xalvat@yahoo.com        m.ilbeigi@yahoo.fr          

"آگاهی نامهء " دیگران (مجموعه ای از اخبار روز)

آنچه که در اینجا می آید - و سعی میشود که روزانه بیاید - ، فرستاده های دوستان  از طریق ایمیل می باشد . من تنها تکثيرکننده ام و قصد تنها اطلاع رسانی است ونه جانبگیری.

دوشنبه ، 4 بهمن 89

فرستنده : اوتانِس

www.rudarru.net

کوکر طلایی ، زیباترین پرندۀ ایران

عبداللطیف عبادی


سه سال پیش کوکر ( بر وزن کوثر) را در مقاله ای که در وبلاگ سابقم – تاریخ و جغرافیا – نوشتم ، برای نخستین بار ، بطور کامل و به زبانی ساده به هموطنانمان معرفی کردم . مدتی بعد سایت پرندگان ایران آن مطلب را با نام خودم ، و چندین سایت دیگر به نام خودشان ، منتشر کردند . امشب متوجه شدم که شخصی زحمت کشیده و چکیده ای از آن مقاله را به شکلی جالب و البته بسیار کوتاه شده و ناقص ، در سایت ویکی پدیای فارسی قرار داده است . بسیار خوشحالم که به این ترتیب هر کسی که نام کوکر را در اینترنت فارسی جستجو کند ، می تواند پاسخ های خود را دربارهء شناخت این پرندهء دوست داشتنی در ویکی پدیای فارسی بیابد . فقط متاسف هستم که سه قسمت مفصل از نوشته ام در ویکی پدیا نیامده است . یکی شرح مهاجرت کوکرها به خوزستان هست ، یکی هم بی رحمی مردم ولایت من – خوزستان – در شکار و قتل عام بی رحمانهء آنها در فصل مهاجرت و تخم گذاری شان و دیگری هم داستان اهلی کردن کوکر و جوجه گیری از آنها برای نخستین بار در ایران توسط خودم . بهرحال در اولین فرصت می بایست که قسمتهای حذف شده را به مطلبم در ویکی پدیا بیفزایم . ضمنا” تا پیش از مقالهء من ، از این پرنده با عنوان “باقرقرهء شکم سفید” نام برده میشد ، ولی خوشحالم که همان نوشته باعث شد تا نام محلی و زیبای کوکر برای این پرنده در زبان فارسی و بخصوص در عالم اینترنت تثبیت شود . گونهء ایرانی این پرنده را نیز طلایی نامیدم چرا که رنگهای طلایی اش مانند جواهر در دشت می درخشد و خوشبختانه این صفت و زیبا و برازنده نیز برای کوکر ایرانی بتدریج در حال جا افتادن است . در اینجا خلاصه ای از نوشته ام دربارهء کوکر طلایی را بازنویسی می کنم و در مطالبی جداگانه ، این پرندهء شگفت انگیز و بی نهایت زیبا را بیشتر معرفی خواهم کرد . برای خواندن همهء نوشته ام در ویکی پدیا می توانید روی این لینک کلیک کنید

کوکر نام ۱۶ گونه پرنده از تیره کوکرسانان است که در شمال، شرق و جنوب آفریقا و ماداگاسکار، خاورمیانه، هند، آسیای میانه و شبه‌جزیره ایبری زندگی می‌کنند.

کوکر پرنده‌ای است دانه‌خوار، که در نگاه اول به کبک و بلدرچین شبیه‌است و در پرواز نیز به کبوتر می‌ماند اما از نظر پرنده‌شناسی دارای خانواده‌ای مستقل با نام کوکریان است. برخی محققان کوکرها را در راستهٔ مستقل قرار می‌دهند، برخی آن‌ها را در راستهٔ کبوترسانان قرار داده و برخی دیگر آنان را به سلیم‌سانان مرتبط می‌دانند

در فصل بهار برای جفت‌گیری و تخم گذاری به بوته زارهای نیمه بیابانی و سرزمینهای گرمی که پوشیده از گیاهان بوته‌ای و

دانه دار است پروازمی کند. «کوکر ماده» در هر فصل بهار «دو» تا «سه» تخم می‌گذارد و هر دو کوکر نر و ماده به نوبت روی تخمها و در لانه‌ای که به روی زمین و در میان بوته‌های دانه دار ساخته‌اند می‌خوابند. انداز تخمها حدود یک سوم تا نصف اندازه تخم یک مرغ محلی است و زمینه‌ای به رنگ شیری پررنگ با خالهایی قهوه‌ای دارد. جوجه‌ها بعد ۱۸ تا ۲۱ روز از تخم بیرون می‌آیند و بعد از پنج ماه قادر به پرواز هستند.جوجه‌های نر و مادهٔ نابالغ تا زمانی که به سن پرواز نرسیده‌اند رنگ پرهایشان شبیه به هم است و از یکدیگر قابل تشخیص نیستند

چهارده و «به تعریفی دیگر شانزده» نوع کوکر در جهان وجود دارند که اندازه آنها معمولاً بین ۲۵ تا ۳۵ سانتی متر و وزنشان نیز بین ۲۵۰ تا ۴۰۰ گرم است. رنگ بین انواع کوکرها نیز از نوعی به نوع دیگر متفاوت است و در شش نوع آن رنگ پرها و تا حدودی «وزن کوکر نر» با ماده بسیار تفاوت دارد اما در دیگر کوکرها نر و ماده آن بسیار شبیه به هم هستند. کوکر عموما پرنده‌ای مهاجر است که در بیابانها و دشتهای نیمه بیابانی و خشک زندگی می‌کند و در دو فصل بهار و پاییز به سرزمینهایی بسیار دور دست مهاجرت می‌کند

طبق نظرات پرنده‌شناسان و نیز دوستداران طبیعت در رای گیری مجله پرنده‌شناسی خاورمیانه «کوکر طلایی نر» زیباترین پرنده موجود در خاورمیانه شناخته شده‌است

مهمترین زیستگاه کوکرهای طلایی در فصل مهاجرتشان به ایران ، جنوب دشت خوزستان و در منطقهء وسیعی میان بندرماهشهر ، سواحل خلیج فارس و شهر هندیجان است . کوکر طلایی به هنگام بهار در جنوب خوزستان تخم گذاری و جوجه داری نموده و در پایان فصل تابستان خوزستان را همراه با فرزندانش به سمت سرزمین هایی در آسیای میانه ترک می کند . کوکر به دلیل از بین رفتن محیط زیست و زندگی اش در خوزستان و نیز قتل عام بی رحمانه اش در فصل مهاجرت توسط ما مردم ایران ، نسلش تقریبا” در خوزستان و کل ایران منقرض شده است و هیچگونه حمایت و دفاعی از آن – توسط هیچ مرجعی – انجام نشد و نمی شود . تا سی سال پیش گروه هایی چندهزارتایی از کوکرها آسمان جنوب ایران را با آوازها و غوغا کردن هایشان در می نوردیدند . اما دیگر از صدای آواز آنها خبری نیست . در حال حاضر صرفا” هر از گاهی ، تعداد بسیار اندکی از کوکرهای طلایی در میان دشت های جنوب خوزستان دیده میشوند که آنها نیز با تفنگهای ساچمه ای و انبوه شکارچیان بی رحم کشته خواهند شد . از کوکر طلایی ، این زیباترین پرندهء ایران ، تنها نامی و خاطره ای در یاد ما جنوبی ها بجای خواهد ماند

تصویر سند قیمت ها به شرح جدول پیوست است: برداشتن پرده بکارت با اذن ولی: 100 هزار تومان صیغه‌های 5 ساعته: 50 هزار تومان صیغه‌های 1 روزه: 75 هزار تومان...سهم حرم مطهر 5 درصد از مبلغ قرارداد... آدرس: مشهد بارگاه امام رضا (ع) خ شهید نواب...دفتر امور صیغه


در اعدام های اخیر، ما همه مقصریم

هیچ حرفِ جدیدی ندارم وقتی قصه همان قصه ی دیروز است…اعدام پشت ِ اعدام…
همسر جعفر کاظمی گفته بود: «مردم» کمک کنید همسرم اعدام نشود که با اعدام او من و فرزندم نیز اعدام خواهیم شد. سحرگاه، امروز همسرش را دار زدند. اگر خاوران، گورِ گریه های بی صدای مادرانِ دهه ی شصت شد و اینک یک نسل همچنان به دنبال مقصر می گردد، فردا نسلی دیگر نیز دنبال مقصرِ اعدام های دهه ی هشاد خواهد گشت اما از ما نیز خواهد پرسید؛ مردم کجایِ این جمهوریَ اعدام ایستاده بودند؟
نمی دانم جمله ی کیست که می گوید از کسی که کتابخانه دارد و کتاب های زیاد خوانده نترس، از کسی بترس که تنها یک کتاب خوانده و آن را مقدس می پندارد و من همواره از این دسته از مردمِ شهر می هراسم و از خودمان که «این جمهوریِ اعدام را ساخته ایم و اینک در مرکزش ایستاده ایم»…

این یک مطلب همدلانه است خطاب به خودم، خطاب به خودمان که چرا بیرون از ایران یک بار هم که شده فارغ از گرایش های سیاسی و فکری و به دور از دعوا برای پرچم و رنگ، یک فراخوان عمومی نمی دهیم تا یک روز همه ی ایرانیان در یک نقطه از یک سرزمین آزاد گرد هم جمع شوند و صدای واحدی باشند برای کسانی که در ایران صدایشان را بریده اند؟

این روزها که مجموعه مصاحبه هایم با خانواده های محکومان به اعدام در جرس منتشر می شود، هر بار چند نفری در فضای اینترنتی در مورد دفاع این خانواده ها در مورد زندانیان شان شک می کنند و گاهی هم معترض می شوند که چرا واردِ بازیِ حکومت می شویم. شاید باورشان این است که برای نه گفتن به اعدام و یا اعتراض به اجرای اعدام در ایران حتما ابتدا باید قوانین را اصلاح کرد یا او که بر دار می رود الزاما باید هم عقیده ی ما باشد تا اعتراض به اعدام در اولویت قرار گیرد.

