xalvat@yahoo.com m.ilbeigi@yahoo.fr |
تاريخ انتشار: ۱۵:۱۰ - ۱۴ تير ۱۳۸۷ بررسی وضعيت توليد و خريد برگ سبز چاي محمود ملکوتیخواه ـ علیاکبر سوختهسرايی
اشاره چاي از نوشيدنيهاي مطبوع و دلپذير در اكثر كشورهاي جهان از جمله ايران است. از احداث نخستين باغ چاي كشور تاكنون بيش از يك قرن ميگذرد و هماكنون نيز در بيش از 32 هزار هكتار از اراضي شمال كشور (87 درصد در استان گيلان و 13 درصد در استان مازندران) كشت چاي رواج دارد. در اين ميزان سطح زير كشت كه حدود 5/1 درصد سطح زير كشت چاي جهان است، سالانه حدود 56 هزار خانوار چايكار (كه اغلب تكمحصولي بوده و تنها منبع درآمد زندگي آنهاست) برگهاي برداشتشده از باغهاي خود را به بيش از 170 واحد كارخانه چايسازي با ظرفيت شبانهروزي بالغ بر 38 هزار تن برگ سبز، واقع در مناطق مختلف چايكاري استانهاي گيلان و مازندران براي فرآوري تحويل ميدهند. در سالهاي اخير چرخه كشاورزي، صنعت و بازرگاني چاي شاهد فراز و فرودهايي بوده است كه مباحث عمدهاي از توليد چاي تا قاچاق و گسترش مصرف چاي خارجي را دربر ميگيرد. اين گزارش سعي دارد ضمن ارائه تصويري از وضعيت صنعت چاي كشور به بررسي اقدامهاي انجامشده در اين بخش بپردازد. سطح زير كشت چاي در ايران سطح زير كشت چاي در ايران در مناطق شمال كشور در دشتها و كوهپايهها واقع شده است، بهطوري كه 39 درصد باغها در دشت احداث شده و بقيه در مناطق كوهپايهاي قرار دارند. هماكنون سطح زير كشت چاي كه حدود 5/1 درصد از كل سطح زيركشت جهان را به خود اختصاص داده است، از مرغوبترين اراضي جلگهاي و تپهماهورهاي گيلان (87 درصد) و مازندران (13 درصد)، در ناحيه جنوبي درياي خزر در محدودهاي به طول حدود 203 كيلومتر و به عرض 90 كيلومتر از غرب گيلان در منطقه فومنات تا غرب مازندران در كلارآباد قرار گرفته است. در حال حاضر، كشت چاي در شهرستانهاي شفت، فومن، رشت، لاهيجان، سياهكل، لنگرود، املش و رودسر در استان گيلان و شهرستانهاي رامسر و تنكابن در استان مازندران رونق دارد. مقدار سطح زير كشت چاي در شهرستانهاي مختلف استانهاي گيلان و مازندران در جدول شماره 1 مشاهده ميشود. همانطور كه در جدول مشخص است، شهرستان رودسر با مساحت 6400 هكتار بيشترين سطح زير كشت و شهرستان شفت با مساحت 1020 هكتار كمترين سطح زير كشت را به خود اختصاص داده است.
