xalvat@yahoo.com        m.ilbeigi@yahoo.fr          

"آگاهی نامهء " دیگران (مجموعه ای از اخبار روز)

آنچه که در اینجا می آید - و سعی میشود که روزانه بیاید - ، فرستاده های دوستان  از طریق ایمیل می باشد . من تنها تکثيرکننده ام و قصد تنها اطلاع رسانی است ونه جانبگیری.

چهار شنبه  ، 22 دی 89

فرستنده : اوتانِس

www.rudarru.net


عکس/ روز برفي روستاي حيدره - همدان




فوتوکاتور/ تدابیر تازه ایران ایر برای جلوگیری از سقوط هواپیماها!

پیشینه خبر/ مطبوعات از قول استاندار کرمان: مردم معتقدند نصب عکس احمدی‌نژاد از تخریب دیوار خانه براثر زلزله جلوگیری کرد!


برادر ابوالفضل طبرزدی: در تلاش برای پرونده سازی علیه برادرم هستند

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: ابوالفضل طبرزدی فعال مدنی و برادر زاده مهندس حشمت الله طبرزدی است که با گذشت 25 روز از دستگیری وی توسط اداره اطلاعات اهواز، همچنان با دلایل نامعلومی در بازداشت به سر می برد.

به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، دادستان اهواز به برادر این فعال مدنی گفته است که تا زمان اثبات جرم ابوالفضل طبرزدی هیچ پاسخی به خانواده وی نخواهند داد. همچنین مقام های امنیتی از اعلام دلایل بازداشت وی سر باز می زنند.

ستاد خبری اداره اطلاعات اهواز در پاسخ به خانواده طبرزدی گفته است که "ما نمی توانیم اتهامات و دلایل بازداشت وی را به شما اعلام کنیم و بایستی تا روز برگزاری دادگاه منتظر بمانید".

شعبه 12 دادیاری اهواز که به پرونده های امنیتی رسیدگی می کند نیز به خانواده طبرزدی گفته است که وی مرتکب جرم شده و بایستی این امر اثبات شود.

در حالی که تا کنون تفهیم اتهامی در خصوص ابوالفضل طبرزدی صورت نگرفته است، گفته های مسئولان امنیتی و قضایی نشانگر آن است که در حال پرونده سازی برای وی هستند.

ابوالفضل طبرزدی، برادرزاده حشمت الله طبرزدی دبیرکل جبهه دمکراتیک ایران می باشد که به دلیل پیگیری پرونده و وضعیت مهندس حشمت الله طبرزدی روز یکشنبه 28 آذرماه و در پی یورش بیش از 8 تن از ماموران وزارت اطلاعات به منزل پدری اش در شهر اهواز بازداشت گردید. وی که 18 روز را در سلول انفرادی به سر برده است، هم اکنون در بند 6 زندان کارون اهواز نگهداری می شود.




بی خبری از وضعیت و محل نگهداری یک فعال مدنی در سنندج


کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: از سرنوشت یک فعال مدنی در سنندج به نام محمد ژیان ظفری که در جریان مراجعه نیروهای امنیتی به خانه پدری حبیب الله لطیفی زندانی محکوم به اعدام سنندجی بازداشت شده بود اطلاعی در دست نیست.

به گزارش آژانس خبری موکریان، محمد ژیان ظفری پس از بازداشت به مکان نامعلومی منتقل شده و تاکنون از سرنوشت وی خبری در دست نیست.

گفته می شود علیرغم پیگیری های خانواده نامبرده، مقامات مسئول هیچگونه پاسخی در رابطه با محل نگهداری این فعال مدنی و اتهامات احتمالی وی نداده اند.

گفتنی است محمد ژیان ظفری در جریان مراجعه نیروهای امنیتی به خانه پدری حبیب الله لطیفی زندانی محکوم به اعدام سنندجی، بازداشت شده بود.

تهدید دو زندانی سیاسی از سوی مسئولان زندان تبریز

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: دو تن از زندانیان سیاسی آذربایجان که در اعتراض به وضعیت بلاتکیف و شرایط نامناسب نگهداری شان دست به اعتصاب غذا زده اند، از سوی مسئولان زندان تبریز به اعمال محدودیت و برخوردهای شدید‌تر تهدید شدند.

بنا به اخبار منتشره در رسانه های خبری، دکتر لطیف حسنی و آیت مهرعلی بیگلو که از چندی پیش و در اعتراض به وضعیت بلاتکیف و شرایط نامناسب نگهداری خود دست به اعتصاب غذا زده اند، از جانب مسئولان زندان تبریز تهدید شده اند که در صورت تداوم اعتصاب غذا برخوردهای شدیدی با آنها صورت خواهد گرفت.

لطیف حسنی و آیت مهرعلی بیگلو، دو تن از زندانیان سیاسی آذربایجان پس از هفت ماه حبس انفرادی توام با شکنجه های روحی و جسمی شدید در بازداشتگاه مرکزی اداره اطلاعات شهر تبریز از چندی پیش به بند ویژه زندان تبریز منتقل شده اند و در یک سلول چند متری، و بدون توجه به اصل تفکیک جرایم همراه با سه متهم به قتل نگهداری می شوند.

بستری فواد سجودی فریمانی دانشجوی دانشگاه امیرکبیر در بیمارستان روانی

فواد سجودی فریمانی دانشجوی کارشناسي ارشد دانشگاه امیرکبیر پس از آزادی از زندان به بیمارستان روانی مهرگان منتقل شده است.

به گزارش دانشجو نیوز، فواد سجودی پس از بازداشت در تاريخ ۲۳ شهریور و انتقال به بند ۲-الف سپاه، تحت فشار های سنگین برای قبول اتهام های واهی قرار گرفت. این دانشجو پس از تحمل ۴۵ روز انفرادی و همچنین شکنجه های جسمی و روانی، در نیمه دوم آذر ماه با قرار وثیقه سنگين ۵۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد و به علت فشار های وارده در بازجویی ها به بیمارستان روانی مهرگان منتقل گشته است.

فواد سجودی فریمانی دانشجو ی کارشناسی‌ارشد دانشگاه پلی‌تکنیک است که دوران کارشناسی خود را در دانشگاه شریف گذرانده است. این دانشجو پذیرفته شده دوره دکترای مهندسی پزشکی دانشگاه امیرکبیر در سال تحصیلی جاری بوده که با توجه به بازداشت وی در روزهای آغازین سال تحصیلی، از ادامه تحصیل محروم شده است.

شایان ذکر است که دادگاه این دانشجو در بهمن ماه برگزار می شود.

حکم قطع دست ۲ سارق ديگر در مشهد اجرا مي شود

روزنامه خراسان: دستگاه قضايي بر اجراي دقيق احکام الهي درباره سارقان و مخلان نظم و امنيت عمومي مصمم است و پس از اجراي ۲ حکم قطع دست در مشهد، هم اکنون نيز راي دادگاه درباره قطع دست ۲ سارق ديگر قطعي شده است که پس از طي مراحل قانوني به زودي اجرا مي شود.

قاضي محمود ذوقي ، دادستان عمومي و انقلاب مشهد (عکس سمت چپ) با بيان اين مطلب در نشست خبري صبح روز گذشته گفت: اجراي حدود الهي درباره سارقاني که شرايط «هتک حرز» را دارند خواست همه مردم است و دستگاه قضايي نيز در اجراي اين حدود کوتاه نخواهد آمد. قاضي محمود ذوقي شوکت آباد افزود: به دنبال صدور ۲ حکم قطع دست سارقان در مشهد، پرونده يکي از آنان در کميسيون عفو نيز مطرح شد اما کميسيون با عفو وي مخالفت کرد و اين راي به زودي اجرا خواهد شد وي اضافه کرد: حکم قطع دست سارق ديگر نيز به تاييد دادگاه تجديدنظر رسيده و حکم دادگاه قطعي شده است که اين حکم نيز پس از طي مراحل قانوني و در صورت مخالفت کميسيون عفو اجرا مي شود.