اینجا دیگر صحبت از حکومت نیست. صحبت از کسانی که در قدرت هستند، نیست، صحبت از شک و تردیدهای کاربرانِ عادی اینترنت است که اتفاقا میزان اطلاعات و آگاهی آنان شاید از توده مردم بیشتر است و توقعی بیش از آنان می رود. کسانی که به صحبت های خانواده های محکومانِ به اعدام مشکوک هستند و می پرسند:

آیا دخترِ آن زنی که پس از عاشورا دستگیر و سپس به اتهامِ نگهداری مواد مخدر محکوم به اعدام شده است راست می گوید؟ آیا همسرِ آن متخصصِ اینترنتی که به اتهام راه اندازی سایت های مستهجن، محکوم به اعدام شده است راست می گوید؟ آیا همسر آن فعال سیاسی که به اتهام ارتباط با مجاهدین به اعدام محکوم شده است، همه واقعیت ها را گفته است؟ آیا برادر آن فعال کرد سیاسی که مخفیانه بر دار شده است، راست می گوید؟ آیا خواهر فلان دانشجوی کرد که اعدام برادرش را موقتا متوقف کرده اند، حقیقت را می گوید؟ آیا همسر فلان معلمی که پس از عاشورا دستگیر و سپس به اتهام محاربه به اعدام محکوم شده است، واقعیت را می گوید.

این پرسش ها را نقد نمی کنم و می دانم که طرح آن مفید است و نمی شود چشم بسته از کسی دفاع کرد اما باورم این است که تلاش های مدنی و آگاهی رسانی باید به سمتی پیش رود که روزی «مردم» خودشان چوبه داری به پا کنند و فرهنگِ اعدام و انتقام را به دار بکشند. برای همین از کسانی که با تردید به خانواده های محکومان اعدام نگاه می کنند می پرسم آیا همین تردید ها خود دلیلی بر وجودِ ابهام در روند رسیدگی به پرونده ی محکومانِ به اعدام نیست و نباید پیش از آنکه به یک خانواده که جان عزیزش در خطر است شک کرد به یک حکومتی که رای به گرفتن جانِ یک انسان می دهد، مشکوک بود.

باید مردمی که دنبال ماشین احمدی نژاد می دوند، مردمی که در مراسم سخنرانی ِ آقا بر سر و سینه می زنند، مردمی که به تماشای اعدام هم وطنانِ خود می روند را آگاه کرد و به آنها گفت ما اعضای یک خانواده ایم و نگذاریم هیچ سیاستمداری به راحتی میان مان حصار بکشد و فردا شما برای دفاع از آن سیاستمدار به روی عضو دیگر خانه ات گلوله و باتوم بکشی. خشونت هایی که در راهپیمایی سال گذشته رخ داد علاوه بر بسیج و سپاه و کسانی که با پول و سازماندهی شده مردم معمولی را به باد باتوم و گلوله گرفتند، توده ای را هم در میان خود داشت که نمی شود گفت فقط برای ساندیس و اتوبوس های مجانی آمده بودند. تا این مردم آگاه نشوند در بر همین پاشنه می چرخد. همین مردمی که به محکومیت های طولانی مدت همسایه خود بی تفاوت هستند و به احکام اعدام کردها و بلوچ ها و همه و همه با دیده شک نگاه می کند.

بی تردید ضدیت با جمهوری اسلامی به معنی دفاع از جرمِ کسانی که ممکن است مجرمانِ حقیقی باشند، نیست اما یادمان باشد که نمی شود وقتی بهزاد نبوی ها و مومنی ها و زید آبادی ها و روزنامه نگاران و فعالان سیاسی را در دادگاه نمایشی به صف می کنند همه ما به نتیجه اعترافات و احکامِ صادره شک کنیم اما در مورد کسانی که به هر دلیلی ما آنها را نمی شناسیم و یا هم اندیشِ ما نیستند، به جای شک کردن به روند دادگاه و نه گفتن به اعترافاتِ آنان، به خود این خانواده ها شک کنیم و آرام و بی صدا از کنار این اعدام ها بگذریم.

یادم هست وقتی در مورد اعدام احسان فتاحیان و سپس در مورد اعدام آرش زمانی پور در همین وبلاگ نوشته بودم «کاش سران جنبش سکوت بشکنند:، برخی ها دوباره همین تردید را مطرح کردند که مگر ما از جرایم همه محکومان با خبر هستیم؟ یا اینکه چرا از دور نشسته ایم و برای سران جنبش نسخه می پیچیم که چه بگویند.

برای کسانی که داخل ایران هستند نسخه نمی پیچم که چه بگویند و چه نگویند اما در همین فضای مجازی کسانی را می بینم که خارج از ایران زندگی می کنند اما الزاما دفاع از حقوق خانواده جعفر کاظمی، زهرا بهرامی، سعید ملک پور و یا کردها و سایر محکومانِ به اعدام را در اولویت های اول نمی دانند و برایش طبقه و میزانِ اهمیت تعیین می کنند. برخی ها حتی آشکارا و با نام خودشان در صفحه های مجازی اعتراض می کنند که چرا واردِ بازی حکومت می شویم.

باورشان این است که حکومت با صدورِ حکمِ اعدام برای کسانی که در گذشته وابستگی یا سابقه سیاسی داشته اند، اینک دامی سیاسی پهن کرده است تا به محض آنکه کسانی از دل جنبش در دفاع از این محکومان بر آمدند، بازی را به میل خود اداره کنند و انگ بزنند. غافل از آنکه دستگاه قضاییِ تحت نظارتِ رهبری در طی این سال ها و خصوصا در طول همین یک سال گذشته بارها نشان داده است که کاری به بازی منتقدانش ندارد و مهره های خودش را به میل خود جابجا می کند.

اگر خاوران، گورِ گریه های بی صدای مادرانِ یک نسل شد و اینک یک نسل همچنان در میان تصمیم گیران آن زمان به دنبال مقصر است، این روزها می شود در میانِ خودمانِ هم دنبل قصورهای مردمی گشت. ما چرا چشم مان به تصمیم گیران است؟ ما مردم برای نجاتِ جان مردم چه می کنیم؟ مگر نمی گوییم تونس، نماد و رهبر نداشت و توانست دیکتاتور را فراری دهد، ما چه باید بکنیم؟ باز هم تاکید می کنم که به عنوان یک ایرانیِ دور از ایران هرگز برای مردمِ داخل ایران نمی توانم حتی پرسشگری کنم که چه می کنند؟ اما برای خودمان به عنوان ایرانیان خارج از کشور این پرسش را در صفحه مجازیِ فیسبوک به اشتراک گذاشته بودم که اتفاقا موافقان این پرسش صدها نفر بوده اند و مخالفان آن هم تعدادی بسیار بسیار محدود که ترجیح می دهند بدون نام به اختلافات میان ایرانیان داخل و خارج دامن بزنند. کسانی که با نام و نشان می آیند ِ معمولا اتحاد برای « دغدغه های مشترک» و اتحاد برای « حقوق بسر» و نجات جان انسان را ضروری می دانند اما ارتش سایبری هم بیکار نمی نشیند و رادیکال تر وارد میدان می شود تا اختلافات را پررنگ کند.

همه پرسش این است، این روزها که دارند تند و تند و گاهی حتی مخفیانه اعدام می کنند، با اتهام سنگین محاربه و تروریستی و چه و چه دارند دهه شصت را تکرار می کنند نقشِ مردم چیست؟

اصلا بحث این نیست که مردم به خیابان بیایند و حتی بحثِ این هم نیست که از مردم حامیِ حکومت هم بخواهیم که به تماشای دسته جمعی، اعدام نروند ، همه نکته این است که اعدام ها دارد عادی می شود.

برای خواندن سخنان خانواده های محکومان به اعدام، فقط کافی است چند دقیقه وقت بگذارید، کلید واژه ی سخنان بسیاری از این خانواده ها «مردم» هستند. ولی حاکمیت نیز برای همین مردم گلایه و تردید هایی ایجاد کرده است تا دست و دلِ مردم را برای همدلی با خانواده های زندانیان و محکومان به اعدام بلرزانند. مردمی که علی رغم هراس و نا امنی شان، این رزوها گاهی با تردید به خانواده های متهمان به اعدام نگاه می کنند و فکر می کنند دفاع از جان یک انسان مبادا دفاع از اندیشه ی او تلقی شود.

و اما اگر در ایران راهپیمایی و حضور خیابانی مردم را مانع شدند، چرا ما ایرانیان خارج از کشور، در یک دنیای آزاد یک همایش بزرگ خیابانی در هر جایی برگزار نمی کنیم و مشخصا به اعدام های اخیر اعتراض نمی کنیم تا فردا که دوباره دهه ی شصت تکرار شد ما مردم هم مقصر اصلیِ برپایی این چوبه های دار نباشیم؟

اگر سکوت کنیم فردا نسلی که اینبار در دهه ی هشتاد قربانی اعدام شده است، از ما خواهد پرسید در همان دهه ی هشتادِ خودمان در بلادی دیگر یک نفر برای بیکاری و از دست دادن گاریِ میوه فروشی اش، خودش را به آتش کشید، همه ی مردمِ تونس انگار آتش گرفته بودند پس چرا وقتی پدران ما را هر روز زندان و بر دار می کردند و ما در ایران امکان اعتراض نداشتیم شما بیرون از ایران ، نه جدا جدا بلکه متحد و همراه، یک حماسه ی بزرگ برای اعتراض به اعدام نیافریدید؟

شاید هم این یک توقعِ دور و دراز است و حاکیمت و ارتش سایبری و جمعی از خودی های عصبانی هم کماکان میان ما پرسه می زند تا با مچ گیری و اختلاف افکنی ما را تشویق به دعوا و نزاع کنند….