مساحت زير كشت چاي در ايران و مقايسه آن با كشورهاي هند و سريلانكا در ايران چاي در مزارع كوچك كشت ميشود و اغلب باغها داراي وسعتي كمتر از يك هكتار هستند. 5/82 درصد باغهاي چاي ايران زير يك هكتار، 21/15 درصد يك تا پنج هكتار، 75/1 درصد پنج تا بيست هكتار و 20/2 درصد بيش از بيست هكتار هستند. درحالي كه 53/48 درصد باغهاي چاي در سريلانكا بيش از 200 هكتار و 38 درصد آنها در هندوستان بين 200 تا 400 هكتار هستند. توليد برگ سبز چاي و چاي خشك در ايران ايران با جمعيتي حدود يك درصد از جمعيت كل جهان حدود 4 تا 5/4 درصد از مصرف كل چاي را به خود اختصاص داده است و در گروه مصرفكنندگان عمده چاي در جهان قرار دارد. برداشت برگ سبز از باغهاي شمال ايران در ماههاي فروردين، ارديبهشت، خرداد، تير، مرداد، شهريور و مهر به ترتيب به ميزان 23 درصد، 18 درصد، 19 درصد، 15 درصد و 7 درصد صورت ميگيرد، اما در كشورهايي مانند هندوستان، كنيا و اندونزي برداشت برگ سبز و توليد چاي خشك در تمام ماههاي سال انجام ميشود. توليد چاي خشك در ايران با توجه به ديم بودن مساحت زيادي از باغهاي چاي، تابع شرايط جوي بوده، بهطوري كه بيشترين توليد مربوط به ارديبهشت است و كمترين توليد نيز در ماههاي مرداد و شهريور كه نزولات جوي اندك است، صورت ميگيرد. بر اساس آمار ارائهشده توسط وزارت جهاد كشاورزي، سطح زيركشت چاي در كشور در سال 1350، حدود 30 هزار هكتار بوده كه با گذشت 35 سال اين رقم به 34 هزار هكتار رسيده است. درحالي كه ميزان برگ سبز چاي توليدي از 4/37 هزار تن در سال 1350 به 252 هزار تن در سال 1382، 167 هزار تن در سال 1385 و در سال 1386 به 187 هزار تن رسيده است. حتي در اين سالها اين رقم به 300 هزار تن افزايش يافته است (جدول شماره 2). توليد چاي خشك نيز به همين رويه بوده، بهطوري كه از 9 هزار تن در سال 1350 به 45 هزار تن در سال 1386 افزايش يافته است (بر اساس آمار خريد تضميني برگ سبز چاي توسط دستگاه مباشر خريد). به عبارت ديگر، ميتوان گفت درحالي كه سطح زير كشت در 35 سال گذشته 13 درصد رشد داشته، ميزان توليد برگ سبز چاي و چاي خشك بيش از 5 برابر شده است. همچنين بر اساس تحقيقات صورتگرفته، در حال حاضر بيش از 20 هزار هكتار از باغهاي چاي كشور عمري بيش از 70 سال دارند. از اينرو، توليد برگ سبز چاي در طول سالهاي گذشته بر اساس رويهاي منطقي نبوده و اقدامهاي بهزراعي و بهنژادي به منظور افزايش كميت و كيفيت توليد برگ سبز چاي صورت نگرفته، بلكه شرايط آب و هوايي منطقه، عامل مؤثري در ميزان توليد بوده است.
جايگاه كيفي چاي ايران شرايط آب و هوايي، نوع خاك، ارتفاع از سطح دريا، عرض جغرافيايي و اختلاف سالانه دما از عوامل مؤثر در بهبود كيفيت چاي هستند، اما خصوصيات ارثي بوتههاي چاي بيش از عوامل ديگر در كيفيت چاي مؤثر است. چاي گياهي است كه در همه نوع آب و هوا به شرط عدم وجود خشكيهاي فوقالعاده و طولاني و همچنين عدم وجود سرماي زياد رشد ميكند. در جدول شماره 3 شرايط طبيعي و جغرافيايي ايران و ساير كشورهاي چايخيز نشان داده شده است. نواحي زير كشت چاي در ايران به پنج منطقه تقسيم ميشود كه به ترتيب از غرب به شرق، عبارتند از: مناطق رشت، لاهيجان، لنگرود، رودسر و تنكابن كه به ترتيب هريك 14، 26، 19، 28 و 13 درصد سطح چايكاري را به خود اختصاص دادهاند. در صورتي كه سهم توليدي كارخانههاي موجود در اين مناطق پنجگانه به ترتيب عبارت است از: 11، 28، 18، 34 و 9 درصد. اين بدان معناست كه وقتي منطقهاي درصد معيني از سطح زير كشت را اشغال كرده است، بايد به همان ميزان از ظرفيت كارخانهاي نيز برخوردار باشد. هزينه توليد چاي در كشورهاي عمده توليدكننده، رقابت كشورهاي توليدكننده چاي در زمينه قيمت فروش چاي، تسهيلات حمل و نقل و انبارداري، شرايط مناسب و استاندارد براي بستهبندي چاي و انحصار فروش يا توزيع آن توسط دولتها يا بخش خصوصي، از عوامل مهم اقتصادي مؤثر بر توليد چاي محسوب ميشوند. براي مثال، به گفته يكي از متخصصان مركز مطالعات توسعه روستايي در چين، اين كشور با كاهش فروش داخلي روبهرو است به گونهاي كه در بعضي استانها توليد چاي به شدت كاهش يافته و در بعضي از استانهاي ديگر آن نظير چيكانگ، فوكيان و هونان، باغهاي چاي چيدهنشده، رها شده يا براي مصارف ديگر مورد استفاده قرار گرفتهاند. به گفته وي، مشكل چاي چين از انحصار دولتي فروش آن ريشه ميگيرد كه چايكاران را به كميت بيشتر و نه كيفيت بهتر، تشويق ميكند.