نقص فنی در هواپیمای مسیر اصفهان -بندرعباس

واحد مرکزی خبر : هواپیمای اصفهان -بندرعباس پس از چند دقیقه پرواز مجددا به فرودگاه اصفهان بازگشت و به زمین نشست.
مدیرعامل فرودگاه بین‌المللی شهید بهشتی اصفهان با بیان اینکه این هواپیما از نوع فوکر 100 که100 نفرمسافر داشت، گفت: خلبان این هواپیما برای رفع نقص فنی به زمین نشسته ولی حالت اضطراری اعلام نکرده است.
قاسم زاده افزود: این هواپیما پس از رفع نقص احتمالی دوباره به سمت بندرعباس پرواز می‌کند.
پرواز 393 هواپیمائی ایران ایر قرار بود، ساعت پرواز 19:20 به سمت بندرعباس پرواز کند.

اعدام پنج شهروند دیگر صبح امروز در خرم آباد

واحد مرکزی خبر: 5 متهم به قاچاق مواد مخدر در خرم آباد به دار آویخته شدند .

به گزارش واحد مرکزی خبر ، دادگستری لرستان اعلام کرد : این افراد به جرم تهیه و توزیع مواد مخدر در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی خرم آباد به اعدام محکوم شده بودند و این حکم به تایید دادستان کل کشور رسیده بود.

مرگ 13 تن به دلیل آنفلوآنزا

وزیر بهداشت از مرگ 13 نفر بر اثر ابتلا به آنفلوآنزا خبر داد و گفت: این آنفلوانزای جدید طول درمان کمتری دارد و نسبتا از خطر کمتری برخوردار است.
دکتر مرضیه وحید دستجردی پیش از ظهر پنجشنبه در حاشیه همایش گردهمایی دست اندرکاران نظام سلامت کشور با اعلام این خبر گفت: این افراد دارای بیماریهای زمینه ای بوده اند.
وی با بیان اینکه در سال گذشته آنفلوآنزا شیوع پیدا کرده بود تاکید کرد: تعداد مبتلایان به انواع آنفولانزا کم است اما از مردم می خواهیم توصیه های بهداشتی را در این زمینه رعایت کنند.

نازنین خسروانی در ملاقات با خانواده اش در اوین : سلول آنقدر سرد است، شبها انگار روی یخ خوابیده ایم

خانواده نازنین خسروانی ، روزنامه نگار زندانی امروز پنج شنبه با او در زندان اوین دیدار کردند .

اعظم افشاریان، مادر نازنین خسروانی در گفتگو با کلمه در این باره گفت :«نازنین در این ملاقات با اینکه از وضعیت روحی مناسبی برخوردار بود . اما از سرمای هوا در بند ۲۰۹ به شدت گلایه داشته است »

به گفته اعظم افشاریان مادر نازنین خسروانی با اینکه دمای هوا در این چند روز به شدت کاهش یافته است اما همچنان مسوولان بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات از دادن لباسهای گرم به نازنین خودداری کرده اند .

مادر نازنین افزود :«نازنین به ما گفت هوای سلول انقدر سرد است که انگار شبها روی یخ خوابیده ایم .نمی دانم چرا مسوولان زندان حاضر نیستند لباسهای گرم را به دخترم برساننند .»

در سلولهای بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات تختی وجود ندارد و زندانی ها مجبورند بر زمین سرد بخوابند . این در حالی است که در این بند به زندانانیان لباس گرم یا پتوی اضافه هم نمی دهند .

مادر نازنین ادامه داد :«:نازنین در این دیدار درباره اینکه چرا می خواستند بدون اینکه وکیلش یا ما بدانیم برایش دادگاه تشکیل دهند متعجب بود .»

این روزنامه نگار روز چهارشنبه برای برگزاری دادگاهش به دادگاه انقلاب برده شده بود که به طور اتفاقی وکیلش را در دادگاه می بیند و وکیل ضمن صحبت با قاضی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب و همکاری وی برگزاری دادگاه را به زمان دیگری موکول می کند .

به گفته مادر نازنین خسروانی زمان برگزاری دادگاه هنوز مشخص نیست اما به عقیده خانم غیرت ، وکیل نازنین به زودی برگزار می شود.

بلا تكليفي وضعيت و محل بازداشت زنداني سياسي علي سلان پور

كانون حمايت ازخانواده هاي جان باختگان وبازداشتي ها:مطابق گزارشات رسيده از ايران زنداني سياسي آقاي علي سلان پوردر حال حاضر تحت بازداشت و شكنجه قرار دارد . بقرار اطلاع وي پس از عاشورا و بدنبال يورش به منزلش بازداشت و به نقطه نامعلومي منتقل گرديد . پس از مدتي كه خانواده وي پيگيري محل بازداشتش را كردند و پاسخي دريافت نكردند از طرف وزارت اطلاعات با آنها تماس گرفته شد و بازداشت اين زنداني سياسي به آنها اطلاع داده شد اما تا كنون نيز از محل دقيق بازداشت وي بي اطلاع مي باشند .
از وضعيت نامعلوم اين زنداني سياسي و بي اطلاع گذاشتن خانواده او مشخص است كه او تحت بازجويي شديد وشكنجه جسمي قرار دارد .

كانون حمايت ازخانواده هاي جان باختگان وبازداشتي ها ربودن افراد و انتقال آنها به مكان هاي نامعلوم و بي اطلاع گذاشتن خانواده آنها را محكوم ميكند واز سازمانها ي حقوق بشري و كمسير عالي امور بازداشتي ها و دستگيريهاي خود سرانه در ملل متحد ميخواهد كه براي تعيين هرچه سريعتر وضعيت اين زنداني سياسي مداخله نموده و از بروز يك فاجعه انساني ديگر در ايران ممانعت بعمل آورد.

وضعیت وخیم جسمی زندانی سیاسی در زندن رجايی شهر

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: مسئولان بند 2 زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) با بی توجهی نسبت به وضعیت وخیم جسمانی زندانی سیاسی، رضا شریفی بوکانی از انتقال وی به بهداری و درمان فوری وی خودداری می کنند.

به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، رضا شریفی بوکانی که طی روزهای اخیر و به علت بی توجهی مسئولان زندان رجایی شهر کرج به وضعیت بهداشتی این زندان مبتلا به بیماری آنفلونزا گردیده است، از روز گذشته تاکنون به علت ابتلای به آنفلونزا دچار تب و لرز و تنگی نفس شدید، در وضعیت نامناسبی قرار دارد، و علیرغم این مساله مسئولان این زندان تا لحظه تنظیم این خبر از انتقال این زندانی به بهداری زندان و مداوای وی امتناع کرده اند.

شب گذشته، گرامی، از مسئولان بند 2 زندان رجایی شهر نیز در پاسخ به درخواست این زندانی مبنی بر انتقال به بهداری، با لحنی توهین آمیز و با گفتن «برو به جهنم تا فردا» به درخواست وی پاسخ گفت و این مساله را به روز بعد موکول نمود.

ساعات پایانی شب گذشته و در پی وخامت حال این زندانی سیاسی، دفتردار و وکیل بند بند 2 زندان نیز با تماس با پاسداربندهای مربوطه خواستار انتقال وی به بهداری شدند که این درخواست نیز با بی اعتنایی پاسداربند مربوطه مواجه گردید.

از روز گذشته تاکنون هیچ یک از وعده های مسئولان این زندان از جمله مدیر داخلی زندان مبنی بر انتقال این زندانی سیاسی به بهداری زندان و درمان وی محقق نگردیده و وی هم اکنون در وضعیت نامناسبی به سر می برد.

بی توجهی مسئولان این زندان نسبت به وضعیت بهداشت و سلامت زندانیان زندان رجایی شهر طی ماه های اخیر منجر به مرگ تعدادی از زندانیان این زندان گردیده است. جمعیت بیش از ظرفیت زندان، عدم دسترسی به خدمات مناسب درمانی، شیوع بیماری های مسری از جمله آنفلونزا، شیوع شپش و عدم تخصیص حداقل امکانات بهداشتی از جمله عواملی است که طی چند ماه اخیر همواره سلامت زندانیان این زندان را تهدید کرده است.