پی نوشت:

اول سراغ دانشجو ها رفتند
من دانشجو نبودم، اعتراضی نکردم
پس از آن به روزنامه ها حمله بردند
من روزنامه نگار نبودم و اعتراضی نکردم
آن‌گاه به سینماگر ها فشار آوردند
من سینماگر نبودم، اعتراض نکردم
سپس نوبت به وکلا‌ی دادگاه رسید
وکیل نبودم، بنابراین اعتراضی نکردم
سرانجام به سراغ من آمدند
هر چه فریاد زدم کسی نمانده بود که اعتراضی کند:

شعر اصلی از مارتین نیمولر بود و بعدها هم برتولت برشت آن را تکرار کرد و این روزها هم خیلی ها به سبک و سیاق و نگرانی های خودشان برای حذف شدگانِ این عصر می گویند و به گمانم هنوز جا دارد که بسیاری از خانواده ها این شعر برای بهاییان، ارتشیان، مجاهدین ، کردها و اقلیت های مذهبی و قومی و خیلی های دیگر در ایرانِ خودمان دوباره از نو شود.

مصاحبه هایم با خانواده های محکومان به اعدام که بدون هیچ تفسیری فقط پرسشگری شده است و آنها شرح ماجرا را از زبان خویش گفته اند در زیر می آید . همین مصاحبه ها در صفحه های مجازی بحثی را برانگیخت که دلیل اصلی نوشتن این مطلب شده بود و حتی در یک مورد یکی از خانواده هایی که عضوی از خانه اش به اعدام محکوم شده است مجبور شد در همان صفحه مجازی و اینترنتی به مردم معمولی پاسخ دهد که جرم همسرش چیست تا باور کنند که اعدام حق او نیست:

اعدامِ یک معلم:

همسر عبدالرضا قنبری: دختر خردسالم هیچ درکی از اعدام پدر ندارد، نگذارید یک معلم گمنام را اعدام کنند

اعدامِ یک همسر:

همسر سعید ملک پور: هرجا که می رویم به سایه بلند سپاه می رسیم

اعدام یک مادر:

دختر زهرا بهرامی: آقای دادستان! مادرم به خاطر قولِ شما اعتراف کرد تا آزاد شود نه اعدام

اعدام یک پدر:

همسر جعفر کاظمی: با اعدام همسرم، من و فرزندانم هم اعدام می شویم

اعدام یک برادر:

خواهر حبیب الله لطیفی:از همه کمک می خواهیم تا برادرم را از اعدام نجات پیدا کند

اعدام یک برادر:

برادرحسین خضری: خبر اعدام برادرم را از رسانه ها شنیدیم

صبح امروز دو زندانی سیاسی اعدام شدند

به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقایی تنها چند روز پیش یعنی سه شنبه 28 دی ماه برای اعتراف تلویزیونی به بند 209 منتقل شده بودند که پس خودداری آنها از قرار گرفتن در برابر دوربین برای اجرای احکام اعدام به اتاق اعدام برده شدند اما به دلایل نامعلومی موقتا اجرای حکم متوقف شد و آنها صبح روز چهارشنبه به بند عمومی 350 اوین بازگردانده شدند.

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: بامداد امروز دوشنبه چهارم بهمن دو زندانی سیاسی جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقایی به دار آویخته شدند. پایگاه اطلاع رسانی دادستانی تهران این دو زندانی سیاسی را منافق یاد و عنوان کرده است که آنها مرتبط با " گروهک منافقین" در اعتراضات پس از انتخابات با هدایت سرپل خود در انگلیس نقش داشته اند.

به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقایی تنها چند روز پیش یعنی سه شنبه 28 دی ماه برای اعتراف تلویزیونی به بند 209 منتقل شده بودند که پس خودداری آنها از قرار گرفتن در برابر دوربین، برای اجرای احکام اعدام به اتاق اعدام برده شدند اما به دلایل نامعلومی موقتا اجرای حکم متوقف شد و آنها صبح روز چهارشنبه به بند عمومی 350 اوین بازگردانده شدند تا اینکه صبح امروز به دار آویخته شدند.

شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه، این دو زندانی سیاسی را به اتهام «محاربه از طریق همکاری و ارتباط با منافقین» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به اعدام محکوم کرد که این حکم در شعبه 36 دادگاه تجدید نظر استان تهران تایید شد.


جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقایی در روز ۲۷ شهریور به دنبال یکی از تجمع‌های اعتراضی پس از انتخابات ریاست جمهوری به ترتیب در تهران و ورامین بازداشت و مدتها تحت شکنجه قرار گرفتند تا اتهامات خود را بپذیرند. وکیل این دو زندانی سیاسی در مراحل دادرسی از مطالعه پرونده محروم بوده و حکم دادگاه تجدیدنظر نیز با تاخیر به او ابلاغ شد.

جعفر کاظمی پیشتر در دهه 60 حدود 9 سال را در زندان بسر برده بود و محمد علی حاج آقایی نیز مدتی در سالهای 61 و 62 در زندان بود.

پیش از این نیز تعدادی از زندانیان سیاسی از جمله علی صارمی و حسین خضری اعدام شده اند که مورد اعتراض نهاد های حقوق بشری داخلی و خارجی قرار گرفته است. جمهوری اسلامی از سوی مدافعان حقوق بشر به بی توجهی به حقوق زندانیان سیاسی و نیز اعدام بیگناهان متهم است.

دادگاه عضو شورای مرکزی نهضت آزادی برگزار می شود

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: دادگاه غفار فرزدی مسئول شاخه آذربایجان و عضو شورای مرکزی نهضت آزادی به همراه سه تن دیگر از فعالان سیاسی آذربایجان شرقی روز 16 بهمن در دادگاه انقلاب شهر تبریز برگزار خواهد شد.

به گزارش میزان خبر، دکتر فرزدی و دکتر باقر صدری نیا، عباس پوراظهری و وحید شیخ بگلو، سال گذشته توسط نیروهای امنیتی استان آذربایجان شرقی بازداشت شده بودند و مدتی را در بازداشت گاه وزارت اطلاعات سپری کرده بودند.

دکتر غفار فرزدی، مسئول شاخه آذربایجان نهضت آزادی، متولد 1324 است که در سه نوبت پس از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت شد. او دارای مدرک دکترای ریاضی و عضو هیئت علمی و استاد دانشگاه تبریز است.فرزدی در سالهای بعد از انقلاب فرماندار تبریز بوده است و مدتی در استانداری آذربایجان شرقی معاونت این اداره را برعهده داشته است. او در سال 1380 نیز هنگام دستگیری های گسترده اعضای نهضت آزادی بازداشت شد و مدت 9 ماه را در بازداشت گذراند.

شش زندانی سیاسی و غیرسیاسی امروز اعدام شدند

به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، شش زندانی به دلایل مختلف امروز اعدام شدند. جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقایی به اتهام سیاسی ، سه نفر به اتهام تجاوز به عنف در زندان اوین و یک نفر دیگر به اتهام قتل در کرج به دار آویخته شدند. جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقایی دو زندانی سیاسی تنها چند روز پیش برای اعتراف تلویزیونی به بند اطلاعات منتقل شده بودند که پس خودداری آنها از قرار گرفتن در برابر دوربین برای اجرای احکام اعدام به اتاق اعدام برده شدند اما به دلایل نامعلومی موقتا اجرای حکم متوقف شد.

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: شش زندانی به دلایل مختلف امروز اعدام شدند. جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقایی به اتهام سیاسی ، سه نفر به اتهام تجاوز به عنف در زندان اوین و یک نفر دیگر به اتهام قتل در کرج به دار آویخته شدند.

بامداد امروز دوشنبه چهارم بهمن دو زندانی سیاسی جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقایی به دار آویخته شدند. پایگاه اطلاع رسانی دادستانی تهران این دو زندانی سیاسی را منافق یاد و عنوان کرده است که آنها مرتبط با " گروهک منافقین" در اعتراضات پس از انتخابات با هدایت سرپل خود در انگلیس نقش داشته اند.

به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقایی تنها چند روز پیش یعنی سه شنبه 28 دی ماه برای اعتراف تلویزیونی به بند 209 منتقل شده بودند که پس خودداری آنها از قرار گرفتن در برابر دوربین، برای اجرای احکام اعدام به اتاق اعدام برده شدند اما به دلایل نامعلومی موقتا اجرای حکم متوقف شد و آنها صبح روز چهارشنبه به بند عمومی 350 اوین بازگردانده شدند تا اینکه صبح امروز به دار آویخته شدند.

شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه، این دو زندانی سیاسی را به اتهام «محاربه از طریق همکاری و ارتباط با منافقین» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به اعدام محکوم کرد که این حکم در شعبه 36 دادگاه تجدید نظر استان تهران تایید شد.

جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقایی در روز ۲۷ شهریور به دنبال یکی از تجمع‌های اعتراضی پس از انتخابات ریاست جمهوری به ترتیب در تهران و ورامین بازداشت و مدتها تحت شکنجه قرار گرفتند تا اتهامات خود را بپذیرند. وکیل این دو زندانی سیاسی در مراحل دادرسی از مطالعه پرونده محروم بوده و حکم دادگاه تجدیدنظر نیز با تاخیر به او ابلاغ شد.

