m.ilbeigi@yahoo.fr dimanche, 04. novembre 2018 |
[ به يقین این نوشته ها از "ویکی پديا" برگرفته شده اند]ولایت فقیهولایت فقیه نظریهای در فقه شیعه است که نظام سیاسی مشروع در دوران غیبت امام معصوم را بیان میکند.[۱] نظام جمهوری اسلامی ایران بر مبنای این نظریه تأسیس شدهاست. این نظریه که بیش از همه توسط روحالله خمینی مطرح و تشریح شده، ولایت فقیه را به کلیه امور نه تنها شرعی و دینی، بلکه حکومتی و سیاستی، جانی و مالی گسترش میدهد.[۲] یعنی در زمان غیبت امام معصوم فقها نایبان امامان معصوم هستند و ولایت بر تمام امور مربوط به امام معصوم (حتی جهاد ابتدایی) دارند تعریف ولایت
ولایت از
ریشه
ولی
آمده و معانی مختلفی در کتب لغت برای آن
ذکر شده و در اصطلاحات متعددی کاربرد
دارد. تعریف فقهی آن از جمله در کتب مربوط
به نظریه ولایت فقیه؛ امارت و سلطنت بر
جان و مال و امور دیگری و اولویت تصمیمات
او نسبت به مولی (ولایت شونده) است[۳] تاریخچه ولایتشیخ مرتضی انصاری از نخستین فقیهانیست که به بحث در مورد ولایت فقیه میپردازد.[۵] او این بحث را در کتاب مکاسب خود مطرح کرده و منصب فقیه جامعالشرایط را در سه منصب افتا، قضا و سیاست شرح میدهد. او ولایت فقیه در افتا و قضاوت را میپذیرد ولی در گسترش آن به حوزه امور سیاسی تردید جدی دارد. او معتقد است «استقلال فقیه در تصرف اموال و انفس، جز آنچه از اخبار وارده در شأن علما تخیل میشود، به عموم ثابت نشدهاست.» و «اقامه دلیل بر وجوب اطاعت امام جز آنچه با دلیل خاص خارج میشود، خار در خرمن کوبیدن است»[۶] در واقع ولایت محدود فقیه مدتهاست که در فقه شیعه پذیرفته شده و به آن عمل میشود. از هنگام خلق مقام مرجعیت در سده چهارم قمری. بر مبنای این نظریه مجتهدین حق قضاوت، صدور فتوی و اخذ وجوهات شرعی را دارند. به طور کلی فقه سیاسی رهبران مشروطه در دو بنیاد متفاوت توسعه یافتهاست، نخست اندیشه گران مخالف ولایت سیاسی فقیهان که مرتضی انصاری به این دسته تعلق دارد و دوم اندیشههای مبتنی بر ولایت سیاسی فقیه که صاحب جواهر، احمد نراقی و کاشفالغطاء مهمترین نمایندگان آن هستند. ادامهپشتوانه روایی ولایت فقیه، مقبوله عمر بن حنظله است. بنابر این روایت، فقیه دارای صلاحیت را امامان شیعه به نیابت نصب کردهاند و این نیابت به گونهٔ عام است.[۷] فقهای شیعه بر اصل حجت بودن فتوای فقیه عادل دارای شرایط فتوا بر افرادی که آن فقیه را به عنوان مرجع تقلید، یعنی به عنوان متخصصی که در احکام تحقیق کرده و دارای اجتهاد میباشد، صرفاً در مورد احکام شرعی متفق اند[۸][۹] و حتی برخی از آنان، این اصل را بدیهی دانستهاند.[۱۰][۱۱] اما گسترش این نیابت در کلیه امور مورد اختلاف مخالفین نظریه ولایت مطلقه فقیه میباشد مبنای مشروعیت ونظریه ها
در بین
مدافعان نظریه ولایت فقیه در مورد مبنای
مشروعیت
حکومت
ولی فقیه اختلاف مهمی وجود دارد. برخی
قائل به نظریه مشروعیت الهی هستند که به
ولایت انتصابی فقیه معروف است و برخی دیگر
مشروعیت او را ناشی از انتخاب مردم
میدانند که به ولایت انتخابی فقیه یا
ولایت فقیه آیتالله منتظری معروف است.