بی‌خبری نگران‌کننده از وضعیت کارگردان کرد

کمیته گزارشگران حقوق بشر - نزدیکان صابر کاکه، هنرمند اهل شهرستان مهاباد، در بی‌خبری مطلق از وضعیت وی به‌سر می‌برند و سه‌تن از همکاران وی همچنان در بازداشت اداره اطلاعات تالش هستند.

چندی پیش، صابر کاکه فیلم‌ساز کورد، درحالی که مشغول ساخت فیلمی در مورد وضعیت شهروندان کورد شمال ایران بود، به همراه چند تن از همکارانش توسط نهادهای امنیتی شهرستان رضوان‌شهر دستگیر و به بازداشتگاه اداره اطلاعات تالش منتقل شد. او پس از مدتی با تودیع وثیقه‌ی ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد.

پس از برگزارشدن دادگاه رسیدگی به اتهامات این هنرمند و پیش از صدور حکم نهایی، نهادهای امنیتی بار دیگر برای بازداشت وی به منزل همکار فیلمبردارش در شهرستان سنندج مراجعه کردند اما موفق به بازداشت وی نشدند.

از آن تاریخ، صابر کاکه تنها تماسی کوتاه با یکی از دوستانش داشته و پس از آن، از وضعیت او هیچ‌گونه اطلاعی در دست نیست و این امر موجب نگرانی نزدیکان وی شده است.

بی‌خبری از وضعیت صابر کاکه در حالی ادامه دارد که سه‌تن از همکاران وی همچنان در بازداشت اداره‌ی اطلاعات تالش به‌سر می‌برند و به خانواده‌ی آن‌ها گفته شده تا بازداشت صابر کاکه و همکار فیلم‌بردارش دادگاهی برگزار نخواهند کرد.

صابر کاکه، متولد ۱۳۵۹،‌ موسس گروه هنری «نارین» در شهرستان مهاباد است. وی پس از تلاش برای ایجاد خانه‌‌ی هنر در این شهرستان، بارها از سوی نهادهای امنیتی تهدید شده و محل کارش نیز پلمب شده بود.

هر ساعت 15 طلاق در میان خانواده های ایرانی

شهرزادنیوز: با افزایش اختلافات زناشویی، نرخ طلاق در میان خانواده های ایرانی به 15 مورد در ساعت رسیده و این موضوع باعث رشد کودکان مهد کودکی و پیران خانه های سالمندان شده است.

به گفته دکتر مجید ابهری، رفتارشناس اجتماعی، علت این امر "نفوذ زندگی غربی و گسترش مشکلات مادی و اجتماعی از قبیل زندگی آپارتمانی، اشتغال زن و شوهر در خارج از خانه" است که موجب شده تا خانواده کاربرد عاطفی خود را از دست بدهد.

به گفته او خارج شدن نسل اول از خانواده به شکل زندگی در خانه سالمندان یا زندگیهای انفرادی باعث شده نسل دوم از راهنمایی و تجارب آنها محروم شده و در نتیجه اختلافات زناشویی افزایش یافته و آمار طلاق به اینجا رسیده که در هر ساعت 15 طلاق در خانواده های ایرانی اتفاق می افتد.

از سوی دیگر، طبق بررسی های مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، نسل جدید به فرزند کمتر، برابری جنسیتی و و طلاق آسان فکر می کند.

بر اساس تازه ترین گزارش سازمان ثبت احوال کشور، در 9 ماهه فروردین تا آذرماه امسال تعداد 728 هزار و 965 مورد ازدواج به ثبت رسیده که نسبت به مدت مشابه سال قبل1/0 درصد افزایش داشته؛ و در همین مدت، تعداد 100 هزار و 837 واقعه طلاق به وقوع پیوسته که نسبت به مدت مشابه سال قبل 5/7 درصد رشد نشان می دهد.

تخريب محيط زيست در جنگلهای لرستان

روزنامه ابتکار: مدير کل محيط زيست استان لرستان از آتش زدن کاه و کلش اراضي کشاورزي توسط برخي کشاورزان انتقاد کرد و اين امر را موجب آتش سوزي در جنگلهاي استان دانست.
به گزارش مهر ، هر ساله همزمان با فصل برداشت محصولات زراعي از جمله گندم و جو و .... در اراضي کشاورزي استان کاه و کلش بجاي مانده در مزارع توسط کشاورزان به آتش کشيده مي‌شود که اين امر باعث آلودگي هواي شهرها و روستاها شده است بطوري که مدت زيادي ستونهاي بلند دود همراه با خاکستر فضاي هواي حاشيه شهر و روستاها و جاده‌ها و ساير راههاي مواصلاتي را فرا گرفته و موجب آلودگي محيط زيست، از بين رفتن حاصلخيزي خاک، نابودي عناصر مفيد زنده خاک، انهدام بافت خاک، کاهش ظرفيت نگهداري آب، رطوبت خاک و خلاصه در يک کلام مرگ زمين و خاک خواهد شد.اين در حاليست که عمده زمينها و باغات در مجاور اراضي منابع طبيعي از جمله جنگلها و مراتع قرار گرفته و بر اثر آتش زدن کاه و کلش اراضي زراعي و عدم کنترل توسط صاحبان اراضي آتش به اراضي جنگلي و مرتعي مجاور سرايت کرده و باعث تخريب و نابودي اين سرمايه‌هاي ملي و ارزشمند مي‌شود.
محمد حسين بازگير در اين رابطه اظهار داشت: در حال حاضر معضلي که در اين استان با آن مواجه هستيم آتش زدن کاه و کلش بعد از جمع آوري محصولات کشاورزي توسط برخي روستائيان است.وي با تاکيد بر فرهنگ سازي و اطلاع رساني در اين زمينه توسط رسانه‌ها و صدا و سيما، يادآور شد: همچنين جهاد کشاورزي بايد با آموزش کشاورزان راهکار اجرايي براي اين معضل پيدا کند.مدير کل محيط زيست استان لرستان تصريح کرد: اين در حاليست که طبق ماده 9 قانون آلودگي هوا آتش زدن کاه و کلش جزو جرايم زيست محيطي محسوب مي‌شود.
بازگير با اشاره به پيگيريهاي محيط زيست استان لرستان در اين زمينه، بيان داشت: متاسفانه تاکنون نتوانسته ايم در هيچ دادگاهي کشاورزي را به دليل آتش زدن کاه و کلش مزرعه اش محکوم کنيم چرا که از سوي آنها توجيهات مختلفي براي اين کار ذکر مي‌شود.
وي با اشاره به موارد متعدد آتش سوزي در پي اين امر در سطح مراتع و مزارع استان، بيان داشت: از سوي ديگر بخش عمده اي از آتش سوزي جنگلهاي استان لرستان در سالجاري بر اثر سرايت آتش ناشي از آتش زدن کاه و کلش محصولات کشاورزي بوده است.
مدير کل محيط زيست استان لرستان خاطر نشان کرد: توقع جدي ما از صدا و سيما اين است که در راستاي آموزش همگاني و فرهنگ سازي در زمينه آلودگي هوا ناشي از اين امر با اين اداره کل همکاري کند.
اين سخنان در حالي مطرح مي‌شود که پيش از اين نيز مدير کل ستاد حوادث و سوانح غيرمترقبه استان لرستان در گفتگو با مهر با تاکيد بر اينکه روند آتش سوزيها در اين استان طي سالجاري سير صعودي داشته است، بيان داشت: يکي از علتهاي عمده در آتش سوزي‌هاي مراتع استان آتش زدن کاه و کلش محصولات کشاورزي در روستاهاي استان بوده است.
رضا آريايي با بي سابقه خواندن روند آتش سوزي‌هاي سال جاري در لرستان، عنوان کرد: امسال بر اثر آتش سوزيهاي متعدد بيش از سه هزار هکتار از مراتع جنگلي سطح استان دچار خسارت شد.آريايي با تاکيد بر اينکه روند تخريب جنگلها و مراتع بر اثر حريق در سال جاري بيش از سالهاي قبل بوده است، خواستار توجه ويژه دستگاههاي متولي امر به آموزش و فرهنگسازي در اين زمينه شد. آسيب رساندن به خاک مراتع و خسارت به جنگلهاي مرتعي، آسيب رساندن به محيط زيست، از بين رفتن حيوانات و مراتع توسط روستاييان حاشيه نشين و آلودگي بيش از حد هوا از جمله خسارتهايي است که آتش سوزي به عرصه‌هاي منابع طبيعي وارد مي‌کند.
علي حسين بيرانوند بر ضرورت گسترش آموزشها در اين زمينه و فرهنگسازي در ميان کشاورزان و روستائيان تاکيد کرد و گفت: با توجه به رواج آتش زدن کاه و کلش توسط کشاورزان بايد اطلاع رساني لازم در اين زمينه از سوي سازمان جهاد کشاورزي صورت گيرد.به هر حال به نظر مي‌رسد علاوه بر مخاطراتي که آتش زدن کاه و کلش براي جنگلها و مراتع به دنبال دارد، آلودگي محيط زيست وهوا، از بين رفتن ميکرو ارگانيسم خاک، به خطر افتادن سلامت عمومي مردم، کاهش ظرفيت نگهداري آب در خاک، افزايش تراکم خاک و کاهش کميت و کيفيت محصول از جمله مشکلاتي است که در پي اين کار غيرعلمي پديد مي‌آيد که بايد در راستاي رفع اين معضل ارائه آموزشهاي لازم به کشاورزان در دستور کار قرار گيرد.