جعفر کاظمی پیشتر در دهه 60 حدود 9 سال را در زندان بسر برده بود و محمد علی حاج آقایی نیز مدتی در سالهای 61 و 62 در زندان بود.

پیش از این نیز تعدادی از زندانیان سیاسی از جمله علی صارمی و حسین خضری اعدام شده اند که مورد اعتراض نهاد های حقوق بشری داخلی و خارجی قرار گرفته است. جمهوری اسلامی از سوی مدافعان حقوق بشر به بی توجهی به حقوق زندانیان سیاسی و نیز اعدام بیگناهان متهم است.

صبح امروز همچنین مردی به نام امید برک 25 ساله به جرم قتل سریالی 10 زن در کرج، در میدان قدس (شاه‌عباسی) کرج و در ملاء عام اعدام شد.

گفته می‌شود اين متهم روز گذشته ـ يكشنبه ـ در گفت‌وگويی ضمن انكار ارتكاب قتل، مدعی شده قتل‌ها كار همسرش بوده است و او فقط اجساد را به بيرون از خانه انتقال می‌داده است. وی همچنين ادعا كرده كه اعترافات قبلی‌اش بی‌پايه بوده و تنها برای جلوگيری از گرفتاری همسر خود اعتراف كرده است. اين در حالی است كه «اميد» از ابتداي دستگيری تا آخرين لحظه محاكمه در دادگاه، به همه قتلها اعتراف كرده و صحنه جنايات را نيز به دقت بازسازی كرده بود.

به‌علاوه در همین روز سه فرد نیز صبح امروز به جرم تجاوز به عنف در زندان اوین به دار آویخته شدند. «قوام عطاکش‌زاده» فرزند شکور، «مصطفي کريمي خانقاه» فرزند محمد و «رضا دهقان» فرزند حسينعلي به اتهام تجاوز به یک نوجوان به زور چاقو، در خرداد ماه سال 1386 دستگیر شدند.

به گزارش پايگاه اطلاع رسانی دادسرای تهران، در پی شکايت شاکی و تحقيقات صورت گرفته،‌ دادگاه رسيدگي به اتهامات نامبردگان با حضور شاکی،‌ نماينده دادستان و وکلای افراد ياد شده برگزار و دادگاه درنهايت نامبردگان فوق را به اتهام ارتکاب تجاوز به عنف به اعدام محکوم کرد که رای از سوی ديوانعالی کشور نيز مورد تاييد قرار گرفت.

اخراج شهروز شهید زاده دانشجوی بهایی دانشگاه یزد

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: بیست و نهم آذرماه سال جاری، شهروز شهید زاده شهروند بهایی ساکن شهر یزد، و دانشجوی سال سوم دانشکدۀ مهندسی منابع طبیعی دانشگاه یزد، از این دانشگاه اخراج شد.

بنا به گزارش تارنمای سرویس خبری جامعه بهایی، آقای شهید زاده در رشتۀ مدیریت مناطق خشک و بیابانی مشغول به تحصیل بود و پنجمین ترم تحصیلات خود را به پایان رسانده بود.

اولین ملاقات مهران فرجی روزنامه نگار با خانواده اش

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: مهران فرجی روزنامه نگار و از اعضای ستاد انتخاباتی مهدی کروبی که اواسط آذرماه سال جاری بازداشت گردیده بود، پس از هفته ها بازداشت برای نخستین بار موفق به دیدار با مادرش گردید.

به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، این روزنامه نگار که آذرماه سال جاری و هنگام حضور در شهر قزوین به جهت عیادت خانواده اش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، پس از انتقال به بند عمومی و بعد از هفته ها بی خبری موفق به دیدار با مادرش گردید.

این روزنامه نگار که سابقه فعالیت در رسانه‌هایی چون خبرگزاری ایسنا، خبرگزاری ایلنا، روزنامه کارگزاران، روزنامه اعتماد ملی و روزنامه همشهری را در کارنامه خود دارد، آذرماه سال جاری و هنگام حضور در شهر قزوین به جهت عیادت خانواده اش، بدون هیچ اتهام روشنی توسط نیروهای امنیتی بازداشت، و از زمان بازداشت تاکنون بدون تفهیم اتهام همچنان در بلاتکلیفی بسر می برد.

۹۷ نفر ماه پیش در ایران اعدام شدند

دویچه وله: بر اساس "اصلاحیه قانون مبارزه با مواد مخدر ایران"، پس از عبارت "مواد مخدر"، عبارت "روان‌گردان‌های صنعتی غیردارویی" اضافه شده است. محمد مصطفایی از اعدام شخصی در مشهد می‌گوید که به اتهام "حمل ۳۰ گرم حشیش" اعدام شده است.

فقط در عرض ۳۰ روز گذشته (۲۹ آذر تا ۲۹ دی‌ماه ۱۳۸۹)، ۹۷ نفر در ایران اعدام شده‌اند. به گزارش کمپین بین‌المللی حقوق بشر این عدد از اظهارات رسمی مسئولان قوه قضاییه استان‌های مختلف ایران در همین مدت به‌دست آمده و ممکن است "تعداد واقعی" اعدام‌ها "خیلی بیشتر" از این عدد باشد. به گزارش این کمپین عمده اعدام‌های اخیر مربوط به متهمانی بوده که مواد مخدر حمل و نگهداری می‌کرده‌اند.

در همین زمینه و به گزارش خبرگزاری مهر، امروز یک‌شنبه ۳ بهمن ۱۳۸۹ صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه ایران خبر از "رحم نکردن" قوه قضاییه ایران نسبت به "قاچاقچیان مواد مخدر" داده و ادامه داده است: «متاسفانه ديده‌ام که برخی رسانه‌های غربی، اين اقدام قوه قضاییه را خلاف حقوق بشر قلمداد کرده‌اند. ما از حقوق بشری که طرفدار اشرار و قاچاقچيان مواد مخدر باشد تبری می‌‌جوييم.»

منظور از "تشدید برخورد" قوه قضاییه ایران با "قاچاقچیان مواد مخدر" چیست؟ چرا در عرض یک ماه حدود ۱۰۰ نفر در ایران اعدام شده‌اند؟ جواب را باید در گفته‌های روسای دادگستری شهرستان‌های ایران و همچنین سعید مرتضوی رئیس ستاد مبارزه با مواد مخدر ایران جستجو کرد. پیش‌تر و به نقل از خبرگزاری ایسنا ۱۵ دی‌ماه ۱۳۸۹فرزاد فرهادی‌راد سرپرست مجتمع مبارزه با موادمخدر دادگستری اهواز گفته بود: «بر اساس قانون جدید مبارزه با مواد مخدر، قاچاقچیان مواد مخدر صنعتی به‌ویژه شیشه اعدام می‌شوند.» به گفته معاون دادستان اهواز، بر اساس این قانون جدید تهیه و توزیع بیش از "۳۰ گرم مواد مخدر صنعتی و روان‌گردان" مجازات اعدام دارد.

حکم اعدام برای حمل ۳۰گرم حشیش

در همین زمینه محمد مصطفایی، وکیل دادگستری و عضو کمیته بین‌المللی وکلای حقوق بشر ساکن کشور نروژ معتقد است "اعدام‌های فله‌ای" در ایران دو بخش است، یک بخش مربوط به "متهمان به قتل" و دیگری مربوط به "متهمان مواد مخدر". پس چرا در یک ماه گذشته عمده اعدام‌ها از "متهمین مواد مخدر" بوده است. محمد مصطفایی در جواب این سوال چنین می‌گوید: «در حال حاظر سیاست قوه قضائیه بر این امر استوار است که پرونده‌های قتل را معلق نگه دارند و پرونده‌های مواد مخدر که مجازات اعدام در آن‌ها وجود دارد را اجرا کنند. قانون جدیدی اعلام شده و تعداد اعدام‏ها افزایش پیدا کرده است. بر مبنای این قانون کسانی که بیشتر از ۳۰ گرم مواد مخدر از نوع روان‏گردان و حشیش حمل کنند، هم‏چون کسانی که هرویین نگاه‏داری می‏کنند به مجازات اعدام محکوم خواهند شد.»

همچنین به نقل از سایت "ستاد مبارزه با مواد مخدر ایران"، بر اساس "اصلاحیه قانون مبارزه با مواد مخدر" که به تایید "آیت‌الله خامنه‌ای" رسیده و محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور ایران نیز آن را ابلاغ کرده است، به تمام بندهای مربوط به قوانین مجازات متهمان مواد مخدر، پس از عبارت "مواد مخدر"، عبارت روان‌گردان‌های صنعتی غیردارویی" اضافه شده است. این تغییرات پس از آن صورت گرفت که همان روزها (۱۷ دی‌ماه ۱۳۸۹) سعید مرتضوی دادستان سابق و رئیس فعلی ستاد مبارزه با مواد مخدر در گفت‌و‌گو با خبرگزاری ایسنا از "ناکارآمدی برخی قوانین" در برخورد با مجرمان مواد مخدر "گلایه" کرده و گفته بود: «پیشنهاد حکم اعدام برای قاچاقچیان ارائه شده است. در کشور چین حکم اعدام در نظر گرفته شده برای قاچاقچیان، بلافاصله اجرا می‌شود.»

