xalvat@yahoo.com        m.ilbeigi@yahoo.fr          

                        

مقدمه
«بازیابی معانی و چگونگی نام‌گذاری واژه‌های جغرافیایی کار پیچیده و دشواری‌ست. بسیاری از این نام‌واژه‌ها یا در بستر دگرگونی‌های زبانی رنگ باخته‌اند یا در گذرگاه‌های گفتاری گوناگون شده‌اند و با گذشت سده‌ها و هزاره‌ها، بن‌مایه‌های خود را از دست داده‌اند. با این همه تنها راه پیش روی ما سفر به دنیای درون این نام‌واژه‌ها و رسیدن به سرچشمه‌های نخستین آن‌هاست. در این سفر می‌توانیم به برش‌‌های زیبای فرهنگ پیشینیان دست یابیم و از چگونگی نگاه و نگرش آن‌ها به طبیعت، تاریخ، اسطوره، باورهای دینی و پیوندهای گونه‌گون فرهنگی آشنا شویم». (شجاعی فرد،1371)

شکل1- نقشه‌ی توپوگرافی دره‌ی دریاسر و روستای اِسِل محله


شاید گریزی از این تطور و تحول نام‌واژه‌ها در گذر زمان نباشد. اما متاسفانه به دلیل اهمال برخی افراد و نویسندگان، بعضی از نام‌واژه‌های گیلکی دچار تغییراتی شده اند که حتا برای خیلی از اهالی، این نام‌ها جا افتاده است، همانند جواهرده (جؤرده) و کیکاوس (کلکاموس) و... این امر جدا شدن از باورها و تجارب گذشتگان می‌باشد. در این پژوهش نگارنده سعی نموده ریشه‌ی نام‌واژه‌های اِسِل محله (عسل محله)، دریاسر و دریاآب و دلیل نام‌گذاری و نقش عوامل جغرافیایی طبیعی را (به ویژه فرسایش یخچالی) در این رابطه نشان دهد. اما با توجه به طیف خوانندگان، نگارنده ابتدا لازم می‌داند درباره‌ی مبنای نظری علمی این مقوله به ارائه‌ی توضیحات مختصری پرداخته و سپس نام‌واژه‌ها را واکاوی نماید.

مبانی نظری پژوهش
اشکال ناهمواری‌های سطح زمین حاصل عملکرد سیستم‌های فرسایشی مختلفی هم‌چون آبی، بادی و یخچالی می‌باشند که یافتن نحوه‌ی پیدایش این اشکال، به شناسایی سازوکارهای پدیدآورنده‌ی این اشکال نیازمند است. یکی از عوامل مهم انتقال رسوب‌ها، یخچال‌ها هستند. چون تشکیل یخچال‌ها به شرایط خاصی بستگی دارد، بنابراین فقط در نواحی ویژه‌ای از سطح کره‌ی زمین وجود دارند. به طور اصولی تشکیل یخچال‌ها حاصل تغییر شکل برف است. بدین ترتیب که در شرایط مساعد (پایین آمدن دما در حد کمتر از صفر)، بر اثر تراکم سالیانه‌ی برف، انباشتگی‌هایی به وجود می‌آیند. عمل توأمان فشار لایه‌های فوقانی برف و ذوب جزئی برف در تابستان‌ها موجب تبدیل تدریجی برف زیرین به یخ برفی می‌شود. ادامه‌ی این فرايند با افزایش فشار لایه‌های فوقانی برف، یخ برفی را ابتدا به یخ حباب‌دار و سپس بر اثر افزایش فشار و خروج کامل هوا به یخ بلوری تبدیل می‌کند. به طور کلی یخچال‌ها بر دو نوع‌اند: یخچال‌های قاره‌ای (یخچال‌های قطب‌های شمالی و جنوبی زمین) و یخچال‌های مناطق کوهستانی.

