آنچه که در اینجا می آید - و سعی میشود که
روزانه بیاید - ، فرستاده های دوستان از طریق ایمیل می باشد . من تنها تکثيرکننده ام و قصد تنها اطلاع رسانی است ونه جانبگیری.
اعدام
شهلا جاهد : پسر ناصر محمدخانی صندلی را از زیر پای شهلا کشید و شهلا جان
سپرد
عصر ايران : شهلا که باورش نمی شد قرار است اعدام شود ناگهان شروع به جیغ و
داد کرده و التماس کرد که مرا نکشید.
به گزارش خبرنگار ما از محل اعدام، هیئت صلح و سازش 45 دقیقه با خانواده
مقتول صحبت کرد اما فایده ای نداشت و مادر لاله رضایت نداد.
رحیمی که از طرف قوه قضاییه آمده بود تا شاهد اجرای حکم باشد به شهلا گفت
در اخرین لحظه آیا حرفی برای گفتن داری؟ وی جواب داد اگر حرفی داشتم در این
9 سال می زدم.
شهلا درآخرین لحظاتی که طناب دار به گردنش آویخته می شد، نه با
ناصرمحمدخانی صحبت کرد و نه حتی به وی نگاه کرد. ناصر سرش پایین بود و چیزی
نمی گفت.
هنگام نماز شهلا جیغ زد و التماس کرد که مرا نکشید . تازه آن وقت باورش شد
که می خواهند وی را بکشند.
در نهایت پسر لاله سحرخیزان (همسر ناصرمحمدخانی) صندلی را از زیر پای شهلا
کشید و شهلا جان داد.
وکیل شهلا جاهد پس از اعدام: محمدخانی آنجا بود هیچ نگفت، خانواده تا آخرین
لحظه رضایت ندادند
عبدالصمد خرمشاهی وکیل شهلا جاهد که در صحنه اعدام امروز صبح وی حاضر بود
درگفت وگو با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: « اصلا باورم نمی
شود.حالم خوب نیست. شهلا فقط گریه می کرد هیچ حرفی نزد. رفتم جلو و بهش
گفتم حرف بزن اما فقط گریه می کرد. خانواده مقتول تا آخرین لحظه رضایت
ندادند. هر کسی که آنجا بود خواست تا آنها گذشت کنند اما متاسفانه
نپذیرفتند. ناصر محمدخانی هم بود و هیچ نگفت.»
شهلا جاهد که به اتهام قتل لاله سحرخیزان ، همسر ناصر محمد خانی، فوتبالیست
معروف ایرانی در پاییز سال ۸۱ بازداشت شد، ساعت ۶ صبح چهارشنبه پس از ۸ سال
زندان به دار آویخته شد.
عبدالصمد خرمشاهی درخصوص ناگفته های پرونده جنجالی شهلا جاهد و نقاط ابهامش
به کمپین بین المللی حقوق بشر درایران گفت: « دیگر شهلا نیست. دیگر همه چیز
تمام شد و پرونده بسته. دیگر اهمیتی ندارد که درباره نقاط مبهم پرونده حرف
بزنیم.»
شهلا جاهد که از ۹ سال پیش در زندان اوین بود چندی پیش در نامه ای به صادق
لاریجانی، رئیس فعلی قوه قضائیه خواستار روشن شدن تکلیف خود شد و نوشت: من
که سه سال حبس داشتم، اکنون حدود ۹ سال در زندان تحمل کیفر میکنم و
خواهشمند است برای رهایی از بلاتکلیفی، استیذان پروندهام را صادر فرمایید.
به دنبال این نامه رییس دستگاه قضا اعلام کرد حکم قصاص شهلا جاهد صادرشده و
دیگر همه چیز به گذشت خانواده مقتول بستگی دارد.
در این ۹ سال حکم اعدام شهلا جاهد به دستور مقام های ارشد قضایی سه بار
متوقف شد و هفت قاضی نیز در جریان رسیدگی به پرونده حکم به بی گناهی او
دادند. آیت الله شاهرودی، رییس وقت قوه قضاییه در بهمن ماه ۱۳۸۶ اعلام کرد
که پرونده شهلا جاهد دارای ایرادهای شکلی و ماهویست و باید تحقیقات از
ابتدا آغاز شود و قاضی دیگری به پرونده رسیدگی کند. این بار نیز بسیاری
گمان می کردند که در آخرین لحظات حکم متوقف می شود. طی روزهای گذشته سازمان
عفو بین الملل در بیانیه ای خواهان توقف اجرای حکم اعدام شهلا جاهد شد.
به جز حجم زیادی از گفتگوها و یادداشت ها در مطبوعات درباره شهلا جاهد در
این هشت سال، فیلم مستندی نیز با عنوان « کارت قرمز» به کارگردانی مهناز
افضلی درباره این قتل جنجالی و رابطه شهلاجاهدا و ناصرمحمدخانی ساخته شد.
ناصر محمد خانی از ایران رفت
خبر آنلاين : ناصر محمدخانی پس از اجرای حکم اعدام شهلا جاهد از ایران رفت.
ناصر محمدخانی بامدادچهارشنبه در مراسم اعدام شهلا جاهد که محکوم به قتل
لاله سحرخیزان بود، شرکت کرده و بعد از اجرای مراسم با پرواز از فرودگاه
امام تهران را به مقصد قطر ترک نمود.
بامداد امروز در حضور خانواده مقتول شهلا جاهد اعدام شد.
فرزند لاله، علیرغم گریههای مدام و جیغ و فریادهای وی صندلی اعدام را از
زیر پای شهلا کشید.
انسانیت ما را بدینگونه به دار
می آویزند!شهلا اعدام شد
رژیم جنایتکار اسلامی زن نگون بخت را اعدام کرد
رژیم جنایت پیشه جمهوری اسلامی سحرگاه امروز یک زن نگون بخت را پس از 9 سال
زجر و شکنجه در زندان اوین بدار آویخت.
دژخیمی بنام رحیمی که از طرف قوه قضاییه رژیم جنایتکار اسلامی به زندان
اوین رفته بود تا شاهد این جنایت هولناک باشد به شهلا جاهد گفت در آخرین
لحظه آیا حرفی برای گفتن داری؟ وی جواب داد اگر حرفی داشتم در این 9 سال می
زدم.
این زن نگون بخت در پای چوبه دار آنگونه که خبر ميرسد٬ با صدای بلند گريه
ميکرد و می گفت، مرا نکشید و چندين بار تعادل خود را از دست داد.
کميته بين المللي عليه اعدام در بیانیه ای با اعلام خبر اعدام شهلا جاهد
نوشت، اين يک جنايت بيشرمانه و وحشتناک است که جز نفرت و خشم عميق مردم٬
چيزي براي جانيان در پی نخواهد داشت. حکومت اسلامی طوفان درو خواهد کرد.
مردم ايران و اين بار ميليونها نفر مردم دنيا ديدند که در ايران مشتی جلاد
و جنايتکار سر کار هستند که به راحتی آب خوردن جنايت سازمان ميدهند و با
اين جنايات نفس ميکشند و ادامه حيات ميدهند. دستگاه قضايی اين حکومت٬
دستگاه سازمان دهی جنايت عليه مردم است. تصميمات به اصطلاح قضات اين دستگاه
مبتنی بر هيچ استاندارد بين المللي نيست. بي عدالتی محض و تصميمات سياسی و
سازمان دادن بيرحمانه قتل و جنايت، عملکرد اين دستگاه جنايتکار است.
شهلا قاتل نبود، باید به سراغ قاتلان اصلی رفت
از وبلاگ آذرک
اگر قرارست کسی اعدام شود باید به سراغ متهم ردیف اول یعنی جمهوری اسلامی
رفت
شهلا قاتل نبود. قاتل کس یا کسانی هستند که با وضع قوانین زن ستیز و جاری
شدن آن در ابعاد گوناگون جامعه و تشویق وترویج فرهنگ مردسالارانه ازطریق
رسانه ملی و با پخش سریالهای مبتذل- هرروزه باور درجه دوم بودن زن به عنوان
یک انسان را اشاعه و تبلیغ می کنند
چرا لاله باید کشته شود و شهلا راهی چوبه دار. کاملا آشکاراست که طولانی
شدن دوران حبس قبل ازاعدام بمدت هشت سال و تصمیم به توقف اعدام توسط رییس
وقت قوه قضائیه دلیلی است برابهامات پرونده جنایت یاد شده و شواهدی که
بمرورازلابلای پرونده این جنایت به بیرون درزکرده و نیزاظهارات اخیر یکی از
افسران آگاهی که درآغازکار بطورمستقیم به پرونده دسترسی داشته همه نشان از
آن دارد که این اعدام نوعی از سرواکردن و باری بهر جهت برخورد کردن دستگاه
عریض وطویل قضائی جمهوری اسلامی با موضوعات پیچیده است و همانطورکه رئیس
پیشین این دستگاه اعتراف نمود قوه قضائیه دستگاه ویرانه ای بیش نیست و
بنظرمی رسد این دستگاه بدون رفع نواقص همچنان ویرانه وار دست بدست میگردد
آری شهلا تاوان ناهنجاری های اجتماعی-فرهنگی-اقتصادی-سیاسی ناشی ازبی
برنامگی ها و سومدیریت های سی ساله را پرداخت می کند واو دراین راه تنها
نیست و این داستان ادامه خواهد داشت.
در این لحظه که این یادداشت را می نگارم اطمینان ندارم آیا جانی را که ازآن
گفتکو کرده ام ستانده شده است ویا فرصت اندیشیدن و ازسرعقل عمل کردن باقی
است.
اگر چه با هر گونه اعدامی مخالفم و به تقلید ازنیاکان انگشت شصت خود را به
عنوان مخالفت با اعدام بصورت وارونه نشان میدهم اما اگر قرارست کسی اعدام
شود باید به سراغ متهم ردیف اول یعنی جمهوری اسلامی رفت.
شهلا جاهد را کشتند همانگونه که دیگران را وبلاگ امین مهاجر
شهلا جاهد را کشتند همانگونه که دیگران را، اما در همیشه بر یک پاشنه
نخواهد چرخید
شهلا جاهد را به جوخه دار سپردند همانگونه که بهنود شجاعی و فرزاد کمانگر و
خیلی های دیگر را که در همه این سالها اعدام و تیرباران شدند. اگرچه آنها
را به اتهام های مختلفی به قتلگاه بردند اما آنچه که آه و فغان بسیاری از
ما را موجب شده و می شود این است که روند دادرسی در هیچیک از این موارد،
حتی با معیارهای ناقص قضایی و ضد حقوق بشری در ایران کنونی عادلانه نبوده
اند و در مواردی نظیر فرزاد کمانگر که ابهامی نیز وجود نداشته، عملا قتل
دولتی را موجب شده اند. اما تو گویی رژیم استبداد با لجاجت تمام می کوشد به
احساسات جامعه ای که قصد دارد گذشته اش را نقد کند و از خشونت و قتل و
اعدام فاصله بگیرد، دهن کجی کرده و به او نشان بدهد که باید خشونت باشد تا
این رژیم خون ریز بتواند سایه ترس و مرگ را همیشه بر اذهانمان زنده نگاه
دارد و از ناتوانی و نا امیدیمان لذت ببرد. از همین روست که تو گویی آنها
جشن خون به راه انداخته، خون در جام سر می کشند و هلهله کنان از نومیدی ما
سرمست می شوند.
هر از چندگاه یکبار بایستی کارزار خشونت و ترک خشونت میان حکومت استبداد و
افکار عمومی به راه افتد تا ولایت فقیه حاکم نشان دهد که اوست که حرف آخر
را می زند و اگر می گوید کسی مجرم است و باید اعدام شود، هیچ حرفی بالای
حرفش نباید زد و اتهام روند ناعادلانه دادرسی و کمپین های بین المللی و
افکار عمومی به پشیزی نمی ارزند چون ولی فقیه است که جان و مال و ناموس
مردم را در اختیار دارد و مردم فقط امانت دارند و هر گاه اراده کند گزمه
هایش را روانه می کند تا هر حکمی را که می راند اجرا کنند..
آنها باید تنور مرگ و اعدام را همچنان گرم نگاه دارند تا ما را از هر حرکتی
بترسانند و مناسبت ها در گرم کردن چنین تنوری بی تاثیر نیستند. چند روز
دیگر 16 آذر است، شهلا جاهد 32 ساله در زندان 40 ساله شد. 8 سال صبر کردند
اما با شتاب رای اعدامش را اعلام کردند تا پیش از 16 آذر بازهم در خود فرو
برندمان و از استراتژی مقابله به تاکتیک انفعال بکشانندمان.
آنها اسیران زیادی در اختیار دارند و روز به روز بر شمار آنان می افزایند
تا هر از چند گاه به هر مناسبتی یکی را از اسارتگاه بیرون کشیده و به مسلخ
ببرند تا بذر ترس و خاموشی را همچنان در دلهایمان بپرورند و میوه استمرار
حاکمیت فاسد خود را از آن بچینند.
با اینهمه رژیم خون ریز می داند که به راحتی گذشته نمی تواند اعدام ها و
کشتارها را از چشمان نظاره گر مردمی که بیش از سه دهه خشونت عریانش را
تجربه کرده اند بپوشاند و این امیدوارکننده است. پس بگذار آسوده بخوابند
قربانیانی که با مرگ خویش ما را در جبهه متحدمان علیه خشونت از هر نوع و به
ویژه خشونت دولتی مصمم تر از پیش می گردانند. بیایید امیدوار بمانیم و با
هم. فردا از آن نسلی است که خشونت نمی ورزد
به امید روزی که اعدام ، اعدام شود
وبلاگ پیامهای کوتاه
لحظاتی قبل خبر رسید که شهلا جاهد نیز بالاخره پس از هشت سال زندان و
آوارگی و بدبختی و آمدن ها و رفتن ها و دادگاه و دادگاه کشی و تحمل زندگی
شکنجه گونه اعدام شد . حرفی برای گفتن ندارم . به صیغه و صیغه کردن می
اندیشم که همه این بدبختی ها از همین هرزه گری های جمهوری اسلامی و هوسبازی
های قانونی و شرعی مردانه در ایران آغاز شده است . مطمئنم ناصر محمد خانی
در پیشگاه وجدان نداشته اش خود را شریک جرم و همکار قاتل می داند و هرگز
خود را نخواهد بخشید . تنها می خواهم بگویم : به امید روزی که اعدام برای
همیشه در کشور ما اعدام شود . همین
عکس / مرگ
ماهی ها در سواحل بندر عباس
سازمان عفو بین الملل اعدام شهلا جاهد را محکوم کرد
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: سازمان عفو بین الملل با صدور
بیانیه ای اعدام خدیجه (شهلا) جاهد همسر موقت ناصر محمدخانی فوتبالیست
برجسته ایرانی، را توسط دولت جمهوری اسلامی محکوم کرد.