متهمان مواد مخدر و حکم اعدام یک مرحله‌ای

آیا در گذشته و در ایرن سابقه داشته که فقط در عرض یک ماه حدود ۱۰۰ نفر در ایران اعدام شوند؟ محمد مصطفایی می‌گوید: «در مورد موامخدر سابقه داشته است. اعدام‌هایی به‌صورت کاملا مخفیانه انجام شده است. اولین‌بار سال گذشته به صورت فله‌ای اعدام‌هایی در زندان قزل‌حصار صورت گرفت. چون مجرمان مواد مخدر پشتیبان و مدافع خوبی ندارند، نامی از آن‌ها نمی‌توان پیدا کرد. محاکمات آن‏ها در دادگاه انقلاب صورت می‏گیرد. محاکمات به شکل یک‏مرحله‏ای است. برای کسانی که در جرایم مواد مخدر محکوم به اعدام می‏شوند، امکان تجدید‏نظرخواهی وجود ندارد. تمام این‏ها باعث می‏شود که روند رسیدگی به پرونده‏های مواد مخدر، بسیار کوتاه باشد و متهمان در بسیاری از مواقع حتی امکان داشتن وکیل را هم نداشته باشند.»

محمد مصطفایی از نمونه‌ای از اعدام‌های ماه گذشته نام می‌برد که یک نفر در شهر مشهد به اتهام "نگهداری ۳۰ گرم حشیش" اعدام شده است. او می‌گوید: «چند روز پیش در خبرها دیدم که یک نفر در شهر مشهد به اتهام حمل ۳۰ گرم حشیش اعدام شده است. در خیلی از موارد هم به همین صورت بوده است. متأسفانه کسانی که متهم به حمل و نگهداری حشیش و مواد مخدر هستند، ناشناخته‏اند و کسی نیست که پشتیبان آن‏ها باشد. در حال حاضر این سیاستی است که دستگاه قضایی اعمال کرده و به همین دلیل می‏بینیم اعدام‏هایی که در ماه‏های اخیر صورت گرفته، عمدتاً در رابطه با کسانی است که مواد مخدر حمل می‏کرده‏اند. در آینده خواهیم دید، کسانی که مرتکب قتل شده‏اند و به قصاص محکوم شده‏اند اعدام خواهند شد.»

۵۰۰۰ هزار نفر دیگر در انتظار اعدام

چرا عمده اعدام‌های ماه گذشته در ایران مربوط به متهمان مواد مخدر و نه متهمان به قتل بوده است؟ محمد مصطفایی این امر را "سیاست قوه قضاییه ایران" می‌داند و اضافه می‌کند: «دستگاه قضایی با رهنمودهایی که از دولت و دیگر دستگاه‏های اجرایی کشور می‏گیرد، تصمیم گرفته که در یک برهه، اعدام‏ها در مورد مواد مخدر را افزایش دهد. به این گمان که دیگران را ارعاب کنند و بعد از این‏که در ارتباط با مواد مخدر عده‏ای را اعدام کردند، روی بیاورند به بحث قصاص افراد و کسانی که به اتهام قتل محکوم به قصاص شده‏اند. این سیاستی است که در حال حاضر دستگاه قضایی به‏پیش گرفته است.»

اما با اعدام ۹۷ نفر در ماه گذشته در ایران چند نفر دیگر در انتظار اعدام هستند؟ محمد مصطفایی می‌گوید: «هیچ خبرنگاری حق ورود به دادسرای امور جنایی تهران که اعدام‏ها در آن صورت می‏گیرد را ندارد، اما آمار کسانی که محکوم به اعدام هستند بسیار بالاست. به‏خصوص در مورد قتل، من از طریق کسانی که در دستگاه قضایی هستند، اطلاعات موثقی دارم که بیشتر از هزار پرونده، هنوز حکم به استیذان آن‏ها داده نشده و اگر حکم به استیذان داده شود، در ماه‏های آینده اعدام خواهند شد. افراد بسیاری، بالای پنج‏هزار نفر به اعدام محکوم شده‏اند و در انتظار اجرای حکم هستند.»

روزنامه کیهان از ایجاد اردوگاه های کار اجباری برای اولین بار در ایران خبر داد

سحام نیوز: روزنامه کیهان از ایجاد اردوگاه های کار اجباری برای اولین بار در ایران خبر دادبه نوشته روزنامه کيهان چاپ تهران اردوگاه های کار اجباری با موافقت وزارت کشور و طبق هماهنگی های صورت گرفته میان قوه قضاییه، سازمان زندان ها، وزارت بهداشت و چند نهاد دیگر در حاشیه کلانشهرهای ايران، تشکیل می شود و بزودی فعالیت خود را آغاز می کنند.

سردار حسین آبادی، رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر نیروی انتظامی، گفته است که اولین گروه اعزامی به اردوگاه های کار اجباری، فروشندگان مواد مخدر هستند.

به نوشته روزنامه کیهان، آقای حسین آبادی گفته است که افراد پس از انتقال به اردوگاه های کار اجباری، به سختی و به شدت به کار گرفته خواهند شد.

روزنامه کیهان در این خبر به دیگر گروه هایی که قرار است به اردوگاه های کار اجباری منتقل شوند، اشاره ای نکرده است.

پلمب 7 تالار عروسی در ارومیه پلمب

آژانس خبری موکریان : هفت تالار در آذربایجان غربی توسط پلیس امنیت عمومی این استان پلمب شد. به گفته منابع آگاه، علیرغم دریافت مجوز برای برگزاری قانونی مراسم از سوی مجریان و مالک تالار، به علت ادامه دادن مراسم بعد از ساعت قانونی مقرر، پلیس امنیت عمومی استان اقدام به پلمب این تالارها برای مدت معینی نموده است . گفته می شود متصدیان تالارها در سطح استان ملزم به رعایت موازین قانونی مربوط به مراسم عروسی، تولد و...هستند و باید از موسیقی و فیلمبردار مجاز استفاده کنند و از اختلاط زن و مرد و ادامه دادن برنامه بعد از 12 شب و ... جلوگیری نمایند.

جلوگیری از حضور خانواده ارغوان رضایی در مسابقات تنیس

صدای آمریکا: اتحادیه تنیس بازان حرفه ای زن، از حضور خانواده ارغوان رضایی، تنیسور ایرانی - فرانسوی در مسابقات این اتحادیه جلوگیری کرد. این اتحادیه روز یکشنبه با صدور بیانیه ای اعلام کرد جلوگیری از حضور خانواده ارغوان رضایی در مسابقات بطور نامحدود و تا زمان انجام تحقیقات در خصوص «یک مورد جدی امنیتی» ادامه خواهد یافت.
در بیانیه اتحادیه تنیس بازان حرفه ای زن آمده است «سلامتی و تندرستی بازیکنان ما در اولویت نخست برای انجمن تنیس زنان است.» این بیانیه در عین حال اضافه کرده است که برای احترام به حریم شخصی بازیکن، این انجمن در موقعیتی قرار ندارد که به اطلاع رسانی بیشتر در مورد جزئیات این امر بپردازد.
ارغوان رضایی، ۲۳ ساله، در مسابقات آزاد استرالیا، بخت هفدهم کسب عنوان قهرمانی بود. اما در اولین مسابقه خود، نتیجه را به حریفش واگذار کرد. وی در دوران حرفه ای خود، چهار عنوان قهرمانی را کسب کرده است.
ارغوان در پایان سال ۲۰۱۰ ، برای اولین بار جزو ۲۰ تنیسور برتر جهان قرار گرفت.

ساخت زندان ده هزار نفری در بیابان ها

روز آنلاين، کاوه قریشی: رئیس سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی جمهوری اسلامی ضمن اذعان به تعداد زیاد زندانی در کشور، از انتقال زندانها به بیابان و ساخت زندان های جدید در تهران و دیگر شهرهای ایران خبر داد؛ زندانهایی که به گفته او در خارج از شهرها ساخته می شوند و در "مكان های خوش آب و هوا قرار ندارند".

ساخت این زندانها، آنطور که غلامحسین اسماعیلی تصریح کرده براساس قانون و به دلیل "ناسازگاری فضای زندان با تعداد زندانیان" صورت می گیرد؛ آندسته از زندانها نیز که به خارج از شهرها منتقل می شوند باید بیرون محدوده شهری و در "بیابان" باشند.

زندان در بیابان

غلامحسین اسماعیلی، رئیس سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی، در مصاحبه با ایرنا، خبرگزاری جمهوری اسلامی با اشاره به اینکه پس از انقلاب زندان جدیدی ساخته نشده است گفت: "فضاهای زندان كنونی با تعداد زندانیان كشور سازگاری ندارد."

او با اشاره به اینكه متولی ساخت زندان ها در كشور وزارت مسكن و شهرسازی است افزود: "زندان های جدید پس از ساخت، تحویل سازمان زندانها شده و ساختمان زندان های داخل شهر به این وزارتخانه تحویل داده می شود."

اسماعیلی، بیشترین تعداد زندانیان كشور را مربوط به مواد مخدر دانست و گفت: "با ورود مواد مخدر صنعتی و روانگردان شاهد افزایش زندانیان در این حوزه هستیم كه برای اصلاح آنها نیازمند فضاهای بیشتری هستیم."

اشاره رئیس سازمان زندانها به افزایش زندانیان مربوط به مواد مخدر و ضرورت ایجاد فضای بیشتر برای این نوع از زندانیان در شرایطی صورت می گیردکه بر اساس آمار رسمی جمهوری اسلامی در طول ماه گذشته دست کم 40 نفر را به اتهاماتی مانند "حمل"، "نگهداری" و "خرید و فروش" مواد مخدر به دار آویخته است.

