آنچه که در اینجا می آید - و سعی میشود که
روزانه بیاید - ، فرستاده های دوستان از طریق ایمیل می باشد . من تنها تکثيرکننده ام و قصد تنها اطلاع رسانی است ونه جانبگیری.
سبز پرس : مسكن مهر (سپاه و دولت) دماوند با توجه به ساخت 6000 واحد مسكونی
و در نظر نگرفتن سرانه های خدماتی و آموزشی و... برپایه اصول غیركارشناسی و
غیر مهندسی.با توجه به تعداد واحدهای در حال ساخت احتمال اسكان حدود 24000
الی30000 نفر داده خواهد شد. بخشی از تخریب طبیعت شهر دماوند كه به عنوان
شهر دارای آب و هوای مناسب و طبیعت زیبا شناخته شده است را در تصاویر رسیده
به سبزپرس ببینید
تحول سبز: نمایشگاه بین المللی عکس خبری ۲۰۱۰ درحالی در صد شهر مختلف جهان
برگزار می شود که ایران دو جایزه ی این نمایشگاه را از آن خود کرده است.
همچنین بخش “گفتار ویژه” ی این نمایشگاه نیز به اسلایدی از فیلم قتل ندا
آقاسلطان اختصاص یافته است.
به گزارش خبرنگار تحول سبز از مالزی ، نمایشگاه بین المللی عکس خبری
نمایشگاهی مستقل و غیر تجاری است که در سال ۱۹۹۵ در هلند پایه ریزی شده
است.
مهمترین هدف این نمایشگاه حمایت و نمایش عکس های عکاسان حرفه ای خبری است.
در نمایشگاه سال جاری، ۵۸۴۷ عکاس از ۱۲۸ کشور جهان با ۱۰۱۹۶۰ قطعه عکس به
رقابت پرداخته اند. نمایشگاه حاضر متشکل از ۱۶۲ قطعه عکس منتخب در ۱۰ ژانر
مختلف عکس خبری است.
عکس های پیترو مسترزو ایتالیایی از فریادهای شبانه ی “الله اکبر” و “مرگ بر
دیکتاتور” بر پشت بام های تهران بود. فریاد هایی که آخرین بار در انقلاب
سال ۵۷ به گوش رسید و باعث سرنگونی رژیم پهلوی گردید. این عکسها برنده ی
اول بخش “مردم در داستانهای خبری” و همچنین، عکس معروف “الله اکبر” برنده ی
ویژه ی این نمایشگاه بود. قابل ذکر است که این عکس زینت دهنده ی جلد
بروشورهای این نمایشگاه نیز می باشد.
چهار قطعه عکس آژانس خبری فرانسه از درگیری های پس از انتخابات ایران رتبه
ی دوم را در بخش عکس خبری کسب نمود. همانگونه که در توضیحات عکس نیز ذکر
گردیده، اینها تصاویری است از بزرگترین راهپیمایی در پایتخت ایران بعد از
انقلاب سال ۵۷٫ تظاهراتی که تا تاریخ ۱ تیرماه بیش از ۴۵۷ بازداشتی و حداقل
۸ کشته در پی داشته است.
هیات داوری بخش مسابقه ی نمایشگاه بین المللی عکس خبری، تصمیم گرفت اشاره ی
ویژه ای هم به عکسی که از یکی از فریم های فیلم آماتوری که به یوتیوب ارسال
شده داشته باشد. علت برگزیدن این عکس کارکرد ویژه ی خبری آن بوده چرا که
این فیلم توسط میلیونها نفر تماشا شده و در مطرح ترین رسانه های خبری به
بحث گذارده شده است و در روزهای پس از مرگ ندا آقاسلطان، اتفاقات ایران را
در مرکزیت توجه جهانیان قرار داده است.
والبته اینها همه ی عکس های نمایش داده شده در این نمایشگاه نیست. عکسهای
زیبایی از طبیعت تا عکسهای دهشتناک جنایات بشری در این نمایشگاه موجود است.
عکس جوانی غلتیده در خون در جریان تجارت مواد مخدر در کلمبیا، سنگسار مردی
در سومالی به دست دادگاه محلی و به دلیل ضعف دولت مرکزی، خشونت در اعتراضات
خیابانی ماداگاسکار، انفجار بمب های فسفری بر فراز غزه و … نمایشگر صحنه ها
و اتفاقاتی است که می توان گفت اگر دردناکتر از آنچه در ایران می گذرد
نباشد، قابل گذشت هم نیست.
یکصد اعدام ظرف یکماه؛ پنج هزار تن دیگر در صف اعدام!
محمد مصطفايی: از طریق کسانی که در دستگاه قضایی هستند، اطلاعات موثقی دارم
که بیشتر از هزار پرونده، هنوز حکم به استیذان آنها داده نشده و اگر حکم
به استیذان داده شود، در ماههای آینده اعدام خواهند شد. افراد بسیاری،
بالای پنجهزار نفر به اعدام محکوم شدهاند و در انتظار اجرای حکم هستند.
رادیو آلمان: فقط در عرض ۳۰ روز گذشته (۲۹ آذر تا ۲۹ دیماه ۱۳۸۹)، ۹۷ نفر
در ایران اعدام شدهاند. به گزارش کمپین بینالمللی حقوق بشر این عدد از
اظهارات رسمی مسئولان قوه قضاییه استانهای مختلف ایران در همین مدت بهدست
آمده و ممکن است "تعداد واقعی" اعدامها "خیلی بیشتر" از این عدد باشد. به
گزارش این کمپین عمده اعدامهای اخیر مربوط به متهمانی بوده که مواد مخدر
حمل و نگهداری میکردهاند.
در همین زمینه و به گزارش خبرگزاری مهر، امروز یکشنبه ۳ بهمن ۱۳۸۹ صادق
آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه ایران خبر از "رحم نکردن" قوه قضاییه ایران
نسبت به "قاچاقچیان مواد مخدر" داده و ادامه داده است: «متاسفانه ديدهام
که برخی رسانههای غربی، اين اقدام قوه قضاییه را خلاف حقوق بشر قلمداد
کردهاند. ما از حقوق بشری که طرفدار اشرار و قاچاقچيان مواد مخدر باشد
تبری میجوييم.»
منظور از "تشدید برخورد" قوه قضاییه ایران با "قاچاقچیان مواد مخدر" چیست؟
چرا در عرض یک ماه حدود ۱۰۰ نفر در ایران اعدام شدهاند؟ جواب را باید در
گفتههای روسای دادگستری شهرستانهای ایران و همچنین سعید مرتضوی رئیس ستاد
مبارزه با مواد مخدر ایران جستجو کرد. پیشتر و به نقل از خبرگزاری ایسنا
۱۵ دیماه ۱۳۸۹فرزاد فرهادیراد سرپرست مجتمع مبارزه با موادمخدر دادگستری
اهواز گفته بود: «بر اساس قانون جدید مبارزه با مواد مخدر، قاچاقچیان مواد
مخدر صنعتی بهویژه شیشه اعدام میشوند.» به گفته معاون دادستان اهواز، بر
اساس این قانون جدید تهیه و توزیع بیش از "۳۰ گرم مواد مخدر صنعتی و
روانگردان" مجازات اعدام دارد.