خدیجه جاهد، معروف به شهلا، همسر موقت ناصر محمدخانی مهاجم اسبق تیم ملی
فوتبال ایران می باشد که به اتهام قتل فاطمه (لاله) سحرخیزان همسر دائمی
ناصر محمدخانی به قصاص نفس محکوم گشته و پس از سال ها کش و قوس و با وجود
شبهه های جدی پرونده، و اسناد و مدارک محکمی مبنی بر عدم ارتکاب این جنایت
توسط شهلا جاهد، نهایتا در سحرگاه امروز، چهارشنبه دهم آذرماه به دار
آویخته شد.
به گفته مالکوم اسمارت، مدیر بخش خاورمیانه و شمال آفریقای سازمان عفو بین
الملل، «اعدام شهلا جاهد همانند تمامی اعدام های دیگر، نمونه ای است از قتل
عمد و بی رحمانه توسط دولت، و بخصوص اقدامی اندوهناک و ناراحت کننده است و
این در حالی است که نگرانی های جدی ای در مورد عادلانه بودن دادگاه، و
مدارکی که بر علیه متهم استفاده شده است وجود دارد.»
امنستی اینترنشنال در بیانیه دیگری که روز گذشته منتشر کره بود نیز گفته
بود: «باور داريم که شهلا جاهد از دادگاهی منصفانه برخوردار نبود بوده و
احتمالا طی ماه ها بازداشت در سلول انفرادی مجبور به اعتراف به قتل شده
است. وی در جریان محاکمه اش اعترافات خود را پس گرفت اما دادگاه این
اعترافات را به عنوان مدرک بر علیه وی پذیرفت.»
با اعدام شهلا جاهد، یکی از جنجالی ترین پرونده های دستگاه قضایی جمهوری
اسلامی طی چندین سال اخیر که از روز نخست ابهامات زیادی در روند بررسی آن
وجود داشت بسته شد. عبدالصمد خرمشاهی وکیل مدافع شهلا جاهد نیز صبح امروز
در گفتگویی با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) با اشاره ضمنی به این
ابهامات گفته بود که با اعدام شهلا جاهد «موکلش راز سر به مهری را با خود
برده است.»
برگزاری تجمع اعتراضی در دانشگاه خواجه نصیر در سالروز بازداشت میلاد اسدی
کمیته دانشجویی دفاع ا زندانان سیاسی: در پی انتشار بیانیه ای که دانشجویان
دانشگاه خواجه نصیر در حمایت از میلاد اسدی، هم دانشگاهی دربند خود صادر
کرده بودند و همزمان با فرا رسیدن یکمین سالگرد دستگیری میلاد اسدی، تجمعی
اعتراض آمیز از سوی دانشجویان این دانشگاه بر پا شد.
از ابتدای صبح حضور نیروهای حراستی و اطلاعات در اطراف و داخل دانشگاه
خواجه نصیر مشهود بود به طوری که از ورود تعدادی از دانشجویان به داخل
دانشگاه ممانعت به عمل می آمد.
این دانشجویان در حدود ساعت دوازده ظهر در دانشکده برق و کامپیوتر این
دانشگاه ،دانشکده محل تحصیل میلاد اسدی با در دست داشتن عکس هایی از "میلاد
اسدی" اقدام به برپایی میزی نمودند که بدین وسیله یاد همکلاسی در بندشان را
گرامی بدارند.
با گذشت دقایقی از برپایی این میز و در حالیکه توجه دانشجویان به این موضوع
جلب شده بود. ده تن از نیرو های حراستی و اطلاعاتی که غافل گیر شده بودند
با حمله به سمت دانشجویان و پاره کردن عکس های میلاد اسدی و هل دادن میز
اقدام به برهم زدن این اعتراض مسالمت آمیز دانشجویان می کنند. در این حین
در اعتراض به این حرکت حراست و برای گرامی داشتن یاد و خاطره "میلاد اسدی"
تعدادی از دانشجویان این دانشگاه اقدام به هو کردن حراست و نیرو های
اطلاعاتی و سر دادن شعار می نمایند.
« مرگ بر دیکتاتور» و «زندانی سیاسی، آزاد باید گردد» از جمله شعار های
دانشجویان بود. دانشجویان بدون توجه به تهدید های لفظی حراست و نیروهای
اطلاعاتی سرانجام با خواندن سرود« یار دبستانی من» تجمع خود را خاتمه می
دهند.
گفتنی است پس از این اعتراض خودجوش نیروهای امنیتی با تماس تلفنی با منزل
برخی از فعالین این دانشگاه خانواده این دانشجویان را تهدید کرده اند.
هم اکنون میلاد اسدی یکسال است که بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به سر می
برد. میلاد اسدی به هفت سال حبس تعزیری محکوم شده است.
دانشگاه خواجه نصیر در سال گذشته نقش به سزایی در اعتراضات دانشجویی داشت.
که از جمله آن می توان به حضور صفار هرندی در تاریخ دهم آبان ماه سال گذشته
در این دانشگاه اشاره کرد.
منبع: ادوار نیوز
تأیید حکم ۱۵ سال زندان حسین رونقی ملکی در دادگاه تجدیدنظر
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: حکم پانزده سال زندان حسین رونقی
ملکی، وبلاگ نویس و عضو کمیتهی مبارزه با سانسور توسط شعبه ۵۴ دادگاه
تجدید نظر استان تهران تائید گردید. وی به اتهام همکاری با "گروه ایران
پروکسی" به یازده سال زندان، برای "توهین به رهبری" به دو سال زندان و برای
توهین به "رئیس جمهوری" به دوسال زندان محکوم گردیده بود.
به گزارش رهانا، این حکم صبح امروز به پدر وی در شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر
استان تهران ابلاغ شده است. پدر حسین رونقی که با نام بابک خرمدین به
وبلاگنویس مشغول بود امروز در حالی از تایید حکم خود در دادگاه تجدید نظر
باخبر شده که از ملاقات با فرزند خود کماکان محروم است.
زلیخا موسوی، مادر حسین رونقی در این خصوص به رهانا گفت: «از ۲۲ تیر ماه تا
کنون حسین را ندیدهام و نگذاشتند ملاقاتی داشته باشیم. هنوز هم در همان
سلولهای انفرادی بند ۲ الف است و با وجود صدور حکم هنوز به بند عمومی
زندان منتقل نشده است.»
وی ادامه میدهد که «حسین چند شب در هفته آن هم تنها به مدت ۲ دقیقه با ما
تماس میگیرد، اما هر کاری میکنیم و به هر جایی مراجعه میکنیم،
نمیگذارند او را ببینیم.»
حسین رونقی ملکی به اتهامات عضویت در گروه اینترنتی ایران پروکسی و تبلیغ
علیه نظام، توهین به رهبری و توهین به رئیس جمهور به زندان محکوم شده است.
این حکم هنوز به وکیل وی ابلاغ نشده است. یکی از وکلای وی سارا صباغیان طی
هفتههای گذشته بازداشت شده و در زندان به سر میبرد.
حکم بدوی ۱۵ سال زندان این وبلاگنویس از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به
ریاست قاضی پیرعباس صادر شده بود.
حسین رونقی ملکی فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس در ۲۲ آذر ماه سال ۸۸ بازداشت
شد و از زمان بازداشتش تا کنون خانواده او تنها چهار بار موفق به ملاقات با
وی شدهاند. وی اکنون در بند ۲ الف زندان اوین همراه با مهدی خدایی نگهداری
میشود.
حکم سنگین زندان برای نسیم سلطان بیگی
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: امروز، نهم آذر ماه، قاضی صلواتی
قاضی شعبهی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامي تهران، حکم شش سال حبس تعزیری نسیم
سلطان بیگی را به وکیل وی ابلاغ کرد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، این فعال دانشجویی دانشگاه علامه
طباطبایی، پیش از این در تاریخ ۳۱ مردادماه، به همراه وکیل خود در شعبهی
۱۵ دادگاه انقلاب حاضر شده و در برابر اتهامات تبليغ عليه نظام و اجتماع و
تباني براي بر هم زدن امنيت کشور از خود دفاع نموده بود.
این حکم شامل ۳ سال حبس تعزیری به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و یک سال
به علت «تبلیغ علیه نظام» است و دو سال حکم تعلیقی نیز از سال ۸۵ و به آن
اضافه شده است.
نسیم سلطان بیگی از جمله دانشجويان طيف چپ است که در آذر ماه ۱۳۸۶ در جريان
دستگيري گسترده اين دانشجويان بازداشت و مدت ۵۶ روز را در زندان اوين بند
۲۰۹ سپري کرده و با قرار وثيقه ۵۰ ميليون تومان آزاد شده بود. وی همچنین در
تجمع فعالین جنبش زنان در ۲۲ خرداد ماه سال ۱۳۸۵ بازداشت و به دو سال حبس
تعلیقی محکوم شده بود.
اخراج دو دانشجوی دانشگاه تربیت معلم
امین اریا و عباس رشیدی دو دانشجوی دانشگاه تربیت معلم از این دانشگاه
اخراج شدند.
به گزارش دانشجو نیوز، در آستانه روز دانشجو (۱۶ آذر)، فشارها بر روی
دانشجویان و فعالین دانشجویی دانشگاه تربیت معلم افزایش پیدا کرده است
بطوریکه دو فعال دانشجویی این دانشگاه امین اریا و عباس رشیدی، توسط نهاد
های امنیتی دانشگاه اخراج شده اند.
بنابر این گزارش، اخراج دو دانشجوی دانشگاه تربیت معلم به منظور "ترساندن
دانشجویان" و جلوگیری از تجمعات احتمالی در روز دانشجو در این دانشگاه
عنوان شده است. امین اریا و عباس رشیدی، پس از آنکه از ورود به دانشگاه
محروم شدند، در احکامی جداگانه و به دلیل "حفظ نظم و امنیت دانشگاه و
مبارزه با استکبار" با حکم اخراج روبه شدند.
گفتنی است که برخی دیگر از فعالین دانشجویی این دانشگاه نیز با احکام تعلیق
از تحصیل مواجه شده اند.
تداوم بلاتکلیفی عبدالرضا تاجیک
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: تداوم بلاتکلیفی موجب نگرانی
خانواده این روزنامه نگار زندانی شده است. با اینکه مسوولان قضایی ماه
گذشته به خانواده تاجیک خبر دادند که او در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست
قاضی پیر عباسی به زودی محاکمه خواهد شد اما تاکنون زمان دادگاه او نیز
مشخص نشده است و او کاملا بلاتکلیف در بند امنیتی ۲۰۹ زندانی است.
به گزارش کلمه، عبدالرضا تاجیک، روزنامه نگار، فعال ملی -مذهبی و عضو کانون
مدافعان حقوق بشر در طول یکسال و نیم گذشته سه بار بازداشت شده است.
او یک بار پس از انتخابات ریاست جمهوری دستگیر و بعد از ۴۴ روز با قید
وثیقه آزاد شد. دومین دستگیری وی پس از حوادث عاشورای سال گذشته بود. این
روزنامه نگار باز هم به مدت دو ماه در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر برد تا سپس
به قید وثیقه آزاد شد. دستگیری سوم تاجیک روز ۲۲ خرداد سال ۸۹ اتفاق افتاد
که از آن زمان تاکنون این روزنامه نگار همچنان زندانی است.
با اینکه مسوولان قضایی ماه گذشته به خانواده تاجیک خبر دادند که او در
شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیر عباسی به زودی محاکمه خواهد شد
اما تاکنون زمان دادگاه او نیز مشخص نشده است و او کاملا بلاتکلیف در بند
امنیتی ۲۰۹ زندانی است. بندی که در آن شرایط کاملا امنیتی است و زندانی
برای کوچکترین حرکت، حتی استفاده از دستشویی نیز باید از زندانبان اجازه
بگیرد و همواره از چشم بند استفاده کند.زندانیانی که به مدت طولانی در این
بند محبوس هستند دچار مشکلات روحی و جسمی می شوند.
خانواده و همکاران تاجیک که این روزها نگران وضعیت او هستند، می پرسند چرا
او مانند دیگر زندانیان سیاسی به بند ۳۵۰ یا دیگر بندهای عمومی زندان اوین
منتقل نمی شود ؟
پروین تاجیک، خواهر عبدالرضا تاجیک نیز به خاطر پی گیری وضعیت برادرش و
مصاحبه با رسانه های خارجی به دلیل نگرانی از وضعیت او که به طرز عجیبی در
یک سال و نیم گذشته سه بار بازداشت شده است به یک سال و نیم زندان محکوم
شد.
شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، خواهر تاجیک را به اتهام
«اقدام تبلیغی علیه نظام» و «تشویش اذهان عمومی» به یک سال و نیم زندان
محکوم کرد.
این در حالی است که هیچگونه ابلاغیه کتبی و رسمی مبنی بر تشکیل دادگاه به
پروین تاجیک ابلاغ نشده بود و تنها به احضار تلفنی خواهر این روزنامهنگار
و فعال حقوق بشر کفایت کردند که پس از حضور خانم تاجیک در دادگاه، قاضی
مقیسه وی را محاکمه و همان زمان هم حکم زندان وی را صادر کرد.
عبدالرضا تاجیک در کودکی پدر و مادرش را از دست داده است و به همین خاطر
خواهرش همواره وضعیت او را پی گیری می کند. او زمانی که از هتک حرمت برادرش
در زندان خبر داد بارها به دادسرای اوین احضار شد. تنها جرم وی دفاع ازحقوق
قانونی برادرش به عنوان یک زندانی بوده است. او اکنون با قرار کفالت آزاد
است.