معاون قوه قضائیه در مصاحبه دیروز خود با ایرنا همچنین از ساخت "زندان تهران بزرگ" با ظرفیت 10 هزار نفر و اردوگاه ویژه مجرمان مواد مخدر پایتخت در جاده قدیم قم – تهران خبر داد و افزود: "این زندان جایگزین زندان قصر سابق تهران است كه سال های گذشته بدون در نظر گرفتن جایگزین تعطیل شده بود."

این مقام مسوول قضایی جمهوری اسلامی تصریح كرد: "احتمالا یك یا دو فاز این زندان تا پایان امسال یا سال آینده ساخته می شود ولی بهره برداری كامل از آن به زمان بیشتری نیاز دارد"

وی با بیان اینكه بازداشتگاههای درون شهری وظیفه نگهداری از متهمانی را دارد كه حكم قطعی محكومیت آنها توسط دادگاه صادر نشده است، خاطرنشان كرد: "زندانیان افرادی هستند كه حكم محكومیت قطعی آنها صادر شده است و همانند بازداشتی ها درانتظار حكم قطعی خود نیستند."

اسماعیلی با اشاره به اینكه بازداشتگاه اوین از تهران خارج نمی شود، گفت: "شهر تهران حداقل به پنج بازداشتگاه دیگر نیاز دارد."

زندان اوین که اینک رئیس سازمان زندانها خبر عدم انتقال آن به خارج از شهر را می دهد یکی از بزرگترین زندان‌های ایران است و در منطقه اوین در حوالی سعادت آباد تهران قرار دارد. ساخت این زندان در زمینی به وسعت ۴۳ هکتار از دهه ۱۳۴۰ آغاز گردید و در سال ۱۳۵۰ افتتاح شد. زندان اوین امروزه رسماً عنوان بازداشتگاه موقت را دارد.

برخی از بندهای این زندان زیر نظر قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران نبوده و توسط سایر نهادها اداره می‌گردد. بندهای 209 و 240 این زندان که دارای سلول‌های انفرادی و چند نفره است در اختیار وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی قرار دارد و بند 2 الف آن زیر نظر سازمان اطلاعات سپاه پاسداران جمهوری اسلامی اداره می شود و تردد و حضور زندانیان سیاسی خارج از سلول‌ها تنها با داشتن چشم‌بند ممکن است.

خانواده زندانيان سياسي اعدام شده جعفر كاظمي و حاج اقايي در مسير اوين و دادگاه بدنبال تحويل پيكر عزیزان خود/ اعدام ها بدون اطلاع به خانواده قربانیان و وکلای آنان صورت گرفت

كانون حمايت ازخانواده هاي جان باختگان و بازداشتي ها :بر اساس گزارشات دريافتي حاكميت اعدامهاي امروز صبح را به هيچكدام از خانواده ها و وكلا اطلاع نداده بود،خانواده زنداني سياسي اعدام شده جعفر كاظمي نيز امروز صبح بعد از شنيدن خبر اعدام عزيزشان، به زندان اوين مراجعه كردند و خوستار تحويل پيكر او شدند.مأموران اطلاعاتي در زندان اوين به اين خانواده گفته اند كه بايستي به دادگاه انقلاب مراجعه كرده و برگه تحويلگيري را بياورند،اين همان دستگاه اذيت و آزار و اعمال رذيلانه اي است كه حاكميت در قبال خانواده هاي كليه اعدامي هاي سياسي انجام ميدهد.شايان ذكر است كه حاكميت بعد از اعدام زنداني سياسي علي صارمي در روز بعد، شبانه و بدون اطلاع خانواده وي، پيكر وي را به محل زادگاه او در اطراف اشترينان بروجرد برده و بطور مخفيانه به خاك سپرده بودند.

عدم پاسخگويي به خانواده محمدعلي حاج اقايي زنداني سياسي اعدامي درمورد تحويلگيري پيكر اين زنداني

حاكميت بدون اطلاع خانواده و وكيل ، محمد حاج آقايي را امروز صبح به دار آويخت،آنان امروز صبح از طريق رسانه هاي حكومتي از اعدام عزيزشان
مطلع گرديده اند و براي گرفتن تحويل پيكر او به اوين مراجعه كرده اند.در
اوين به اعضاي اين خانواده گفته شده كه براي تحويلگيري بايستي به شعبه اي كه حكم اعدام صادر شده مراجعه كرده و برگه بياوريد.اين ريلي است كه معمولاً حاكمان دستگاه قضاييه ،با خانواده هاي زندانيان سياسي اعدام شده ميروند و سعي در اذيت و ازار اين خانواده ها دارند.هم اكنون افراد اين خانواده به دادگاه انقلاب شعبه 36 براي تحويلگيري اين برگه و... مراجعه كرده اند.

گزارشي از زنان قرباني محكوم به سنگسار در ايران

.زنان ايران - سنگسار یکی از خشن‌ترین روش‌های مجازات اعدام است و با حساسیت شدید مجامع بین‌المللی و سازمان‌های دفاع از حقوق بشر روبروست. استفاده از این نوع مجازات هنوز در تعداد معدودي از کشورهای جهان، از جمله حكومت اسلامي ايران رایج است.در حكومت ايران , شماري از زنان درزندان ها ي مخوف منتظر اجراي حكم سنگسار, كه از نظر حقوق دانان و وجدانهاي عمومي , عملي بسيار وحشيانه و شنيع ميباشد , هستند .

اسامی زناني که درايران حکم سنگسار دارند, عبارت است از :

1. زینب حیدری ۳۸ ساله - 2. ربابه - 3. اعظم ۲۱ ساله که به قصاص پاشیدن اسید به صورتش و از بین بردن بینایی‌اش محکوم شده است. - 4. شهناز ۳۵ ساله کرج - 5. کبری بابایی - 6. ایران اسکندری - 7. معصومه - 8. هاجر - 9. مریم قربان زاده ۲۵ ساله - 10. خانم هاشمی نسب مشهد - 11. زنی به نام مخفف م. خ. زندان مشهد - 12. سکینه محمدی آشتیانی - 13. فردوس ب - 14. آذر باقری ۱۹ ساله که در ۱۵سالگی با شکایت همسرش زندانی و در دادگاه محکوم به سنگسار شده است. - 15. اشرف کلهری اشرف کلهر، چهل ساله و مادر چهار فرزند که اجرای حکم سنگسارش دو سال و نیم پیش از سوی شاهرودی، متوقف شده بود، علیرغم نامه رییس قوه قضاییه مبنی بر عفو وی، با رد درخواست عفو از سوی کمیسیون عفو و بخشودگی مواجه شده است. - 16. صبا عبدالی ۳۰ ساله

اسامی زناني كه سنگسار آنها در حكومت ايران به ثبت رسيده است عبارتند از :

۱ـ سال ۱۹۸۶ زنی به نام نصرت در قم - ۲ـ سال ۱۹۹۲ زنی به نام بمانی فکری در رشت (بمانی محکوم به قصاص در آوردن چشم و سنگسار بود که قبل از اجرای حکم با اطلاع از حکم خود اقدام به خودکشی کرده و درگذشت) - ۳ـ سال ۹۴ زنی به نام فاطمه بانی - ۴ـ سال ۹۴ زنی به نام مینا کلوت - ۵ـ ـسال ۱۹۹۷ زنی به نام فاطمه دانش در ساری - ۶ـ سال ۱۹۹۷ زنی به نام معصومه عینی درساری - ۷ـسال ۱۹۹۷ زنی به نام مرضیه فلاح در ساری - 8ـ سال ۲۰۰۱ زنی به نام مریم ایوبی تهران - 9ـ سال ۲۰۰۲ زنی به نام جمیله امیر اسماعیلی در کرمان
10ـ سال ۲۰۰۶ زنی به نام محبوبه محمدی مشهد - 11 -سال ۲۰۰۸ دختری به نام سعیده ۱۴ ساله که توسط پدرش در زاهدان در تاریخ ۹ فوریه ۲۰۰۸ سنگسار شد.

آمارهاي ذكرشده فقط شامل بخشي از آمارهاست كه ثبت شده است

محجوب: در سال ۸۸ نزدیک به ۶۰۰ واحد اقتصادی تعطیل شده‌اند
نماینده‌ی مردم تهران خواستار رسیدگی به مشکلات کارگران کارخانه‌های در حال تعطیل و پرداخت حقوق معوقه به آنها شد.

به گزارش ایسنا، علی‌رضا محجوب ، رییس فراکسیون کارگری مجلس، در نطق میان‌دستور خود با اشاره به گزارش فراکسیون گفت: طی این گزارش ۶۰۰ واحد از این ۲ هزار واحد در سال ۸۸ دارای وضع وخیم‌تری شده و بسیاری از آنها موقتا یا برای همیشه تعطیل شده‌اند، لذا درخواست توجه خاصی در این زمینه برای جلوگیری از تعطیلی و بیکاری در صنایع کشور را دارم.

وی درخواست کرد جلسه‌ای فوق‌العاده برای رسیدگی به مشکلات کارخانه‌های در حال تعطیل برگزار شود.

محجوب از دولت و مجلس نیز به خاطر تصویب قانون بیمه‌های اجتماعی کارگران ساختمانی و اصلاح آیین‌نامه‌ها و مصوب دولت تشکر کرد.

نماینده‌ی مردم تهران یادآور شد: متاسفانه در برخی استان‌هایی که بیش از سایر استان‌ها کارگر ساختمانی دارند، نظیر کارگران ساختمانی استان آذربایجان غربی، کم‌لطفی شده و تعداد بسیار ناچیزی از آنها توانسته‌اند تا کنون از مزایای بیمه اجتماعی کارگران ساختمانی برخوردار شوند.

محجوب خواستار پرداخت سهام عدالت کارگران شد و افزود: شورای عالی کار باید به زودی حداقل دستمزد سال ۱۳۹۰ را اعلام کند. دولت هم باید در مورد حقوق کارمندان و بازنشستگان تصمیم لازم را بگیرد.

