در این شماره رسانه مصاحبهی علیرضا حسامی با بیژن اسدیپور طراح، طنزنویس و سردبیر محترم مجلهی معتبر دفتر هنر را از شمارهی ویژهی بیژن اسدیپور نشریهی الکترونیکیی دیدنیها شماره ۲۴ برایتان نقل میکنیم.
|
گپ با بیژن اسدی پور(کاريکاتوريست و طنزپرداز) به بهانۀ انتشار شمارۀ مخصوص نشریۀ «دفتر هنر» در نوروز امسال علی صدر
بیژن اسدی پور ـ کشش من به مطالب فکاهی و طنزآمیز و نوشتن این گونه مطالب کاملا تصادفی اتفاق افتاد. اوایل که تازه شروع کرده بودم، مطالبی کاملا جدی می نوشتم و برای دوستان نزدیک و فامیل می خواندمـ می دیدم مطلب جدی من کاملا فکاهی شده است! روزی دوستی راهنمایی کرد و گفت ندیده ای کسانی برای «تخلص» شعری از دیوان حافظ فال می گیرند و حافظ آن ها را راهنمایی می کند؟ برای شما هم همین مطالب جدی دارند راهنمایی می کنند که جدا فکاهی بنویسید! دیدم درست می گویند! این بود که از همان زمان شروع کردم به فکاهی نویسی، یعنی مطالبی جدی می نوشتم که خودش به طور اتوماتیک فکاهی می شد! علی ـ از چه زمان همکاری تان به صورت حرفه ای با روزنامۀ توفیق و نشریات دیگر شکل گرفت؟
علی صدر ـ همکاری تان با پرویز شاپور و عمران صلاحی چگونه آغاز شد؟ بیژن اسدی پور ـ شاعران و نویسندگان توفیق (هیئت تحریریه) در محل «چاپخانه رنگین» می نشستند. کسانی که مهم تر بودند میز کوچکی داشتند و کسانی که اهمیت چندانی ندشتند، دور یک میزی که مثل میز نهارخوری بود کار می کردند. من روی همین میز نهارخوری مانند می نشستم و کار می کردم. روبه روی من مرتضی فرجیان (شاگرد تنبل)، عمران صلاحی (بچه جوادیه)، محمد خرمشاهی (گل مولا)، محمد اجتهادی (زالاس) و محمد حاجی حسینی (نازک نارنجی) می نشستند. در سمت چپ هم میز کار کیومرث صابری (گردن شکستۀ فومنی) بود. حسین آقای توفیق هم در بالای اتاق تحریریه کنار پنجره می نشست. کسانی که دور این میز نهارخوری کنار من می نشستند: احمد سیدنا (خیار چمبر)، هوشنگ معمارزاده (موش مرده)، محمود گیوی (بزبز قندی)، پرویز شاپور (مهدخت) و… را می توانم نام ببرم. از همان جا بود که با شاپور و عمران آشنا شدم. زمانی بود که در تدارک انتشار کتاب «طنزآوران امروز ایران» بودم که با عمران همفکری کردیم و مجموعه را به اتفاق منتشر کردیم. علی صدر ـ شما فعالیت هایتان را در غربت هم ادامه دادید، از جمله کتاب های متعددی در زمینۀ کاریکاتور و طنز به چاپ رساندید. دربارۀ این کتاب ها بگویید و این که آیا امکان تهیه آن ها هنوز وجود دارد؟ بیژن اسدی پور ـ بله، انسان وقتی به کاری باطل دست زد، نمی تواند یک باره همه چیز را متوقف کند! من در بیرون هم به این کارهای باطل پرداختم و ادامه دادم ـ چندین مجموعه از کارهایم چاپ شد. مثل وقایع روزمره که در ارتباط با انقلاب ایران بود و دوری یات که مجموعه ای از نوشته های طنزآمیزم در خارج را دربر می گیرد و چند کتاب دیگر. اگر هنوز هم پیدا بشوند، دیگر هیچ ناشری با من سلام و علیک هم نخواهد کرد! علی صدر ـ یکی از کارهای منحصر به فرد و ماندنی ای که انجام داده اید تهیه و انتشار نشریۀ دفتر هنر است که مجله ای است پر و پیمان که در هر شماره به معرفی یکی از شخصیت های هنری، فرهنگی و اجتماعی اختصاص دارد. چه شد که به این فکر افتادید و چند شمارۀ آن تاکنون به چاپ رسیده است؟
علی صدر ـ می دانم که به خاطر مشکلات عدیده، چاپ مجدد دفتر هنرهای قدیمی عملی نیست ولی می دانم که خوشبختانه قرار است به زودی با همکاری کانون فرهنگی ایرانیان شماره های گذشته به طور دیجیتال و آنلاین در دسترس علاقمندان قرار گیرد. لطفا در این زمینه اگر ممکن است توضیح دهید. بیژن اسدی پور ـ بله، با محبت و کمک دوستان عزیز علاقمندی مثل شما، قرار است این کار را بکنیم. نمونه های دیجیتال را با کیفیت بسیار خوب آماده خواهیم کرد. در اولین فرصت که ممکن باشد شماره های مختلف دفتر هنر را در دسترس علاقمندان قرار خواهیم داد. چون حجم کار زیاد است، لذا این کار به مرور صورت خواهد گرفت. علی صدر ـ دفتر هنری که قرار است نوروز امسال منتشر شود، لطفا دربارۀ این شماره (که می دانم ماه هاست روی آن کار می کنید و قرار است در تعداد بسیار محدود چاپ شود) توضیحاتی بدهید. بیژن اسدی پور ـ سعی می کنیم این شماره را از طریق اینترنت در اختیار همه قرار دهیم. تعداد کمی هم همان طور که فرمودید پخش خواهد شد برای کسانی که علاقمند باشند نسخه ای داشته باشند یا برای دانشگاه هایی که همۀ شماره های گذشتۀ این نشریه را دارند. هشت ـ چگونه می توان شمارۀ جدید دفتر هنر را تهیه کرد؟ بیژن اسدی پور ـ از طریق کانون فرهنگی شما، یا از طریق مجلۀ دفتر هنر و همۀ کتابفروشی های لس آنجلس. علی صدر ـ از وقتی که در اختیار خوانندگان «پیک» قرار دادید سپاسگزارم. بیژن اسدی پور ـ من هم از شما برای فرصتی که به من دادید سپاسگزاری می کنم، امیدوارم این گفتگو به تیراژ نشریه تان صدمه نزند
|