پخش هزاران نشریه تک صفحه ای در دانشگاه بین المللی قزوین در آستانه ۱۶ آذر
گروه وسیعی از دانشجویان دانشگاه بین الملل قزوین به مناسبت ۱۶ آذر، اقدام
به پخش چندین شماره از نشریات تک صفحه ای "دانشجو" ، "اعتماد ملی" و "کلمه"
کرده اند. این اقدام در حالی صورت میگیرد که دانشجویان دانشگاه بین المللی
قزوین در طول ۲ سال گذشته تحت شدیدترین فشارها و تهدیدات نیروهای امنیتی و
انضباطی قرار داشته اند.
به گزارش دانشجو نیوز، با انتشار گسترده این نشریات در سطح دانشگاه و
خوابگاههای مرکزی خواهران و برادران، از دانشجویان خواسته شده که در
اعتراضات روز ۱۶ آذر حضور بهم رسانند. در حال حاضر بیش از ۱۵ تن از فعالین
دانشجویی دانشگاه بین الملل قزوین، در حال گذراندن ایام محرومیت از تحصیل
خود می باشند و چندین تن از دانشجویان نیز به صورت قطعی با حکم اخراج و
محرومیت از شرکت در آزمونهای سراسری مواجه شده اند. این دانشجویان طبق
دستور ریاست دانشگاه اجازه ورود به محوطه دانشگاه و رسیدگی به امور آموزشی
خویش را ندارند.
شایان ذکر است که مسئولین دانشگاه در پی دعوت و اطلاع رسانی وسیع
دانشجویان به مناسبت فرا رسیدن "روز دانشجو" در اقدامی جدید با خانوادههای
برخی دانشجویان تماس گرفته و با ادبیاتی بسیار زننده و رکیک به تهدید
دانشجویان و خانوادهها پرداخته اند.
گزارش ها از دانشگاه بین المللی قزوین، همچنین حکایت از حضور دهها نیروی
امنیتی و لباس شخصی در فضای داخلی دانشگاه و خوابگاه دارد که با اعتراض
دانشجویان همراه شده است.
گفتنی است که در روزهای آتی "بیانیه رسمی دانشجویان دانشگاه بین المللی
قزوین به مناسبت ۱۶ آذر" به همراه اعلام مواضع و برنامهها منتشر خواهد شد.
فراخوان انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر برای بزرگداشت روز دانشجو
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر با انتشار فراخوانی از عموم
دانشجویان سراسر کشور دعوت کرد تا در مراسم بزرگداشت روز دانشجو شرکت کنند
و با یکدیگر فریاد "دانشگاه زنده است" سردهند.
به گزارش دانشجونیوز، انجمن دانشجویان امیرکبیر در بیانیه خود گفته است:
"زنده ماندن و تقویت نقش جامعه ی مدنی و در راس آن جنبش دانشجویی برای
آینده ی ایران بسیار حیاتی است."
این انجمن همچنین در بیانیه خود جنبش دانشجویی را به "خاری در چشم استبداد"
تعبیر کرده و از دانشجویان خواسته است "همچون گذشته به پیمودن راه سخت
مبارزه ادامه دهند" تا "به هموطنان زخم خورده و ستم کشیده کشورمان نشان
دهیم که اینجا، در دانشگاه، هنوز شعله ی امید زیر خاکستر تن ها مان روشن
مانده است."
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
از ١۶ آذر ١٣٣٢، ۵۷ سالِ سخت گذشته است.
از آن روز که خون آذران اهورایی شریعت رضوی، بزرگ نیا و قندچی بر زمین
دانشکده ی فنی دانشگاه تهران ریخت تا کنون، شرایط اجتماعی بارها دستخوش
تحولات بزرگ شده، دانشگاه چندین و چند نسل از دانشجویان را به خود دیده و
دولت ها و سیاست مداران بسیاری آمده اند و رفته اند، اما ١۶ آذر همواره یاد
آور "آزادی خواهی و استبداد ستیزی" جنبش دانشجویی بوده است.
جنبش دانشجویی با وجود "انکارها"، فشارها و سرکوب بی وقفه و فزاینده،
همواره در صف اول مبارزات آزادی خواهانه ی ملت ایران قرار داشته و بی پروا،
صریح و بدون وابستگی و دل بستگی به هر آن چه که خود را جدا و برتر از اراده
ی جمعی ملت تعریف می کند، به مبارزه با استبداد پرداخته است.
در سال های اخیر نیز جنبش دانشجویی با نقد صریح نا هنجاری های موجود در
جامعه اعم از بی عدالتی، فساد اقتصادی و مدیریتی و فراتر از آن فساد سیاسی
و ساختار غیر دموکراتیک حکومت، نقش دیده بانی جامعه مدنی را برای خود
برگزیده است.
زنده ماندن و تقویت نقش جامعه ی مدنی و در راس آن جنبش دانشجویی برای آینده
ی ایران بسیار حیاتی است. چرا که هدف آن چیزی نیست جز یافتن راه رسیدن به
حکومتی که در مقابل رای دهندگان پاسخ گو باشد و پیمودن راهی به نام مردم
اما مستقل از مردم را متصور نباشد. حکومتی که به سود خود و اقلیت های
ممتازی که خود سازمان داده است در اقتصاد دست اندازی نکند. به جامعه ی
جهانی هم چون دشمن و همواره با عینک توهم نگاه نکند و به نام ملت ایران روز
به روز بر دشمنان ملت ایران نیفزاید، زندگی انسانی مردم تحت حکومت اش را
مهم ترین اولویت خود بداند و به زور اسلحه و با یاری چماق به دستان خود
خیابان ها را از حضور آرام و پر شور همان مردم خالی نکند. حکومتی که زندان
های خود را به خاطر توهم خود ساخته ی طبقه ی حاکم، از دانشجویان و فعالین
سیاسی پر نکند.
راه جنبش دانشجویی ایران از ابتدا تا کنون با منافع ملت ایران پیوندی
ناگسستنی داشته و دقیقا به همین دلیل از همان ابتدا تا کنون هم چون خاری در
چشم استبداد بوده است. چرا که آرمان ها و اهداف آن در تعارض آشکار با حکومت
هایی قرار گرفته که اگر چه عناوین و حاکمان شان متفاوت بوده اند اما همگی
آن ها شاخص های دیکتاتوری را تمام و کمال در خود گنجانده اند. جنبش
دانشجویی ایران آگاه است که راه رسیدن به دموکراسی راهی طاقت فرسا و زمان
بر است اما فراموش نکرده است که دست یابی به دموکراسی هرگز بدون پرداخت
هزینه های گزاف و صرف زمان طولانی محقق نشده است. از این رو بر ماست که با
انتخاب خواستی مناسب، آگاهانه و مبتنی بر واقعیات، برای هر چه آسان تر و
کوتاه کردن مسیری که منجر به "تغییر" می شود بکوشیم.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران) طعم تلخ
انواع برخوردهای سرکوب گرانه و تمامیت طلبانه ی اقتدار گرایان را چشیده
است. در طول سال های گذشته اعضای این تشکل متحمل بیش ترین هزینه ها از قبیل
تخریب ساختمان آن توسط دولت فاشیست احمدی نژاد، بازداشت های خودسرانه،
زندان های طولانی مدت، اخراج، محرومیت از تحصیل و ... شده اند، اما هم چنان
با امید به آینده، استوار به راه خود ادامه می دهند.
به این اعتبار از تشکل های دانشجویی و انجمن های اسلامی دانشگاه های سراسر
کشور می خواهیم که همچون گذشته به پیمودن راه سخت مبارزه ادامه دهند و با
حفظ انسجام تشکیلاتی، زمینه ی تاثیر گذاری به هنگام نخبگان دانشگاهی را در
موقعیت های تعیین کننده ی پیش رو فراهم آورند.
انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر از عموم دانشجویان در سراسر کشور دعوت می
کند در مراسم بزرگداشت روز دانشجو شرکت کنند تا همراه با هم بار دیگر فریاد
بزنیم :"دانشگاه زنده است!" و به هموطنان زخم خورده و ستم کشیده کشورمان
نشان دهیم که اینجا، در دانشگاه، هنوز شعله ی امید زیر خاکستر تن ها مان
روشن مانده است.
وعده ی ما ١۶ آذر در خانه ی اول مان دانشگاه، آن جا که آینده ی ایران عزیز
را رقم خواهیم زد.
به یاد یاران دبستانی دربند مان، به ویژه مجید توکلی شرف جنبش دانشجویی
به امید ایرانی آباد، آزاد و دموکراتیک
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر
۹ آذر ۱۳۸۹
دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز: به یاد یک تاریخ ایستادگی در
مقابل گام های استبداد قد علم خواهیم کرد
دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران مر کز در آستانه فرا رسیدن روز دانشجو
اقدام به صدور بیانیه ای اعتراضی کردند.
به گزارش دانشجونیوز دانشجویان دانشگاه آزاد با برگزاری تجمعات متوالی
پیشتاز اعتراضات دانشجویی در سال گذشته بودند. این اعتراضات به حدی شدید
بود که نیروهای امنیتی بارها مجبور به استفاده از خشونت در داخل محیط
دانشگاه شدند که حملات وحشیانه به دانشگاه های آزاد مشهد و تهران مرکز از
آن جمله بود.
همچنین گفتنی است "اشکان سهرابی" و "امیر جوادی فر" دو تن از شهدای جنبش
سبز از دانشجویان دانشگاه آزاد هستند که جان خود را پس از وقایع مربوط به
انتخابات از دست دادند.
در بیانیه صادر شده از سوی دانشجویان دانشگاه آزاد تهران مرکز، که علی رغم
جو شدید امنیتی به صورت گسترده و همراه با ویژه نامه ی "کلمه" بین
دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز و به خصوص در دانشکده فنی این
دانشگاه توزیع شده است، با اشاره به حمایت و یکپارچگی دانشجویان واحد های
مختلف دانشگاه آزاد در تجمعات اعتراضی سال گذشته، ضرورت بهره گیری از
تجربیات به دست آمده عنوان شده است. همچنین دانشجویان خواستار خلاقیت و
نوآوری در ادامه مبارزه و توجه به راهکار های دیگر مبارزه و مقاومت شده
اند.
در این بیانیه آمده است: "راه های مبارزه و مقاومت بسیار است چه آنچه این
راه ها فقط به حضور در خیابان نباید ختم شود.تمرین وتفکر و رسیدن به راه
حلی جمعی و استقامت و از خود گذشتگی می تواند موجب اعتماد دانشجویان شود و
سبب ساز حرکت های اثر گذار شود." در پایان نیز دانشجویان با وعده قرار دادن
روز سه شنبه 16 آذر از دیگر همکلاسی های خود خواسته اند که در مقابل گام
های ویرانگر استبداد ایستادگی کنند.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر می باشد:
آذری دیگر فرارسیده است. آذری که یادآور سال ها مبارزه دانشجویان این
سرزمین با استبداد و خفقان است. آذری که نیمه آن را به نام ما دانشجویان
نام گذاری کرده اند. آذری که پس از گذشت 57 سال از شهادت یاران دبستانی
هنوز تازه است. آذر هر سال تکرار می شود و خاطره اش هر سال زنده تر.
تکرار آذر نه از آن حیث که آخرین ماه پاییز است بلکه از آن روست که هنوز در
این سرزمین دانشجو به مسلخ برده می شود. هنوز دانشجو و استادش را به جای
کلاس درس به زندان می برند. آذر هر ساله تکرار می شود و ترکه بیداد و ستم
زخمش هر ساله تازه تر و هنوز هم به جای مرهم؛ نمک بر زخم هایش پاشیده می
شود.
آذر امسال را در حالی سپری می کنیم که بیش از هشتاد تن از دانشجویان و
نخبگان این سرزمین همان ها که قرار بود روزی آینده سازان این سرزمین باشند
مشق آزادگی و ایستادگی را در کنج کنج دیوارها و سلول های زندان تمرین می
کنند. البته دیر نخواهد بود که اینان همان آینده سازان خواهند شد.
بسیارند دانشجویانی که از سال گذشته در سخت ترین شرایط در سلول های مخوف
زندان محبوسند. ما را چه شده؟ و چه بر سر ما آمده است که نه عید و نه بهاری
داریم و نه حتی روزی که به اسم خود ماست!!؟ یاران دبستانی ما همچون "اشکان
سهرابی" و "امیر جوادی فر" در سینه ایران زمین خفته اند و یا همچون "مهدی
خدایی" و "علی ملیحی" و "حسن اسدی زیدآبادی" در بند هستند!!!
بیش از هفده ماه از تقلب گسترده در انتخابات و تاراج رأی و اعتماد مردم می
گذرد و در این مدت مردم ایران زخم ها و رنج های بسیاری دیده اند. در طول
این مبارزه دانشجویان همواره در صف اول نبرد با استبداد ایستاده اند و آماج
بیشترین حملات بوده اند و از پرداخت هیچ هزینه ای دریغ نکرده اند.
سال گذشته سالی نیست که از خاطر ما دانشجویان برود. ورق دیگری از تاریخ این
سرزمین است. آنجا که تاریخ از دانشجویان دانشگاه آزاد با افتخار یاد خواهد
کرد. آنجا که دانشجویان دانشگاه آزاد همدلانه و شجاعانه در صف اول مبارزه
قرار گرفتند. آنجا که بسیج و مزدوران استبداد در دانشکده فنی دانشگاه آزاد
واحد تهران مرکز با هماهنگی با ریاست مزدور دانشگاه با باطوم و زنجیر و گاز
اشک آور و ... چندین مرتبه وحشیانه به جان دانشجویان حمله ور شدند. آنجا که
دوستان ما در دیگر واحدهای دانشگاه آزاد از جمله: تهران جنوب، علوم
تحقیقات، کرج، قزوین و سایر دانشگاه ها به حمایت و یاری ما برخواستند.
در طول جنبش سبز که با یاری دانشجویان پیش رفته و می رود در اخلاق پیروز
شدیم. در نهادینه کردن نفی خشونت، در گفتگوی جمعی، در آگاهی بخشی و شکستن
انحصار رسانه ای استبداد پیروز شدیم. در این مدت تجربه ها اندوخته شده است
که بایستی در ادامه مسیر سرمشق قرار گیرد.