حکم اعدام برای حمل ۳۰گرم حشیش
در همین زمینه محمد مصطفایی، وکیل دادگستری و عضو کمیته بینالمللی وکلای
حقوق بشر ساکن کشور نروژ معتقد است "اعدامهای فلهای" در ایران دو بخش
است، یک بخش مربوط به "متهمان به قتل" و دیگری مربوط به "متهمان مواد
مخدر". پس چرا در یک ماه گذشته عمده اعدامها از "متهمین مواد مخدر" بوده
است. محمد مصطفایی در جواب این سوال چنین میگوید: «در حال حاظر سیاست قوه
قضائیه بر این امر استوار است که پروندههای قتل را معلق نگه دارند و
پروندههای مواد مخدر که مجازات اعدام در آنها وجود دارد را اجرا کنند.
قانون جدیدی اعلام شده و تعداد اعدامها افزایش پیدا کرده است. بر مبنای
این قانون کسانی که بیشتر از ۳۰ گرم مواد مخدر از نوع روانگردان و حشیش
حمل کنند، همچون کسانی که هرویین نگاهداری میکنند به مجازات اعدام محکوم
خواهند شد.»
همچنین به نقل از سایت "ستاد مبارزه با مواد مخدر ایران"، بر اساس "اصلاحیه
قانون مبارزه با مواد مخدر" که به تایید "آیتالله خامنهای" رسیده و محمود
احمدینژاد رئیس جمهور ایران نیز آن را ابلاغ کرده است، به تمام بندهای
مربوط به قوانین مجازات متهمان مواد مخدر، پس از عبارت "مواد مخدر"، عبارت
روانگردانهای صنعتی غیردارویی" اضافه شده است. این تغییرات پس از آن صورت
گرفت که همان روزها (۱۷ دیماه ۱۳۸۹) سعید مرتضوی دادستان سابق و رئیس فعلی
ستاد مبارزه با مواد مخدر در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا از "ناکارآمدی
برخی قوانین" در برخورد با مجرمان مواد مخدر "گلایه" کرده و گفته بود:
«پیشنهاد حکم اعدام برای قاچاقچیان ارائه شده است. در کشور چین حکم اعدام
در نظر گرفته شده برای قاچاقچیان، بلافاصله اجرا میشود.»
متهمان مواد مخدر و حکم اعدام یک مرحلهای
آیا در گذشته و در ایرن سابقه داشته که فقط در عرض یک ماه حدود ۱۰۰ نفر در
ایران اعدام شوند؟ محمد مصطفایی میگوید: «در مورد موامخدر سابقه داشته
است. اعدامهایی بهصورت کاملا مخفیانه انجام شده است. اولینبار سال گذشته
به صورت فلهای اعدامهایی در زندان قزلحصار صورت گرفت. چون مجرمان مواد
مخدر پشتیبان و مدافع خوبی ندارند، نامی از آنها نمیتوان پیدا کرد.
محاکمات آنها در دادگاه انقلاب صورت میگیرد. محاکمات به شکل یکمرحلهای
است. برای کسانی که در جرایم مواد مخدر محکوم به اعدام میشوند، امکان
تجدیدنظرخواهی وجود ندارد. تمام اینها باعث میشود که روند رسیدگی به
پروندههای مواد مخدر، بسیار کوتاه باشد و متهمان در بسیاری از مواقع حتی
امکان داشتن وکیل را هم نداشته باشند.»
محمد مصطفایی از نمونهای از اعدامهای ماه گذشته نام میبرد که یک نفر در
شهر مشهد به اتهام "نگهداری ۳۰ گرم حشیش" اعدام شده است. او میگوید: «چند
روز پیش در خبرها دیدم که یک نفر در شهر مشهد به اتهام حمل ۳۰ گرم حشیش
اعدام شده است. در خیلی از موارد هم به همین صورت بوده است. متأسفانه کسانی
که متهم به حمل و نگهداری حشیش و مواد مخدر هستند، ناشناختهاند و کسی نیست
که پشتیبان آنها باشد. در حال حاضر این سیاستی است که دستگاه قضایی اعمال
کرده و به همین دلیل میبینیم اعدامهایی که در ماههای اخیر صورت گرفته،
عمدتاً در رابطه با کسانی است که مواد مخدر حمل میکردهاند. در آینده
خواهیم دید، کسانی که مرتکب قتل شدهاند و به قصاص محکوم شدهاند اعدام
خواهند شد.»
۵۰۰۰ نفر دیگر در انتظار اعدام
چرا عمده اعدامهای ماه گذشته در ایران مربوط به متهمان مواد مخدر و نه
متهمان به قتل بوده است؟ محمد مصطفایی این امر را "سیاست قوه قضاییه ایران"
میداند و اضافه میکند: «دستگاه قضایی با رهنمودهایی که از دولت و دیگر
دستگاههای اجرایی کشور میگیرد، تصمیم گرفته که در یک برهه، اعدامها در
مورد مواد مخدر را افزایش دهد. به این گمان که دیگران را ارعاب کنند و بعد
از اینکه در ارتباط با مواد مخدر عدهای را اعدام کردند، روی بیاورند به
بحث قصاص افراد و کسانی که به اتهام قتل محکوم به قصاص شدهاند. این سیاستی
است که در حال حاضر دستگاه قضایی بهپیش گرفته است.»
اما با اعدام ۹۷ نفر در ماه گذشته در ایران چند نفر دیگر در انتظار اعدام
هستند؟ محمد مصطفایی میگوید: «هیچ خبرنگاری حق ورود به دادسرای امور جنایی
تهران که اعدامها در آن صورت میگیرد را ندارد، اما آمار کسانی که محکوم
به اعدام هستند بسیار بالاست. بهخصوص در مورد قتل، من از طریق کسانی که در
دستگاه قضایی هستند، اطلاعات موثقی دارم که بیشتر از هزار پرونده، هنوز حکم
به استیذان آنها داده نشده و اگر حکم به استیذان داده شود، در ماههای
آینده اعدام خواهند شد. افراد بسیاری، بالای پنجهزار نفر به اعدام محکوم
شدهاند و در انتظار اجرای حکم هستند.»
افزایش فشار به خانواده های زندانیان سیاسی به خاطر برگزاری جلسه قرآن
فشار به خانواده های زندانیان سیاسی در روزهای اخیر شدت بیشتری پیدا کرده و
اخیرا تعدادی از همسران زندانیان سیاسی به دلیل شرکت در جلسه قرآن در خانه
زندانیان سیاسی به دفتر پی گیری وزارت اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار
می گیرند.
به گزارش کلمه، ماموران وزارت اطلاعات در این بازجویی ها همسران زندانیان
سیاسی و یا دیگر اعضای خانواده ها را تهدید به بازداشت کرده و از آنها می
خواهند از رفتن به این جلسات خودداری کنند.
