xalvat@yahoo.com        m.ilbeigi@yahoo.fr          

  

                                     

 
ارتباط با من پيوندها بايگاني صفحه اصلي

 

کولی ها در پاريس کوچولو

با احترام به گردشگران نجيب ايراني :

مدتي است تعداد ساختمان سازهاي غير لاهيجي در لاهيجان زياد شده و به اجبار شايد تقريبن همه را نيز سري به ماست . به کنجکاوي پرسشم از همه شان اين است که آنها را چه سبب گرديده که در اين شهر بسازند که چند روز پيش يکي شان جواب تمام کننده اي به من داد و گفت ، لاهيجان پاريس کوچولوي ايران است . من پاريس نديده از شنيدنش بسيار خوشحال شدم که البته پيشتر در مطلبي پيش بيني شکست بن بست تاريخي گيلان را به دلايل مختلف کرده بودم و با اين شنيده بر نظرم راسخ تر شدم که رخدادش برايم ، تحقق آرماني تاريخي خواهد بود .........

پيشتر در چند پست مطلب ، بسيار از مزيت هاي گردشگري لاهيجان نوشتم و تا حق مطلب ادا کرده باشم يادي بايدم از مجموعه زيباي استخر و آبشار مصنوعي و بام سبز و تله کابين و شيطان کوه با پله هايش و چندين و چند جاي ديگر ، که واقعا زيبايند و من از ديدن هر روزه آنها باز لذت ميبرم چه رسد به مسافران درون استاني و برون استاني . اما چند سالي است که پديده چادر خوابي همه زير ساخت هاي توريست در اين شهر را بر باد داده که از ميان چندين دليل ، من مهمترينش را نگاه حمايتي مسئولان شهري لاهيجان ميدانم .

هر ساله در روزهاي پاياني سال ، جلسه اي در فرمانداري شهر تشکيل ميشود که در نهايت منجر به صدور مصوبه اي از پيش تنظيم شده ،با عنوان ستاد تسهيلات نورزوي شهرستان ميگردد . به رسم عادت هر ساله و بر اساس تصميمات اين کميته ، آموزش و پرورش مجبور به خالي کردن بسياري از مدارس شهر براي اسکان به اصطلاح اکثرن ميهمانان فرهنگي و سايرين ميگردد . مهمانسراهاي ادارات و نهادها که خود به نظرم پديدائي است مخرب در موضوع اقتصاد گردشگري ، هم اينچنين بايد . ساير ادارات هم موظف به تامين هر آنچه که مورد نياز است . بازرگاني و تعزيرات و ... هم موظف به کنترل قيمت هايند . هر اداره هم ميبايستي در مدت مشخصي ماشيني در اختيار نيروي انتظامي قرار دهد . راهنمائي رانندگي آماده ، بهداشت ، هلال احمر و بسياري به کارهاي ديگر . از ديگر سو و تقريبا از اوايل اسفند ماه تا پايان فروردين تمامي عمليات عمراني در سطح شهر تعطيل گرديده است تا مبادا .... و خلاصه اينکه مسلمانان ياري کنيد تا لاهيجان ميهمان داري کند و ما بشويم ميزبانان شايسته شهر گردشگري و همه دست در دست هم به هر قيمتي که شده نگذاريم مسافر نورزي از لاهيجان باخاطره اي ناخوش برود در حالي که حداقل پولش را هزينه مي کند .

چند سال پيش و در چين هنگامه اي ، آن موقع ها که خيلي رسم محافظه کاري نميدانستم ، در جلسه ستاد تسهيلات نوروزي به اين نوع نگاه به صنعت گردشگري اعتراض کرده و گفتم که "اين تصميمات با زير بناي موضوع اقتصاد گردشگري در هر کجاي جهان که مثالش بزنيد منافات دارد . حتي در همين ايران خودمان و در مقايسه با عملکردشهرهاي بزرگ . آنجا که وارد هر سوراخي ميشوي در اصفهان بايد پولش را بدهي تا صرف عمران و آباداني آن شهر يا آن مکان گردد ، آنوقت چگونه است که اينگونه تصميماتي ميگيريم. برايم جالب است مسئولين شهري که بايد تصميم گير براي حفظ و افزايش منافع مردمانشان باشند ، همه هدفشان اين باشد که توريست کمترين هزينه را کند و اين نه آنکه سودمند نيست بلکه تماما هزينه سربار شهر ميباشد و اطمينان دارم هيچ کجاي دنيا اينگونه سرمايه از کف نميدهند تا خاطره ساز شوند" .

