|
علينقی وزيری ، پدر موسیقی نوین
علینقی پانزده ساله بود که اولین مشق های موسیقی را از دایی خویش، حسین علی خان، روی تار فراگرفت. دیری نگذشت که به ساز علاقمند شد و از معلم خود جلو افتاد. یکی دو سال که گذشت، چنان به موسیقی علاقه پیدا کرد که تمام اوقات فراغت خود را به نواختن مشغول بود. برادر کوچکترش، حسن علی خان، می گفت: براردم هر کجا سازی می دید، نمونه ای به دست می آورد، چنانکه به تدریج اتاقش موزه ای از سازها شد. تار، سه تار، کمانچه، سنتور، ویولن، فلوت، قره نی، ضرب، دایره، و حتی شیپور هم در اتاقش دیده می شد و همه این سازها را کم و بیش می نواخت اما به ویولن و مخصوصاً تارآشنایی بیشتری داشت. حسینعلی خان می گفت: وقتی دیدم علینقی با همه این سازها آشنایی دارد، چون به ذوق او پی بردم و دانستم که هرگز کسی نخواهد توانست این همه ساز را خوب بزند، او را تشویق کردم که فقط تار بزند. او هم نصیحت مرا پذیرفت ولی از ویولن دست برنداشت.
تا آن زمان موسیقی ایرانی کاملاً سینه به سینه منتقل و آموخته می شد، ولی علینقی وزیری پس از آشنایی با آقا حسینقلی (استاد بزرگ تار)، به او پیشنهاد کرد تا ردیف وی را به خط نت بنویسد. او هم پذیرفت و علینقی این کار را طی مدت دو ماه به اتمام رساند. سپس ردیف میرزا عبدالله را نیز به خط نت تبدیل کرد. وی از همان زمان تا واپسین دم حیات خود، در راه اعتلای موسیقی ملی گام برداشت. به این سبب باید به حق، وزیری را پایه گذار موسیقی نو در ایران دانست.
همسرش نقل می کند که وی پس از اینکه صبح از خواب بیدار می شد، طبق عادت ورزش می کرد و پس از آن برای تمرین تار به صندوقخانه می رفت و تا شب مشق تار می کرد و حتی نهار و شام هم نمی خورد. روح الله خالقی می گوید: بعدها به وزیری گفتم از طرز کار شما چنین حکایتی شنیده ام. گفت: هر چه دارم از تمرین در آن صندوقخانه است. با تعجب پرسیدم: چرا در تاریکی ساز می زنید؟ گفت: در روشنایی رشته افکارم می گسست. از این گذشته می خواهم پرده های تار را نبینم. وزیری در جوانی دوباره به اروپا رفت و در مدرسه عالی موسیقی فرانسه، به تحصیل هماهنگی و آواز پرداخت و در خارج از مدرسه هم در رشته های مختلف موسیقی، مطالعاتی کرد. علینقی از فرانسه به آلمان رفت و دو سال در هنرستان برلین (هوشخول) به تکمیل تحصیلات خود در موسیقی پرداخت و چون در نظر داشت، به محض ورود به ایران آموزشگاهی تاسیس نماید، چند رشته مختلف موسیقی را بررسی کرد تا در ایران دچار مشکل و نداشتن متخصص برای تدریس نشود. کلنل پس از خاتمه تحصیلات خود، در سال ۱۳۰۲ خورشیدی، به ایران بازگشت و در اسفند همان سال با تاسیس مدرسه عالی موسیقی، اولین سنگ بنای موسیقی علمی ایران را گذاشت. در آغاز تاسیس، شاگردان زیادی به آموزشگاه آمدند که از آن جمله، ابوالحسن صبا، روح الله خالقی، سلیمان سپانلو، حسین سنجری، موسی معروفی، جواد معروفی، حسینعلی ملاح، فروتن راد، عبدالعلی وزیری و علی اکبر همایون بودند. در سال ۱۳۰۳ وی با یاری شاگردانش، ارکسترکوچکی ترتیب داد و برای دوستداران موسیقی، "کلوب موزیکال" به راه انداخت. اعضای این کلوب که گروهی از ادیبان، نویسندگان، موسیقیدانان و شاعران بودند، دوشنبه ها گرد هم جمع می شدند و به گفتگوهای ادبی می پرداختند. در شب هایی که کلوب موزیکال برنامه داشت، کلنل خود رهبری ارکستر را بر عهده می گرفت و گاهی هم به همراه ارکستر می خواند. موقع خواندن نیز، از شیوه دیگران پیروی نمی کرد. به جای اینکه اوج گیرد و وسعت حنجره خود را در تحریرهای طولانی نشان دهد، به معنای شعر هم توجه می کرد. به همین جهت، بعضی از هنردوستان آوازش را چندان نمی پسندیدند.
وزیری با دایر کردن کلوب موزیکال، در طول چهار سال فعالیت کلوب، ابتکار دیگری نیز به خرج داد و آن این که موسیقی را با تئاتر درآمیخت و به تاسیس کلاسی برای تربیت هنرپیشه اقدام کرد و پس از چندی به همراه عده ای از شاگردان همان کلاس، نمایشنامه های متعددی را روی صحنه آورد. وی همراه گروه خود به شهرهای رشت و بندر انزلی (پهلوی) سفر کرد و در این شهرها به اجرای برنامه پرداخت.
|