مشكلات توليد 1- حدود 25/80 درصد باغهاي چاي شمال كشور كمتر از يك هكتار، 7/2 تا 5/2 درصد بيش از 10 هكتار و تنها 5/15 درصد از اين باغها داراي مساحتي بيش از 10 هكتار هستند. از اينرو، پايين بودن سطح زير كشت باغهاي چاي، علاوه بر عدم تأمين معيشت و سوددهي به چايكار، سبب ميشود كشاورزان به دليل مقرون به صرفه نبودن و مشكلات اقتصادي از انجام عمليات بهزراعي (هرس، كوددهي و ...) و جايگزيني و جوانسازي باغها خودداري كنند كه در نتيجه به دليل افزايش سن بوتهها و عدم بازدهي مطلوب، برگ سبز لطيف و قابل چايسازي از چنين بوتههايي استحصال نميشود. 2- با توجه به اينكه بيش از 68 درصد باغهاي چاي در كوهپايهها واقع شدهاند و شيب حدود 85 درصد آنها نيز بيش از حد مجاز (30 درصد) است (تأمين يكنواخت عناصر مورد نياز گياه، چاي را از طريق كودهاي شيميايي تا حدودي با مشكل مواجه ميكند)، انجام عمليات بهزراعي و مكانيزاسيون (آبياري باراني و ...)، نيز با مشكل مواجه ميشود كه اين خود عامل مؤثري در كاهش كيفيت و كميت ماده خام (برگ سبز چاي) است. 3- متوسط عمر بوتههاي ارقام چاي ايراني حدود 60 سال است، اما اكثر بوتهها، داراي سني بيش از اين هستند كه ميتواند كيفيت و كميت برگ را تحت تأثير قرار دهد. بوتههاي چاي در ايران از نوع بذري است كه از گونه چيني و زيرگونه آسامي و هيبريدهاي حاصل از تلاقي آنها بهوجود آمده كه در نتيجه، بر اثر هيبريداسيون طبيعي بين ارقام مختلف، جمعيتي مخلوط شكل گرفته كه بازدهي كمي و كيفي لازم را دارا نيست. از اينرو، ضمن اينكه ميزان عملكرد آنها قابل توجه نيست، مرغوبيت لازم را هم از نظر كيفيت چاي خشك توليدي ندارد. 4- شرايط جوي نامناسب مناطق چايكاري، بهخصوص سرماي زودرس پاييز و كنترل درجه حرارت در زمستان و ادامه آن تا اوايل بهار و همچنين كمي باران در ماههاي خرداد تا مرداد سبب ميشود كه طول مدت بهرهبرداري در مقايسه با ساير نواحي چايخيز جهان كوتاهتر شود. 5- پراكندگي باغها و بهخصوص فواصل نامناسب آنها از كارخانههاي چايسازي باعث لطمه خوردن و از بين رفتن لطافت و كيفيت مطلوب برگها ميشود؛ زيرا فشردگي موجب گرم و زخميشدن و بالاخره اكسيداسيون محصول و در نتيجه كاهش كيفيت چاي ميشود. 6- به علت نبودن توازن منطقي بين هزينههاي توليد و بهاي برگ سبز چاي در باغ و اجرت فرآوري در كارخانه، برگ سبز عرضهشده، مرغوبيت لازم را نداشته و چاي حاصل نيز فاقد كيفيت مطلوب است و چايكار و كارخانهدار به منظور برقراري تعادل بين دخل و خرج سعي ميكنند به نحوي از انجام بعضي عمليات زراعي و ضروري و رعايت نكات فني سرباز زنند. سيستم مورد عمل به نحوي است كه كشاورزان چايكار مسئوليتي در قبال مرغوبيت چاي خشك توليدي احساس نميكنند؛ بنابراين مايل هستند برگهاي نامرغوب و فاقد كيفيت لازم براي ساخت چاي خشك را با قيمت بيشتري بفروشند و از طريق افزايش محصول به صورت كاذب كه خود موجب كاهش سطح برگچيني و توليد محصول در درازمدت ميشود، درآمد بيشتري كسب كنند. صاحبان كارخانههاي چايسازي نيز در پي افزايش توليد و در نتيجه منافع بيشتر هستند و كمتر به كيفيت چاي توليدي توجه دارند. بنابراين تا زماني كه يك خط ارتباطي صحيح بين توليد (باغ و كارخانه) و مصرف بهوجود نيايد و به نحوي كشاورز در سود حاصل از عمليات فروش سهيم نباشد، مشكل بتوان در راستاي افزايش كمي و كيفي توليد، گام اساسي برداشت. 