در ادامه گفتم "همه اينها به کناري چگونه انتظار داريم ارباب سرمايه در اين شهر به دنبال سرمايه گذاري باشند آن هنگام که مسافر به جاي هتل در مدرسه ميخوابد و نمونه عذاب آور آن نبود هتل و محل هاي اقامتي در اين شهر است ، چيزي که در همين دور و بر خودمان ، مازندران ، آن قدر فراوان است که کسي کمترين احساس نيازي به آن نميکند . چگونه است که سرمايه گذار در شهر کوچکي مانند سرعين که فقط يک مبحث گردشگري با محوريت آب گرم معدني آن هم فقط در فصول گرم سال دارد آنگونه سرمايه گذاري ميکند که نماي عمومي آن شهرک هتل يا هتل آپارتمان شده است و اينجا در لاهيجان که چهار فصلش توريست پذير است اينگونه نميشود؟"

گرم شده بودم و همچنان در اين وادي ميگفتم که ناگهان سيخونک بغل دستيم مرا متوجه نگاههاي چپکي و چشم غره هاي پرمعناي آقاي معاون که از قضا اکنون در شهر ديگري فرماندار است و حال از دوستان ما نيز شده است با اين معنا که هي نکند فلاني مخالف .... است مرا براي هميشه از گفته هايم پشيمان کرد تا اينکه اين فضا را مناسب براي اين گفتار ديدم .

از آن زمان تاکنون هر ساله شاهد رشد پديده چادر خوابي در لاهيجان هستيم و اکنون مدتي است که چادر خوابي بر همه آمالم در اقتصاد توريست دارد خط بطلاني ميکشد به پهناي تمام تفکراتم در اين باب . چادر خوابها را اکنون ديگر در همه جاي لاهيجان ميبيني . تمام حاشيه استخر و خيابانهاي اطراف ، مسير خيابانهاي کارگر و جاده لنگرود ، مسير فلاح خير و منطقه بام سبز و .... . من مهمترين دليل براي گسترش اين فرهنگ ناپسند را اين نگاههاي حمايتي مسئولين مردم دار شهرم ميدانم .

تفکيکشان هم ديگر مشکل شده است . چادر خوابي ديگر ربطي به داشتن و نداشتن ندارد بلکه به چالش کشيدن فرهنگ و هزينه نکردن در وطن هدف اصلي آن است . چادر خواب ديگر لزومن ژيان ندارد بلکه ماکسيمايش را هم ديده ام آن هم نه يک شب که فکر کني مسافر در راه بوده و از بيم خطر يا خواب در حال استراحت است ، چند شب پشت سرهم آن هم در يک جا که به آن عادت کرده اند ميبينيش.

با تمام تاسفم ميگويم گويا پرستِژ شده است چادر خوابي در لاهيجان. نميدانم دل آدم بايد بسوزد يا تنفر پيدا کند چادر خوابي در زير بارانهاي تند را هنگامي که شيون بچه اي قنداقي از درونش ميشنوي ، يا آن هنگام ميبيني که در کنار خيابان غذا درست ميکنند و هزاران رهگذر از کنارشان ميگذرند ، يا آنهائي که در دستشوئي هاي کثيف که تحمل بويش قدرتي ميخواهد فراوان در صفهاي طويلند و در حال مسواک کردند ، و يا آنوقت که در ظرف شوئي هاي بتني احداثي حاشيه استخر که کثيفي از سر و رويش جاري است با آب مجاني ، ظرف هايشان را ميشورند .

من اسمش را زندگي کولي وار گذاشته ام . و چقدر تاسف بار است ديدن و تحمل کولي هادر پاريس کوچولو . زندگي کولي وار گردشگران در شهري که نماد زيبائي شمال ايران است ، بيشترين فشار را بر ساکنانش دارد و ديگر غير قابل تحمل شده است . همه از انتظار حل اين مشکل ميگويند و مطمئنم جز نوشين و احرار کسي ديگر از آن راضي نيستد . از ترافيک سنگين و گراني ارزاق عمومي و ساير معظلات گردشگري به سبک ايراني يا بهتر بگويم لاهيجاني ميگذرم و آن را به مجالي ديگر ميسپارم . و دل به اين خوش دارم اما آيا در تابستان 85 اين مشکل حل خواهد شد و اين سوالي است با علامت بزرگ برايم که با نگاه به عملکرد گذشته مسئولان شهري لاهيجان دورنمائي دارد تاريک برايم .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Free counter and web stats