xalvat@yahoo.com        m.ilbeigi@yahoo.fr          

                                     

                     

نجشنبه 9 فروردين 86 / 29 مارس 07

 

2

بدستم « ايميلی » رسيد و در جوفش نظر خواننده ای:

«  Anonyme a dit...

کيفيت اسکن ها [ ی « گاه روزانه ها ...] خوب نيستند باتشکر »

اگر فرستاد ، حتما خواسته است از ورای ِ آن ،  نظرِ خودش ( و بلاشک خواننده گانی ديگر ) را هم برساند  . در جوابش نوشتم :

« ديده ام و حتی اصافه کرده است : " متاسفانه آقای ايل بيگي وقت خود و بينندگان را تلف ميکند کيفيت مطالب ناخواناست  [ خوب نيست ؟ ]".  جوابش ده : من از دستم همين برمی آيد - " گر تو بهتر می زنی ، بستان بزن ! "»

وقتِ خودم را که هدر می دادم ، از اين پس وقتِ خواننده گان را « تلف » نخواهم کرد و خاتمه ميدهم  به « گاه روزانه ها ... » -  فاتحه !

1

     گاه ميانِ خواستن و يارائی فاصله است عظيم ...

    در اينکه ايران ( اگر حکومتی به جز اينِ همه چيز نابود ساز داشت )  حق دارد که به فناوری هسته ای دست يازد ، حرفی نيست -  حرف که هست :

    حکومتی که قادر نيست هواپيماهایِ خودش ( چه نظامی وچه غيرِ نطامی ) را به گونه ای تعمير و اداره کند که موجبِ اينهمه سانحه هایِ هواپيمائی نشوند و اينهمه مرگ و مير ( چه نظامی و چه غير نظامی ) را به دنبال نداشته باشند ؛ قادر نيست گه به جاده هايش برسد و رکوردارِ مرگ و ميرهایِ جاده ای در جهان نباشد ؛ قادر نيست که امکاناتِ اقتصادی و صنعتی ای فراهم آورد تا خانه هایِ مردمش با کوچکترين زلزله ای با خاک يکسان نشوند و  مرگ و مير را با هزاران و ده ها هزار شماره نکرد ( و واويلا به زلزله هائی در اِشلِ بزرگ ! ) ؛ قادر نيست که از انفجارِ مواد شيميائی در شهرها جلوگيری کند و ... ( تنها اشاره ای به چند ناتوانی اش در ادارهء پيش و پا افتاده ترين صنايع  کردم و ازمُعضلاتِ عظيم اقتصادی و اجتماعی چشم پوشيدم ) ، آری چنين حکومتی قادر خواهد بود که پيچيده ای به نامِ « نيرویِ هسته ای » را مهار کند؟!

    ... و اما در اين هيچ نداران به کله همه چيز می توان يافت، به جز « انديشه » ! و منی که در اينجايم ، از دو مصيبت تنم می لرزد ( و معلوم نيست که کدام مصيبت ، ويرانگرتر از ديگريست ؟! ) :

    1- حملهء نظامی ( هوائی يا زمينی و يا هردو باهمِ ) آمريکا و متحدانش - که آنطوری که شايسته و بايسته است به فکرِ مردمِشان نيستند و تنها هم و غمِ شان پُر کردنِ گشاده تا بی نهايت جيبِ « خواص » ی چون خودِ شان می باشد و باکِشان نيست که ضرر کنندهء اصلی در اين « معامله ء » شان با خونريزان و چپاولگرانِ حاکم بر ايران ، تنها خلايقِ اين کشورنذ .  ثمرهء اين حملات ، چيزی نخواهد بود ، به جز افزودنِ مصائبی بيشمار ( چه جانی و اقتصادی و اجتماعی و... ) برمصائبِ بيشمارِ مردمِ ايران و هرج و جرج هایِ فلج کننده و هزار تکه و پاره شدنِ ايران و ايرانی ؛

    2- از رویِ نابخردیِ اين به تمامِ معنی نابخردِ حاکم و پا فشاریِ ملت و مردم کشانه شان در ادامهء برنامه هایِ هسته ای و ناتوانیِ شان در ادارهء آن ، روزی به آنجا خواهيم رسيد که در پیِ انفجارات ِ مُهيب هسته ای ،  نه تنها ايران به کل از رویِ زمين محو خواهد شد ، بل همسايگانِ مان هم بی « بهره » از نابودی نخواهند بود.

    اگر ذره ای از عقل و شرف و انسانيت در اين نابخرانِ حکومتی باقی مانده باشد ( که هرگز نبود ! ) ، دست از « يکدنده گی »  برمی دارند و مارا از هر « دو مصيبت » رها می سازند -که هيچيک از « هسته ای» ها را نمی خواهيم ( چه « فناوری » ، چه « نيروگاه » و چه هزار کوفت و کاری ديگر را ) ...

تا اين حکومتِ فلاکت بارِ اسلامی پابرجاست ، روز به روز به فاجعه نزديک تر می شويم .