امروز لزوم خلاقیت و نوآوری برای ادامه این راه سبز که برگزیده ایم بیش از
پیش به چشم میخورد. در این رابطه باید به حرکاتی توجه شود که تاثیرگذاری
بیشتر و هزینه کمتر داشته باشد. راه های مبارزه و مقاومت بسیار است چه آنچه
این راه ها فقط به حضور در خیابان نباید ختم شود. تمرین و تفکر و رسیدن به
راه حلی جمعی و استقامت و از خود گذشتگی می تواند موجب اعتماد دانشجویان و
سبب ساز حرکت های اثر گذار شود. ابتکارات فردی و خلاقیت های گوناگون همه می
تواند ادامه داشته باشد. حرکت های کوچک فردی، چند نفره و جمعی هیچ یک بی
ثمر نخواهد بود. استفاده از تمام ظرفیت های موجود و تقویت اخلاق و دوستی ها
و کمک رسانی به هم در کنار آگاهی بخشی عبور از این راه سخت را آسانتر خواهد
نمود.
اما هیچ گاه صدای گام های ویرانگر استبداد را از یاد نخواهیم برد و به رسم
یک تاریخ ایستادگی در مقابلش قدم علم کرده و خواهیم کرد.
باشد که به یاری فرد فردمان ایرانی سازیم آباد؛ دور از دستان استبداد !
وعده ی ما ١۶ آذر ۸٩
جنبش راه سبز آزادی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز
پخش تراکت و پوستر اعتراضی در دانشگاه تهران در آستانه ۱۶ آذر
دانشجویان دانشگاه تهران با پخش گسترده تراکت و شب نامه های اعتراضی در
دانشگاه، به استقبال ١٦ آذر رفته اند.
به گزارش دانشجونیوز، در روزهای اخیر تراکت های دعوت به تجمع اعتراضی روز
١٦ آذر به صورت گسترده ای در سطح دانشگاه تهران توزیع شده است. دانشجویان
معترض دانشگاه تهران با نصب پوسترهایی از مجید توکلی در تابلوهای اعلانات
عمومی دانشگاه و نیز پخش تراکت های اعتراضی، دانشجویان را به اعتراض سراسری
در روز ١٦ آذر دعوت کرده اند.
گفتنی است پخش این شبنامه ها در حالی صورت می گیرد که در روزهای اخیر فضای
امنیتی شدیدی بر دانشگاه تهران حاکم شده است.
پیش از این دانشجویان دانشگاه دیگر کشور همچون علم و صنعت، پلی تکنیک،
فردوسی مشهد، خواجه نصیر، علامه، شهرکرد، آزاد علوم تحقیقات و … آمادگی خود
را برای گرامیداشت روز دانشجو اعلام کرده اند. انجمن های اسلامی دانشگاه
امیرکبیر، انجمن اسلامی دانشگاه خواجه نصیر، دانشجویان معترض دانشگاه
علامه، فعالین دانشجویی دانشگاه شهرکرد و ... با صدور بیانیه هایی
دانشجویان سراسر کشور را به پاسداشت روز دانشجو فراخوانده اند.
دربخشی از فراخوان انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر آمده است: "انجمن اسلامی
دانشگاه امیرکبیر از عموم دانشجویان در سراسر کشور دعوت می کند در مراسم
بزرگداشت روز دانشجو شرکت کنند تا همراه با هم بار دیگر فریاد بزنیم
:"دانشگاه زنده است!" و به هموطنان زخم خورده و ستم کشیده کشورمان نشان
دهیم که اینجا، در دانشگاه، هنوز شعله ی امید زیر خاکستر تن ها مان روشن
مانده است."
فعالین دانشجویی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی هم در بیانیه ای گفتند: "ما
جمعی از دانشجویان همیشه بیدار دانشگاه خواجه نصیر اعلام می داریم تا آزادی
میلاد اسدی، شرف و آبروی دانشگاه خواجه نصیر از پای نخواهیم نشست و تا
آخرین نفس در جهت نابودی استبداد دینی و زوال قرائت فاشیستی خواهیم جنگید و
این کاخ استبداد را ویران خواهیم کرد."
همچنین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه علم صنعت با دیوارنویسی و
پخش تصاویر شهدای جنبش سبز فضای امنیتی و سرکوب را به تمسخر گرفته و آمادگی
خود را برای حضور در مراسم اعتراضی ١٦ آذر اعلام کرده اند.
زنگ انقراض حیات وحش در دریاچه ارومیه به صدا درآمد
تبریز - خبرگزاری مهر: معاون مدیر ملی طرح حفاظت از تالابهای ایران با
اشاره به ادامه روند خشکسالی و افزایش غلظت نمک دریاچه ارومیه، گفت: زنگ
خطر انتقراض و از بین رفتن زیست حیات وحش این دریاچه به صدا درآمده است.
به گزارش خبرنگار مهر در ارومیه، محسن سلیمانی روزبهانی پیش از ظهر
چهارشنبه در در سمینار بررسی مسائل حوزه آبریز دریاچه ارومیه افزود:
متاسفانه در صورت ادامه این روند شاهد کاهش تعداد پرندگان مهاجر ورودی به
جزایر دریاچه ارومیه و تالابهای اطراف آن، بخصوص جمعیت فلامینگوها خواهیم
بود.
وی با بیان اینکه تغییرات کاربری اراضی در حوزه تلابهای کشور، تخلیه فاضلاب
شهری، روستایی و خشکسالی، تالابها را تحت تاثیر قرار میدهد، بیان داشت:
افزایش نمک و مواد شیمیایی در هوا براثر خشک شدن دریاچه ارومیه، تغییر
زمانبندی فصلها، افزایش ابتلا به سرطان، افزایش روزهای بدون باران و
تغییر در زمان کشت و برداشت از عوامل تاثیرگذار ادامه این روند در منطقه
خواهد بود.
معاون مدیر ملی طرح حفاظت از تالابهای ایران با یادآوری اینکه دریاچه
ارومیه در حوزه سه استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان قرار
دارد، اظهار داشت: اجرای طرحهای "توسعه ای " در این سه استان، در حال حاضر
وضعیت دریاچه ارومیه را در نقطه بحرانی قرار داده است.
سلیمانی روزبهانی متوسط تراز آبی دریاچه ارومیه را 127.37 مترمکعب اعلام و
خاطر نشان کرد: هم اکنون تراز آبی دریاچه ارومیه حتی در متوسطترین وضعیت
نیز قرار نداشته و آب دریاچه ارومیه بیش از سه متر پایینتر از تراز
اکولوژیکی آن است.
وی با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران عضو کنوانسیون تنوع محیط زیست و
از جمله میزبانان کنوانسیون رامسر بود، گفت: در این راستا 23 تالاب در سایت
رامسر ثبت شده و همه تعهدات در مجامع بینالمللی مطرح شده و در حال اجرایی
کردن پروژهها هستیم.
کویر به سمت اصفهان در حال حرکت است
خبرگزاری مهر: مدیر کل حفاظت از محیط زیست استان اصفهان با اشار به خشک شدن
بخش زیادی از تالاب گاوخونی گفت: کویر به سرعت به سمت اصفهان در حال حرکت
است.
احمد رضا لاهیجان زاده در گفتگو با خبرنگار مهر در اصفهان، افزود: در شرایط
فعلی میتوان گفت تالاب گاوخونی خشک شده و چون هیچگونه کشاورزی در آن منطقه
انجام نمیشود سرسبزی آن نقاط نیز از میان رفته و وضعیت خشکسالی، توسعه
بیابانی به سمت اصفهان شاهد هستیم.
وی با اشاره به وضعیت بحرانی آب در اصفهان و تشکیل جلسه ستاد بحران افزود:
اکنون اگر وضع اینگونه باشد روی جیره بندی آب برای شرب نیز بحث خواهد شد.
لاهیجان زاده با اشاره به اینکه اکنون کشاورزی در شرق صورت نمیگیرد و
وضعیت حجم پشت سد زاینده رود بسیار محدود است، تصریح کرد: این وضعیت در
مقایسه با 30 تا 40 سال گذشته بی سابقه است از این رو نمیتوان امیدی به
حقآبه و یا زهاب برای تالاب داشت.
مدیر کل حفاظت از محیط زیست استان اصفهان یادآور شد: در شرایط فعلی
نمیتوان برای تالاب گاخونی وضعیت خوبی را متصور شد.
وی در ادامه سخنان خود در خصوص میزان آب موجود در تالاب گاوخونی نیز اظهار
داشت: میزان آب موجود در تالاب را از 1350 تا چند سال پیش بررسی کردهایم
که مشخص شد در اواخر دهه 40 تا 50 شاهد خشک شدن تالاب بودهایم و در هر
صورت این خشکسالیها ممکن است صورت گیرد.
لاهیجان زاده یادآور شد: در وضعیت خشکسالی روند حرکت کویر معکوس شده و این
امر سبب افزایش غبار میشود.
مدیر کل حفاظت از محیط زیست استان اصفهان در بخش دیگری از سخنان خود برای
زنده نگه داشتن تالاب گوخونی افزود: در حال حاضر مشغول مطالعه طرحی هستیم
که آیا امکان حفر چاه در کنار تالاب وجود دارد یا خیر.
کشته شدن دو پلیس در اتوبان آزادگان
با فوت دومین پلیس حادثه بزرگراه آزادگان در بیمارستان خمینی تعداد کشته
های این حادثه به دو نفر رسید.
به گزارش خبرآنلاین شب گذشته یکی از واحد های گشت امداد با مشکوک شدن به
سرنشینان یک بلیزر آنرا متوقف کرده و در بازرسی وسایل قفل شکن و سرقت پیدا
می کنند. سپس ماموران با مرکز تماس گرفته تا برای انتقال دو سرنشین خودرو
هماهنگی های لازم انجام شود.
اما ناگهان خودروی بلیزر دیگری از راه رسید و پس از برخورد با خودروی پلیس
دو مامور انتظامی را زیر گرفت که درپی این حادثه گروهبان یکم رستم زاده در
دم کشته شد و مامور دوم نیز به شدت زخمی شد که به بیمارستان خمینی انتقال
پیدا کرد. این گزارش حاکی است این مامور ساعاتی پیش بدلیل شدت جراحات وارده
جان خود را از دست داد.
گفتنی است سرنشینان بلیزر دوم پس از تصادف و فراری دادن دو متهم دستگیر شده
به اسلام شهر متواری شده و در این محل نیز با تهدید یک راننده خودروی
پرشیا، وی را از ماشینش پیاده کرده و با آن فرار می کنند. سپس متهمان در
شهریار خودرو را عوض کرده و با سرقت پژویی دیگر پا به فرار می گذارند.
بالاترین نرخ بیکاری ایران در ۲۱ سال گذشته
•رادیوفردا: محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری اسلامی، در گفتوگوی روز دوشنبه
با خبرنگاران گفت که تا قبل از پایان ماموریت دولت دهم، یعنی تقریبا دو سال
و نیم دیگر، معضل بیکاری در کشور رفع خواهد شد. برای پذیرفتن این «خبر خوش»
چارهای نیست جز مراجعه به آمار و ارقام. بازار کار ایران، در حال حاضر، در
چه وضعیتی است؟
فریدون خاوند: در همان گفتوگو، رئیس جمهوری اسلامی میگوید از آغاز سال
جاری تا امروز ۸۰۰ هزار شغل در کشور ایجاد شده و تا پایان سال، شمار
شغلهای ایجاد شده در کشور، به گفته ایشان به یک میلیون و چهار صد هزار شغل
خواهد رسید و حتی بیشتر.
معلوم نیست مخاطبان آقای احمدینژاد، خبرنگاران داخلی و خارجی، در واکنش به
این آمار چه واکنشی از خود نشان دادهاند، ولی میتوان مجسم کرد واکنش
دستاندرکاران بازار کار و صاحبنظرانی را که این آمار را از زبان مهمترین
مقام اجرایی کشور شنیدهاند.
بد نیست اضافه کنم که در طول دو برنامه سوم و چهارم، یعنی طی ده سال بین
۱۳۷۹ تا ۱۳۸۸ شمار شغلهای ایجاد شده در کشور، حتی بر پایه آمار بسیار
خوشبینانه، حدود ششصد هزار در سال بوده.
به این ترتیب آقای احمدینژاد میگوید که در سال جاری، ۱۳۸۹، برای اولین
بار در تاریخ ایران یک میلیون و چهار صد هزار شغل در کشور ایجاد خواهد شد،
آن هم در شرایطی که نرخ رشد ایران به یکی از پایینترین سطوح خود در بیست
سال گذشته رسیده، تا جایی که بانک مرکزی جمهوری اسلامی از انتشار گزارش
مربوط به نرخ رشد خودداری میکند...
•اتفاقا همان روز دوشنبه، تقریبا همزمان با گفتوگوی مطبوعاتی رئیس جمهوری،
خبرگزاری «فارس» در گزارشی به انتقاد از مرکز آمار ایران پرداخت که چرا با
وجود گذشت شصت و هشت روز از ماه پاییز، هنوز نرخ بیکاری تابستان را منتشر
نکرده...
دقیقا. منتشر نکردن آمار در ایران ظاهرا به یک سنت رایج تبدیل میشود.
چون نرخ رشد در وضعیت بدی است، بانک مرکزی از اعلام آن خودداری میکند و
چون نرخ بیکاری، حتی بر پایه ارزیابیهای رسمی، با تبلیغات دولتی
نمیخواند، مرکز آمار انتشار آن را به عقب میاندازد.
خبرگزاری «فارس» در همان گزارش میگوید که «عدم اعلام نرخ بیکاری تابستان
از سوی مرکز آمار شبهات زیادی را در خصوص کاهش یا افزایش این نرخ ایجاد
کرده است». اگر نرخ بیکاری کاهش پیدا کرده بود، مسلما از طرف مرکز آمار
منتشر میشد، پس حتما نسبت به قبل بیشتر شده.
•مرکز آمار نرخ فعلی بیکاری را اعلام نمیکند. محافل کارشناسی، این نرخ را
چقدر تخمین میزنند؟
ارزیابی محافل کارشناسی مستقل درباره نرخ واقعی بیکاری، طبعا در سطحی است
بالاتر از ارزیابی رسمی. ولی اجازه دهید فعلا به همان ارزیابی رسمی
بپردازیم.