واکنش اتحادیه زنبورداران به واردات عسل چینی

مدیرعامل اتحادیه زنبورداران ایران از واردات عسل های بی کیفیت با عنوان عسل چینی انتقاد کرد.

به گزارش واحد مرکزی خبر، رئیسی سرحدی با بیان اینکه در ایران بیش از 48 هزار تن عسل تولید می شود، افزود: این میزان تولید بسیار بیشتر از مصرف سرانه کشورمان است که اگر برنامه ای اصولی برای آن اندیشیده شود حتی امکان صادرات عسل به کشورهای اروپایی خواهیم داشت که متاسفانه با این میزان تولید جای تعجب وجود دارد که چگونه مسئولان اجازه واردات این عسل بی کیفیت را صادر کرده اند .

وی تصریح کرد: در بررسی های صورت گرفته در آزمایشگاههای دامی مشخص شد که آب استفاده شده برای تولید این عسل از پسماند کارخانجات صنایع نساجی کشور چین است که موجب عفونت های روده ای و کبدی می گردد.

مدیرعامل اتحادیه زنبورداران ایران به هموطنان توصیه کرد از خریداری این گونه عسل ها که در برخی شهرها دستفروش ها و در برخی از شهرها در مراکز خرید عرضه می شود ، خودداری کنند.

براساس این گزارش، عسل چینی از مرزهای دریایی کشور به مقدار بسیار فراوان وارد ایران می شود .

عسل طبیعی تولید شده در ایران بیش از 80 هزار ریال قیمت دارد در حالیکه عسل چینی وارد شده به ایران در بازار قیمتی معادل یک دلار دارد .

حذف یارانه ها؛ بازار خودرو در خواب زمستانی

اگرچه بازار خودرو کشور معمولا در دی ماه هر سال با رونقی نسبی روبه‌رو می‌شود، اما امسال خبری از این رونق نبوده و به قول نمایشگاه‌داران خودرو پایتخت، بازار جانی ندارد.
به گزارش خبرگزاری اقتصادی ایران، آن‌طور که خبر می رسد، اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها و افزایش قیمت سوخت، اصلی‌ترین دلیل «بی‌جانی بازار» به حساب می‌آید و همین موضوع، مشتریان در مورد خرید خودرو مردد و نسبتا بی‌رغبت کرده است. این در شرایطی است که بازار خودرو کشور معمولا در دی ماه با رونقی نسبی روبه‌رو می‌شد و این رونق در اسفند ماه به اوج خود می‌رسید. با شرایط فعلی، فعالان بازار امید چندانی به «شب عید» نیز نداشته و به رونق گرفتن خرید و فروش خودرو در واپسین روزهای سال نیز به دیده تردید می‌نگرند.

بی توجهی به خواسته های جنسی ما در زندگی زناشویی: 75 درصد زنان تن فروش در ایران

شهرزاد نیوز:
75 درصد زنان تن فروش در ایران گفته اند که در زندگی زناشویی آنها به خواسته های جنسی شان بی توجهی شده است. این مطلب را کاظم فروتن، اورولوژیست و دانشیار دانشگاه شاهد و یکی از سخنرانان همایش "آینده پژوهش مسائل خانواده در ایران" که روز 18 دی ماه در تهران برگزار شد، عنوان کرد.
خبرگزاری ایلنا با انتشار گزارشی از این نشست، به موارد دیگری از سخنرانی وی اشاره کرد: نبود آموزش لازم در جامعه و خانواده در زمینه مسائل جنسی و تاثیرات آن بر نهاد خانواده و نارسائی های اجتماعی از جمله سرفصل های این سخنرانی بوده اند.

کاظم فروتن در جلسات و نوشته های مختلف معضل (نیازهای) جنسی جامعه، ضرورت برخورد آگاهانه به آن از سوی افراد و جامعه را مورد توجه قرار داده و از بی عملی مقامات در برخورد به این مسئله انتقاد کرده است

تظلم نامه خانواده های شاکیان سردار مشفق به مراجع: ظلم های وارده به زندانیان سیاسی، بی حرمتی به احکام شرع و نفی کرامت انسانی است

جرس:
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی، با ارسال نامه ای به گروهی از مراجع عظام تقلید، با برشمردن گوشه ای از مظالم و بی عدالتی های صورت گرفته بر زندانیان سیاسی و خانواده های آنان، خواستار صدور تقاضای رسیدگی به وضعیت زندانیان و حل مشکلات آنان از طرف مراجع شدند و تصریح کردند که ظلم های وارده به زندانیان سیاسی، بی حرمتی به احکام شرع و نفی کرامت انسانی است.

به گزارش نوروز، در این نامه که در تقارن با اربعین حسینی حضور مراجع ارسال گردید، اقدامات حکومت در رابطه با زندانیان سیاسی، موجب وهن نظام و بی حرمتی به احکام شرع مقدس و نیز نفی کرامت انسانی ذکر شده است.

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

محضر مبارک حضرات آیات عظام وحید خراسانی- مکارم شیرازی- شبیری زنجانی- موسوی اردبیلی- صافی گلپایگانی- سیستانی- صانعی- جوادی آملی- بیات زنجانی صانعی امینی

ما خانواده شاکیان از سردار مشفق و همکاران نظامی اش که طبق اعترافات خود با مداخله در امر انتخابات (برخلاف نظر صریح امام) و اقدامات غیرقانونی ، کودتای انتخاباتی را رقم زدند ، امروز در آستانه اربعین حسینی شکایت خود را از رفتار غیرقانونی با همسرانمان به محضر رسول الله الاعظم(ص) و ولی عصر (ارواحنا فداه) می بریم و به محضر شما بزرگوار که در مقام مرجعیت شیعه ، محل رجوع متدینین و مقلدین خود هستید ، عرض حال می دهیم و نسبت به ظلمی که در کشور اسلامی مان توسط دستگاه قضایی ، که طبق قانون اساسی باید قوه مستقل باشد، بر ما و عزیزانمان می رود اطلاع می دهیم.

حضرت آیة الله
همسران ما در حال حاضر به بهانه اجرای احکام فله ای غیرقانونی و در واقع به دلیل شکایت از مداخله گران نظامی که آنان را غیرقانونی بعضاً مهاجمانه و شبانه دستگیر و در بی خبری محض از خانواده ، تا مدت های مدید مورد بازجویی های سخت و تحت فشار و بعضا ضرب و شتم و تازیانه قرار داده اند و از اقدامات غیر قانونی در حق آنان و خانواده هایشان فرو گذار نکرده اند ، در شرایط سخت زندان به سر می برند.

