xalvat@yahoo.com        m.ilbeigi@yahoo.fr          

  

                                 

Talashonline تلاش
صفحه نخست | ديدگاه | گفتگو | نگاه ژرف | خبر | سيما و آوا | فصلنامه تلاش | نشریات | گپسرا
 
March 30, 2008                                                            یک شنبه 11 فروردین 1387  
 

آدميتی كه من ديدم : شکيبايی و عقلانيت انتقادی

گفتگو با علی اصغرحقدار  
 

دكتر آدمیت بر این باور بودند كه دوران علامگی گذشته و به دفعات در صحبتهایی كه باهم داشتیم، به این نكته اشاره می كردند كه «من كارم را كرده ام و آنچه در توان داشتم در نوشته هایم آورده ام، بقیه كارها را باید نسل جدید ادامه دهند.»
 

تلاش ـ آقای حقدار شما از معدود افراد و محققان جوانی هستید که تا همین اواخر با فریدون آدمیت مصاحبت داشتید. علاوه بر این وی و اندیشه هایش موضوع نخستین تک نگاری از مجموعه آثار شما بنام اندیشه های ایرانی است و می دانیم که ایشان نزد شما از مقام ارجمندی برخوردار بودند. بنابر این اجازه دهید پیش از هر چیز و در مقدمه این گفتگو درگذشت فریدون آدمیت را به شما تسلیت بگوئیم. چرا شما برای ورود به بحث اندیشه های ایرانی و بررسی آرا و نظرات اندیشمندان تاریخ معاصر مقدم بر همه فریدون آدمیت را برگزیدید؟

حقدار- من هم پیشاپیش درگذشت دكتر فریدون آدمیت را كه به حق یكی از استوانه های فرهنگ مدرن ایرانی بودند و نمادی مجسم و عینی از افرادی بودند كه تن به پستی ندادند، از حطام دنیوی دست شستند و روحشان را به اربابان خودسر و نادان و ناپرهیزگار نفروختند، به شما و دیگر همكاران تلاش تسلیت می گویم؛ تألیف من راجع به آرا و اندیشه های دكتر آدمیت – كه به واقع نخستین گام در گشودن گفتگو با ایشان بود- بیش از هر انگیزه ای، ادای دین علمی- بینشی است كه من و نسل من و حتی نسل پیش از من در شناخت تاریخ اندیشه و جنبش مشروطیت به دكتر آدمیت دارند؛ بی تردید شما هم با من موافقید که دکتر آدمیت بنیانگذار تاریخ نگاری مدرن در تحلیل و بررسی سرآغازهای مواجهه فرهنگ ایران و مدرنیته در دوران مشروطیت است. همچنانکه بنیادهای تاریخ اندیشه را ایشان در فرهنگ ایرانی وارد کرده و راهگشای تالیفات و تحقیقات بعدی شده اند. در واقع نوشته های دکتر آدمیت اکنون دیگر به متون کلاسیک مشروطه پژوهی و اندیشه شناسی تاریخی متجددان و مدرنهای اولیه ایران زمین تبدیل شده است و هر محقق و تحلیلگری که راجع به اندیشه های دوران معاصر تاریخ ایران و رویداد سرنوشت ساز مشروطیت دست به تحقیق یا تالیف – چه از دیدگاه رد و انکار یا از دیدگاه اثبات و تائید – بزند، نیازمند مطالعه و مراجعه به کتابهای دکتر آدمیت است؛ دکتر آدمیت شخصیتی است که بیش از پنجاه سال از عمر خود را صرف تحقیق و بررسی جریانات فرهنگی و سیاسی مشروطیت کرده است؛ این مسئله را هم نباید از یاد برد که دکتر آدمیت تنها بازمانده ی بلافصل نسل مشروطه خواهان است که توانسته جنبش مشروطیت و ایده های آن را با استفاده از تاریخ نگاری مدرن، بر اساس معتبرین آثار و اسناد آن دوره، تدوین و تحقیق کنند و شاهد یکصد سالگی مشروطیت باشند.