شکل2- نقشه‌ی توپوگرافی قله‌ی سیالان و دریاچه‌ی دریاآب


چون یخچال‌های قاره‌ای، ويژه‌ی مناطق قطبی می‌باشند و شامل منطقه‌ی مورد مطالعه نمی شود، از بحث پیرامون آن خودداری می‌شود.
کانون تمرکز یخ یخچال‌ها در مرتفع‌ترین قسمت دره و در مجاور قله‌ی کوه‌ها قرار دارد. پس از تراکم یخ در حفره (سیرک)، به تدریج مازاد آن به شکل بازو یا زبانه‌ای در امتداد دره کشیده می‌شود. این بازو بخش ناشر را تشکیل می‌دهد. فرسایش یخچالی، اشکال ویژه‌ای را که مختص یخچال می‌باشند به وجود می‌آورد. به طور مثال، سیرک‌های یخچالی، دره‌های یخچالی، اشکال حاصل از یخ‌رفت و...
مجموعه رسوب‌هایی که به وسیله‌ی توده‌‌ی عظیم یخ و یا زبانه‌های یخی از بستر یخچال‌های کوهستانی کنده می‌شوند و بر اثر فشار یخ جابه‌جا می‌گردند و روی هم انباشته می‌شوند، «یخرفت» نامیده می‌شود. به این مرحله از فرایند یخچالی، مرحله انباشتی یا تراکمی می‌گویند. اما گاهی ترکیب کانی‌شناسی سنگ‌ها در برابر عوامل فرسایش از چنان اهمیتی برخوردار است که نقش مقاومت و ساختمان زمین ساخت را در درجه‌ی دوم اهمیت قرار می‌دهد. سنگ آهک سمبل چنین شرایطی‌ست. حساسیت سنگ‌های آهک در برابر انحلال و اهمیت آن در ویژگی ناهمواری‌ها موجب پیدایش اشکال خاصی‌ست که در اصطلاح به نام کارست موسوم است. مهم‌ترین اشکال کارستی عبارت است از: 1- لاپیه‌ها 2- چاله‌های بسته 3- حفره‌های زیرزمینی
چاله‌های بسته، خود اشکال گوناگونی را همچون پولیه‌ها شامل می‌شوند. پولیه، چاله‌ی بسته‌ای با کف هموار و ابعاد کیلومتری‌ست که دامنه‌های پرشیب و بریده‌ای دارد. وسیع‌ترین آن‌ها با ابعاد
چندین ده کیلومتر و گودی چندین صد متر در آهک‌های ضخیم لایه تشکیل می‌شوند. کف پولیه‌ها به نسبت هموار و از رسوب‌های رس آهک‌زدایی شده یا آب‌رفت و یا اغلب رسوب‌های دریاچه‌ای انباشته می‌شود. مازاد آب‌ها از طریق چاه‌هایی تخلیه می‌شوند که پورنور نام دارند. این چاه‌ها در ارتباط با شبکه‌ی آب‌های زیرزمینی هستند. در رابطه با حجم آب‌ها و ظرفیت تخلیه‌ی چاه، اغلب در کف پولیه‌ها دریاچه‌های فصلی یا دایمی به وجود می آیند.[1]

شکل3- روستای اِسِل محله

شکل4- نمایی از دره‌ی دریاسر و کوه «خانه‌بن» (خانی‌بُن)


دلایل نام‌گذاری اِسِل محله، دریاسر و دریاآب از دیدگاه جغرافیای طبیعی
اِسِل محله نام روستایی از توابع دهستان دوهزار بخش مرکزی تنکابن است که آخرین روستا در دره‌ی رودخانه‌ی هلوکله (از شاخه‌های رودخانه‌ی دوهزار) است. (شکل‌1‌و‌3) دریاسر نيز نام دره‌ای ییلاقی در 2.5 کیلومتری ارتفاعات جنوبی این روستای کوهستانی، در دامنه‌ی کوه‌های سیالان و خانه‌بن می‌باشد. و دریاآب نام دریاچه‌ای فصلی در پای قله‌ی سیالان است. (شکل4و7).