مرکز آمار میگوید که نرخ بیکاری از ده و نیم درصد در ۱۳۸۷ رسیده است به ۱۲
درصد در ۱۳۸۸ و ۱۴.۸ درصد در بهار سال جاری.
آمار بیکاری در تابستان هم، به دلایلی که گفته شد، هنوز منتشر نشده، ولی به
احتمال قریب به یقین بالای پانزده درصد است.
در این صورت با اطمینانی نزدیک به صد در صد میتوان گفت که نرخ رسمی بیکاری
در تابستان سال جاری، که در اختیار مرکز آمار قرار دارد ولی منتشر نمیشود،
بالاترین نرخ بیکاری رسمی کشور است طی دوران بیست و یک ساله بعد از جنگ
ایران و عراق.
کافی است به دادههای مرکز آمار درباره نرخ بیکاری از سال ۱۳۶۸ تا امروز
مراجعه کنیم، میبینیم تنها در سال ۱۳۸۰ نرخ بیکاری به ۱۴.۷ درصد رسید و
امروز مسلما از این مرز گذشته، چون از سه سال پیش به این طرف نرخ رشد
اقتصادی اگر منفی نشده باشد، حداکثر بین صفر و یک درصد نوسان داشته است.
تعداد نوجوانان زندانی در یک سال، دو برابر شده
دادنا : «در سال 88 تعداد مددجویان کانون اصلاح و تربیت تهران 200 نفر بود
که این آمار در سال جاری افزایش دو برابری داشته و به عدد 400 رسیده است.»
این گفته علی رستمی رئیس کانون اصلاح و تربیت تهران نشان دهنده این است که
آسيبهاي اجتماعي طي سالهاي اخير روند شتابندهاي به خود گرفته است.
به گزارش دادنا، بنا به سخنان رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران، این
افزایش آمار یک ساله اتفاق نیفتاده و با توجه به روند روبه رشد بحران ها،
اوج انفجار آسیب های اجتماعی را بیان می کند.
دکتر مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران و عضو شورای
راهبردی آسیب های اجتماعی شهر تهران در اين مورد به دادنا گفت :
افزایش 2 برابری زندانیان کانون اصلاح و تربیت تهران، موضوعی کاملا طبیعی
است و اصلا جای تعجب ندارد زیرا در جامعه ما بروز فقر و بیکاری افزایش
یافته و به طبع این روند تاثیر چشمگیری در این زمینه دارد. باید اشاره کنم
با گسترش آسيبهاي اجتماعي کنونی و مشکلات موجودی که گریبانگیر زندگی مردم
شده این آمار هیچوقت پایین نمی آید. از طرفی علاوه بر افزایش فقر و تورم و
عدیده شدن مشکلات اقتصادی، اعتیاد، فحشا و طلاق در جامعه روز به روزبیشتر
می شود. تمام این مشکلات باعث از هم پاشیدن خانواده ها شده و آمار بزهکاران
و بچه های خیابانی را بالا برده است.
همیشه آمار لایه های پنهان جامعه ناگفته می ماند و این موضوع روندی طبیعی
دارد. قطعا آمار واقعی بیشتر از اينها است.
اجرای حکم قطع دست یک نفر دیگر در کرمانشاه
کم قطع دست یک متهم به سرقت در زندان مرکزی کرمانشاه در حضورعدهای که
دادستان کرمانشاه «اشرار و اراذل و اوباش سابقهدار محلات» خواند، اجراء
شد.
به گزارش ایسنا، رییس شعبه ۱۰۷ جزایی کرمانشاه گفت: فردی که به اتهام سرقت
محکوم به تحمل شش سال حبس شده بود در رمضان امسال با مرخصی از زندان خارج و
پس از اتمام مدت مرخصی به زندان مراجعه نکرده بود و قریب یک سال فراری بود
که در نهایت حین ارتکاب جرم دستگیر و به ۵۷ فقره سرقت اعتراف کرده بود.
در کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب کرمانشاه برای این فرد
تقاضای اجرای حد الهی شده بود که پس از اجرای تشریفات دادرسی در دادگاه
جزایی، حکم قطع ید وی صادر و در زندان مرکزی کرمانشاه اجرا شد.
به هنگام اجرای این حکم به دستور دادستان عمومی و انقلاب کرمانشاه، علاوه
بر سارقین زندانی، نیروی انتظامی عدهای را تحت عنوان «اشرار و اراذل و
اوباش سابقهدار محلات» نیز به منظور مشاهده اجرای این حکم و «عبرت گرفتن»
از آن در زندان مرکزی کرمانشاه جمع کرده بود.
اخراج 370 تن از کارگران معدن طلای آغ دره آذربایجان و تجمع کارگران در
برابر فرمانداری تکاب
ندای سبز آزادی: با فرا رسیدن فصل سرما، 370 تن از کارگران معدن طلای آغ
دره آذربایجان از کار اخراج شدند. این کارگران روز سه شنبه در برابر
ساختمان فرمانداری شهرستان تکاب تجمع کرده و خواستار رسیدگی به وضعیت
نابسامان کارگران این معدن شدند.
به گزارش ندای سبز آزادی "داعی" فرماندار جدید تکاب نیز با ذکر این مطلب که
حاج عباس نیری، رئیس معدن آغ دره، حق اخراج کارگران را ندارد، قول مساعد
داد که در اسرع وقت به وضعیت کارگران رسیدگی كند.
با وجود این وعده، وضعیت اخراج فصلی کارگران این معدن برای چندمین سال
متوالی است که تکرار می شود وهر ساله نزدیک به 400 تن از کارگران معدن و
کارخانه طلای آغ دره از شهر و دیار خود آواره شده و برای یافتن کار، رهسپار
شهرهای تهران و کرج و... می شوند و کسی در این باره پاسخگوی حقوق پایمال
شده کارگران نیست.
معدن طلای آغ دره با هفت میلیون تن کانسنگ طلا با عیار متوسط۴٨/٢ پ.پ ام در
جنوب آذربایجان غربی و 30 کیلومتری شهرستان تکاب واقع شده است.
کارخانه استحصال و فرآوری پویا زرکان معدن طلای آغ دره تکاب قادر است
سالانه 4000 کیلوگرم (چهار تن) طلا استخراج کند،که بدون در نظرگرفتن نقره و
جیوه استحصال شده، سودی معادل ۱۲۰ میلیارد تومان برای سهامداران شرکت
دارد.
معدن طلای آغ دره آذربایجان، دومین معدن بزرگ طلای خاورمیانه محسوب می
شود.
حاج عباس احمدی نیری مدیرعامل فعلی کارخانه، است و برادران او همراه با
مهندس کلاهدوز، معاون وزیر صنایع ومعادن و فلزات در دولت هاي سابق، از
سهامداران اصلی شرکت هستند.
حضور نیروهای امنیتی و بازجویی از دانشجویان استاد ترورشده
حضور نیروهای امنیتی در دانشگاه بهشتی و بازجویی از سی دانشجوی استاد
ترورشده
دانشجونیوز: از صبح امروز تعداد زیادی نیروی امنیتی و اطلاعاتی در دانشگاه
شهید بهشتی مستقر شده و از روز گذشته سی دانشجوی استاد ترورشده این دانشگاه
پس از احضار، تحت بازجویی قرار گرفته اند.
بنا به گزارش رسیده به تحول سبز، در حال حاضر تمامی کلاس های دانشگاه های
شهید بهشتی تعطیل اعلام شده است و ماموران امنیتی در دانشگاه مستقر هستند.
لازم به ذکر است انفجارهای صبح دوشنبه منجر به شهادت دکتر مجید شهریاری
استاد دانشگاه شهید بهشتی شد.
صفرعلی براتلو معاون سیاسی و امنیتی استانداری تهران که در محل حادثه حضور
داشت، گفت: اینکه گفته میشود یکی از بمبها در نزدیکی سر در دانشگاه منفجر
شده صحت ندارد و در محلی دورتر از دانشگاه حادثه تروریستی مذکور رخ داده
است.
در ترور دوم دکتر فریدون عباسی دوانی دیگر استاد دانشگاه شهید بهشتی در
میدان نزدیک این دانشگاه در اقدامی مشابه مورد سوء قصد قرار گرفت که
بلافاصله متوجه موضوع شده و از محل حادثه می گریزد. این استاد دانشگاه و
همراه وی در این حادثه جان سالم به در برده اند.
فیلم؛ شهلا جاهد بيگناه بوده و اعدام وی سياسی است
سقوط مازاد تجارى ايران به ۷/۲
ميليارد دلار
روزنامه ابرار اقتصادی: اكونوميست با تغيير بسيار زياد در پيش بينى هاى
قبلى خود اعلام كرد كه مازاد تجارى ايران طى سال هاى آتى كاهش زيادى داشته
و در سال ۹۴ به دو ميليارد و ۷۰۰ ميليون دلار خواهد رسيد.
به گزارش ايسنا، در گزارش ماه نوامبر ۲۰۱۰ واحد اطلاعات اقتصادى اكونوميست
ميزان واردات ايران در سال گذشته ۵۹ ميليارد دلار برآورد و پيش بينى شده
است كه اين شاخص بدون تغيير در سال جارى نيز معادل ۵۹ ميليارد دلار باشد.
بنا بر اعلام اكونوميست در سال آينده واردات ايران ۳۰۰ ميليون دلار افزايش
داشته و به ۵۹ ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار بالغ خواهد شد. به اعتقاد
اكونوميست از سال آينده واردات ايران سال به سال افزايش خواهد داشت به طورى
كه در سال ۱۳۹۱ واردات ۵۹ ميليارد و ۹۰۰ ميليون دلارى و در سال ۱۳۹۲ واردات
۶۰ ميليارد و ۹۰۰ ميليون دلارى براى كشور به ثبت خواهد رسيد كه با تدوام
روند صعودى اين شاخص در سال ۱۳۹۳ معادل ۶۲ ميليارد و ۷۰۰ ميليون دلار خواهد
بود. سال ۱۳۹۴ سالى است كه واردات ۶۵ ميليارد دلارى براى كشور رقم خواهد
خورد. با توجه به پيش بينى هاى انجام شده در خصوص صادرات و واردات ايران طى
سال جارى و سال هاى آتى، متوجه مى شويم كه تراز تجارى ايران كه در سال
گذشته معادل ۱۰ ميليارد و ۱۰۰ ميليون دلار بوده در سال جارى افزايشى ۹
ميليارد و ۱۰۰ ميليون دلارى خواهد داشت و انتظار مى رود كه مازاد تجارى
كشور طى اين سال به ۱۹ ميليارد و ۲۰۰ ميليون دلار برسد.به اعتقاد اين واحد
در سال ۱۳۹۰ مازاد تجارى ايران معادل ۱۸ ميليارد و ۶۰۰ ميليون دلار خواهد
بود كه با يك ميليارد دلار كاهش در سال ۱۳۹۱ به ۱۷ ميليارد و ۶۰۰ ميليون
دلار خواهد رسيد.
پيش بينى شده است كه طى سال ۱۳۹۲ تراز تجارى ۱۳ ميليارد و ۳۰۰ ميليون دلارى
براى كشور به ثبت برسد و انتظار مى رود كه در سال ۱۳۹۳ مازاد تجارى ايران
با كاهش پنج ميليارد و ۳۰۰ ميليون دلارى به هشت ميليارد دلار بالغ شود.
اكونوميست اعتقاد دارد كه در سال ۱۳۹۴ مازاد تجارى ايران به حد بسيار
پايينى رسيده و معادل تنها دو ميليارد و ۷۰۰ ميليون دلار خواهد بود كه كاهش
ارزش صادرات دليل اصلى آن خواهد بود.
سکونتگاه 15 هزارساله انسانهای
اوليه در لالی آتش گرفت
روزنامه ابتکار: غار پبده به عنوان سکونتگاه 15 هزار ساله آدم هاي اوليه در
شهرستان لالي در آتش سوخت و تاکنون صدها خفاش ساکن در آن طعمه حريق شده
اند.
اين غار در منتهي اليه شهرستان لالي در منطقه اي عشايري در مسير آبشار
آرپناه و در کوهي به ارتفاع هزار واقع شده و يکي از امتيازات آن دسترسي
تقريبا آسان است.
اين غار در دهه 40 توسط پرفسور گريشمن، باستان شناس فرانسوي شناسايي و مورد
تحقيق قرار گرفته و وي در اين غار ابزارآلات و آثار سکونت انسانهاي اوليه
در حدود 15 هزار سال پيش را کشف کرد ولي پس از آن هيچکس به طور دقيق اين
محل را مورد ارزيابي و مطالعه باستان شناسي قرار نداده است.
غار پبده دهانه کوچکي دارد ولي داخل آن بسيار گسترده است در عين حال بسيار
تاريک، نمناک و پر از خفاش و حشرات مختلف است که دسترسي به آن را مشکل کرده
است حتي پرفسور گريشمن به همين دليل تنها 200 متر ابتدايي اين غار را
پيموده است در حالي که معلوم نيست اين غار چند متر دارد و چه آثاري در آن
نهفته است.اين احتمال نيز مي رود که به علت دسترسي تقريبا راحت به آن، اين
غار در مقطعي محل سکونت عشاير کوچ رو نيز بوده است.
اين غار قرار است در فهرست آثار ملي به ثبت برسد و در صورتيکه ميراث فرهنگي
امکانات لازم را در راه دسترسي و داخل اين مکان تامين کند اين مکان مي
تواند يکي از گردشگاه هاي طبيعي و با ارزش خوزستان شود.
سخنگوي انجمن دوستداران ميراث فرهنگي خوزستان در گفتگو با خبرنگار مهر در
اهواز اظهار داشت: اين غار که حفاظتي از آن نمي شود همواره در طول سالهاي
اخير مورد تعرض و حفاري غير مجاز افراد سودجو قرار گرفته و به نظر مي رسد
آتشي که به جان اين غاز بي نظير افتاده ناشي از ورود حفاران غير مجازان و
بي احتياطي آنها باشد.
مجتبي گهستوني تاکيد کرد: تا شامگاه گذشته دود غليظي از اين غار تاريخي به
هوا متساعد مي شود و به علت صعب العبور بودن منطقه امکان مهار آن وجود
ندارد به همين دليل تاکنون سدها خفاش ساکن در اين غار به کام مرگ رفته اند
و اين احتمال وجود دارد که برخي نقوش صخره اي اين غار هم تخريب شوند.