تلاش ـ چرا و به چه اعتباری شما بر این نظرید که تاریخنگاری مشروطیت با آدمیت آغاز می شود؟

حقدار- تاریخ نویسی مشروطیت همزمان با برپایی و استقرار نخستین نتایج مشروطیت به وجود آمد؛ اما آن چیزی كه تألیفات و نوشته های دكتر آدمیت را در صدر مشروطه پژوهی قرار می دهد، روشمندی و استفاده از شیوه تاریخ نگاری است كه ایشان بر پایه آموخته های خود از فلسفه مدرن و قرائت تاریخ به سبك علمی بنیان گذاشتند؛ روشی كه بالكل از شیوه سنتی وقایع نگاری سنتی و ثبت صرف حوادث و رویدادها می گذرد و به علل و عوامل آنها می پردازد؛ این شیوه را ما نه در تاریخ نگاری ناظم الاسلام كرمانی می بینیم. نه در تاریخ نویسی احمد كسروی و نه در مكتوبات محمد مهدی شریف كاشانی و یا هر كسی كه دستی در نوشتن تاریخ مشروطیت ایران داشته است. بنابراین استفاده از روش مدرن در تاریخ نگاری است كه نوشته های دكتر آدمیت را در صدر تحقیقات مشروطه پژوهی قرار می دهد و ایشان را در جایگاه بنیان گذار تاریخ نگاری مدرن و مشروطه پژوهی نوین قرار می دهد.

تلاش ـ در جائی گفته اید؛ جای تأسف است؛ از زمانی که تألیفات ایشان به چاپ رسیده این آثار دچار یک بی توجهی مستمر مختص جامعه فرهنگی ما شده است. دهه های درازی این بی توجهی به طول انجامید که پیامدهای سنگینی داشت. آیا این بی توجهی به آثار آدمیت، آمیخته و مرتبط با بی توجهی به مشروطیت و اندیشه و آرمانها و دستاوردهایش نبود؟

حقدار- بله. بی توجهی به خیزش مشروطیت كه برهه ای نوین از تاریخ كشورمان را تشكیل می دهد، به تاریخ نگار آن هم سرایت داده شد و از زمانی که تالیفات ایشان به چاپ رسیده، آرا و نوشته هایش مورد نقد و بررسی قرار نگرفته و آن حالت بی توجهی دائمی که در سراسر فرهنگ ایران استمرار دارد، و من از آن به «فاجعه ایرانی» نام می برم، شامل تالیفات و تحقیقات ایشان نیز شده است. علت اصلی این بی توجهی – هم به مشروطیت و هم به دكتر آدمیت و یا هر اندیشه ترقی خواهی - سیطره فكر و تاریخ نویسی رسمی از یكسو است و چپگرایی در تحلیل وقایع تاریخی مشروطیت از سوی دیگر. به خاطر دارم مرحوم دكتر آدمیت در جلساتی كه با هم داشتیم، به كرات خود را تاریخ نویس اندیشه های مدرن و مشروطیت می خواند و این برای عده ای از چپگرایان و سنتگرایان كه در توهم شكست مشروطیت با هم پیوندی محكم بسته اند و در از میان برداشتن مشروطیت وجه اشتراك دارند، گران می آمد. از سویی آدمیت با تحلیل بنیان های فرهنگی و سیاسی مشروطیت و نتایج حاصله از آن نهضت كه به واقع پروژه ای ناتمام و انقلابی شایسته قرائت نوین و پیشروی در اهداف معوق مانده اش است، با مصادره به مطلوب اهداف و آرمانهای مشروطیت از طرف دستگاههای حكومتی و نشان دادن چهره ای ناقص و آشفته از آن هم به مقابله می پرداخت. همین بی توجهی به انقلاب ناتمام مشروطیت و مشروطه پژوهی بود كه فاجعه ای به دنبال فاجعه ای در یكصد سال گذشته برای سیاست و فرهنگ ایران زمین تدارك دید و كج راهه ای را برای جامعه ایرانی به ارمغان آورد كه حل آن بدون بازگشت به اهداف و برنامه های مشروطیت و به تعبیر آشنای محقق و مدرن اندیشی والا، مشروطه نوینی را ایجاد خواهد كرد.