عَسَل محله یا اِسِل محله؟
در واکاوی معنای نام‌واژه‌ی اِسِل محله (عسل محله) از دو روش میدانی و کتابخانه‌ای استفاده گردید. در پژوهش میدانی از طریق گفت‌وگو با ریش‌سفیدان و معتمدان محلی، نگارنده متوجه شد برخلاف تلفظ و نوشتار نادرست امروزی عسل محله، آن را اِسِل محله می خوانند. در مطالعه‌ی کتابخانه‌ای در کتاب «از آستارا تا استارباد»، در بخش راه‌های قدیمی منطقه‌ی دوهزار تنکابن از واژه «اسل محله» (به کسر الف و سین)، به معنای استخر استفاده شده است (ستوده، 1371). هم‌چنین در کتاب «نگاهی همه‌سویه به تنکابن» این مساله تایید می‌شود (مشایخی، 1381). کوه سیالان با توجه به ارتفاع 4127متری و عرض جغرافیایی‌اش، در طول دوران چهارم زمین‌شناسی قدیم دارای یخچا‌ل‌های کوهستانی بوده است (مطالعات میدانی نگارنده در بهار و تابستان 1386). با توجه به مطالب اشاره شده در مبانی نظری، در دوران چهارم زمین‌شناسی، زبانه‌ی یخچالی کوه سیالان که از سیرک‌های زیر قله انشعاب یافته بود و با عبور از دره‌ی رودخانه‌ی هلوکله تا جنوب روستای اِسِل محله کشیده شده بود. طبق مطالعات میدانی و شواهد زمین‌شناسی و ریخت‌شناسی، این فرضیه از سوی نگارنده مطرح شده است که در محل فعلی دره‌ی هلوکله، در شمال آن، قبل از تپه‌ی دریاسر که مشرف به روستای اِسِل‌محله است، در دوره‌های بعد از یخچالی، یعنی از ده هزار سال قبل (گرم شدن زمین و آب شدن یخچال) دریاچه‌ای وجود داشته است.
در دوره‌ی بعد یخچالی، آب این دریاچه‌ی دایمی به مرور زمان با فرسایش و ایجاد یک کانال سرریز در دیواره‌ی تپه‌ی دریاسر، آب آن تخلیه گشته و در حال حاضر به صورت دریاچه‌های اتفاقی یا فصلی درآمده است. اما اگر فرضیه‌ی دریاچه‌ی دایمی بعد از یخچالی را کنار بگذاریم.[2] درحال حاضر نیز هر ساله در این مکان دریاچه ای کم عمق و فصلی پدید می‌آید (شکل 5) که علت آن را این‌گونه می‌توان توجیه نمود.
طبق مطالعات میدانی، دره‌ی دریاسر یک پولیه (چاله‌ی آهکی وسیع) تشخیص داده شده است و از ویژگی‌های پولیه‌ها تشکیل دریاچه‌های فصلی و گاه دایمی‌ست که اين به علت چاه و چشمه‌های آهکی کف آن می‌باشد. (شکل6) بنابراین «شکل خاص دره‌ی دریاسر»، «نوع سازندهای زمین‌شناسی آن» و «تپه‌ای که در خارج از دره‌ی دریاسر هم‌چون سدی می‌باشد» (ارتفاع 76متر) از یک سو و زه‌کشی آب زیرزمینی از ارتفاعات مشرف به دره‌ به همراه حجم بالای دبی و سیلاب‌هایی که در موقع ذوب برف (اواخر زمستان و اوایل بهار) به منطقه سرازیر می‌شود، به همراه بالا آمدن سطح آب زیر‌زمینی و به تبع آن تراوش فراوان آب از چشمه‌های موجود در دریاسر، این دریاچه‌ی فصلی شکل می‌گیرد.
با توجه به موارد ذکر شده می‌توان نتیجه گرفت که وجود دریاچه‌ای دایمی در دوره‌ی بعد یخچالی که به احتمال زياد تا چند هزار سال پیش وجود داشته و هم‌چنین دریاچه‌ای فصلی که هرساله در اواخر اسفند و اوایل بهار در محل پولیه (چاله‌ی آهکی) تشکیل می‌شود، سبب شده که روستای اِسِل محله به علت قرارگیری‌اش در نزدیکی این دریاچه به این نام خوانده شود. یعنی اسل محله = سِل محله = استخر محله = محله ای که کنار دریاچه قراردارد. این نوع نام‌واژه در نقاطی دیگر در مناطق کوهستانی غرب مازندران و شرق گیلان با تفاوتی در تلفظ مشاهده می‌شود. استل‌کنار (استخرکنار)، اِسِل‌پشته (عسل پشته) و اِسِل‌کو (کوه اِستَل) از توابع دهستان سخت‌سر رامسر (سجادی، 1383) و سیا اِسِل سر (کسگرچال) (مشایخی، 1381) و هم‌چنین سل‌سر (استلخ سر) (ستوده، 1374 ).
اما در مورد دره‌ی ییلاقی دریاسر که در نزدیکی همین روستا قرارگرفته، به اين دليل که محل تشکیل دریاچه می‌باشد، به خاطر وجود همین دریاچه، با پسوند «سر» و «سرا» مشهور گشته است. این پسوند در زبان گیلکی به فراوانی در نام مکان‌ها به کار برده می‌شود. هم‌چون بیجار‌سر (محل مزرعه‌ی برنج) و دریاسر (محل دریا، دریاچه) که به عنوان نمونه می‌توان از روستای دریاسر لنگرود نام برد. در پای قله‌ی سیالان در انتهای دره‌ی هلوکله دریاچه دیگری‌ست که گالش‌های تنکابنی و دام‌داران هنیزی الموتی به آن دریاآب می‌گویند (شکل7) که دلیل نام‌گذاری آن را می‌توان ناشی از اثر حرکت و فعالیت کاوشی و انباشتی یخچال کوه سیالان در سیرک زیر قله سیالان دانست که پستی و بلندی‌هایی در کف سیرک شکل داده‌اند که در فصل تابستان، موجب ذوب برف و جاری شدن چشمه در آن می‌شود.