اینک آقای مهندس صفایی فراهانی حدود چهار ماه است که از زندان تحت الحفظ به بیمارستان منتقل شده اند تا برای حوادث ناشی از زندان که سلامت قلبشان را به مخاطره انداخته تحت نظر باشند و پزشکان معالج تجویز استراحت در محیط آرام و بی تنش برای او را دارند که مورد پذیرش مقامات قضایی قرار نگرفته است. آقای دکتر میردامادی ، دکتر امین زاده و فیض الله عرب سرخی در بند عمومی ٣۵٠ از حقوق اولیه خود مانند تماس تلفنی ، ملاقات حضوری ، مرخصی و حتی حضور در مراسم ختم و ترحیم عزیزانشان محرومند و اسف ناک تر از این ها، اقدامات کینه توزانه علیه سید مصطفی تاجزاده رئیس ستاد انتخابات کشور در زمان اصلاحات و ریاست جمهوری سید محمد خاتمی است که علاوه بر شکایت اخیر بیش از ده سال است که از آقای جنتی رئیس شورای نگهبان که متأسفانه از مصونیت قضایی برخوردار است به دلیل تقلب در انتخابات مجلس ششم شکایت کرده است که تاکنون بی نتیجه مانده است.

آقای تاجزاده را که در مرخصی از زندان عمل جراحی سنگین دیسک کمر داشته هنوز از بیماری گوارشی، آرتروز ، سینوزیت و نقرس رنج می برد ، به زندان بازگردانده و متأسفانه از همان تاریخ ٢۴ مرداد ماه در قرنطینه نگاه داشته اند.

از آنجا که این عزیزان هریک از پایه گذاران و خدمتگذاران صدیق انقلاب هستند ، اینگونه رفتارهای غیرقانونی و بعضا غیرشرعی و غیرانسانی با آنها و حتی با فرزندانشان (فرزند دختر آقای عرب که خود مادر طفلی خردسال است) موجب وهن نظام اسلامی و بی حرمتی به احکام شرع مقدس و نیز نفی کرامت انسانی است. لذا بدین وسیله ما همسران این فرزندان اسلام ، انقلاب و امام راحل و خدمتگزاران صدیق مردم ، تقاضای صدور رسیدگی به وضعیت عزیزانمان و حل مشکلاتی را داریم که کانون گرم خانواده هایمان را نزدیک دو سال است که در معرض مخاطرات جدی قرار داده است.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

دوم صفر ۱۴٣٢برابر با هفدهم دی ماه ۱٣٨٩
فخرالسادات محتشمی پور(تاجزاده) / مریم شربتدار قدس(عرب سرخی)
به نمایندگی از خانم ها عفت خطیبی (صفایی فراهانی) ، زهرا مجردی (میردامادی) ، مهناز اصغر زاده (امین زاده)

مجهز شدن به سلاح «آگاهی» برای مقابله با خشونت علیه زنان

مدرسه فمینیستی: برای مقابله خردمندانه و مسالمت‌‌‌آمیز با خشونت گسترش‌‌‌یابنده و سیستماتیک علیه زنان، لوازم و مقدماتی باید تدارک شود که در گام نخست، آگاهی و شناخت از این پدیده منحوس تاریخی، و شیوه‌‌‌های عمل و نفوذ آن است. پیش از هر چیز، ضرور است که ما مدافعان صلح و مسالمت متوجه باشیم که اعمال خشونت علیه زنان در واقع از دوران جنینی آغاز می‌‌‌شود، از آن زمانی که مادر یا پدر آرزو می‌‌کند «کاش بچه‌‌‌ام دختر نباشد.» یا به دلیل دختر بودن سقط می‌‌‌شود. پس از تولد نیز به دلیل دختر بودن مورد تحقیر قرار می‌‌‌گیرد و در طول سالیان زندگی‌‌‌اش به‌‌‌واسطه‌‌‌ی کلیشه‌‌‌های مرسوم جنسیتی، محدودیت‌‌‌هایی را متحمل می‌‌‌شود. در اغلب موارد به عنوان دختر و یا زن مورد خشونت جنسی و مزاحمت‌‌‌های خیابانی قرار می‌‌‌گیرد. وادار به ازدواج اجباری می‌‌‌شود، و فقط به خاطر زن بودنش از طریق قوانین تبعیض‌‌‌آمیز، از طریق سنت‌‌‌های پدرسالار و باورهای مردمحور، مورد تحقیر و خشونت قرار می‌‌‌گیرد. پس از ازدواج نیز در بسیاری موارد و گاه به بهانه‌‌‌های واهی از حقوق جنسی و حتی باروری، محروم می‌‌‌شود. در پهنه‌‌‌ی جامعه هم شاهد تبعیض‌‌‌های رنگارنگ و خشونت اعمال شده بر زنان (در محیط‌‌‌های شغلی و فضاهای تحصیلی، و ...) هستیم.

تعریف خشونت

اما در ابتدا ببینیم که خشونت چیست و چه تعریفی دارد. به طور خلاصه و موجز می‌‌‌توان گفت که: خشونت رفتاری است که با هدف آسیب رساندن به دیگری، به‌‌‌گونه‌‌‌های جسمی، روانی، تحمیل محدودیت‌‌‌های مالی، ممانعت از پیشرفت‌‌‌های شغلی و ارتقای توانایی‌‌‌های فردی، بی‌‌‌اعتنایی به دیگری ـ درصورتی‌‌که می‌‌‌دانیم او به توجه و حمایت ما نیازمند است ـ و ... گفته می‌‌‌شود. عامل اصلی خشونت عليه زنان را می‌‌‌توان در تبعيضی يافت که مانع از برابری زن با مرد در همه سطوح زندگی می‌‌‌شود. خشونت هم در تبعيض ريشه دارد و هم به آن دامن می‌‌‌زند. حوزهی دیگر عملکرد این پدیدهی مخرّب، در محیط‌‌‌های خانوادگی و خصوصی است یعنی در محیط‌‌‌هایی که هنوز و در بسیاری از جوامع اساساَ یک قلمرو مردانه است و مسبب فجایع و ناهنجاری‌‌‌های بی‌‌‌شماری در زندگی روزمره زنان به حساب می‌‌‌آید. بنابراین خشونت علیه زنان ابعاد و حوزه‌‌‌های متعددی را شامل می‌‌شود اما اگر بخواهیم برای سهولت شناخت از این پدیده، آن را دسته‌‌‌بندی کنیم می‌‌‌توان گفت که این پدیده به طور کلی در سه گستره‌‌‌ی اصلی زندگی زنان، فعال است: عرصه‌‌‌ی خانوادگی، پهنه‌‌‌ی جامعه (در محیط کار و اماکن عمومی)، و بالاخره از سوی دولت‌‌‌ها و نهادهای قدرت رسمی. در حوزه عملکرد دولت‌‌‌ها خشونت از طریق وضع و اجرای قوانین تبعیض‌‌‌آمیز علیه زنان و سهمیه‌‌‌بندی‌‌‌های جنسیتی، یا از طریق ایجاد موانع و محدودیت‌‌‌ها بر سر راه حضور و مشارکت زنان در عرصه‌‌‌های قانون‌‌‌گذاری، تصمیم‌‌‌سازی و تصمیم‌‌‌گیری‌‌‌های کلان سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، یا در بازداشتگاه‌‌‌ها و زندان‌‌‌ها‌‌‌ اعمال می‌‌‌شود. نکته غم‌‌‌انگیز این‌‌‌جاست که در بازداشتگاه‌‌‌ها و زندان‌‌‌ها، زنان علاوه بر آن که همچون مردان مورد شکنجه و سرکوب قرار می‌‌گیرند متاسفانه به دلیل جنسیت‌‌‌شان نیز مورد آزارهای جنسی مضاعف واقع می‌‌شوند. به علاوه در مواردی، زنان و دختران به طور مستقیم از سوی مسولان نهادهای مجری قانون نیز مورد خشونت قرار می‌‌‌گیرند.