7- قسمت عمده باغهاي چاي به صورت ديم است و از حدود 34 هزار هكتار باغهاي چاي تنها چهار هزار هكتار به سيستم آبياري تكميلي مجهز هستند. 8- مشكل حمل و نقل برگ سبز چاي به كارخانههاي چايسازي سبب صدمه به برگ و كاهش كيفيت آن ميشود. تعداد و ظرفيت كارخانههاي چايسازي در ايران پيشينه كارخانههاي چايسازي در ايران به حدود 70 سال ميرسد. پس از تأسيس نخستين كارخانه چايسازي در ايران، روند احداث كارخانههاي چايسازي ادامه يافت تا اينكه در سال 1357 تعداد كارخانههاي چايسازي به 57 واحد و ظرفيت آن نيز به 542 تن رسيد. در حال حاضر، تعداد كارخانههاي چايسازي 175 واحد با ظرفيت شبانهروزي 4/392 تن است كه از اين تعداد، 162 واحد با ظرفيت 365 تن در گيلان و 13 واحد با ظرفيت 274 تن در مازندران واقع شده است. مشكلات صنعت چاي 1- حدود 70 درصد از واحدهاي صنعت چاي بالاي 40 سال عمر دارند و فرسوده هستند و اكثريت قريب به اتفاق واحدها از تجهيزات مدرن برخوردار نيستند. 2- بهغير از يك واحد كه توليد آن به صورت تمام اتوماتيك و ماشيني است، بقيه به روش ارتدكس انجام ميشود و توليد چاي CTC بهجاي ارتدكس نياز به تحول در صنعت چايسازي كشور دارد. در ايران بيشتر كارخانهها، چاي سياه را به روش ارتدكس ميسازند كه تفاوت آن با روش CTC به این شرح است: در روش چايسازي ارتدكس، برگ سبز چاي را پس از تحويل در اتاقكهاي مخصوص، پلاسيده (پلاس شديد) ميكنند و سپس برگها را در داخل استوانههاي دواري مالش ميدهند و پس از آن، مراحل تخمير، خشك كردن، درجهبندي و بستهبندي صورت ميگيرد. در روش چايسازي CTC، كارخانهها برگ را تحويل ميگيرند و سپس به ميزان خيلي كم پلاس ميكنند و در مرحله بعد، آنها را در داخل دستگاهي به نام ROTORVANEميريزند كه مانند چرخ گوشت عمل ميكند و سپس برگهاي خرد شده را از دستگاهي به نام CTC عبور ميدهند. اين دستگاه داراي دو غلتك است كه در خلاف جهت با سرعتهاي گوناگون ميچرخند و برگ با نقالهاي وارد آن ميشود و پس از عبور از بين دندانههاي اين دو غلتك به شكل دانههاي باروت و گرد درميآيد. بعضي به همين علت، اين نوع چاي را چاي "كله مورچهاي" يا "باروتي" مينامند. سپس اين دانهها تخمير و آنگاه خشك و بعد در دستگاه ديگري درجهبندي و بستهبندي ميشود. 