این در حالی است که این جلسه تنها یک جلسه قرآن است که خانواده ها در آن به
خواندن قرآن، دعا و نیایش مشغول می شوند و با اظهار همدردی با یکدیگر فقط
گذراندن این روزهای سخت را برای یکدیگر آسانتر می کنند.
همچنین تاکنون چند نفر از اعضای این خانواده ها به دلیل شرکت در این جلسات
بازداشت و در زندان اوین به سر می برند. ساجده کیانوش راد و زهرا حاتمی به
ترتیب عضو شاخه جوانان جبهه مشارکت و معلم یکی از مدارس تهران به همین خاطر
دستگیر و زندانی شده اند. جرم زهرا حاتمی دبیری این جلسه ها ذکر شده است در
حالی که این جلسه ها، جلسه قران خوانی است و هیچ رییس و مدیری هم ندارد که
کسی بخواهد به جرم آن بازداشت شود.
پس از انتخابات سال گذشته زمانی که هر روز بر تعداد دستگیر شدگان حوادث پس
از انتخابات افزوده شد، خانواده های بازداشت شده ها هر هفته با جمع شدن در
خانه یکی از زندانیان و با خواندن قرآن و دعا و هم صحبتی با یکدیگر تلاش
کردند غم های خود را اندکی تسکین بدهند و تسلی بخش یکدیگر باشند.
این جلسات مذهبی به خاطر تداوم دستگیری ها و افزایش تعداد خانواده های
زندانیان سیاسی از سال گذشته تاکنون ادامه یافته و تداوم برگزاری آن هم فقط
به همین خاطر و موج بازداشتهای فعالان مدنی، اجتماعی و روزنامه نگاران طی
سال گذشته تاکنون بوده است.
نیروهای امنیتی که هر از چند گاهی فشار خود را بر خانواده زندانیان سیاسی
زیاد می کنند تا آنها را وادار به سکوت درباره عزیزان زندانی شان کنند،این
بار به بهانه برگزاری جلسات هفتگی خانواده های زندانیان آنها را مورد تهدید
و بازجویی قرار می دهند. در این احضارها همچنین خانواده ها به دلیل مصاحبه
هایی که با سایتهای خبری یا دیگر رسانه ها دارند تهدید به دستگیری می
شوند.بازجوهای وزارت اطلاعات به همسران زندانیان سیاسی گفته اند که جلسات
هفتگی شما باید تعطیل شود و در غیر این صورت مجبور به بازداشت شما خواهیم
شد. بازجوها در برابر اعتراض خانواده های زندانیان که پرسیده اند مگر
برگزاری جلسه قرآن و دعا جرم است که ما را تهدید می کنید،گفته اند که جلسه
های قرآن شما به تدریج تبدیل به یک نهاد و تشکل شده است،تشکلی برای خانواده
های زندانیان سیاسی”
بازجوها در این بازجویی ها همچنین از خانواده های زندانیان پرسیده اند که
در نبود همسران شان زندگی را چگونه می گذرانند؟وقتی با این پاسخ تعدادی از
خانواده ها روبرو شده اند که جمعی از بستگان و دوستان شان که حامی جنبش سبز
هستند به آنها کمک مالی می کنند،گفته اند:«اگر کسی به شما کمک کند و یا شما
از کمک کسی استفاده کنید، جرم تلقی می شود و به خاطرش تحت پیگرد قانونی
قرار خواهید گرفت.»
بازجوهای دفتر پیگیری وزارت اطلاعات در برابر این اعتراض خانواده ها که
براساس کدام ماده یا تبصره قانونی کمک به خانواده زندانی سیاسی آن هم توسط
بستگان و دوستان جرم محسوب می شود، پاسخ قانع کننده ای نداشته اما گفته اند
که «جرم است و برخورد می کنیم.»
خانواده زندانیان سیاسی بارها تاکید کرده اند که چون نمی دانند چگونه صدای
شان را به مسوولان برسانند مجبورند این مصاحبه ها را انجام دهند و درباره
آخرین وضعیت عزیزان شان اطلاع رسانی کنند. آنها هر بار به دادستانی تهران
یا قوه قضاییه مراجعه می کنند تنها با درهای بسته روبرو می شوند و چون نمی
دانند چگونه صدای شان را به مسوولان برسانند مصاحبه می کنند.این خانواده ها
همواره به سکوت دعوت می شوند، سکوتی که هیچ یک از خانواده ها سودی از آن
نبرده اند و با وجود آن هم کوچکترین تغییری در وضعیت زندانی شان داده نشده
است.
خیلی از خانواده ها با بازداشت و یا احضارهای متعدد و حتی صدور حکم بازداشت
دعوت به سکوت شده اند.خواهر عبدالرضا تاجیک، روزنامه نگاری که پس از
انتخابات سه بار بازداشت شد و اکنون در مرخصی به سر می برد. زمانی که
درباره برادر زندانی اش مصاحبه کرد به یک سال و نیم زندان محکوم شد.
خانواده زندانیان سیاسی چندی پیش در نامه ای به صادق لاریجانی، رییس قوه
قضاییه با اعتراض به این روند خواستار توقف برخوردهای این چنینی با خانواده
های بی گناه زندانیان حوادث پس از انتخابات شدند.
انتقال زندانیان سیاسی مرد در زندان رجایی شهر به بند چهار
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: صبح امروز تمامی زندانیان سیاسی
مرد زندان رجایی شهر کرج،به بند 4 این زندان منتقل شدند.
به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، صبح امروز، 3 بهمن ماه،
تمامی زندانیان سیاسی مرد در زندان رجایی شهر به یکی از سالن های بند چهار
این زندان منتقل شدند. تا به این لحظه از دلیل این نقل و انتقالات ناگهانی
خبری در دست نیست اما از مدت ها پیش شایعاتی مبنی بر تفکیک زندانیان سیاسی
در این زندان به گوش می رسید. اگرچه متاسفانه این تفکیک ها غالبا به جای
رعایت قانون تفکیک جرائم، به قصد اعمال محدودیت های بیشتر صورت می گیرد.
تفکیک زندانیان سیاسی پیش از این در زندان اوین صورت گرفته بود. این در
حالی است که زندانیان سیاسی زن در زندان رجایی شهر از جمله فریبا کمال
آبادی و مهوش ثابت، از سران جامعه بهایی و شبنم مددزاده عضو دفتر تحکیم
وحدت کماکان در میان سایر زندانیان نگهداری می شوند و همین امر مشکلاتی را
برای آنان فراهم کرده است.
در میان زندانیان منتقل شده به سالن مذکور در بند چهار می توان به دکتر
احمد زیداآبادی، مسعود باستانی، رسول بداقی، زانیار و لقمان مرادی (محکوم
به اعدام) و ده ها تن دیگر اشاره کرد.
انتقال زندانی سیاسی بوکانی به مکانی نامعلوم
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: قادر محمدزاده زندانی محبوس در
زندان مرکزی ارومیه توسط مأموران زندان احضار و به مکان نامعلومی منتقل شد.
به گفته خانواده وی، احتمالاً او را به بازداشتگاه یکی از نهادهای امنیتی
منتقل نموده اند.