یکی از دلایل اعمال خشونت در هر سه مورد یاد شده را می‌‌‌توان در اختیار داشتن ابزارهای قدرت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی توسط مردان دانست . به علاوه رابطه‌‌‌ای مستقیم بین خشونت خانگی و قوانین تبعیض‌‌‌آمیز وجود دارد. قوانین مدنی ایران برای زنان نه در خانواده و نه در اجتماع ایجاد امنیت نمی‌‌‌کند. به طور مثال طبق قانون، زن باید از مرد تمکین کند یعنی این که اگر زن حاضر به تمکین نباشد مرد می‌‌‌تواند او را «وادار» به تمکین کند. این‌‌جاست که اعمال خشونت قانونی می‌‌‌شود.

در قوانین، حقوق باروري و حقوق جنسي زنان به‌‌‌كلي ناديده گرفته شده است. زنان از تبعیض‌های مبتنی بر جنسیت، مثل نداشتن حق طلاق، حق قضاوت‌‌، شهادت‌‌،حق انتخاب شغل و خروج ازکشور (بدون اجازه‌‌‌ی همسر)، نابرابری در ارث و یا نابرابری در قانون مجازات به شدت رنج می‌‌‌برند. شاید ذکر این نکته ضروری باشد که قوانینی که براساس انها این حقوق از زنان سلب شده است مستقیم و یا غیرمستقیم منشاء دینی دارند. به طور مثال قانون پوشش و حجاب اجباری، در واقع خشونتی دولتی است که برخی از خشونت‌‌های خانگی و خشونت ‌‌‌هایی که در اجتماع به زنان وارد می‌‌‌شود ناشی از آن است. بر طبق تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامی: « زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دو ماه یا از 50 هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.»(1) به دلیل ماده قانونی حجاب تاکنون هزاران زن مورد خشونت قرار گرفته ، دستگیر، زندانی و یا جریمه نقدی شده‌‌‌اند و یا حتی مجبور به ترک وطن شده‌‌‌اند.

قتل‌‌‌های ناموسی هم پدیده‌‌‌ی ویرانگری است که به پشتیبانی قوانین و مقرراتی که این قتل‌‌‌ها را توجیه و یا حتی حمایت می‌‌‌کند رخ می‌‌‌دهد. در قانون مجازات اسلامي پيش‌‌‌بيني شده است كه شخص مي‌‌‌تواند در شرايطي ويژه، مرتكب قتل شود بدون آن‌‌‌كه مجازات شود. طبق ماده 61 قانون مجازات اسلامي: «هر كس در مقام دفاع از نفس، عرض، ناموس و يا مال خود و يا ديگري و يا آزادي تن خود يا ديگري در برابر هرگونه تجاوز فعلي و يا خطر قريب‌‌‌الوقوع عملي انجام دهد كه جرم باشد، در صورتي كه دفاع با تجاوز و خطر متناسب باشد و عمل ارتكابي بيش از حد لازم نباشد و توسل به قواي دولتي بدون فوت وقت در عمل ممكن نباشد و يا مداخله قواي مذكور در رفع تجاوز و خطر مؤثر واقع نشود، قابل تعقيب و مجازات نيست.» (2) ماده 630 قانون مجازات اسلامي نیز مي‌‌‌گويد : « هرگاه مرد همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبي مشاهده كند و علم به تمكين زن داشته باشد ، مي‌‌تواند در همان حال آنان را به قتل برساند و در صورتي‌‌كه زن مكره باشد، فـقـط مـرد را مي تـوانـد به قتل برساند." حكم ضرب و جرح در اين مورد نيز مانند قتل است. متاسفانه عملکرد قوه قضائیه در اغلب موارد و حوادثی که به فاجعه‌‌‌ی قتل‌‌‌های ناموسی ختم می‌‌شود دوگانه است. برای نمونه مرد حق دارد تحت عنوان دفاع از ناموس زنی را که مورد تجاوز، تعرض. و یا حتی مورد سوءظن قرار گرفته به قتل برساند. (ماده 630 و 61)

اما در مورد زنان به ‌گونه دیگری است. کم نیست اخبار و آمار زنانی که چون در برابر تجاوز مقاومت کرده و شخص متجاوز را به قتل رسانده‌‌‌اند ولی دادگاه برای آن‌‌‌‌ها حکم اعدام صادر کرده است. باز هم برای نمونه می‌‌‌توان به محاکمه‌‌‌ی ریحانه جباری اشاره کرد یعنی دختری که به خواسته یکی از ماموران پیشین مبنی بر برقراری ارتباط جنسی تن نداد، و با یک ضربه چاقو وی را به قتل ‌رساند. سپس شعبه ۷۴ کیفری استان به ریاست قاضی تردست حکم به قصاص ریحانه را صادر کرد. (3) نمونه‌‌‌ای دیگر از این دوگانگی اعدام فاطمه حقیقت‌‌‌پژوه است . وی در نيمه شب با سر و صدای دخترش از خواب بیدار می‌‌‌شود. که با صحنه تجاوز همسر صیغه‌‌‌ای خود به دخترش روبرو می‌‌‌شود. و همسر صیغه‌‌‌ای خود را به قتل می‌‌‌رساند. و با این که دوبار در سال‌‌های 81 و 85 اجرای حکم اعدام وی متوقف می‌‌‌شود. سرانجام در 6 آذر 87 اعدام شد. (4)

موارد فوق نمونه‌‌‌هایی است که نشان می‌‌‌دهد از نظر قانون‌‌‌گذار و مجری قانون، ناموس و دفاع از آن منحصر به مردان است. با تکیه بر چنین احکام و قوانینی است که در موارد بسیاری به‌‌‌اصطلاح غيرت و مردانگی و باورهای نادرست که زن را ناموس خود می‌‌‌دانند سبب ميشود مردان خانواده انواع مختلف خشونت را عليه زنان در درون خانواده اعمال نمايند. هرگاه زني مورد تجاوز قرار ميگيرد خانواده او متاسفانه اين مساله را ننگ دانسته به‌‌‌جاي رجوع به مراکز قضايي و پيگيري مجازات متهم از مجاری قانونی، دست به خشونت با قرباني و حتی قتل وي ميزنند. به علاوه سالانه هزاران زن مورد تجاوز قرار می‌‌‌گیرند که بسیاری از آنها توسط نزدیکان از جمله برادر، پدر، عمو، دایی مورد تجاوز قرار می‌‌گیرند. و به دلیل ترس ممکن است که هرگز در طول زندگی خود با کسی در میان نگذارند .

آمار و مستندات بسیار در رابطه با قتل‌‌‌های ناموسی وجود دارد. از جمله بر اساس آمار در سال ۲۰۰۱ در مجموع ۵۶۵ زن جان خود را در قتل‌‌‌های ناموسی از دست داده‌‌‌اند، و ۳۷۵ زن نیز اقدام به خودسوزی نموده‌‌‌اند.(5) "بر اساس گزارش پلیس ایران تنها در سال ۱۳۸۸ در شهر اهواز ۱۵ زن قربانی قتل ناموسی شدند که معادل ۲۴٫۵٪ از کل قتل‌های سال ۸۸ شهر اهواز می‌شود، البته این آمار نسبت به سال ۸۴ که میزان قتل‌های ناموسی در اهواز ۳۵ درصد بوده، کاهش یافته است. به‌گفته بازپرس شعبه ویژه قتل اهواز برخی آداب و رسوم «مانند لزوم ازدواج دخترعمو با پسرعمو یکی از دلایل این قتل‌ها است که برخی مواقع اگر غیر از این اتفاق بیافتد منجر به قتل می‌شود». و برخی قتل‌های ناموسی هم فقط بر مبنای سوء ظن صورت می‌پذیرد".(6) مورد زیر نمونه ای از قتل‌‌‌هایی است که براساس سوءظن انجام گرفته است. "در اهواز مردی 60 ساله دختر مطلقه‌‌‌اش را که گمان می‌‌برد روابط تلفنی مشکوکی دارد، زنده به گور کرد. این دختر جوان در حین زنده به گور شدن، بدون کمترین اعتراضی فقط به چهره پدرش که با بیل روی او خاک می‌‌ریخت، نگاه می‌‌کرد."(7) " نیمی از مقتولان قتل‌‌های خانوادگی را در ایران، زنان تشکیل می‌‌دهند که توسط افراد درجه یک خانواده خود به قتل می‌‌رسند".(8)

گستردگی قتل‌‌‌های ناموسی به حدی است که مسئولین را وادار به عکس‌‌‌العمل کرده است. از جمله این‌‌‌که آقای میرمحمدصادقی سخنگوی سابق قوه‌‌‌ی قضائیه، از افزایش قتل و آزارهای جسمی زنان جوان خبر داد و اعلام کرد که " در ۳ سال اخیر شمار زیادی اجساد دخترانی به پزشکی قانونی تحویل شده‌اند که توسط بستگان یا دوستان مرد خود به قتل رسیده‌‌‌اند یا مورد آزارهای شدید جسمی قرار گرفته‌اند". (9) با اتکا به چنین قوانینی است که در سال‌‌‌های اخیر در شهرهای مشهد، تهران، کرمان و کرج زنان بسیاری طی قتل‌‌های زنجیره‌‌‌ای جان خود را از دست داده‌‌‌اند. قاتلین در دفاع از خود اعلام می‌‌‌کردند که مقتولین اعمال منافی عفت انجام داده و مهدورالدم بوده‌‌‌اند .