3- به دليل عدم تناسب ظرفيت كارخانهها در زمان اوج توليد برگ سبز، آنها توانايي دريافت يكباره محصولات عرضهشده را ندارند كه با توجه به وضعيت خاص برگ سبز، تأخير در تحويل برگهاي چيدهشده، موجب كاهش كيفيت آنها ميشود. مصرف، واردات و صادرات چاي خشك با توجه به بررسي انجامشده، مصرف چاي هر ايراني در سال حدود 5/1 كيلوگرم است كه بر اساس اين، براي سال 1386 ميزان مصرف كل چاي حدود 105 هزار تن برآورد ميشود. طبق جدول شماره 4، مصرف كل كشور در سال 1370 حدود 7/83 هزار تن بوده است. حجم واردات چاي مورد نياز كشور در سالهاي مورد بررسي متفاوت است. در سال 1370 نزديك به 60 هزار تن چاي خشك از خارج وارد شد، اما در سال 1371 پس از واگذاري امور بازرگاني چاي به وزارت كشاورزي وقت، واردات چاي خشك به شدت كاهش يافت، بهطوري كه برخي از سالها واردات رسمي به صفر رسيد. بر اساس آمار ارائهشده در جدول شماره 4، بيشترين واردات در سال 1370 با 60 هزار تن و كمترين واردات چاي در سالهاي 1373 و 1378 بوده كه هيچ نوع چايي از مجاري قانوني وارد كشور نشده است. بررسيهاي آماري نشان ميدهد كه پس از واگذاري تمام امور چاي به وزارت كشاورزي وقت، حجم واردات به صورت ناگهاني كاهش يافت، بهطوري كه در سال 1370 ميزان واردات چاي خشك 60 هزار تن بود كه پس از واگذاري، يعني يك سال بعد، اين رقم به 29 هزار تن رسيد كه 50 درصد كاهش در واردات چاي را نشان ميدهد. اين درحالي است كه در سال 1371 و پس از انتقال امور بازرگاني به وزارت كشاورزي وقت و اتخاذ سياست تحديد واردات، نهتنها ذائقه مصرفكننده داخلي به شدت به سمت چاي خارجي گرايش داشت، بلكه فرهنگسازي و تبليغ هم براي مصرف چاي سياه داخلي انجام نشده بود. هرچند با اتخاذ محدوديت ورود چاي از خارج، توليد اين محصول طي دوره مورد مطالعه افزايش يافته و ميزان چاي خشك و توليد برگ سبز رشد كرد، اما اين موضوع به صورت عمده ناشي از افزايش عملكرد كمي بدون توجه به كيفيت اين محصول بود. از سوي ديگر، خريد برگ سبز چاي با قيمت تضميني نتوانست چايكاران را به بهبود كيفي توليد برگ سبز ترغيب كند. علاوه بر اين، عدم نظارت كافي سازمان چاي سابق بر تحويل برگ سبز مرغوب و همچنين عدم تعهد كارخانهها به تحويل چاي مرغوب به دليل انحصاري بودن خريد چاي، بر پايين بودن كيفيت و افزايش كميت توليد چاي دامن زد. خريد تضميني برگ سبز چاي طي سالهاي 1387-1386 خريد تضميني برگ سبز چاي از كشاورزان، از جمله طرحهايي است كه به منظور حمايت از بخش كشاورزي آغاز شده و درحال انجام است. بررسي عملكرد اين طرح از يكسو و تجزيه و تحليل عوامل مؤثر بر توليد صنعت چاي كشور از سوي ديگر، ميتواند شرايط مناسبي را براي تقويت نقاط قوت اين طرح و رفع مشكلات احتمالي آن فراهم آورد. الف) سال 1386: 1- به استناد مصوبه شماره 2862/309 مورخ 18/1/1386 شوراي اقتصاد (سابق) مقرر شد، سازمان مركزي تعاون روستايي ايران برگ سبز چاي كشاورزي (درجه يك 3400 ريال و درجه دو 1980 ريال) را خريداري كند و همچنين براي تشويق كارخانههاي چاي به فعاليت بر مبناي سازوكار بازار (همانند سالهاي 1384 و 1385)، دستگاه مباشر ضمن انعقاد قرارداد با كارخانهها، برگ سبز خريداريشده از كشاورزان را برحسب درجه يك 1450 ريال و درجه دو 720 ريال به فروش برساند. 