جوادی
آملی نیز در تحلیلی عقلی از
قاعده لطف به
مثابه استدلالی برای انتصابی بودن ولایت
فقیه بهره میگیرد. موافقان این نظریه به
نوشتهها و فعالیتهای آیت الله روحاله
خمینی نیز استناد میکنند. او در کتاب بیع
در استدلال عقلی خود بر ولایت فقیه
مینویسد: «هرآنچه دلیل امامت است، عین
همان ادله دلیل بر لزوم حکومت بعد از غیبت
ولی امر است.» و مسلم است که در نگرش رایج
شیعه ادله امامت بر وجوب نصب امامان معصوم
از جانب خداوند دلالت دارند. ولایت فقیه و قانون اساسیولایت فقیه پس از انقلاب ۵۷ با مصوبه مجلس خبرگان به قانون اساسی جمهوری اسلامی اضافه شد و روز بروز اختیاراتش افزایش یافت.به بیان دیگر ولایت فقیه در متون شیعه تداعی کننده «فقاهت فقیه» است ، در حالیکه پس از انقلاب مقصود روح الله آیت الله خمینی و حامیانش از کلمه «ولایت فقیه» در اختیار گرفتن حاکمیت سیاسی با تمام اختیاراتی است که برای پیامبر و امام معصوم در مذهب شیعه وجود دارد.[۲۳] در پیش نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی که در زمان دولت مهدی بازرگان تدوین شده بود اشارهای به ولایت فقیه نشده بود، آیت الله خمینی نیز بدون اشاره بدان ، پیش نویس را تایید کرد و با تصویب شورای انقلاب بجای رای گیری عمومی مجلس خبرگان به بررسی و تدوین نهایی قانون اساسی پرداخت. [۲۴] [۲۵] ولایت فقیه و مجلس خبرگان در مجلس ۷۵ نفرهای که ریاستش را دکتر بهشتی بر عهده داشت، به این پیشنویس اضافه شدهاند. [۲۶] گرچه اعضای مجلس خبرگان اطلاعات دقیقی از مذاکرات پشت پرده بدست ندادهاند ، اما بنا به متن رسمی مذاکرات (که در سال ۱۳۶۳ انتشار یافت) اول بار در جلسه سوم مجلس خبرگان سیدمحمد کیاوش نماینده خوزستان و پس از او عبدالرحمن حیدری نماینده ایلام و سپس حسن آیت به طرح موضوع پرداختند. [۲۴] [۲۵] بنا به روایتی که ابوالحسن بنی صدر نقل میکند ، پس از آگاهی از آنکه مجلس خبرگان تصمیم دارد قانون اساسی را بر مبنای ولایت فقیه تنظیم کند، او به همراه ۷ تن دیگر از جمله آیت الله طالقانی ،عزت الله سحابی ، علی گلزاده غفوری ، آیت الله مکارم شیرازی[۲۷] ، نوربخش و مقدم مراغهای تصمیم به استعفا در اعتراض به این موضوع داشتند اما نهایتا ماندن در مجلس خبرگان و مخالفت با اصل ولایت فقیه را به مصلحت میبینند. بنا به روایت وی مرتضی حائری یزدی (فرزند بنیانگذار حوزه علمیه قم) نیز با ولایت فقیه مخالف بود اما به بهانه کسالت از مطرح کردن مخالفت خود خودداری کرد.به گفته بنی صدر مکارم شیرازی نیز سخت بر علیه ولایت فقیه سخنرانی کرد و گفت امروز روز سیاه تاریخ ایران است.[۲۸] عزت الله سحابی میگوید آیت الله بهشتی نیز با ولایت فقیه مخالف بوده اما به وی گفتهاست :«الان شرایطی نیست که بتوانیم این مباحث را مطرح کنیم.» اما آنگونه که در متن منتشر شده از مذاکرات دیده میشود ، در جلسه رای گیری پیرامون ولایت فقیه پس از سخنرانی مهندس مقدم مراغهای در مخالفت با ولایت فقیه ، بهشتی در دفاع از آن سخنرانی کردهاست. [۲۹] آنگونه که از سخنان هاشمی رفسنجانی بر میآید ،علت آنکه آیت الله خمینی و سایر روحانیون در ابتدا ولایت فقیه را در پیش نویس قانون اساسی وارد نکردند ، سردرگمی آنان از چگونگی طرح آن بودهاست ، نه آنکه آیت الله خمینی ولایت فقیه را مد نظر نداشتهاست. از سویی آیت الله خمینی طی سخنانی تاکید دارد که اختیارات ولی فقیه به مراتب بیش از این است و برای جلوگیری از انتقاد روشنفکران به این مقدار قناعت کردهاند.[۳۰] در بازنگری قانون اساسی درسال ۶۸ شرط مرجعیت از شرایط ولی فقیه حذف و عبارت مطلقه اضافه و اختیارات وی گسترده تر شد. (اصل ۵۷ و ۱۱۰ قانون اساسی) ولایت مطلقه فقیهبر اساس نظریه ولایت مطلقه فقیه لازمه پذیرش حکومت اسلامی، روا داشتن اختیارات مطلق برای فقیهاست. فقیه حاکم علی الاطلاق است و همه اختیارات امام معصوم شیعه را دارا است؛ زیرا ولایت مطلق، به معنای رعایت مصالح عام در سرپرستی جامعهاست و چون حوزه حکومت، مصالح عمومی را نیز در بر میگیرد، بدون ولایت مطلق برپایی حکومت اسلامی و اجرای احکام دین ممکن نیست.[۲۰] به گفته سید علی خامنهای ، ولی فقیه تمام اختیارات پیامبر اسلام (حتی اختیار بر نفس و جان مسلمانان) را داراست و رای او بر نظر همه مردم و حتی سایر فقها برتری و رجحان دارد:
وی همچنین معتقد است که «اختیارات ولی فقیه در صورت تعارض با اراده و اختیار مردم، بر اختیارات و تصمیمات مردم، مقدم و حاکم است».[۲۲] مخالفان نظریه ولایت فقیه آیت الله خمینیگرچه مرجعیت فقیه به عنوان یک متخصص در علوم مذهبی و به معنای رسیدگی به امور مذهبی شیعیان توسط فقیه سابقه تاریخی دارد. ـ که آن هم هر فرد شیعه با اختیار و تحقیق خود به طور مجزا فقیهی واجد شرایط را به عنوان متخصص آن هم فقط در احکام دین، برای خود و نه برای دیگران به عنوان مرجع انتخاب میکند ـ اما لزوم حاکمیت سیاسی فقیه بر جامعه تا پیش از نظام جمهوری اسلامی مطرح نشده بود و با مخالفت مراجع عظام تقلید در زمان خود مواجه شد. همچنین منتظری بعنوان بانی اضافه شدن اصل ولایت فقیه به قانون اساسی جمهوری اسلامی و ارائه اختیارات گسترده به وی ، هم اکنون از مخالفان سر سخت آن است.
|
|||