خانواده این زندانی در تماس با خبرنگار آژانس خبری موکریان ضمن اعلام این
مطلب اظهار داشتند: چند روز است نامبرده با خانواده تماس نگرفته و از وضعیت
وی اطلاعی در دست نیست.
یادآور می گردد قادر محمدزاده که بیش از سه سال است در زندان به سر می برد
به اتهام تشکیل گروه غیر قانونی و درگیری با نیروهای دولتی و... در دادگاه
انقلاب اسلامی مهاباد به تحمل ۲۳ سال حبس محکوم شده است.
بازداشت هومن نعمتی از فعالین دانشجویی مازندران
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: هومن نعمتی از فعالین دانشجویی
دانشگاه مازندران رور چهارشنبه هفته گذشته و در پی احضار به حفاظت اطلاعات
سپاه مازندران بازداشت و به زندان اداره اطلاعات مازندران (شهید کچوئی)
منتقل گردید.
به گزارش دانشجونیوز این فعال دانشجوئی در ایام تعطیلات قبل از امتحانات
پایان ترم به حراست دانشگاه احضار شد. گفتنی است هومن نعمتی پس از احضار به
حراست دانشگاه مازندران از سوی آقایی رئیس حراست مورد تهدید و بازجوئی قرار
گرفت.
یک منبع مطلع به دانشجونیوز گزارش می دهد حفاظت اطلاعات سپاه مازندران در
هفته گذشته با نعمتی تماس گرفته و وی را احضار کرد. هومن نعمتی در روز
چهارشنبه 29 دی ماه به حفاظت اطلاعات سپاه مراجعه کرده و پس از بازجوئی
بازداشت شد. یک مقام آگاه در حراست دانشگاه مازندران که خواست نامش فاش
نشود به فعالین دانشجوئی دانشگاه مازندران گزارش داد که هومن نعمتی پس از
بازداشت از سوی حفاظت اطلاعات سپاه مازندران به اداره اطلاعات مازندران
منتقل شده و هم اکنون در زندان اداره اطلاعات مازندران ( شهید کچوئی )
نگهداری می شود.
هومن نعمتی از فعالین دانشجوئی دانشگاه مازندران بوده که در حوادث مربوط به
اعتراضات 26 خرداد ماه 88 دانشگاه مازندران که بیش از صد دانشجو در آن روز
بازداشت شده بودند دستگیر شد. وی در سال گذشته از سوی کمیته انضباطی
دانشگاه به توبیخ کتبی با درج در پرونده محکوم شده بود.
چندی پیش جمعی از فعالین سبز استان مازندران در دادگاه خود از وضعیت وخیم
خود در زندان اداره اطلاعات ساری گفتند و خاطرنشان کردند بازجویان اداره
اطلاعات استان در زیرزمین این ساختمان آنها را مورد بازجوئی و شکنجه قرار
می دادند.
زندانیان نوجوان رجایی شهر، در معرض خطر جدی آزار جنسی
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: روز پنج شنبه سی ام دی ماه و در پی
انتقال زندانیان سالن جوانان بند 4 زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت)، که
عمدتا از نوجوانان 15 تا 20 ساله تشکیل شده اند به بند 3 این زندان و وضعیت
اسفبار اسکان ایشان در راهروهای بند 4 و همچنین نگهداری آنها در میان
زندانیان بزرگسال، این زندانیان دست به اعتراض زدند که این امر با واکنش
تند نیروهای حفاظت زندان روبرو شد.
بنا به گزارش های رسیده به کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی از زندان
رجایی شهر کرج، مسئولان زندان رجایی شهر روز پنج شنبه سی ام دی ماه، به
دلایلی نامعلوم اقدام به تخلیه سالن 12 جوانان بند 4 زندان رجایی شهر و
انتقال زندانیان ساکن این سالن به بند 3 این زندان که محل نگهداری افراد
بزرگسال می باشد نمودند.
در پی انتقال زندانیان نوجوان بند 4 به بند 3 زندان رجایی شهر، و اسکان
ایشان در راهروهای این بند که فاقد هرگونه امکانات رفاهی و حتی گرمایشی می
باشد، این امر با واکنش شدید این زندانیان نوجوان مواجه گردید که اعتراض
آنها با حمله نیروهای حفاظتی این زندان و بازداشت توام با ضرب و شتم تعدادی
از زندانیان پایان یافت.
انتقال این زندانیان نوجوان در حالی است که پیش از این و با وجود تفکیک محل
نگهداری زندانیان نوجوان از بزرگسالان، موارد متعددی از تجاوز زندانیان
خطرناک به زندانیان نوجوان در زندان های کشور و بخصوص زندان رجایی شهر کرج
گزارش شده است و این اقدام آگاهانه مسئولین زندان رجایی شهر، نوجوانان
محبوس در این زندان را بیش از پیش در معرض خطر جدی تهدید و اذیت و آزارهای
جنسی قرار خواهد داد.
بیانیه بیش از 130 تن از زنان فعال در سوئد در حمایت از نسرین ستوده
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: بیش از 130 تن از زنان فعال حقوق
اجتماعی، زنان و پناهندگی، نویسندگان، شاعران، هنرمندان، روزنامه نگاران،
... در سوئد با انتشار بیانیه ای خواستار آزادی نسرین ستوده وکیل دادگستری
و فعال حقوق بشر شدند.
تغییر برای برابری: بیش از 130 نفر از زنان فعال سوئد با انتشار بیانیه ی
در 21 ژانویه 2011، اعتراض خود را به احکام صادر شده علیه نسرین ستوده بیان
داشته اند. آنان با اشاره به ادامه بازداشت، و صدور حکم سنگین 11 سال زندان
و 20 سال محرومیت از وکالت و خروج از کشور برای نسرین ستوده اعلام کرده
اند: «صدور چنین حکمی برای وکیل حقوق بشر و فعال حقوق زنان و کودکان، هشدار
دهنده و غیر قابل قبول است. ما ضمن در خواست آزادی نسرین ستوده، خواهان عدم
ممانعت او از ادامه فعالیت هستیم.»
رونوشتی از این بیانیه برای بیرگیتا اولسون وزیر سوئدی اتحادیه اروپا و
کارل بیلت وزیر امور خارجه سوئد ارسال شده است. در میان امضا کنندگان اسامی
سرشناسانی در میان فعالان سازمان های سراسری زنان، سردبیرهای نشریات رسانه
های بزرگ سوئد، سیاستمداران، هنرمندان و نویسندگان مطرح سوئدی به چشم می
خورد.
متن کامل بیانیه به همراه اسامی امضا کنندگان، یادداشت هایی از راکل شکری
سردبیر بخش فرهنگی و پروین اردلان فعال حقوق زنان، صفحات ویژه ای از
روزنامه سیدسونسکا در سوئد را به خود اختصاص داد.