شکل5- محل تشکیل دریاچه‌ی فصلی در کف پولیه‌ی دریاسر.

شکل6- یکی از چشمه‌های موجود کف پولیه در دره‌ی دریاسر


نتیجه‌گیری
در طول دوران چهارم زمین‌شناسی و دوره پلئیستوسن (از دو میلیون تا 10هزار سال پیش) آب‌و‌هوای سرد این منطقه، همراه با بارش برف بیش‌تر، یخچال‌های کوهستانی را در این محدوده به وجود آورده است. فرسایش یخچالی کوه سیالان موجب به وجود آمدن اشکال خاص یخچالی در طول دره‌ی هلوکله (شاخه ای از رودخانه‌ی دوهزار) گشته است.
الف- مواد کاوشی از کف و دیواره‌های سیرک (حفره) سیالان موجب ایجاد پستی و بلندی در درون سیرک و مسیر دره‌ی یخچالی شده است. این پستی و بلندی‌ها در ایجاد دریاچه‌ها نقش اصلی را ایفا کرده‌اند که یکی از این دریاچه‌ها دریاآبی خوانده می شود.
ب- در طول دره، شکل خاص فرسایش یخچالی (به همراه دیگر عوامل زمین‌شناسی مثل گسل‌ها) در جنوب روستای اسل محله موجب تشکیل دریاچه‌ی دایمی یخچالی در گذشته شده است. هم‌چنین به علت جنس آهکی بستر دره‌ی هلوکله اشکال ویژه‌ی فرسایش انحلالی آهکی در محل ایجاد شده است. یکی از این اشکال آهکی پولیه می‌باشد. یکی از ویژگی‌های پولیه‌ها شکل‌گیری دریاچه‌های فصلی و دایمی به دلیل تغذیه از چاه‌ها و چشمه‌های کف آن می‌باشد. به این دلیل با توجه به فرضیه‌ی تشکیل دریاچه‌ی دایمی پس از دوران یخچالی و هم‌چنین دریاچه‌ی فصلی که در زمان حاضر در کف پولیه آهکی تشکیل می شود به این محل دریاسر گفته می شود.
پ- روستای اسل محله در ارتباط با همین دریاچه به روستای اسل محله (محل کنار دریاچه) مشهور شده است. البته این‌که چرا این دو دریاچه را در محل به نام دریا می‌خوانند در خور توجه و پژوهش جداگانه‌ای‌ست.

شکل7- دریاچه‌ی دریاآب در پای قله‌ی سیالان


تشکر و قدردانی
از خانواده‌ی محترم حنفیه و ناجی و به ویژه دوستان عزیزم، مهران و بهنام حنفیه که زمینه‌ی اقامت را برای پژوهش درباره‌ی منطقه‌ی دوهزار و کوه سیالان فراهم نمودند کمال تشکر را دارم.

نیما فرید مجتهدی
nima.mojtahedi[at]gmail.com

[1] مبانی نظری پژوهشی با کمی تغییر عیناً از کتاب های ((ژئومورفولوژی ساختمانی)) و ((ژئومورفولوژی دینامیک)) دکتر فرج الله محمودی ذکر شده است.
[2] بعلت نیاز به مطالعه دقیق تر و با ابزار علمی و بیرون بودن از مقوله این نوشتار، مساله مذکور را در حد این فرضیه باقی می گذاریم.

منابع:
1-مشایخی،حبیب ا... ،(1381 )، " نگاهی همه سویه به تنکابن " ، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، تهران .
2. سجادی ، سید محمد تقی ،( 1383 )، " تاریخ و جغرافیای تاریخی رامسر " ، انتشارات معین ، تهران .
3. ستوده ، منوچهر ،( 1374 )، " از آستارا تا اِستارباد ، جلد سوم ، آثار و بنا های تاریخی مازندران غربی "، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ، تهران .
4. سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح ،( 1383 )، نقشه توپوگرافی 1:50000، لاکتراشان 6163 III .
5. سازمان زمین شناسی ، نقشه زمین شناسی 100000 رامسر .
6. سازمان نقشه برداری کشور،نقشه توپوگرافی1:25000 هلوکله .
7. محمودی ، فرج الله ،(1379) ، " ژئومورفولوژی ساختمانی " ، انتشارات دانشگاه پیام نور ، تهران .
8 . محمودی ، فرج الله ، ( 1377 ) ، " ژئومورفولوژی دینامیک " ، انتشارات دانشگاه پیام نور ، تهران .