فرزند کُشی: بر اساس ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی، پدر و جد پدری که فرزند خود را بکشند، قصاص نمی‌‌‌شوند.

براساس پژوهشی که توسط سمیرا کلهر انجام شد. و نتایج آن را در انجمن جامعه‌‌‌شناسی دانشگاه تهران ارائه کرد نشان داد که : «قتل‌‌‌های خانوادگی در سال 86، از 5/41 درصد در سال به 7/51 درصد رسیده است. 15 درصد قتل‌‌‌های خانوادگی به فرزندکُشی اختصاص دارد و 80 درصد این قتل‌‌های خانوادگی درون خانه رخ داده است. در مجموع مطالعه اخبار 462 قتل که بین سال‌‌های 85 و 86 در یک روزنامه منتشر شده است، 38 کودک به قتل رسیده‌‌‌اند که بیش از 70 درصد از آنها توسط پدر به قتل رسیده‌‌‌اند." (10)

مجازات سنگسار: مواد قانونی دیگری که خشونت را ترویج می کند. ماده 83و 102 قانون مجازات اسلامی هستند. در ماده 83 حکم سنگسار برای زنای محصنه تعیین شده است. و ماده 102 قانون مجازات اسلامی به نحوه‌‌‌ی مجازات می پردازد. در این ماده آمده است –" مرد را هنگام سنگسار تا نزديكي كمر و زن را تا نزديكي سينه در گودال دفن مي‌‌‌كنند آنگاه رجم مي‌‌‌نمايند"بر اساس این ماده قربانی را درگودالی قرارداده و مردم را در وحشیانه‌‌‌ترین نوع شکنجه و مجازات منجر به مرگ با پرتاب سنگ به سر و صورت قربانی مشارکت می‌‌‌دهند .و به این وسیله انسان‌‌‌های عادی جامعه را ترغیب می‌‌‌کنند که درقتلی دسته‌‌‌جمعی شرکت کنند .

همسرکُشی معلول قوانین تبعیض‌‌‌آمیز : "براساس نتايج بررسي همسرکشي در 15 استان کشور، 66 درصد زناني که مرتکب قتل همسرشان شده اند و در اين امر مشارکت يا معاونت داشته اند اعتراف کرده اند در دوران زندگي مشترک بارها مشاجره، قهر و آشتي داشته اند و 58 درصد زنان با وجود اينکه قصد طلاق داشته اند به دلايلي از جمله مخالفت شوهر، والدين، وجود فرزندان و نياز مالي، زندگي را تحمل کرده و در نهايت صبر و تحمل شان به سر آمده و چاره يي جز کشتن و از بين بردن همسر خود پيدا نکرده اند."(11)

جعفرسخاوت و علی افشاری نیز تحقیقی برای کشف دلیل اصلی همسرکشی زنان در زندان اوین انجام دادند. نتایج این تحقیق نشان می‌‌‌دهد. که،" نداشتن حامی در زندگی و وجود محرک‌‌‌های منفی از ویژگی‌‌های زنان قاتل است. همچنین فشارهای روحی و وجود احساسات منفی در زنان و ارتباط با بزهکاران از عوامل اصلی در وقوع پدیده همسر کشی است. به علاوه عوامل فردی و مشکلات ناشی از شرایط اجتماعی و خانوادگی و عوامل ساختاری جامعه در بروز این مساله نقش داشته است". (12) حق یک جانبه طلاق به مردان و ازدواج اجباری مهم‌‌‌ترین عامل شوهرکشی در ایران است .

خشونت خانگی

زنان انواع گوناگون خشونت را در طول زندگي روزمره خود تجربه مي‌کنند. در ماده یک اعلامیه جهانی «منع خشونت علیه زنان» آمده است که : خشونت علیه زنان به معنی هر عمل خشونت‌‌‌آمیز بر اساس جنس است که به آسیب رساندن یا رنجاندن جسمی، جنسی یا روانی زنان منجر بشود، یا احتمال می رود که منجر شود، از جمله تهدیدات یا اعمال مشابه، اجبار یا محروم کردن مستبدانه زنان از آزادی، که در منظر عموم یا در خلوت زندگی خصوصی انجام شود. در جوامع مردسالار زنان انواع گوناگون خشونت را در سرتاسر چرخه‌‌‌‌ي زندگي خود تجربه مي‌‌‌کنند.

خانه که باید امن‌‌‌ترین مکان باشد گاه به خطرناک‌‌ترین مکان ممکن برای اعمال خشونت تبدیل می‌‌‌شود. آمار و شواهد نشان می‌‌دهند که اعمال خشونت اعم از خشونت‌‌‌های روانی و یا فیزیکی با هدف اعمال قدرت و کنترل انجام می‌‌‌شود. بر اساس ‌گزارش سازمان بهزيستی ايران در سال ۱۳۸۴، طی شش ماه، هشت هزار مورد خشونت خانگی عليه زنان گزارش شده بود ، يعنی به‌‌‌طور متوسط روزانه حدود ۴۴ مورد خشونت به‌‌اطلاع مسئولان ‌رسیده است، این درحالی است که بسياری از موارد اعمال خشونت به نهادهای رسمی گزارش نمی‌‌‌شود .(13) یک آمار جامعه شناختی نیمه رسمی نشان می‌‌دهد که ”دو سوم از زنان ایرانی دچار خشونت خانگی و یک چهارم آنها از جنسیت خود ناراضی هستند.“ (14) در بررسی های انجام شده در مورد خودسوزی زنان ،عامل اصلي خودسوزي زنان، اعمال خشونت بر آنان عنوان شده است.

برخی از پیامدها و خسارات ناشی از خشونت خانگی: رفتارهای خشن در میان اعضای خانواده و تسلط سیکل معیوب خشونت بر نهاد خانواده طبعا نتایج گوناگون و بسیار دردناک ـ و در اغلب موارد، جبران‌‌‌ناپذیر ـ از خود به جا می‌‌گذارد. اگر بخواهیم به طور خیلی خلاصه، رئوس کلی پیامدهای خشونت‌‌‌های خانگی را برشماریم می‌‌توان به :
- خودسوزی،خودکُشی، دیگرکُشی و بروز پدیده‌‌‌ي "شوهر کُشی".
- پایین آمدن بهداشت جسمی و روانی، طلاق.
- گرایش کودکان به بزهکاری مانند گرایش به اعتیاد، فرار از منزل و ارتباط با باندهای قاچاق مواد مخدر و یا دزدی.
- فرار از مدرسه و اُفت تحصیلی.
- ترویج و بازتولید فرهنگ خشونت‌‌‌گرایی.