راکل شکری سردبیر بخش فرهنگی نوشته است: «اختصاص صفحاتی ویژه برای نسرین
ستوده اهمیت زیادی دارد. نویسندگان، روزنامه نگاران، هنرمندان بسیار تحت
سانسور قرار دارند. هرهفته مطبوعات سوئدی وضعیت نگران کننده داوید ایساک،
نویسنده و روزنامه نگار سوئدی – اریتره ای را گزارش می دهند اما تا به حال
هیچ دادگاهی برای او تشکیل نشده و همچنان از سال 2001 در زندان اریتره به
سر می برد. بیانیه زنان برای آزادی نسرین ستوده هشداری است به نظام های
غیردموکراتیک که مانع فعالیت فعالان شان می شوند. خوشبختانه ایران جزیره ای
منزوی نیست پل های ارتباطی بسیاری بین ایران و سایر جهان وجود دارد.»
پروین اردلان نیز در تصویری که از نسرین ستوده به شهروندان سوئدی ارائه
داده است، نوشته «نسرین به واقع، صدای کسانی است که بی صدا بودند. نسرین
نماد مقاومت زنان ایران در برابر تبعیض قانونی هم در نقش وکیل و هم در نقش
متهم است. او و وکلای اندکی چون او، به عنوان وکیل مدافع حقوق بشر و حقوق
زنان گفتمان حقوقی را به گفتمان حقوق بشری ارتقا دادند و مفهوم وکیل را از
شکل تجاری، اقتصادی یا مکانیکی به مفهوم انسانی آن دگرگون کردند. او نشان
داد یک وکیل مدافع قانونی عمل می کند اما مداخله گر هم هست و قانونی را که
ناقض حقوق برابر و حقوق بشر باشد هم نقد می کند.»
وی سپس درباره همبستگی زنان برای آزادی نسرین ستوده نوشته است: «همبستگی
خواهرانه و جهانی برای آزادی زنانی چون نسرین ستوده، دفاعیه ای است برای
وکیلی شجاع و در بند، دفاعیه ای است به نشانه هم صدایی با زنان برای تحقق
برابری جنسیتی و آزادی بیان و عمل. تلاشی است برای نشکستن امیدهایمان در
پرتو همبستگی خواهرانه در سراسر جهان.»
پیش تر نیز صدور حکم دادگاه تجدید نظر درباره نسرین ستوده با واکنش جامعه
مدنی سوئد روبه رو شده بود. نشریه فمینیستی فمینیست پرسپکتیو از زمان صدور
حکم نسرین ستوده تاکنون با انتشار اخبار مربوط به او، یادداشت ها و
گفتگوهایی با شیرین عبادی و همسر نسرین ستوده به پی گیری پرونده او حساسیت
نشان داده است، پن سوئد نیز با انتخاب نسرین ستوده به عنوان عضو افتخاری پن
سوئد اعلام کرد که پی گیر وضعیت نسرین ستوده هست.
بیانیه زنان سوئدی به مثابه بخشی از جامعه مدنی سوئد در حالی منتشر می شود
که طبق گزارش اخیر رسانه های سوئدی حجم صادرات اقتصادی شرکت های سوئدی چون
ولوو، اسکانیا، اریکسون،... به ایران طی یک سال اخیر تقریبا دو برابر شده
است.
تعطيلي اغلب کارخانجات آجرپزي بدليل گران شدن ونبودن سوخت
ايران كارگر : پس ازحذف يارانه ها وبدليل گران شدن سوخت کارخانه هاي آجرپزي
درمعرض تعطيلي کامل قرارگرفته اند ازجمله کارخانه هايي که اخيرابه همين
دليل تعطيل شده اند عبارتند از کارخانه هاي جابري ,کارخانه نوکان ,کارخانه
عدانلو , کارخانه ياس وکارخانه حاج عزيز .اين کارخانه ها هرکدام حدود50 تا
60 کارگر داشته اند که همگي رااخراج کرده اند
عليرغم پيگيريهاي مستمري که مسولين كارخانه ها دررابطه باحل اين مشکل د
اشته اند ولي متاسفانه هيچکس جوابگونيست ,يکي از صاحبان اين کارخانه ها گفت
: براي پيگيري موضوع به بازرگاني هم رفتيم ولي هيچ پاسخي نداده نشد وگفتند
که فعلا بايستي آجر را با همان نرخ قبلي بفروشيد.وي گفت : ارآنجايي که نرخ
سوخت براي ما20برابرشده است واضح است که اين وضعيت چيزي جز ضررنيست و
بنابراين ترجيح ميدهم که کارخانه راتعطيل کنم تا حداقل ضررنکنم .
ادامه نا آرامی در تایباد
به گزارش سایت نزدیک به اهل سنت "اخبار جهان اسلام" پس ازدرگیری مردم
شهرستان تایباد بانیروهای رژیم در روز جمعه یکم بهمن 89 و به آتش کشیدن
خودروی اطلاعات رژیم ،و اعتراض به برکناری مولانافاضلی امام جمعه این
شهرستان ،نیروهای رژیم دست به دستگیریهای گسترده ای زده و با حرکت ماشینهای
گارد درسطح شهر ،جوانان را دستگیر کرده وبه بازداشتگاه اطلاعات می برند و
پس از باز جویی و ضرب و شتم بسیار به بازداشتگاههای مشهد انتقال میدهند.
این گزارش در ادامه آورده است که "مولانا فاضلی "امام جمعه شهر را نیز
دیروز شنبه به بهانه جلسه به مشهد برده وتاکنون نیز ازوضعیت ایشان خبری
دردست نیست واحتمال بازداشت ایشان وجوددارد. چهره شهر تبدیل به پادگان
نظامی شده وماشینها وادوات جنگی درداخل شهر به حرکت درمی آید تا فضای رعب
ووحشت ایجاد کند.
ممنوعیت ملاقات حضوری برای ابوالفضل عابدینی
ابوالفضل عابدینی روزنامه نگار و فعال حقوق بشر که به اتهام عضویت در «حزب
پان ایرانیست، تبلیغ علیه نظام، ارتباط با دول متخاصم و فعالیت حقوق بشری»
به ۱۱ سال زندان محکوم شده هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر میبرد.
به گزارش رهانا، سامانه خبری «خانه حقوق بشر ایران» عابدینی از شهریور ماه
گذشته که به زندان اوین منتقل شده است تاکنون با خانوادهی خود ملاقات
حضوری نداشته است. خانواده عابدینیهر بار که در خواستی مبنی بر ملاقات
حضوری و یا اعطای مرخصی به دادستان ارایه دادهاند، اما هیچگونه پاسخ
مثبتی از دادستانی دریافت نکردهاند
ابوالفضل عابدینی اسفند ماه سال گذشته برای دومین بار بازداشت و به زندان
اوین و بند ۲ الف این زندان منتقل شد.
راهپیمایی سراسری به پایتخت تونس برای سرنگونی دولت موقت
دویچه وله: با شعار سرنگونی دولت، نخستین گروه هزار نفره از راهپیمایان صبح
یکشنبه وارد پایتخت تونس شدند. گروههای دیگر به سوی پایتخت در حرکت هستند.
"کاروان آزادی" روز شنبه از شهرهای مختلف آغاز شده است. یمن نیز دستخوش
ناآرامی است.