گهستوني تصريح کرد: متاسفانه تاکنون اين غار که آثار فراواني در آن نهتفه
است به صورت رسمي مورد گمانه زني و کاوش قرار نگرفته به همين دليل کماکان
ناشناخته مانده است.
وي با تاکيد بر اينکه تاکنون اقدامي از سوي ميراث فرهنگي براي شناسايي اين
مکان تاريخي صورت نگرفته است، گفت: با اطلاعاتي که انجمن دوستداران خوزستان
در مورد اين غار به دست آورده، ارزشمند بودن اين غار براي ما تبديل به يقين
شده به همين دليل سال قبل با کمک برخي افراد اقدام به شناسايي زوايي پنهان
آن کرديم.
گهستوني تصريح کرد: از همان ابتدا به طور دقيق بررسي خود را شروع کرديم.
بنابراين پس از بررسي چهار ساعته متوجه شديم که غار 114 متر طول دارد و در
انتهاي غار تونلي کم عرض وجود دارد که يک حفره آبي محسوب مي شود.
آلودگی هوا؛ بروز سکته قلبی در
جوانان زير 30 سال
آلودگی هوا به بروز سکته قلبي در جوانان زير 30 سال کمک مي کند
روزنامه مرمسالاری: هرچقدر از مضرات آلودگي هوا گفته مي شود گويي باز کم
بيان شده است. مهمترين آلاينده هايي که نگراني اصلي براي بهداشت عمومي
محسوب مي شوند، شامل ذرات آلاينده، مونوکسيدکربن، ازن، دي اکسيد نيتروژن و
دي اکسيد سولفور هستند. اين آلودگي ها سبب بروز بيماري هاي تنفسي و امراض
ديگري مي شوند که مي توانند انسان را از پاي در بياورند و کشنده باشند.
دبير انجمن آتروسکلروز ايران می گوید : آلودگي هوا از جمله عواملي است که
در سکته قلبي جوانان زير 30 سال تاثير فراواني دارد. ' محمدرضا محمد حسني '
در گفت و گو با ايرنا با هشدار نسبت به افزايش سکته هاي قلبي در جوانان زير
30 سال کشور، افزود:بيماريهاي قلبي - عروقي در کشور به عنوان نخستين عامل
مرگ ايرانيان شناخته شده و سالانه بيش از 300 هزار نفر را به کام مرگ مي
کشاند. وي با تاکيد بر اينکه بايد هرچه زودتر براي اين معضل چاره انديشي
شود، اظهار داشت: متاسفانه پايين آمدن سن سکته قلبي در کشور و رسيدن آن به
سنين جواني بيشتر ناشي از علل بيروني و محيطي است. محمد حسني تصريح کرد:
آلودگي هوا، وضعيت نامناسب تغذيه، افزايش مصرف سيگار و کم تحرکي درميان
مردم بويژه جوانان از مهمترين عوامل افزايش اين بيماري است که بايد براي
اين معضل اقدامات اساسي انجام شود. وي به همه مردم توصيه کرد که در هواي
آلوده کمتر در شهر تردد کرده و ورزش و تغذيه مناسب را فراموش نکنند.
ناامنی های اخير محدود به ترور
دانشمندان هسته ای نبود
روزنامه آرمان: رئیس كميته محيطزيست شوراي شهر با بیان اینکهمسايل و
مشكلات و ناامنيهاي اخير محدود به ترور دانشمندان هستهاي نبوده است گفت:
در ماههاي اخير شاهد ترور پزشكان بودهايم كه انگيزه تعدادي از اين ترورها
هنوز مشخص نشده است.
به گزارش ايلنا رئيس كميته محيطزيست شوراي شهر تهران در جلسه دیروز شوراي
شهر تهران بار ديگر نسبت به عدم حضور رئيس پليس پايتخت در شوراي شهر تهران
اعتراض كرد و خواهان حضور مسئولان نيروي انتظامي براي ارايه توضيحاتي در
مورد مسائل امنيتي شهر تهران شد. ابتكار ادامه داد: شوراي شهر تهران
درخواستي براي حضور رئيس پليس تهران داشته تا همانطور كه رئيس راهنمايي و
رانندگي گزارش از وضعيت ترافيك ارايه داد، ايشان نيز توضيحاتي در مورد
وضعيت امنيت تهران ارايه دهند. او با تاكيد بر اينكه مسايل و مشكلات اخير
محدود به ترور دانشمندان هستهاي نبوده است گفت: در ماههاي اخير شاهد ترور
پزشكان بودهايم كه انگيزه تعدادي از اين ترورها هنوز مشخص نشده است. رئيس
كميته محيطزيست شوراي شهر تهران با اشاره به نگرانيهاي موجود در جامعه
دانشگاهي خاطرنشان كرد: بايد رئيس پليس تهران در جلسه حاضر شود تا در مورد
امنيت و كارهايي كه ميتوان براي حفظ آرامش و امنيت در تهران داشت، گزارش
ارائه دهد
حجم آب 44 سد کشور به کمتر از 20
درصد رسید
سایت پارسینه: با کاهش کم سابقه بارندگی های کشور در سال آبی جاری، حجم آب
44 سد کشور به کمتر از 20 درصد رسیده است.
به گزارش پایگاه خبری وزارت نیرو، هم اکنون 44 سد كمتر از 20 درصد حجم خود
ذخیره آب دارند که سدهای لار، رییسعلی دلواری، علویان، زاینده رود، جیرفت،
ساوه، 15 خرداد، گلپایگان، ملاصدرا و طرق از آن جمله اند.
حجم آب موجود در مخزن 27 سد كشور از جمله لار، سهند، پیشین، بوکان، مهاباد،
علویان، زاينده رود، 15 خرداد، ساوه و کرج نيز در مقايسه با زمان مشابه
پارسال بيش از 20 درصد كاهش يافته است.
در هفته گذشته پنج سد تهم (استان زنجان)، صلاح الدين كلا (استان مازندران)،
مسجد سليمان (خوزستان) و سقزچي (استان اردبيل) و شهید قنبری (آذربایجان
غربی) افزون بر 90 درصد حجم مخزن موجودی آب داشتند.
میزان تبخیر از سدهای کشور نیز در پایان آبان ماه جاری 183 میلیون مترمکعب
گزارش شده است
حذف 35 اثر از فهرست آثار ملی
تهديد محسوب میشود
ایسنا: معاون حفظ، احيا و ثبت آثار تاريخي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري
حذف بيش از 35 اثر تاريخي ثبتشده در فهرست آثار ملي را تهديدي جدي براي
آثار فرهنگي دانست و تأكيد كرد: اين اقدام خلاف قانون است.
مسعود علويانصدر در حاشيهي نخستين همايش ثبت آثار ملي در جمع خبرنگاران
دربارهي مرمت آثار تاريخي، گفت: سياست سازمان اين است که بحث مرمت را
مردمگرا کند، چراکه مرمت آثار تاريخي فقط با تکيه بر اعتبارات دولتي ممكن
نيست.
او با بيان اينکه اگر اين استراتژي درست اجرا شود، در مدت يکسال اعتبارات
ما دوبرابر ميشود، افزود: مزيت ديگر اين مشارکت، اضافه شدن مردم براي
حفاظت از آثار است.
علويانصدر رويکرد جديد ديوان عدالت اداري را خلاف قانون دانست و بيان كرد:
ديوان عدالت اداري به يک استفساريهي شوراي نگهبان که اين استفساريه پيش از
قانون است، استناد کرده، ولي قانون بعد از آن وضع شده و لازمالاجراست.
اکنون اختلاف ما با ديوان عدالت اداري بر سر همين موضوع است.
او اين موضوع را تهديدي جدي براي آثار فرهنگي ارزيابي و اظهار كرد: رفع اين
مشکل فقط در صورتي ممكن است که موضوع اين استفساريه حل شود.
علويانصدر در پاسخ به پرسش خبرنگاران دربارهي سرانجام مسير شرقي ــ غربي
مترو اصفهان، گفت: ابتدا مسيري پيشنهاد شد که بازرسان يونسکو با آن موافقت
نکردند. اکنون مسير بهگونهاي طراحي شده است که از بافت تاريخي عبور نکند.
وي همچنين به گلايهي خبرنگاران از برگزاري همهي مراسم و تجمعها در
ميدان نقش جهان و آسيبهاي واردشده به آن، اينگونه پاسخ داد: ميدان نقش
جهان جامعترين ميدان شهري کشور است و بايد با توجه به ظرفيتهاي آن،
گردهماييهاي مردمي در آن برگزار شود.
علويانصدر دربارهي حفاظت از ميراث فرهنگي با بيان اينکه سازمان در حد
توان، وظيفهي خود را در اين زمينه انجام داده است، بيان كرد: حفاظت از
آثاري که به ثبت جهاني رسيدهاند و ردهي حفاظتي دارند، وظيفهي نيروي
انتظامي است.
معاون سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري به ثبت پنج اثر معنوي تعزيه، آيين
پهلواني و ورزش باستاني، فرش فارس، فرش کاشان و موسيقي مقامي شمال خراسان
در يونسکو اشاره و اظهار کرد: با ثبت اين پنج اثر، تعداد آثار معنوي
ثبتشدهي ايران در يونسکو به هفت اثر رسيد.
او همچنين آماري دربارهي پروندههاي ايران در يونسکو داد و گفت: از ميان
130 کشور، فقط 27 کشور توانستند پروندههاي خود را ارائه دهند و پروندههاي
ايران هم از نظر کيفي و هم از نظر کمي بهترين جايگاه را داشتند.
وي قدمت آثار تاريخي، ويژگي هنري و معماري، تزيينات وابسته و کارکرد آن در
طول تاريخ را از جمله خصوصيات آثار براي ثبت ملي دانست.
مطلبی از هم بندی های شهلا جاهد
پس از اعدام وی
کانون زنان ايرانی :"شهلا جاهد" متهم به قتل لاله سحرخيزان، همسر ناصر
محمدخانى ـ فوتباليست سابق ـ صبح امروز اعدام شد.يکی از هم بندی های شهلا
جاهد پس از اعدام وی مطلبی نوشته و در اختيار سايت کانون زنان ايرانی
گذاشته است که می خوانيد:
حالا ديگر راحت شدهاى خانم جاهد، خاله شهلا، مامان! يا هر چيز ديگرى كه
زندانيان با آن نام صدايت ميكردند. بند 2 پايين امروز صحنه مراسم عزادارى
است. امروزهيچكس حوصلهى هيچچيز را در زندان ندارد. ديشب تا صبح خواب به
چشمان كسى نيامده كه شايد، در لحظه آخر هم كه شده، مادري، پدري، رضايت دهد
خون به ناحق ريختهشدهى دخترش را و تو بعد از 8 سال با خيال راحت برگردى
به بند و هر چهارشنبه كه ميآيد، تنت نلرزد كه شايد نامت در ميان اعداميها
باشد. چند چهارشنبه گذشت بر تو در اين 8 سال...؟
" عروس اوين" با آن دامنهاى شيك و صندلهاى پاشنهدار و موهاى بلند..
.راحت شدى بعد از 8 سال.. شنيدم كه گريه و التماس كردهاى.. باورم نميشد،
شهلا با آن همه غرور، به كسى التماس كرده باشد. زندگى را دوست داشتى آخر..
چيزى نفهميده بودى از اين زندگى نكبتي، كه براى عشق به مردى نابود شد. از
من اگر بپرسند ميگويم تو عاشقترين زندگان بودهاى در تمام اين سالها..
هنوز هم ناصر را دوست داشتى.. مردى كه جوانيات را نابود كرد...
دلم نميخواهد ديگر پايم را در هواخورى بند بگذارم. حالا حتى در ساعت آمار
هم، اگر جاى سوزن انداختن توى حياط نباشد. جاى تو وسط حياط، زير تور
واليبال. تا هميشه اين روزگار خالى است كه بنشينى روى صندليات و موهاى
بلندت را شانه كنى.
خاله شهلا، با من مهربان بودى در مدت زندانى بودنم. چند بار آمدى دم در بند
و صدايم كردى و سلام فاميلهايتان را رساندى برايم.. حالم خوش نيست امروز..
حس ميكنم چيزى از اين زندگى كم شده است. چيزى از زيباييهاى اين دنيا كم
شده است.
خانم جاهد. بخواب آرام. بعد از 8 سال، امشب را آرام بخواب. ديگر كابوس طناب
دار، نيمه شب از خواب بيدارت نميكند. يادت باشد به رسم زندانيانى كه آزاد
ميشوند از ديوارهاى اوين "به شكوفه ها، به باران، برسان سلام ما را"
محکومیت دو فعال آذرباییجانی به
شش ماه حبس
خبرگزاری هرانا - علیرضا حسین زاده و رضا عبدی از فعالان آذرباییجانی در
شعبه سوم دادگاه تبریز به اتهام ساخت یک فیلم درباره دریاچه ارومیه به شش
ماه حبس محکوم شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری حقوق بشر ایران "هرانا" شعبه سوم دادگاه
انقلاب تبریز علیرضا حسین زاده و رضا عبدی به اتهام تبلیغ علیه نظام از
طریق ساخت یک فیلم ترکی زبان در مورد دریاچه ارومیه هر کدام به شش ماه حبس
که چهار ماه از حبس علیرضا حسین زاده و سه ماه از حبس رضا عبدی به مدت دو
سال به حالت تعلیق در آمده محکوم کرد.
لازم به ذکر است که این دو از اتهام "عضویت در گروه غیرقانونی به قصد بر هم
زدن امنیت کشور" مبرا و قاضی حکم برائت را از اتهام دوم صادر نموده است.
لازم به ذکر است که هر علیرضا حسین زاده و رضا عبدی در مورخه 21 اردیبهشت
سال جاری بازداشت و پس از تفتیش مغازه و منزل و ضبط کامپیوتر ها و بعضا
لوازم شخصی به بازداشتگاه وزارت اطلاعات تبریز منتقل و پس از حدود 2 ماه با
قرار وثیقه 300 میلیون تومانی در تیرماه سال جاری به طور موقت آزاد شدند.