2- در راستاي اجراييكردن مصوبه مورخ 18/1/1386، پرداخت وجه از طريق سامانه رايانهاي بانك كشاورزي برحسب كد ملي انجام شد. 3- كارخانههايي كه برگ سبز كيفي و مطلوب خريداري ميكردند، قيمت چاي خشك استحصالي آنان نسبت به ساير كارخانهها، بيشتر بود. 4- كشاورزان چايكار از نحوه پرداخت وجه به صورت سامانه رايانهاي مهر كارت رضايت داشتند. 5- يكي از اشكالات اساسي روند خريد برگ سبز چاي طي سالهاي گذشته و حال، انباشتهشدن چاي خشك استحصالي در انبار اتحاديههاي تعاون روستايي و دستگاه مباشر است كه تعلل در فروش آن توسط اتحاديهها و دستگاه مباشر نهتنها از كيفيت آن خواهد كاست، بلكه تأثير بهسزايي در اختلال سازوكار عرضه و تقاضاي بازار چاي خشك خواهد داشت. 6- يكي ديگر از نكات قابل ذكر، انباشتهشدن بدهي كارخانههاي طرف قرارداد به دستگاه مباشر خريد است (جدول شماره 6) كه هر ساله مبلغ اين بدهي افزايش مييابد. 7- ورود چايهاي سنواتي (1382-1379) در سطح استان گيلان منجر به اختلال بازار چاي خشك در سطح استان شده است. مهمترين مواردي كه دستگاه مباشر (سازمان تعاون روستايي استان گيلان) در سال 1386 انجام داده، به شرح زير است: 1- تدوين و چاپ دفترچه تحويل برگ سبز چاي براي كشاورزان چايكار با مشخصه كد ملي، مشخصات كشاورز، موقعيت جغرافيايي زمين، سطح زيركشت، درج شماره حساب بانكي، تدوين جدول ميزان تحويل برگ سبز برحسب كيفيت و كميت، ارزش ريالي آن، كارخانه تحويلگيرنده برگ سبز و... 2- پرداخت پول كشاورزان از طريق كشاورز كارت 3- تهيه و ايجاد نرمافزار ثبت اطلاعات خريد برگ سبز چاي در استان گيلان
ب) سال 1387: در سال جاري نيز به استناد مصوبه شماره 126408™ت38072 هـ مورخ 26/8/1386 هيأت وزيران، قيمت هر كيلو برگ سبز چاي از كشاورزان چايكار با حداكثر ده درصد رطوبت و بر اساس درجه كيفي 1 و 2 به ترتيب 3650 و 2140 ريال تعيين شده است. بدين روي دستگاه مباشر خريد (سازمان تعاون روستايي استان گيلان)، خريد برگ سبز چاي در سال جاري را همانند سال گذشته از طريق سامانه رايانهاي برگ سبز چاي (با استفاده از كشاورز كارت و سيستم مهر بانك كشاورزي) برحسب كد ملي و با ارائه مشخصات كشاورز، موقعيت جغرافيايي زمين و سطح زيركشت انجام ميدهد. مهمترين مسائل مربوط به خريد چاي در سال جاري به شرح زير است: 1- به دليل خشكسالي، برگ سبز چاي (نسبت به سال قبل) از كيفيت مناسبي برخوردار نيست. 2- تعدادي از كارخانههاي چايسازي طرف قرارداد در طرح خريد آزاد برگ سبز چاي، اقدام به خريد برگ كيفي تحت نظارت دستگاه مباشر و پرداخت نقدي بهاي برگ سبز با قيمتي بيش از قيمت مصوب خريداري ميكنند. در پايان يادآوري ميشود كه تعامل سه بخش "كشاورزي"، "صنعت" و "بازار" در قالب يك فرآيند خودكار منجر به شكوفايي و رونق چاي توليد داخل ميشود. • هفتهنامه برنامه، شماره 268، 19 خرداد 1387
|
||||||||||