صدها نفر از معترضان به دولت موقت تونس روز شنبه (۲ بهمن / ۲۲ ژانویه) از
مناطق مختلف فقیرنشین تونس به سوی پایتخت حرکت کردند و صبح یکشنبه به تونس،
پایتخت، رسیدند. آنها در حالی که شعار "مردم آمدهاند تا دولت را سرنگون
کنند" را میدادند، به خیابانهای پایتخت ریختند.
نقش کلیدی اتحادیه کارگری تونس
به گزارش خبرگزاری فرانسه، از میان این گروه حدود یکهزار نفره که خود را
"کاروان آزادی" مینامیدند، پیرمردی بنام محمد لیانی که پرچم تونس را در
دست داشت، دولت موقت را «آخرین بقایای دیکتاتوری» نامید که باید برکنار
شود. گروه "کاروان آزادی"، تشکلی است که پس از خروج رئیس جمهوری پیشین از
کشور شکل گرفته است.
سازماندهی این راهپیمایی اتحادیهی سندیکاهای کارگری تونس است. این
اتحادیه نقشی کلیدی در سازماندهی چندین تظاهرات اعتراضی و سقوط دولت
زینالعابدین بنعلی داشته است.
این اتحادیه نخست شرکت در دولت ائتلافی موقت به نخستوزیری محمد غنوشی را
پذیرفت، ولی چندی بعد از این ائتلاف خارج شد. اتحادیه کارگری دولت موقت را
متهم میکند، به طور عمده با عاملان و حزب دولت پیشین همکاری دارد.
محمد غنوشی بیش از ۱۱ سال است که مقام نخستوزیری در تونس را برعهده دارد.
وی وعده برگزاری نخستین انتخابات دمکراتیک در تونس را داده است. اتحادیه
اروپا و آمریکا مقامات مسئول تونس را فراخواندهاند، دست به اصلاحات
گستردهی دمکراتیک در کشور بزنند.
نطفهی شورش موسوم به "انقلاب یاس" در مناطق مرکزی و فقیرنشین تونس شکل
گرفت. راهپیمایی "کاروان آزادی" صبح شنبه از ۲۸۰ کیلومتری جنوب پایتخت در
منطقهی "منزل بوتین" به سوی تونس آغاز شد. در حین راهپیمایی مردم هر چه
بیشتر به راهپیمایان پیوستند.
به گفتهی سازماندهندگان این راهپیمایی، "منزل بوتین" محل آغاز "انقلاب
یاس" تونس است. در این محل برای نخستین مرتبه تظاهرکنندگان مورد اصابت
گلولههای پلیس قرار گرفتند. شورش برخاسته از این منطقه به سراسر کشور
سرایت کرد و بالاخره منجر به خروج حاکم دیکتاتور، زینالعابدین بنعلی، از
کشور شد.
موج "انقلاب یاس" تونس به دیگر کشورهای عرب نیز سرایت کرده است. ناآرامی و
اعتراض به شرایط حاکم بر کشورهای عربی، مردم کشورهای این منطقه، از جمله
تاکنون مصر، اردن، الجزایر و یمن را به خیابانها کشانده است. آنها خواهان
تغییرات دمکراتیک هستند.
بازجویان وزارت اطلاعات زندانیان سیاسی بند 3 را به بند 4 منتقل کردند
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" بدستور
بازجویان وزارت اطلاعات تمامی زندانیان سیاسی بند 3 به سالن 12 بند 4 زندان
گوهردشت کرج انتقال یافتند.
از صبح روز یکشنبه 3 بهمن ماه تمامی زندانیان سیاسی بند 3 معروف به بند
کارگری را به سالن 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج منتقل کردند.این سالن دارای
محدویدتهای زیادی است و ارتباط آن با سایر سالنهای بند 4 بسیارمحدود می
باشد.هنوز هدف از انتقال زندانیان سیاسی به این بند نامشخص است ولی به نظر
می آید برای ایجاد محدودیتهای غیر انسانی و قرون وسطایی علیه زندانیان
سیاسی باشد.
دستور انتقال زندانیان سیاسی به بند4 و جمع کردن آنها در سالنی خاص توسط
وزارت اطلاعات و صادق لاریجانی رئیس منصوب ولی فقیه علی خامنه ای در قوۀ
قضاییه می باشد که در هفته های گذشته بدستور و تایید وی ده ها نفر از
زندانیان سیاسی و عادی برای ایجاد رعب و وحشت به طناب های دار سپرده شدند.
سالن 12 بند 4 معروف به سالن نوجوانان و جوانان است که نوجوانان و جوانان
زندانی در آن نگهداری می شوند. 30 دی ماه آنها را بطور ناگهانی به بندهای
مختلف انتقال دادند و تعدادی از آنها به بند 3 انتقال یافتند. علیرغم اینکه
سن اکثر آنها بین 16 تا بالای 20 سال می باشد انتقال آنها به بندهای مختلف
که مجرمین عادی و میانسال در آن نگه داری می شوند با خطر جدی اذیت وازار
جنسی مواجه هستندو از هم اکنون گزارشهایی مبنی بر اذیت وآزار جنسی این
نوجوانان بخصوص در بند 6 وجود دارد.
پایان اعتصاب غذای خشک دو زندانی سیاسی در زندان ارومیه
حبیب الله گلپریپور و احمد تموئی دو زندانی سیاسی پس از گذشت ۲۰ روز
اعتصاب غذای خود را شکستند.
بنا به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، هرانا حبیب الله
گلپریپور زندانی سیاسی کرد محکوم به اعدام که همراه یک زندانی سیاسی دیگر
کرد به نام احمد تموئی از بیست روز پیش در اعتراض به انتقال حسین خضری به
مکانی نامعلوم جهت اجرای حکم اعدام دست به اعتصاب غذایتر و خشک زده بودند
پس از تحمل ۲۰ روز انفرادی و در پی وخامت حال جسمی ایشان و به در خواست
همبندیانشان به اعتصاب غذای خود پایان داده و مجددا به بند ۱۲ زندان ارومیه
منتقل شدند.
همچنین از سرنوشت سه زندانی سیاسی دیگر علی احمد سلیمان به مدت ۱۷ روز و
جهانگیر بادوزاه و محمد امین عبدالهی نزدیک به یک هفته که در اعتراض به
انتقال حسین خضری به مکانی نامعلوم دست به اعتصاب غذای زده بودند و بعدا
توسط نیروهای اطلاعاتی به اداره اطلاعات این شهر منتقل شده بودند همچنان
خبری در دست نیست.
هزاران خانه در مسجدسلیمان در معرض گاز سمی است
به گزارش خبرآنلاین، امیدوار رضایی نماینده اصولگرا و عضو هیات رئیسه مجلس
در نطق امروز خود با بیان اینکه مردم حوزه انتخابیهاش در زمینه تولید و
استخراج نفت و گاز با سابقه مطول در حوزه نفت و گاز و با وجود توجیهات
دولتها به ویژه دولتهای نهم و دهم و شخص رییس جمهور در مصوبات استانی،
هنوز از مشکلات حاد و عدیدهای برخوردار است، از رییس جمهور خواست تا مباحث
مطرح شده را پیگیری و با عوامل خاطی برخورد کند.