سن ابتلاء به ایدز 10 سال کاهش
یافته است
خبرگزاری مهر: مسئول گروه مبارزه با بیماری ایدز دانشگاه علوم پزشکی کرمان
گفت: سن ابتلاء به ایدز طی سالهای اخیر در جامعه 10 سال کاهش یافته است.
به گزارش خبرنگار مهر در کرمان، مهدی شفیعی عصر چهارشنبه در مراسم روز
جهانی ایدز در کرمان اظهارداشت: بیماری ایدز یکی از بیماری های خطرناک است
که به عنوان بیماری نوظهور طی سالهای اخیر در جهان مطرح شده است.
وی تصریح کرد: هم اکنون سن 25 تا 35 سال سن میانگین ابتلاء به این بیماری
است که در مقایسه با گذشته 10 سال کاهش یافته است.
شفیعی خاطرنشان کرد: اولین مورد این بیماری در سال 1981 در آفریقا گزارش شد
و به نظر می رسد منشا حیوانی داشته است.
مسئول گروه مبارزه با بیماری ایدز دانشگاه علوم پزشکی کرمان اضافه کرد: طبق
شواهد در ابتدا افراد محلی آفریقا به این بیماری دچار شدند و به دلیل دوران
نهفته بیماری در مناطق مختلف گسترش یافت و در مدت کوتاهی دچار دگرگونی و
جهش شد.
وی ادامه داد: طبق آمار 700 بیمار مبتلا به بیماری در استان کرمان وجود
دارند.
شفیعی خواستار کاهش رفتارهایی شد که انسان را در معرض خطر ابتلا قرار می
دهد و گفت: آگاه سازی جامعه در این خصوص بسیار مورد اهمیت است.
وی ادامه داد: این بیماری سیستم ایمنی بدن را تضعیف می کند و دارای علائم
مختلفی است.
شفیعی گفت: دوران نهفته بیماری 5 تا 15 سال است اما امکان دارد در این مدت
هیچ علائمی در فرد بیمار بروز نکند.
وی تصریح کرد: باید جامعه به خصوص جوانان با این بیماری آشنا شوند و راههای
مقابله و جلوگیری از بیماری نیز به جامعه آموزش داده شود.
وی انتقال از سرنگ آلوده و ارتباط جنسی را شایع ترین عامل انتقال در ایران
عنوان کرد و گفت: به سادگی می توان از این عوامل جلوگیری کرد.
شفیعی خاطرنشان کرد: هم اکنون با یک آزمایش ساده می توان از ابتلاء به این
بیماری اطلاع پیدا کرد و تحت درمان قرار گرفت.
20 هکتار از جنگل های دنا سوخت
جام جم آنلاين: 20 هکتار از جنگل هاي دنا در مرز بين کهگيلويه و بويراحمد و
چهارمحال و بختياري طعمه حريق شد.
به گزارش مهر از ياسوج ، در اين حادثه بيش از 250 اصله درخت بلوط بطور کامل
در آتش سوخت و به 3هزار و 750 درخت ديگر نيز آسيب جدي وارد شد.
اين آتش سوزي شب گذشته توسط نيروهاي مردمي روستاهاي «رستم بيک» و «قره» از
توابع بخش «فلارد» و ستاد حوادث شهرستان لردگان اطفا شد.هنوز علت اين حادثه
آتش سوزي از سوي کارشناسان مربوطه اعلام نشده است.
با اين حال آتش سوزي تراژدي بي پايان جنگل هاي کهگيلويه و بويراحمد است که
سالانه بخش زيادي از اين جنگل ها را به کام مرگ مي کشاند.
حدود هشت درصد از جنگل هاي کشور و 20 درصد از جنگل هاي زاگرس در کهگيلويه و
بويراحمد مي باشد و 85 درصد از مساحت اين استان را جنگل و مرتع تشکيل داده
است.
آتش سوزی 4 هکتاری درفک رودبار
به 15 هکتار رسید
خبرگزاری مهر: آتش سوزی در منطقه درفک شهرستان رودبار که از عصر شنبه بطور
سطحی آغاز شده بود با وزش باد گسترش یافت.
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان گیلان در این خصوص گفت: وزش باد سبب
شده از ساعت 21 دیشب، وسعت آتش سوزی در منطقه درفک شهرستان رودبار گسترش
یابد و از چهار هکتار به حدود 15 هکتار برسد.
رحمت الله رحمانی افزود: از بامداد امروز 50 نفر از ماموران منابع طبیعی و
دو فروند بالگرد نفربر و آبپاش برای مهار و خاموش کردن آتش به منطقه درفک
رودبار اعزام شدند که خبرها حاکی از موفقیت آنان در کنترل آتش است.
وی همچنین با اعلام اینکه علت این آتش سوزی در دست بررسی است، اظهارداشت:
نقش منابع طبیعی و بویژه جنگلها در حیات و بقاء موجودات زنده و بخصوص
انسانها برکسی پوشیده نیست.
مدیرکل منابع طبیعی گیلان ادامه داد: این مهم همگام با رشد و توسعه جمعیت و
شهر نشینی از یکسو و توسعه و پیشرفت، صنعت و تکنولوژی از سوی دیگر اهمییت
فزآینده ای یافته است.
اعدام شهلا جاهد؛ پشت در زندان
اوین جمع شده بودیم
گزارشی کوتاه از اعدام شهلا جاهد
پشت در زندان اوین جمع شده بودیم
مدرسه فمینیستی (گزارش از شهلا فروزانفر): خانواده شهلا جاهد از ساعت
دوازده شب در برابر اوین بودند... مادر پیر وخواهرها و برادر او و حتا
همسایه ها و فامیل های دور و نزدیک شهلا جاهد دیشب آمدده بودند.
ساعت 4 صبح، به جمع منتظران پشت در زندان اوین، خبرنگاران و فعالان زنان
نیز افزوده شدند. خبرنگاران وقتی از راه رسیدند اعلام کردند، خبر اعدام
شهلا جاهد در سایت های دولتی آمده است، این در حالی بود که آن موقع هنوز
وکیل او آقای عبدالصمد خرمشاهی و اولیای دم هنوز برای اجرای حکم به داخل
زندان نرفته بودند.
ساعت 5 صبح پلیس با اسکورت خانواده لاله سحرخیزان را به داخل زندان هدایت
کرد. این رفتار استثنایی بود، زیرا در موارد دیگر شاهد بودیم که اولیای دم
خودشان از درب کوچک از میان مردم عبور می کردند.
اجازه ورود ماشین محمد خانی به داخل اوین واقعا بی سابقه بود...
تمام تلفنهای وکلا و قوه قضاییه قطع شد...
عبدالصمد خرمشاهی هنگامی از اجرای حکم بازگشت گفت: شهلا جاهد آرام بالای
چوبه دار رفت...
او گفت مادر لاله سحرخیزان قصاص تقاضا کرد و محمد خانی نیز این خواسته را
تایید کرد. هر چه وکلا تقاضای بخشش کردند محمد خانی و مادر لاله
نپذیرفتند... برادر لاله صندلی را از زیر پای شهلا جاهد کشید...
از هنرمندان سینما خانم مریلا زارعی و کارگردان فیلم شهلا جاهد، مهناز
افضلی در جمعی که پشت در زندان اوین جمع شده بودند، حضور داشتند... همه
گریه می کردند و این اعدام را باور نداشتند...
شهلا و لاله؛ دو زن قربانی یک
فرهنگ و قانون
آزاده دواچی-10 آذر 1389
شهلا جاهد و لاله سحرخیزان: دو زن قربانی یک فرهنگ و قانون
مدرسه فمینیستی: "پسر لاله سحرخیر صندلی را از زیر پای شهلا کشید و شهلا
جان داد" این خبر اول روزنامه های صبح ایران بود . پرونده ی جنجالی و پر از
ابهامی که پس از 8 سال و با وجود شبهات فراوان بسته شد ،گرچه هنوز سوالات
زیادی بدون پاسخ مانده بودند . این حکم در حالی اجرا شد که نهاد های بین
المللی از ایران خواستند تا اجرای حکم قصاص را به دلیل وجود شبهات فراوان
به تعویق بیندازد . و این اتفاق نیفتاد و شهلا جاهد در سن 41 سالگی در
سحرگاه امروز نهم آذرماه با کشیدن صندلی توسط پسر مقتول به دار آویخته شد.
مثل همیشه و اغلب اعدام هایی که اجرا می شود عکس العملهای زیادی اتفاق می
افتد و حاشیه های بعد از اعدام هم هنوز تا چند روز ادامه دارد اما طبق روال
معمول بعد از اینکه خبر اعدام به یکی از خبرسازترین های رسانه ای تبدیل می
شود ، دوباره ما در همان خانه ی اول می مانیم. ما یعنی در واقع اکثر مردم
ما بیشتر از آنکه به فکر یافتن ریشه های یک اتفاق باشیم و در جهت رفع آنها
برآیم تنها به صورت مسئله نگاه می کنیم. متاسفانه این مسئله در سیستم قضایی
ما هم دو برابر شده است . شهلا جاهد زنی 41 ساله که به عقد موقت ناصر
محمدخانی در آمده بود و به جرم قتل 8 سال پیش بازداشت شده بود. شواهد
موجودی که در این پرونده بود 8 سال پرونده ی شهلاجاهد را نگاه داشته بودند
. 8 سال بلاتکلیفی و سرگردانی در راهروهای زندانها و دادسراها جرم زنی بود
که عاشق مردی شده بود مردی که با بی تفاوتی تمام کمتر تلاشی برای نجاتش
نکرد و این پاداش دوست داشتن او بود . 8 سالی که قطعا بر او سخت گذشته است
و بعد از 8 سال بلاتکیلیفی و در نهایت او به دار آویخته می شود .
از زوایه عمیقتر که به مسآله نگاه می کنیم دو زن قربانی یک فرهنگ و قانون
جامعه شده اند یکی به قتل رسیده و دیگر به خاطر کسی که دوستش دارد به قتل
اعتراف می کند خانواده ی مقتول هیچ وقت از ناصر محمد خانی نمی پرسند که چرا
او دوباره ازدواج کرده است، برعکس آنها هم مطابق با دید سنتی جامعه به جای
گناهکار فرض کردن ناصر محمد خانی، تنها شهلا را مقصر می دانند. آنها بیشتر
از آنکه پدر خود را مقصر بدانند که زندگی دو نفر را تباه کرده است با اعدام
شهلا آرام می گرند. اما باید گفت که آیا با اعدام شهلا و شهلاها این مشکل
حل خواهد شد؟ آیا آقای محمد خانی به جای اینکه با اعدام شهلا آرام بگیرند
نباید خود را برای رویدادن این قتل بیشتر از شهلا سرزش کند؟ آیا قتل های
ناموسی، خودکشی و هزاران مسئله و جنگ و خشونتهای خانوادگی که نتیجه وجود
قواینن نابرابر است از میان خواهد رفت؟
امثال شهلا و شهلاها و حتی فرزاندانی که می توانند چهارپایه را برای اعدام
بکشند قربانی یک سیستمی شده اند سیستمی تماما مردسالار که هنوز هم قربانی
اش را می گیرد قربانیان قوانین نا برابر و سنتی که نه تنها به دنبال علت
قتل نمی گردد بلکه فرد قربانی را هم اعدام می کند. باید پرسید آیا واقعا
امثال شهلا و شهلاها گناهکارند یا خود آنها قربانی سیستمی شده اند که به
قوانین نابرابر مشروعیت می بخشد آیا به جای مجاکمه ی یک قربانی نباید کسی
را محاکمه کرد که جان و زندگی دو نفر را تباه کرده است؟ آیا نباید از زوایه
های دیگری به این قتل نگریست آن را بررسی کرد و در نهایت رای داد آیا تباه
شدن زندگی یک زن پس از هشت سال و قتل دیگری ، مجرمی ندارد و از مشروعیت
قوانین نا برابر نمی کاهد ؟ چند با ر دیگر باید در خبرها بخوانیم به خاطر
مسائل این چنینی عده ای قربانی و عده ای قاتل شده اند . این نوع اعدامها
مانند پرونده ی شهلا جاهد دوباره تکرار خواهند می شوند و این قتلها هم با
این اعدامها نه تمام می شوند و نه درس عبرت دیگری می گردند . اعدام نه تنها
راه حال یک معضل اجتماعی نیست ،بلکه به گسترش هرچه بیشتر خشونت مشروعیت می
بخشد . قتل خودکشی و خود سوزی و تمامی اتفاقات زمانی تمام می شوند که ما از
زوایه عمیقتری راه حلی برای مشکلمات جامعه مان و به ویژه مسائل زنان پیدا
کنیم آن را بگشاییم مسلما خانواده ی مقتول و حتی خود آقای ناصر محمد خانی
از خود پرسیده اند که گناهکار واقعی کدام است مسلما آنها هم به دلیل تعصبات
سنتی و مذهبی که داشته اند کمتر این سوال را ازخود پرسیده اند تا انتقامشان
را که فقط با کشتن شهلا می تواستند بگیرند و چارپایه را از زیرپای زنی
کشیده اند که قربانی عشق پدرشان شد . قبل از اینکه این پرونده هم مثل دیگر
پرونده ها بعد از مدتی سرو صدا و آه و افسوس بسته شود باید گفت تا زمانی که
خشونت و نفرت نهادینه شده اند و تازمانی که این قوانین نابرابر همچنان
قربانی می گیرد، نه تنها نمی توانیم فرد را از اعدام نجات دهیم بلکه میزان
اینگونه قتل ها نیز کاهش نمی یابد. بهتر است پیش از کشیدن صندلی از زیر پای
یک متهم به دلیل کشیدن آن فکر کنیم و چاره ای برای آن بیندیشم قل از آنکه
خیلی دیر شود.
فراخوان هواداران آیت الله
بروجردی به مناسبت 16 آذر
وبلاگ بام آزادی
فراخوان هواداران آقای بروجردی به مناسبت بزرگداشت روز 16 آذر
طی سالیان متمادی، جنبش دانشجویی ایران همواره یکی از مؤثرترین جنبشهای ملی
و مدنی بوده که در مسیر رویارویی با استبداد دینی و خودکامگی سیاسی هزینه
های هنگفتی را متحمل نموده است. تداوم روحیه آزادیخواهی و تحجر زدایی، نشأت
گرفته از درک واقع بینانه این قشر فرهیخته نسبت به حقایق موجود در جامعه
دارد.