پاره‌‌‌ای از عوامل بروز خشونت‌‌‌ در کانون خانواده: وجود تبعیض و فرهنگ اقتدار و برتری‌‌‌طلبی در کانون خانواده سرمنشاء و بسترساز خشونت است. در میان بسياري از خانواده‌‌ها تبعيض ميان فرزند دختر و پسر، يک امر عادی و پذيرفته شده است، و باورهای نادرستی مبنی بر اقتدار و برتری مرد نسبت به زن وجود دارد .حتی زنان بسیاری هم هستند که تبعيض بین زن و مرد را اجتناب‌‌‌ناپذیر و یا ضروری می‌‌دانند. وجود قوانین تبعیض‌‌‌آمیز و قوانینی که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم خشونت علیه زنان را پشتیبانی یا حتی ترویج می‌‌کند. این در حالی است که تبعیض علیه زنان به معنی نقض آشکار اصول برابری حقوق، و بی‌‌‌حرمتی به شخصیت و کرامت انسان است. با توجه به این موارد می‌‌‌توان نتیجه گرفت که اصلی‌‌‌‌ترین عامل و سرآغاز خشونت، «تبعیض» است. با این حال، پاره‌‌‌ای از موارد وجود دارد که خشونت‌‌های خانگی را تشدید و استمرار می‌‌‌بخشند از جمله:

ــ عدم "خودآگاهي" زنان نسبت به حقوق فردی و اجتماعی‌‌‌شان.

ــ "پنهان" نگه‌‌‌داشتن خشونت یکی از شایع‌‌ترین علل خشونت خانگی است .

ــ اقتدارگرایی، برتری‌‌طلبی، اعمال قدرت و کنترل دیگری.

ــ باورهای نادرست سنتی ، مذهبی ، قومی و قبیله‌‌‌ای.

ــ فقر مالی، بحران‌‌‌های خانوادگی، فقر فرهنگی.

ــ نگرش حذفی، عدم رواداری، و کم‌‌‌تحملی به هنگام مواجه با دیدگاه‌‌‌های مخالف.

ــ وجود اختلالات روانی ـ شخصیتی در میان اعضای خانواده و بی‌‌‌توجهی نسبت به مداوای آن.

ــ مشروعیت بخشیدن و ترویج فرهنگ خشونت از طریق رسانه‌‌‌ها به ویژه برنامه‌‌‌های تلویزیونی که آغشته به گفتارها یا صحنه‌‌‌های خشونت‌‌‌بار هستند، و نیز نمایش فیلم‌‌‌هایی که تبعیض را ترویج و دامن می‌‌‌زند. پخش این برنامه‌‌‌ها بدون اعلام هیچ‌‌‌گونه محدودیت سنی در ساعات پُربیننده شب.

ــ معمولی جلوه دادن و عادی‌‌‌سازی پدیده‌‌‌ی خشونت در زندگی روزمره .

راه‌‌‌های برون‌‌‌رفت از چرخه‌‌‌ی خشونت

در پایان این نوشتار کوتاه و برای آن که راه‌‌‌های برون‌‌‌رفت از چرخه‌‌‌ی ویرانگر خشونت را ـ حداقل به طور تیتروار ـ بشناسیم، در ادامه به رئوس کلی شماری از مهم‌‌‌ترین راهکارهای موجود و تحقق‌‌‌پذیر، اشاره می‌‌کنم:

دولت‌‌‌ها باید قوانینی را که به خشونت علیه زنان دامن می‌‌‌زند لغو کرده و قوانین غیر تبعیض‌‌‌آمیز و مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر وضع کنند .

ارائه آموزش‌‌‌های لازم به زنان برای رسیدن به خودآگاهی در مورد حقوق خود و شناخت مصادیق خشونت، و آموزش راه‌‌‌های مقابله با خشونت.

پیوستن به کنوانسیون رفع هر گونه اشکال تبعیض علیه زنان،( شورای نگهبان این کنوانسیون را مغایر با اصولی از قانون اساسی و ضروریات دین اسلام در مواردی چون ارث، طلاق، شهادت، سن بلوغ، حجاب و تعدد زوجات دانسته و آن را رد کرد ه است).

حذف کامل کلیشه‌‌‌های جنیستی و ادبیات خشونت‌‌‌آمیز از کتاب‌‌‌های درسی .

دولت‌‌‌ها موظفند راهکارهای پیشگیرانه و دستورالعمل‌‌‌های جامع حقوقی، سیاسی، اداری و فرهنگی که حمایت از زنان را در مقابل هرگونه خشونت ترویج می‌‌‌کند، تدوین کنند. بنابراین دولت‌‌‌ها موطفند قوانینی وضع کنند و به اجرا گذارند تا خشونت علیه زنان را ـ هم به لحاظ حقوقی و هم در عرصه‌‌‌های مختلف زندگی ـ عملا مهار کنند .

اصلاح دیدگاه جنسیتی و مشارکت کامل زن و مرد در همه عرصه‌‌‌های زیست اجتماعی و یا خصوصی،

آموزش‌‌‌هاي حساسيت جنسيتي راجع به خشونت خانگي براي ‏خانواده‌‌‌ها، خبرسازي و اجتماعي کردن اين مسئله.

امکان برگزاری سمینارها و انتشار مقالات و انجام تحقیقات اجتماعی و علمی و روان‌‌‌شناختی توسط اشخاص حقیقی و حقوقی در زمینه مسائل مرتبط با انواع خشونت .

اجرای مفاد و دستورالعمل‌‌‌های اعلامیه جهانی «منع خشونت علیه زنان

تظاهرات ضد جمهوری اسلامی در افغانستان

تظاهرات در افغانستان در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در کابل

صدها نفر در افغانستان در اعتراض به جلوگیری از عبور ۲۵۰۰ تانکر سوخت از مرز ایران و افغانستان و برخورد «نامناسب» ايران با مهاجران افغان، پنجشنبه در مقابل سفارت ایران در کابل دست به تظاهرات زدند.

معترضان شعارهای ضد رهبران جمهوری اسلامی سر داده و تصاویر آنها را به آتش کشیدند.

معترضان همچنین به در سفارت ايران تخم مرغ و رنگ پرتاب کردند.
به گزارش بخش افغانستان رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی،معترضان با خواندن قطعنامه‌ای خواستار توقف برخورد نادرست ايران با مهاجران افغان مطرح شده است.

در تصاويری که اخيراً در تلویزیون این کشور پخش شده، شماری از افغان‌ها در مرز ایران کشته و زخمی شده‌اند و نيروهای مرزی ايران به آنان نگاه‌های تمسخرآميز می‌کنند.

در اواسط دی ماه نیز در اعتراض به محدودیت ورود تانکرهای سوخت ترانزیتی از ایران به افغانستان، صدها نفر در مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در کابل دست به تظاهرات زدند. « مرگ بر جمهوری اسلامی» از جمله شعارهای تظاهرکنندگان بود.

ایران، از حدود یک ماه پیش، ورود تانکرهای سوخت را به افغانستان به شدت محدود کرده است. این تانکرها با گذر از خاک ایران، مواد سوختی را از ترکمنستان و عراق به افغانستان می‌رسانند.

به گزارش خبرگزاری‌ها، حدود ۲۵۰۰ تانکر در مرز ایران و افغانستان معطل مانده‌اند. این امر، در شروع زمستان سخت افغانستان، بهای سوخت را در این کشور ۷۰ درصد افزایش داده است.

تهران می‌گوید سوخت ترانزیت از ایران نباید در اختیار نیروهای ناتو قرار گیرد.
دولت کابل در مقابل می‌گوید این سوخت تنها به مصرف داخلی افغانستان می‌رسد.

مقام‌های افغان با «غیر اسلامی» نامیدن تصمیم ایران برای جلوگیری از عبور ۲۵۰۰ تانکر سوخت از مرز ایران و افغانستان، این اقدام را در حکم «تحریم» افغانستان از سوی ایران دانستند.

مقام‌های افغانستان هم‌چنین روز سه‌شنبه هشدار دادند که این حرکت ایران باعث می‌شود تا میلیون‌ها شهروند افغان، زمستان را در سرما به‌سر ببرند.

به گفته مقام‌های افغان، واردات از ایران در حدود ۳۰ درصد از سوخت پالایش شده افغانستان را تأمین می‌کند. آنها می‌گویند ممنوعیت واردات سوخت از ایران که از دو هفته پیش به اجرا درآمده باعث شده تا قیمت این کالا در افغانستان تا ۷۰ درصد افزایش پیدا کند

بالای صفحه

... بیشتر