تلاش ـ خود ایشان نسبت به این برخورد جامعه فکری و فرهنگی نسبت به تاریخ مشروطه و سهل انگاری در درک اهمیت آن در سرنوشت ایران چگونه می اندیشیدند؟ برای ما قابل تصور است که چنین شخصیتی می بایست بسیار تلخکام بوده باشد.

حقدار- تمامی آثار و تألیفات بر جای مانده از ایشان دلالت بر این دارند كه به هر رویدادی و اندیشه ای كه مربوط به مشروطیت می شد، نظر ایشان بر نمایاندن و ثبت واقعیت آنها دور می زد و از این طریق به مواجهه با چپگرایی و سنتگرایی می رفتند. با اینكه از بد روزگار نسبت به مشروطیت و نوشته های خویش به تعبیر شما تلخكام بودند و انزوای تحمیلی را پذیرفته بودند، بواسطه آموخته های بنیانی خویش از مكتب لیبرال دموكراسی، با اینكه از نامرادی های زمانه دل خور بودند، اما هیچ وقت واقعگرایی خوش بینانه خود را در درك ودریافت صحیح و واقعی مشروطیت زیر پای نگذاشتند و بر خلاف آنانی كه همیشه در حالت قهر از جامعه و واقعیات آن بسر می برند و در واقع نق زدن را به جای نقادی قالب می كنند، ایشان با اهتمامی كه نزدیك به پنجاه سال از عمرشان را شامل می شود، به تحلیل روشمند مشروطیت و معرفی عقلانی اهداف و بنیادهای آن پرداختند.

تلاش ـ رویکرد جدید و گسترده دهه های اخیر به تاریخ و جنبش مشروطه چگونه به نظرش می آمد؟ آیا روزنه هائی از امیدواری مبنی بر درک اهمیت این تاریخ توسط نسلهای جدیدتر محققان و تاریخنگاران را در جامعه ایرانی می دید و اصالت و جدیتی برای تلاشها و کارهائی که روی تاریخ مشروطیت صورت می گیرد، قائل بود؟

حقدار- همانطور كه گفتم و مرحوم دكتر آدمیت در نوشته هایش هم به آن پرداخته بودند، ایشان سیر تاریخ بشری را رو به ترقی و آزادیخواهی می دانست و بر این دانسته خود در تمامی سالیان عمرش و در تمامی نوشته هایشان پایدار بود؛ بنابراین از رویكردهای جدید در مشروطه پژوهی استقبال می كرد و با احتیاط آنها را بر اساس روشمندی و پایبندی به اصول مدرن تاریخ نگاری، به دیده تحسین می نگریست و هیچ گاه از بروز آفتهای تازه در این راه و یا فعال شدن آفتهای گذشته در اشكال تازه اش در تاریخ نگاری مشروطه، غافل نبودند.

تلاش ـ هرچند جامعه فکری و فرهنگی ما آن گونه که شایسته بود در ارج گزاری مقام آدمیت بسیار تأخیر داشت و هنوز هم دارد، اما آیا برای ایشان دگرگونی های اخیر و استقبال درخور توجه به آثار شان آشکار شده بود؟

حقدار- دكتر آدمیت بر این باور بودند كه دوران علامگی گذشته و به دفعات در صحبتهایی كه باهم داشتیم، به این نكته اشاره می كردند كه «من كارم را كرده ام و آنچه در توان داشتم در نوشته هایم آورده ام، بقیه كارها را باید نسل جدید ادامه دهند.» به واقع منش آدمیت، آزاد اندیشی بود و ترقی خواهی و ایشان در این راه بر مخالفت خوانی ها و بی توجهی ها – به تعبیر خودشان – تره هم خورد نمی كردند. به یاد دارم هر زمان كه كار تازه ای منتشر می كردم و با خوشحالی به نزد مرحوم دكتر آدمیت می بردم، همیشه این سفارش را داشت كه: كار خودت را بكن و به تشویق و تنبیه پیرامون توجهی نداشته باشد. روزگاری كارت اگر اهمیتی داشته باشد، بر اهل فن روشن خواهد شد.

تلاش ـ آقای حقدار با سپاس از شما