نام شهیدانی چون زنده یاد اکبر محمدی، عزت ابراهیم نژاد و کیانوش آسا و
زندانیان آزاده ای همچون بهروز جاوید طهرانی، احمد توکلی و ... برای همیشه
بر تارک مبارزات میهنی و وطنی میدرخشد و بر خط مستکبرین داخلی که با سرپوش
دیانت و اسلامیت به مبارزه با خرد و آگاهی بپا خواسته، قلم بطلان میکشد.
امروزه بیش از پیش، ملت نجیب ایران زمین نیازمند الگوگیری از آموزه های
رهایی بخش مبارزات مسالمت آمیز است.
سرمشق قرار دادن جنبشهای آزادیخواهی و تعمیم روحیه ظلم ستیزی از اهم
ملزومات جهت نیل به جامعه ای مبتنی بر دمکراسی و حقوق شهروندی است. در این
راستا همبستگی و هماهنگی سایر جنبشهای مبارز و اقشار آزاده مردمی، به دور
از تعصبات اعتقادی، قومی، قبیله ای، نژادی، حزبی و گروهی، دژ عظیمی در
مقابل زورگویان و مدعیان خواهد بود که پیروزی و شکست ناپذیری را به ارمغان
می آورد.
تشکل هواداران زندانی سکولار، آقای بروجردی، که خود قربانی تز مجعول «
دیانت ما عین سیاست ماست» می باشد، به منظور بزرگداشت 16 آذر، از همه
هموطنان در سرتاسر جهان دعوت می نماید تا بار دیگر با برگزاری حرکتهای
اعتراضی مسالمت آمیز در داخل و خارج از کشور، سرکوب مستمر و نقض سیستماتیک
حقوق بشر در ایران را محکوم نموده و همبستگی کامل خود را با جنبش اعتراضی
ایران اعلام نمایند.
هرگز از مرگ نهراسيده ام
اگر چه دستانش از ابتـذال، شکننده تر بود.
هراس من – باری – همه از مردن در سرزمينی است
که مزد گورکن
از آزادی آدمی
افزون تر باشد!
تشکل هواداران زندانی عقیدتی، سید حسین کاظمینی بروجردی
دستگیری يكی از مديران پتروشيمی
ايلام
ایسنا: معاون اجتماعي فرمانده انتظامي ايلام از دستگيري يكي از مديران
پتروشيمي ايلام به اتهام اختلاس هزار ميليارد ريالي خبرداد.
سرهنگ درويشي با تاييد اين خبر اظهار كرد: چندي پيش يكي از مديران پتروشيمي
ايلام به اتهام اختلاس صد ميليارد توماني دستگير شد.
وي افزود: در حال حاضر متهم دستگير شده در زندان بسر ميبرد و بررسيهاي
بيشتر در رابطه با اين پرونده همچنان ادامه دارد.
کیوان صمیمی همچنان در انفرادی
زندان رجایی شهر
خبرگزاری هرانا - کیوان صمیمی بهبهانی مدیر مسئول ماهنامه توقیفشده نامه،
و مشاور در امور فرهنگي شوراي همبستگي براي دمكراسي و حقوق بشر در ايران در
قرنطينه زندان رجايي شهر كرج به سر ميبرد.
بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری حقوق بشر ایران "هرانا" با گذشت چند روز
از انتقال مهندس صميمي از اعضاي شوراي ملي صلح و كانون مدافعان حقوق بشر به
زندان رجايي شهر كرج وي هنوز قرنطينه زندان به سر ميبرد و هنوز به بند
زندانيان منتقل نشده است. اين عضو كميته دفاع از حقوق شهروندي و كميته دفاع
از حق تحصيل توسط قاضي پيرعباسي به 6 سال حبس و محروميت مادام العمر از
فعاليت سياسي محكوم شد.
كيوان صميمي كه عضو كميته پي گيري بازداشت هاي خودسرانه و شوراي همبستگي
براي دمكراسي وحقوق بشر درايران چندي پيش جهت اعتراض به وضعيت زندان اوين
دست به اعتصاب غذا زد و انتقال وي به زندان رجايي شهر بي ارتباط با اين
موضوع نبوده است.
نگهداري طولاني مدت زندانيان سياسي در قرنطينه زندان براي شكستن شخصيت
زنداني و توهين به وي ميباشد. اين انتقال در حالي رخ ميدهد كه انتقال
زندانيان به زندان رجايي شهر كرج بيشتر جنبه فشار مالي و معنوي به خانواده
ها رادارد زيرا كه طي مسافت طولاني و هزينه تماس تلفني ( تماس از كرج به
تهران - تماس از نوع برون شهري به حساب ميايد ) در اين شرايط بالاتر ميرود
و همچنين نوع برخورد ماموران زندان رجايي شهر كرج با خانواده هاي سياسي
بسيار توهين اميز ميباشد. بارها خانواده در زمان ملاقات با تفتيش هاي توهين
اميز و الفاظ ركيك و توهين به مقدسات مواجه شده اند.
حکم زندان برای رئیس سندیکای
کارگران نیشکر هفت تپه
سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه
ما درد مشترکیم – حکم زندان برای رضا رخشان
سرانجام شعبه 13 دادگاه تجدید نظر اهواز رضا رخشان، رئیس هیأت مدیره
سندیکای ما، را نیز به اتهام نشر اکاذیب به 6 ماه زندان محکوم کرد. این حکم
در حالی صادر شد که رضا رخشان در دادگاه بدوی از اتهام نشر اکاذیب و تشویش
اذهان عمومی تبرئه و با وثیقه 30 میلیون تومانی آزاد شده بود. اتهام نشر
اکاذیب در حالی برای رضا رخشان حکم زندان را به همراه داشت که پیش از آن
اعضاء هیأت مدیره سندیکا و خانوادههای آنان در نامه مشترکی به دادگاه
تجدید نظر کلیه اقدامات مورد اتهام رضا رخشان را در چهارچوب وظایف سندیکائی
وی دانسته و تأکید کرده بودند که هیچکدام از آن اقدامات و همچنین نوشته رضا
رخشان تحت عنوان «ما یک خانواده هستیم» که امروز برای ایشان سند جرم به
حساب می آید، اقدام فردی وی نبوده و ایشان هیچگونه مسئولیت فردی در قبال
این اقدامات ندارند. اما دادگاه تجدید نظر اهواز بدون توجه به این مدارک و
شهادتها ،موارد دیگری را به پرونده اضافه نموده و ایشان را به اتهام نشر
اکاذیب به 6 ماه زندان محکوم نمود. لازم به ذکر است که بر طبق قوانین
قضائی، اتهام نشر اکاذیب تنها در صورتی میتواند درمحاکم قضایی موردرسیدگی
قرارگیردکه یک شاکی خصوصی این اتهام را وارد نموده باشد.(ماده 698که مربوط
به اتهام نشراکاذیب وتشویش اذهان عمومی مندرج درقوانین مجازات اسلامی می
باشدبااینهمه درماده727همین قوانین آمده استکه این اتهام جزباشکایت شاکی
خصوصی تعقیب نمی شود) در مورد رضا رخشان هیچ شاکی خصوصی موجود نبود.
رضا رخشان پس از علی نجاتی دومین رئیس هیأت مدیره است که به تحمل زندان
محکوم شده است. پیش از آن اعضاء دیگر هیأت مدیره، فریدون نیکوفرد، قربان
علیپور، محمد حیدری مهر، علی نجاتی وجلیل احمدی نیز به جرم فعالیتهای
سندیکایی هر یک به مدت 6 ماه در زندان به سر برده اند.
ما این حکم دادگاه را بسیارسختگیرانه و ناعادلانه میدانیم و یک بار دیگر
بر حق قانونی خود در دفاع از زندگی خود و خانوادههای ما و دفاع از حقوق
حقه کارگران شرکت نیشکر هفت تپه تأکید می کنیم. سندیکای هفت تپه تشکل منتخب
کارگران شرکت نیشکر هفت تپه است و خود را به پیشبرد وظائفی که کارگران شرکت
به آن محول کردهاند متعهد می داند.
تاریخ :10/9/1389
1/دسامبر/2010
دهم آذر ماه 1314 رضا شاه فروغي
را برکنار کرد، و شش سال بعد وي با دست فروغي برکنار شد
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان:
فروغي
رضا شاه دهم آذر ماه 1314 به گونه اي غير منتظره ، محمدعلي فروغي را متهم
به مساعدت و حمايت از بستگان كرد كه شهرت سوء استفاده از مقام و منزلت او
را داشتند و از نخست وزيري بركنار ساخت و يكي از آن افراد هم كه متهم به
چنين سوء استفاده اي شده بود چند روز بعد اعدام شد. پس از بركناري فروغي،
رضا شاه تلاش براي دور ساختن تدريجي ايران از نفوذ انگلستان را آغاز كرد.
تاريخ وطن از آغاز دوران قاجارها سوژه هاي بسيار براي تحقيق دارد كه روي
آنها آن طور كه بايد كار نشده است. باز شدن هركدام از اين پرونده ها پر است
از حقايق تلخ و آگاهي از آنها چشم و گوش را باز و مانع از تكرار خواهد شد و
يكي از اين سوژه ها دنبال كردن كارهاي فروغي است كه مردي سياسي ـ فرهنگي
بود.
فروغي كه در كابينه مهدي قلي هدايت (مخبرالسلطنه) وزير امور خارجه بود در
سال 1312 پس از كناره گيري هدايت، نخست وزير ايران شده بود. در زمان نخست
وزيري هدايت بود كه قانون تمديد قرارداد نفت با انگلستان تصويب شده بود .
کناره گيري هدايت به خواست رضا شاه و سه ماه پس از تصويب تمديد قرارداد نفت
صورت گرفته بود . تمديد قرارداد نفت موسوم به قانون سال 1933 از قوانين
ننگين و خيانت آلود ايران بشمار مي رود زيرا که به موجب آن ، مدت و منطقه
مشمول قرارداد افزايش يافته بود.
فروغي پيش از نخست وزير شدن، مشاغل متعدد را پشت سر گذاشته بود و ازجمله در
1309 وزير اقتصاد شده بود.
وي پس از بركناري از نخست وزيري در 1314 به مدت شش سال مورد بي مهري رضا
شاه قرار داشت و به او نزديك نمي شد.
دو روز پس از آغاز تجاوز نظامي انگلستان و روسيه به ايران در شهريور 1320
همين فروغي را که طرف بي مهري و خشم رضا شاه بود آوردند و نخست وزير کردند
که ترتيب تسليم ايران و کنار رفتن رضا شاه و به شاهي رسيدن محمدرضا را
داد!. بازي هايي كه به نخست وزير شدن مجدد فروغي انجاميد از اين قرار بود:
چهارم شهريور 1320 و پس از شكست مذاكرات ايران با نمايندگان انگلستان و
شوروي بر سر توقف تعرض نظامي، علي منصور از سمت نخست وزيري كناره گيري و
رضا شاه مجيد آهي را مامور تشكيل كابينه كرد كه او هم نپذيرفت و در عوض
محمد علي فروغي را( ! ) برغم بي توجهي رضا شاه نسبت به او، براي احراز اين
پست پيشنهاد كرد كه شاه وقت از ناچاري پذيرفت!.
5 شهريور 1320 فروغي كابينه خود را تشكيل داد كه در آن سرلشكر احمد نخجوان
كفيل وزارت جنگ و علي سهيلي وزير امور خارجه بودند. فروغي در همان نخستين
جلسه کابينه اشاره کرده بود که نظر بر ترک مخاصمه دارد. با اين بيان، در
سومين روز تهاجم و ادامه بمباران شهرهاي كشور هنوز معلوم نبود که بايد جنگ
کرد و يا تسليم شد و اين ابهام در تضعيف روحيه نظاميان موثر بود.
در اين ميان، در حالي فروغي و وزير امور خارجه اش با نمايندگان انگلستان و
شوروي مذاكره مي كردند نخجوان و يكي ـ دو مقام نظامي ديگر بخشنامه مرخص
كردن سربازان را از پادگانها صادر كردند و وطن بدون دفاع رها شد!.
فروغي پس از چند تماس با نمايندگان انگلستان و شوروي كه نيروهايشان بدون
برخورد با مقاومت جدي ( به سبب مرخص شدن سربازان ايران ) به تهران نزديك مي
شدند در 18 شهريور مجلس شوراي ملي را به تشكيل يك جلسه فوق العاده دعوت كرد
و در اين جلسه روشن شد كه دولت انگلستان خواهان بركناري رضا شاه و تبعيد او
از كشور است. چون فروغي به اين دو دولت وعده هايي داده بود؛ در پايان جلسه
تقاضاي راي اعتماد كرد كه مورد تاييد قرار گرفت. هفت روز بعد فروغي به
اتفاق علي سهيلي وزير امورخارجه اش به ديدار سفيران انگلستان و شوروي شتافت
و به آنان اطلاع داد كه رضا شاه همچنان كه آن دو دولت خواسته بودند كناره
گيري كرده و رهسپار اصفهان شده است و در همين ملاقات موافقت دو دولت مهاجم
با شاه شدن محمدرضا به فروغي اعلام شده بود . فروغي سي ام شهريور سرلشكر
احمد نخجوان را كه قبلا قرار بود به اتهام خيانت به وطن اعدام شود به عنوان
وزير جنگ كابينه ترميم شده خود انتخاب كرد كه پاداشي به خيانت عنوان شده
است. فروغي به رغم بدگويي مردم، درنيمه آذر ماه 1320 سرلشكر احمدنخجوان را
به عنوان وزير جنگ كابينه خود ابقاء كرد كه تعجب همگان را برانگيخت.
فروغي اواخر سال 1320 هنگام دفاع از لايحه خود مبني بر امضاي پيمان اتحاد
با انگلستان و شوروي ( دو دولتي كه ايران را اشغال نظامي كرده بودند) در
مجلس شوراي ملي ، توسط يك تماشاگر كتك خورد . با وجود اين ، لايحه وي در
جلسه بعدي مجلس به تصويب رسيد و ايران رسما به صف كشورهاي در حال جنگ با
آلمان پيوست.
فروغي 15 ماه پس از تسليم ايران به متفقين، در 67 سالگي در پنجم آذر 1321
درگذشت.