همسرجعفر کاظمی: به دنیا بگویید که اینها چه جنایت کارهایی و چه جانیانی هستند/ تا کی می خواهید بیانیه بدهید و مماشات کنید

رودابه اکبری، همسر جعفر کاظمی دقایقی پیش به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت هنگامی که چندساعت پیش برای ملاقات همسرش به زندان اوین مراجعه کرد به او گفتند صبح امروز او اعدام شده است. او به کمپین گفت: « همسرم را بدون اینکه به ما و وکیلش اعلام کنند اعدام کردند. سه شنبه هفته گذشته همسرم را بر می دارند می برند و از او می خواهند که مصاحبه بدهد. بازجو به او می گوید که مصاحبه بکنی یا نکنی کمتر از یک هفته اعدامت می کنیم. همسرم با مصاحبه موافقت نمی کند و از آنجا می برند او را به اجرای احکام و طناب دار را گردنش می اندازند اما بعد منصرف می شوند و برمی گردانند او را. ظاهرا یک معجزه محسوب می شده است.»

همسر این زندانی سیاسی به کمپین گفت: امروز صبح برای ملاقات رفتیم کارت هم پر کردیم برگشتند اما به ما گفتند که اعدامش کردند. گفتند به شما زنگ می زنیم اگر بخواهیم جنازه را تحویل بدهیم. بروید راحت باشید دیگر کار تمام شده است. البته اگر بخواهند جنازه را تحویل بدهند. چون در مورد آقای صارمی هم جنازه را برده بودند دفن کرده بودند. احتمال خیلی زیاد دارد که در مورد همسرم هم بخواهند همین رفتار را بکنند»

رودابه اکبری درحالی که گریه امانش نمی داد ادامه داد: « فقط خواهشا به دنیا بگویید که اینها چه جنایت کارهایی هستند و چه جانیانی هستند. بگذارید دنیا بداند که چقدر می خواهد صبر کند؟ تا کی می خواهد بیانیه بدهید و مماشات کنیدبا این…؟ می شنوید صدام رو؟»

همسر این زندانی سیاسی افزود: « چهار صبح اعدامش کردند. چون صبح زود این کار را انجام می دهند. هیچ مدرکی نداشتند و فقط به خاطر چند تا عکس و یا ویدیویی که از تجمعات بعد از انتخابات گرفتند وفرستادند. آیا این حکمش اعدام است؟ طبق خود قانون اساسی … خودشان کسی که تبلیغ علیه نظامی می کند حکمش شش تا یک سال زندان است. حالا ببینید اینها چه احکامی را صادر می کنند. ولی خدا بزرگ است و آن بالای سر است و تقاص من وبچه هایم را از اینها خواهد گرفت»

وی درخصوص پیگیری های اخیر خود نیز به کمپین گفت: «من خودم روز شنبه رفتم دادستانی برای تقاضای ملاقات گفتند دادستان گفته این خانم را اصلا راه ندهید اینجا ما هیچ کاری با ایشان نداریم و هیچ نامه ای از وی نمی گیریم. تازه باز هم تهدید می کنند و می گویند چرا مصاحبه می کنی. وقتی اینها هیچ گوش شنوایی نداشتند من نباید می گفتم چه دارد برسر ما می اید؟»

راهکار آیت‌الله صافی‌ برای نزول باران

جهان : آیت‌الله‌صافی‌گلپایگانی در پاسخ به نامه یکی از مومنین پیرامون دعا برای نزول باران، راهکار تحقق این امر مهم را اعلام کردند.

به گزارش مرکزخبر حوزه، مشروح نامه و پاسخ این مرجع تقلید که در آن همگان به انجام فرائض دینی و اطاعت از دستورات الهی توصیه شده‌اند، بدین شرح است.

با سلام

با عرض پوزش از شما يک درخواست داشتم. خواهشمندم براي نزول باران دعا کنيد. از مردم بخواهيد نماز باران بخوانند به خدا ما شهرستاني‌ها هر روز چشممان به آسمان است. اگر باران نيايد بيشتر ما شهرستاني‌ها ضربه مي‌خوريم.

باتشکر التماس دعا.

بسم الله الرحمن الرحیم

عليکم السلام و رحمة الله

قال الله تعالي:

(استغفروا ربکم انه کان غفارا/يرسل السماء عليکم مدرارا). نوح/۱۰-۱۱.

وظيفه مسلمانان اين است که با حالت انابه و تضرع و زاري از درگاه خداوند متعال طلب نزول رحمت نمايند و در اين ايام عزاداري که به سالار شهيدان حضرت ابي عبدالله الحسين عليه‌السلام و حضرت رسول اکرم صلي الله عليه و آله و حضرت امام حسن مجتبي عليه‌السلام و حضرت علي بن موسي الرضا عليه‌السلام تعلق دارد آن ذوات مقدسه را به درگاه خداوند شفيع نمايند تا رحمت‌هاي بيکران الهي را بر آنان نازل فرمايد.

خداوند متعال در قرآن کريم مي‌فرمايد: استغفار کنيد که خداوند غفار و توبه پذير مي‌باشد و باران و رحمت خود را بر شما نازل مي‌نمايد.

و اينجانب از همه دوستان اهل البيت عليهم‌السلام خالصانه مي‌خواهم که با انجام فرائض ديني و اطاعت از دستورات مقدس اسلام به اين امر مهم و حياتي توجه نموده و دعا کنند که «الدعا سلاح المؤمن.»

اللهم انا نسئلک بحق محمد و آله الطاهرين ان تصلي علي محمد و آل محمد و ان تغفر لنا و لجميع المؤمنين و المؤمنات ان تنزل علينا رحمتک و برکاتک.

انشاءالله موفق باشيد.

۱۹صفر المظفر۱۴۳۲

لطف الله صافی

نگرانی شديد خانواده زندانی سیاسی محکوم به اعدام

بي اطلاعي از وضعيت عزیز محمد زاده زندانی سیاسی محکوم به اعدام باعث نگراني شديد خانواده وی شده بطوري كه پيگيري هاي مكرر انها ومراجعه شان به نهادهاي امنيتي وانتظامي نتيجه اي در برنداشته است.
در پيگيري هاي صورت گرفته مشخص شده كه زنداني سیاسی محکوم به اعدام پس از انتقال وی از زندان شهر سقز نامبرده در اختيار نهادهاي امنيتي واطلاعاتي قرار دارد.ودر بعضي مواقع خانواده را تهديد به كشتن فرزندشان كرده اند.
لازم به ذکر است عزیز محمد زاده اهل شهرستان بانه که در دادگاه شهر سقز به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و محاربه با خدا به اعدام محکوم شد که نامبرده به اعتراض به حکم اعدام خود دست به اعتصاب غذا زده بود که بعد از یک هفته به اداره اطلاعات شهر
سقز انتقال داده شد که از آن زمان تا کنون خانواده وی از وجود سلامتی فرزندانشان هیچ اطلاعی در دست ندارند که این امر موجب نگرانیهای شدید این خانواده و نهادهای حقوق بشری گردیده است .

احضار هفت فعال سیاسی به دادگاه انقلاب تبریز

خبرگزاری هرانا - دادگاه انقلاب تبریز هفت تن از فعالان این شهر را که در حوادث بعد از انتخابات دستگیر شده بودند و هم اکنون با قید وثیقه آزاد هستند به دادگاه فراخواند.

به گزارش ادوار نیوز دکتر غفار فرزدی،دکتر باقر صدری نیا،عباس پور اظهری و وحید شیخ بیگلو که در بهمن ماه سال قبل دستگیر شده بودند از طرف شعبه 3 دادگاه انقلاب احضار شده اند.

همچنین موسی ساکت مسئول شعبه آذربایجان شرقی سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) عطا علیزاده و فرزین رحیمی از بازداشت شده گان 13 آبان سال 88 هستند،که از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب شهر تبریز احضار شده اند.

انقلاب تونس و ایران؛ توصیه نیویورک تایمز به اوباما

روزنامه نیویورک تایمز در مقاله ای با اشاره به وقایع تونس نوشت، انقلاب تونس، هم دیکتاتور این کشور زین ‌العابدین بن علی و هم سیاست ارتقای دموکراسی اوباما را به زباله ‌دان تاریخ انداخت. بهای این سیاست را زنان و مردان برخی کشورها از جمله ایران می پردازند که انتظار داشتند ایالات متحده آمریکا قاطعانه از آنها حمایت کند.

این روزنامه نوشت، اکنون که مردم تونس را می‌ بینیم که چگونه تلاش می کنند از یک دیکتاتوری بیرحم به یک حکومت دموکراتیک برسند، رئیس ‌جمهور آمریکا باید صراحتا اعلام کند که در تونس و همچنین در سایر نقاط جهان، ایالات متحده در کنار کسانی است که برای آزادی و دموکراسی مبارزه می کنند.

نیویورک تایمز نوشت، اوباما باید بجای توجه به رفتار حکومتهای متعصب، به مردمان شجاعی توجه کند که به ‌دنبال آزادی هستند.

این روزنامه در ادامه نوشت، رئیس‌ جمهور آمریکا از جمله باید روشن سازد که هدف نهایی ما برای ایران، توافق اتمی با رژیم ملایان نیست، بلکه آزادی برای مردم ایران است.

آلودگی هوا؛ دوچرخه‌ سواری در تهران خودکشی است

سایت عصر ایران: شهردار تهران در حالي از اجراي طرح سراسري دوچرخه در تهران خبر داده که دوچرخه‌سواران نسبت به مردم عادي خيلي بيش‌تر در معرض بيماري‌هاي ناشي از آلودگي هوا هستند و استفاده از اين وسيله نقليه از موتورسيکلت نيز خطرناک‌تر است.