وی تصریح کرد: بسیاری از جوانان هنوز بیکارند و مردم مسجدسلیمان هنوز از آب
ناسالم و جیرهبندی شده استفاده میکنند و هزاران خانه مسکونی در معرض گاز
سمی قرار دارند و حتی یک خانه امن تحویل مردم این نواحی نشده است.
نماینده مسجدسلیمان با توصیه به مسوولان نظام گفت: بر مسوولان است که با
کنار گذاشتن اختلافات کوچک و پرهیز از مسایل حاشیهای بر اصول و مسایل اصلی
پافشاری و تلاش شود، در این شرایط حساس کمترین فشار بر مردم وارد آید و با
وحدت، تدبیر، عقل و مردم داری از اشتباهات خود جلوگیری و در برخوردهای
داخلی با ظرفیت و تحمل پذیری بیشتر عمل کنیم و قانون گرایی و اخلاق را محور
کار قرار داده و در برابر قانون تسلیم باشیم.
از تبرئه ی کیهان تا تزریق مرفین به حسین رونقی ملکی
وضعیت روحی و جسمی حسین رونقی ملکی، زندانی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین،
پس از تحمل ۴۰۶ روز زندان رو به وخامت میگراید و مسئولان کماکان از دادن
مرخصی به وی ممانعت به عمل میآورند.
یکی از نزدیکان حسین رونقی ملکی در همین رابطه به گزارشگر هرانا گفت:
بازجوهای وزارت اطلاعات حداقل مبلغ وثیقهای که در قبال مرخصی آقای رونقی
طلب کردهاند، یک میلیارد تومان است اما با این حال این مسئله قطعی نیست و
مسئولان در برابر پیگیریهای خانواده گفتهاند که بایستی از بالا دستور
بیاید.
وی با تاکید بر وضعیت روحی نامساعد حسین رونقی ملکی افزود: حسین به دلیل
ناراحتی کلیوی و عفونتهای دهان و دندان، در شرایط جسمی نامساعدی نیز به سر
میبرد و مسئولان زندان با توجه به نیاز مبرم این زندانی سیاسی به درمان،
حتی وی را به بهداری زندان منتقل نمیکنند. این روند تا جایی ست که چندی
پیش هنگامی که حسین یکی از کلیههایش به شدت درد میکرد، مسئولان چندین بار
به او «مرفین» تزریق کردند و هیچ اقدامی در برابر درمان وی انجام ندادند.
وی افزود: حسین مدتها پیش رنجنامهای از درون زندان برای دادستانی نوشته
بود که در آن به شرح شکنجهها و چگونگی اعتراف گیری بازجوهای وزارت اطلاعات
پرداخته بود، اما مسئولین زندان مانع از این شدند که این نامه از زندان
بیرون بیاید و به دست دادستانی برسد.
او در پایان اظهار داشت: پیشتر نیز حسین و خانوادهاش از روزنامهٔ کیهان
به دلیل اکاذیبی که در ماههای اولیهٔ بازداشت در مورد وی منتشر شده بود،
شکایت کرده بودند؛ اما روزنامهٔ کیهان در دادگاه براساس پیش بینیها تبرئه
شد.
انتقال یک زندانی بوکانی به مکانی نامعلوم
آژانس خبری موکریان: قادر محمدزاده زندانی محبوس در زندان مرکزی ارومیه
توسط مأموران زندان احضار و به مکان نامعلومی منتقل شد.
خانواده این زندانی در تماس با خبرنگار آژانس خبری موکریان ضمن اعلام این
مطلب اظهار داشتند: چند روز است نامبرده با خانواده تماس نگرفته و از وضعیت
وی اطلاعی در دست نیست.
به گفته خانواده قادر محمدزاده، احتمالاً او را به بازداشتگاه یکی از
نهادهای امنیتی منتقل نموده اند.
یادآور می گردد قادر محمدزاده که بیش از سه سال است در زندان به سر می برد
به اتهام تشکیل گروه غیر قانونی و درگیری با نیروهای دولتی و... در دادگاه
انقلاب اسلامی مهاباد به تحمل ۲۳ سال حبس محکوم شده است.
چرا کیهان به استانبول میگوید اسلامبول؟
روزنامه کیهان در روزهای اخیر و همزمان با مذاکرات ایران و ۱+۵ در استانبول
بارها در تحلیلها و گزارشهای خود از واژه اسلامبول به جای استامبول
استفاده کرد.
به گزارش پایگاه خبری سفیر، به کار بردن این کلمه که برای بسیاری از مردم
ناآشنا بود، موجب سئوال و تعجب شده بود.
روزنامه کیهان در سرمقاله امروز خود اما به این ابهام پاسخ داد و در بخشی
از این سرمقاله نوشته که اسلامبول به معنای شهر اسلام است!
«کیمیا» به اتهام رابطه نامشروع هفته آینده محاکمه میشود
فارس: «کیمیا» متهم ردیف دوم پرونده سعادتآباد، به اتهام رابطه نامشروع با
متهم ردیف اول این پرونده، هفته آینده محاکمه خواهد شد.
پرونده رسیدگی به اتهام رابطه نامشروع کیمیا، متهم ردیف دوم پرونده
سعادتآباد قرار است به زودی در شعبه 77 دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی
شود.
قاضی اکبر ساعی، رئیس شعبه 77 دادگاه کیفری استان تهران گفت: قرار است جلسه
محاکمه این متهم هفته آینده برگزار شود.
گفتنی است بعد از صدور حکم 100 ضربه شلاق برای متهم این پرونده در شعبه 71
توسط قاضی عزیزمحمدی و مستشاران به اتهام رابطه نامشروع، این حکم در دیوان
عالی کشور نقض و قرار شد در شعبه دیگری دوباره مورد رسیدگی قرار گیرد.
هنرمند ایتالیایی در نقش شیوا نظر اهاری، با زیر نویس فارسی
ویدئوی ترانه ندا به یاد سالروز تولد ندا آقا سلطان که توسط گروه راک ترتی
یرز با همکاری امید حبیبی نیا ساخته شده است
درگذشت دبیر کل حزب مردم ایران
سایت میزان خبر: حسین راضی شب گذشته در بیمارستان پاستور نو بدورو حیات
گفت.
دبیر کل حزب مردم ایران و عضو شورای مرکزی جبهه ملی ساعت 11 شب گذشته بعد
از یک دوره طولانی مبارزه با بیماری درگذشت.
مرحوم حسین راضی از بنیانگذاران سازمان سوسیالیست های خداپرست و حزب مردم
ایران بوده و سابقه طولانی همکاری با جبهه ملی را در کارنامه خود داشته
است.
