چارقدي
بر سر مي كنم و
از خانه بيرون می زنم
تا بيابم نانی برای ِ پر كردن ِ شكم كودكانم
- و شوهرم !
من نارسمي ِ نارسمي ام
و نمی خواهم رسمی ِ رسمی شوم ؛
- به خانهُ عِفاف نخواهم رفت !
روزگاري بود كه نداشتم چارقد بر سر
شيفته گان ِ امام
فاحشه ام خطاب مي كردند
اما با هيچ كس
- به جز با شوهرم –
همخوابگی نمی كردم
امروز چارقدی بر سر دارم
همان شيفته گان
خواهرم خطاب مي كنند
و به جز با شوهرم
با همه همخوابه مي شوم !
مرداد
1381 |