به گزارش ميراث آريا، ايده شهرداري تهران براي رواج دوچرخه‌سواري بدون در نظر گرفتن مشکل آلودگي هواي تهران اجرا مي‌شود، زيرا دوچرخه‌سواران همزمان از طريق بيني و دهان تنفس مي‌کنند و همين مساله باعث وارد شدن مقدار بيشتري از ذرات شيميايي موجود در هوا به بدن مي‌شود که سلامتي شهروندان را به خطر مي‌اندازد.

زماني که دوچرخه‌سوار در ترافيک گرفتار شده به علت باريک بودن مسير جريان هوا، گازهاي سمي خارج شده از اگزوز اتومبيل‌ها و خودروهاي سنگين مانند اتوبوس، بيش‌تر وارد ريه فرد مي‌شود. بايد در نظر داشت که ميزان جذب دي‌اکسيد گوگرد هنگام تنفس همزمان با دهان و بيني بسيار بيش‌تر است و به همين دليل مقدار بيش‌تري از اين ماده شيميايي روي ديواره ناي مي‌نشيند که تکرار اين مساله مي‌تواند خطرات بسيار زيادي را براي دوچرخه‌سواران به همراه داشته باشد.

از طرف ديگر تاکنون عواملي چون علاقه نداشتن بيش‌تر رانندگان تهراني به استفاده از چراغ هشدار راهنما، عدم توقف کامل در تقاطع‌ها، توجه نکردن به خطوط عابر پياده و تابلوهاي هشداردهنده همواره باعث رخ دادن تصادف روزانه موتورسيکلت‌ها بوده و حال با آغاز تردد دوچرخه‌ها، اين حوادث افزايش خواهد يافت.

از آنجا که سرعت دوچرخه به نيروي پاهاي راکب بستگي دارد و اين وسيله نمي‌تواند مانند موتورسيکلت بلافاصله شتاب بگيرد، شانس فرار دوچرخه‌سواران از شرايط خطرناک بسيار کمتر است و تصادف در همين لحظه رخ مي‌دهد. از طرف ديگر رانندگان تهراني به تردد دوچرخه‌سواران عادت ندارند و ظاهر شدن ناگهاني اين وسيله نقليه به خيابان‌هاي شهر، بدون شک با تصادفات رانندگي متعدد مواجه خواهد شد. همچنين يکي از نگراني‌هايي که درباره اجراي اين طرح وجود دارد، احتمال تصادف دوچرخه‌سواران با مسافرکش‌هاي شکارچي و يا مسافرهايي است که قصد پياده شده از تاکسي را دارند.

با توجه به آلودگي هواي تهران و ايمن نبودن وسايل نقليه دوچرخ در خيابان‌ها، مي‌توان به اين نتيجه رسيد که دوچرخه‌سواري در تهران، خودکشي عمدي قلمداد مي‌شود. اکنون شهرداري تهران در صدد است تا با اجراي طرح‌هاي مورد پسند سازمان‌هاي جهاني، توجه آن‌ها را مديريت شهري تهران جلب کند و اين نکته مهم نيست که کسب مقام در توسعه حمل‌ونقل شهري با به خطر افتادن جان و سلامتي و مال و آسايش رواني شهروندان به دست مي‌آيد. طرح دوچرخه‌سواري در تهران در حالي اجرا مي‌شود که شهرداري تهران پروژه پرهزينه‌اي چون تونل توحيد را نيمه‌تمام رها کرده و به دنبال قدرت‌نمايي در حوزه حمل‌ونقل شهري با استفاده از جلب نظر مؤسسه‌هاي بين‌المللي است.

مرگ سالانه ده هزار نفر در اثر آلودگی هوا

ایسنا: رييس مركز سلامت محيط و كار وزارت بهداشت، اظهار كرد: «بر مبناي آخرين يافته‌هاي موجود 10 هزار و 600 مرگ سالانه منتسب به آلودگي هوا در كشور به ثبت رسيده است كه يك سوم آن (سه هزار و 640 نفر) به شهر تهران بر مي‌گردد، به گونه‌اي كه افراد ضمن داشتن بيماري‌هاي قلبي و عروقي زمينه بر اثر آلودگي هوا دچار مرگ زودرس مي‌شوند.»

وي افزود: «با وجود اين كه 11 درصد جمعيت كشور در تهران زندگي مي‌كنند، اثرات آلودگي هوا بر مرگ و ميرهاي زودرس در تهران سه برابر متوسط كشور است.»

رييس مركز سلامت محيط و كار وزارت بهداشت، با بيان اين كه عوامل موثر بر مرگ و ميرهاي زودرس به ترتيب شامل ذرات معلق در هوا، دي اكسيد گوگرد، منواكسيد كربن و ازن است، به كيفيت بنزين‌هاي توليد شده اشاره و خاطر نشان كرد: «همان گونه كه كيفيت خودروها و استاندارد آن‌ها مهم است، كيفيت سوخت مصرفي هم از اهميت بالايي برخوردار است، اين در حالي است كه سوخت مصرفي كشور با هيچ يك از استانداردهاي يورو سه و پنج منطبق نيست.»

ندافي با بيان اينكه براساس برنامه‌ريزي‌ هاي اعلام شده وزارت نفت، تا نيمه سال آينده حداقل دو پالايشگاه بايد بتواند بنزين را بر اساس استانداردهاي موجود توليد و وارد چرخه مصرف كند، در رابطه با تركيب فعلي بنزين توليد شده نيز تصريح كرد: «بخشي از تركيب فعلي بنزين، بنزن است كه به دليل اينكه با استانداردهاي موجود منطبق نيست، اين ماده در مراحل توزيع ، انتقال و مصرف سوخت به هوا وارد مي‌شود.»

رييس مركز سلامت محيط و كار وزارت بهداشت در پايان خاطرنشان كرد: «البته قبل از رسيدن به استانداردهاي موجود براي توليد بنزين هم مي‌توان از ورود بنزن به هوا جلوگيري كرد، به اين نحو كه خودروها بايد به كنيستر مجهز شوند تا بتوانند مانع از ورود بخار‌هاي فرار و بقاياي سوخت به هوا شد و از طرفي براي جايگاه سوخت‌گيري هم بايد تمهيداتي انديشيده شود تا در هنگام تخليه سوخت بنزن به هوا وارد نشود.»

وضعیت نامساعد جسمی و روحی یک فعال سیاسی دربند

خبرگزاری هرانا - مظفر بابایی، فعال سیاسی زندانی، که از یک سال و نیم پیش در زندان سلماس دوران محکومیت خود را می‌گذراند، از لحاظ جسمی و روحی در وضعیت نامساعدی به سر می‌برد.

به گزارش خبرگزاری دیده‌بان حقوق بشر کردستان، این فعال سیاسی کرد، که به سه سال و نیم زندان محکوم شده، بنا به نظر پزشکان معالج، تحمل ادامه حبس برایش مقدور نیست و تاکنون مسئولان قضایی به آزادی مشروط وی موافقت ننموده‌اند.

مظفر بابایی، هم اکنون در زندان سلماس تحمل حبس می نماید.

انتشار گاز سمی از پالایشگاه آبادان گردشگران را فراری می‌دهد و ساکنان را می کشد

ایسنا: دبیر کانون جهانگردی آبادان گفت: آزاد شدن شبانه‌ی گاز «گیس» از پالایشگاه آبادان، آسیب‌های جبران‌ناپذیری به مردم و گردشگری این شهرستان وارد می‌کند.

احمد امیری بیان کرد: پالایشگاه آبادان به‌دلیل مجاورت با پارک شهید منتظری و بازار «ته لنجی‌ها» که مرکزی برای استراحت و خرید گردشگران است، به‌دلیل آزاد کردن گازی بدبو و سفیدرنگ به نام «گیس» به‌شدت مورد اعتراض گردشگران منطقه است.

او ادامه داد: شدت گاز به اندازه‌ای است که به‌دلیل آزاد شدن شبانه‌ی آن، در شب بسیار احساس می‌شود. متأسفانه پالایشگاه بر این امر نظارت جدی و درستی ندارد. در تمام دنیا، فیلترهایی قوی برای تصفیه‌ی این گاز خطرناک و مخرب برای انسان قرار داده می‌شود.

هزاران خانه در مسجدسلیمان در معرض گاز سمی است

نماینده مسجدسلیمان از اجرا نشدن مصوبات استانی دولت سخن گفت و افزود: به دلیل ضعف مدیریتی برخی مسوولان دولتی و استانی این مصوبات عملیاتی نشده است.

به گزارش خبرآنلاین، امیدوار رضایی عضو هیات رئیسه در نطق امروز خود با بیان اینکه مردم حوزه انتخابیه‌اش در زمینه تولید و استخراج نفت و گاز با سابقه مطول در حوزه نفت و گاز و با وجود توجیهات دولت‌ها به ویژه دولت‌های نهم و دهم و شخص رییس جمهور در مصوبات استانی، هنوز از مشکلات حاد و عدیده‌ای برخوردار است، از رییس جمهور خواست تا مباحث مطرح شده را پیگیری و با عوامل خاطی برخورد کند.

وی تصریح کرد: بسیاری از جوانان هنوز بیکارند و مردم مسجدسلیمان هنوز از آب ناسالم و جیره‌بندی شده استفاده می‌کنند و هزاران خانه مسکونی در معرض گاز سمی قرار دارند و حتی یک خانه امن تحویل مردم این نواحی نشده است.

بالای صفحه

... بیشتر