر غلامحسين ساعدي
پناهنده سياسي كيست؟ پناهنده سياسي كسي است كه چهره به
چهره روبه رو، در برابر حكومت مسلّط ايستاده بود، و اگر بيرون آمده،از ترس
جان نبوده است.
او با همان فكر مبارزه و با سلاح انديشه خويش ترك خاك
و ديار كرده است.
در اين ميان هستند بسياري از نويسندگان، شاعران،
نقاشان،مجسمه سازان، كه سلاح آنها همان كارشان است و در جرگه رزمندگان ديگر
قرار ميگيرند.
پناهنده سياسي نيّتش اين است كه با جلّادان حاكم بر
وطنش تا نفس آخر بجنگد و حاضر نيست از پا بيفتد.
به لقمه ناني بسنده ميكند، ناله سرنمي دهد و شكوه
نمي كند.
مدام در تلاش است كه ديوار جهنم آخوندها را بشكند و به
خانه برگردد. خانه او وطن اوست.
براي تميز كردن خانه قدرت روحي كافي دارد و وقتي
آشغالها جمع شدند، حاضر است سرتاسر وطن را با مژّههاي خود پاك كند.
از جان گذشته است و مطلقاً
نميترسد.
پناهنده سياسي نارنجكي است كه به موقع ميخواهد ضامن
را بكشد و كوهي را از جا بركند با دست بريده براي هر كار يدي حاضر است، با پاي
بريده مدام مي دود و با چشمان كم سو همه جا را ميبيند.
روحيه پناهنده سياسي عضلاني است، انگار كه از سرب ريخته
شده.
واهمه يي از مرگ ندارد، و زماني كه خود را در صف
پناهندههاي قلّابي ميبيند، خشم جان او را به لب ميرساند، چون ميبيند ستون
فقرات بشردوستي ساخته و پرداخته حكومتها فرقي بين او و دلالان اسلحه نميگذارد.
اولي مدام با دو گذرنامه در رفت و آمد است.. ولي او اگر پا به وطن بگذارد،
جمهوري اسلامي امكان نفس كشيدن نيز برايش نخواهد گذاشت و پاي ديوار خواهدش كاشت
و سوراخ سوارخش خواهد كرد.
دراينجاست كه قوانين به يكباره بياعتبار ميشوند.
دراين جاست كه بايد تأملي مثلاًدر «قرارداد1951» كرد، يا در قوانين و مقرّرات
ديگر.
سوءتفاهم نشود، منظور اين نيست كه كشورهاي پناهدهنده
سختگيري بكنند. اصلاً حتّي تلاش فراواني بايد كرد كه به آوارههاي دور افتاده
بيش از پيش توجّه شود،اين تلاش امر بسيار لازمي است. غرض اين است كه فرق «پناهندهسياسي»
قلّابي با «پناهندهسياسي واقعي» روشن شود. اين دو از يك جنس و از يك قماش
نيستند.
پناهنده سياسي قلّابي جانوري است همه چيز خوار، ولي
پناهنده سياسي واقعي انساني است مرگ بركف،كه بيهيچ چشمداشتي ميخواهد كمر
رژيم جمهوري اسلامي را بشكند، خشت روي خشت بگذارد و خانه تازه و وطن تازهيي
بسازد.
دکتر جواد مجابی برخي از بهترين فيلمهاي بلند سينماي ايران از نوشته های اوست، از جمله فيلمهاي "گاو" (ساختهي داريوش مهرجويي، 1348)، "آرامش در حضور ديگران" (ساختهي ناصر تقوايي، 1349) و "دايرهي مينا" (ساختهي داريوش مهرجويي، 1353).
کتابشناسی غلامحسين ساعدی مجموعه داستان خانههای شهر ری ، تبريز ۱۳۳۴ رمان توپ ۱۳۴۸ نمايشنامه کار بافکها در سنگر ۱۳۳۹ فيلمنامه فصل گستاخی ۱۳۴۸ تکنگاریها ايلخچی ۱۳۴۲ ترجمه شناخت خويش از آرتور جرسيلد، با محمد
نقی براهنی ۱۳۴۲ نمايشنامه های اجرا شده چهار نمايش پانتوميم"ده لال بازی" به کارگردانی و بازی منصور طاقه چیان، در بتس هال دانشگاه آستین تکزاس در آمریکا پانتوميم "فقير" با بازی جعفر والی در
تلويزيون ۱۳۴۲ نمايش " بامها و زير بامها " و "از پا نيفتاده ها" به کارگردانی جعفر والی در تلويزيون، "ننه انسی" به کارگردانی جعفر والی در تئاتر سنگلج، نمايش "گرگها" و "گاو" به کارگردانی جعفر والی در تلويزيون ۱۳۴۵ نمايش "آی با کلاه ، آی بی کلاه" به کارگردانی جعفر والی درتئاتر سنگلج، نمايشنامه های "خانه روشنی" به کارگردانی علی نصيريان نمايش "چوب بدستهای ورزيل" به کارگردانی شاهین باختری و بازی منصور طاقه چیان در دانشگاه آستین، تکزاس در آمریکا نمايشنامه "دعوت" به کارگردانی جعفر والی در تئاترسنگلج نمايشنامه "دست بالای دست" به کارگردانی جعفر والی "خوشا به حال بردباران" به کارگردانی
داوود رشيدی در تلويزيون ۱۳۴۶ نمايش "اتللو در سرزمين عجايب" به کارگردانی ناصر رحمانی نژاد در فرانسه و چند شهرديگر اروپا ۱۳۶۳
م. سحــر ـ غلامحسین ساعـدی ـ بزرگ علـوی ـ شهران طبریکلیک برای تصویر بزرگClick for large image M Sahar Album
آخرين روزهای ساعدی در پاريس - مانیها
عزاداران بيل، دكتر غلامحسين
ساعدی
دو شعر برای دکترغلامحسین ساعدی م. سحــر در بارهء "ساعدی" ، اينرا هم ببينيد :
|