آمارهای وحشتناک
روزنامه آرمان: آمارشاغلين كشور21 ميليون و 704 هزارنفررا نشان ميدهد،
هرچند نگارنده مفهوم - شاغل - و افرادي كه داراي شغل ميباشند را تا
هنوزمتوجه نشده ام و بايد ازناحيه مسئولين تعريف مورد نظر از شاغلين ارائه
شود، درنوشتارحاضر نه به تعداد شاغلين بلكه به آماربي سوادان و كم سوادان
پرداختهام، آماري كه به شدت ناراحت كننده ميباشد، برپايه اين گزارش 6
ميليون و 257 هزارو 204 نفراز مردان و زنان شاغل درسال گذشته داراي سواد
ابتدائي، سوادآموزي و غيررسمي بوده اند كه ازاين تعداد 5 ميليون و 293
هزارو 62 نفرمرد و 963هزارو582نفرزن ميباشند ...
همچنين 2 ميليون و 598هزارو 92 نفرازافراد شاغل درسال گذشته بي سواد بوده
اند، جمعيت مردان بي سواد دراين بخش 1 ميليون و 856 هزارو 107نفرو زنان با
741 هزارو 985 نفربيشتربوده اند (آرمان شماره 1537) به ديگرسخن، جمعيت بي
سواد وكساني كه ازسطح سواد ابتدائي، سوادآموزي و غيررسمي برخوردارند
6728205 نفرمي باشد، به اين ميگويند آماروحشتناك، نزديك به يك سوم
ازشاغلين مملكت بي سواد يا كم سواد ميباشند؟! گناه اين عقب ماندگي تحصيلي
با كيست؟
وقتي مطابق اصل 30 قانون اساسي، دولت مؤظف است وسائل آموزش و پرورش رايگان
را براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازد پرسش اين است آيا دولت
وسايل آموزش وپرورش رايگان را تا پايان دوره متوسطه فراهم نياورده است يا
اينكه خانوادهها به هرعلت فرزندان خود را از تحصيل بازداشته اند؟ پرسش
ديگراين است كه منظوراز - وسايل آموزش و پرورش - مورد نظرقانوني اساسي
چيست؟ آيا صرف اختصاص چند اتاق به عنوان مدرسه و تعيين فردي به عنوان معلم،
حال خواه ازناحيه آموزش و پرورش و يا نهضت سوادآموزي كافي است كه الزام و
وظيفه دولت را تمام شده تلقي كنيم و يا در عصري كه معروف است كسي كه يك
زبان خارجي و همچنين كاربا كامپيوتر را نداند بيسواد است ما به پايان دوره
متوسطه دلخوش باشيم وباوركنيم كه وسايل آموزش و پرورش رايگان را فراهم
آوردهايم.
نگاهي گذرا به آماركساني كه درمعرض آسيبهاي جرم شناسانه قرارمي گيرند و
سطح سواد آنان وظيفه دولت را به مراتب سنگينترمي كند، باوردارم حتي قوهاي
مانند قوه قضائيه هم برابربند 5 اصل 156 قانون اساسي كه وظيفه اين قوه را
اقدام مناسب براي پيشگيري از وقوع جرم و اصلاح مجرمين قرارداده است دراين
مورد مسئول ميباشند يكي از اقدامات مناسب براي جلوگيري ازوقوع جرم، همانا
ريشه كن كردن بي سوادي است. 30 سال ازانقلاب اسلامي گذشته است، دراين مدت
علاوه برآموزش و پرورش، نهضت سوادآموزي هم درزمينه سوادآموزي فعال است و
مدتي قبل ازاين نهاد و مسئولين آن قدرداني شد، آيا درآن زمان اين
آماردراختيارمسئولين قرارنداشت تا با واكاوي عملكرد خود مسئله سوادآموزي را
جدي بگيرند؟ نمي توان درجامعهاي ازپيش رفت وموفقيت دم زد، اما آماري به
اين شكل در زمينه سوادآموزي داشت.
اين آمارمربوط به شاغلين تعريف شده كه مسئولين آنان راشاغل ميشناسند
ميباشد، آمارواقعي كجاست؟ وقتي به تناسب آماري زنان و مردان شاغل نگاه
ميكنيم، بيش از 3 ميليون نفرازشاغلين زنان هستند و آماركم سوادان و بي
سوادان دربخش زنان برابرهمين آماربه شرح زيرمي باشد، زناني كه دررديف سواد
ابتدائي، سوادآموزي و غيررسمي قرارمي گيرند 963 هزارو 582نفرو زناني كه
بيسواد ميباشند 741 هزارو 985 نفر (آرمان شماره 1537) جمع اين عده
1705567 نفرمي گردد. اگرهمين آماررا به كل زنان تسري دهيم به آماروحشتناك
نيمي اززنان بي سواد يا كم سوادند خواهيم رسيد.
نگارنده آرزو ميكنم اين آمارغيرواقعي باشد و يا مسئولين اعلام كنند آماركم
سوادان و بيسوادان عمدتاً دررديف سني بالائي است و به هرعلت دربزرگسالي
نتوانستيم عليرغم كوشش نهضت سوادآموزي، اين دسته ازتحصيل بازماندگان را جلب
و جذب سوادآموزي كنيم. اگرچنين باشد دراعمال و اجراي اصل30 قانون اساسي
درسطح واجدين تحصيل ابتدائي و متوسطه، دولت تقصيركمتري دارد و به هرعلت هم،
نهضت سوادآموزي نتوانسته اين افراد را جلب وجذب كند، اما اگرآماردرستي ازسن
و اقعي اين افراد داده شود چه كسي مسئول است؟ مسئوليت افراد ازتحصيل
بازمانده را چه كسي برعهده ميگيرد؟
فیلم؛ گردهمايی در کلن آلمان در اعتراض به اعدامها در ایران
احضار امام جمعه اهل سنت به دادگاه ویژۀ روحانیت
خبرگزاری هرانا - صبح امروز مولانا فاضلی امام جمعه اهل سنت تایباد به
دادگاه ویژه روحانیت احضار شد.
به گزارش سنی نیوز، امروز یکشنبه ۳/۱۱/۸۹ دادگاه ویژه روحانیت حضرت مولانا
فاضلی را احضار نمود و تا کنون هیچ خبری از سرنوشت ایشان به دست نیامده
است.
از سوی دیگر این منابع میگویند که بعد از درگیریهای شدید در روز جمعه
گذشته بین نیروهای انتظامی و اهل سنت شهر تایباد تا کنون دهها تن دستگیر
شدهاند و این روند همچنان ادامه دارد.
یورش بی سابقه ماموران وزارت اطلاعات به بند زندانیان سیاسی
ضرب و شتم و تخریب اموال زندانیان به دلیل تداوم اعتصاب غذا
خبرگزاری هرانا – ظهر امروز ماموران بلند پایه وزارت اطلاعات در استان
آذربایجان غربی با مراجعه به زندان ارومیه اقدام به ضرب و شتم تمامی
زندانیان سیاسی محبوس در بند 12 زندان ارومیه نمودند.
بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران "هرانا"
در ساعت 14 امروز رئیس زندان ارومیه ، رئیس حفاظت زندان، مدیر داخلی زندان
به همراه 30 تن از ماموران وزارت اطلاعات از جمله معاون مدیر کل اداره
اطلاعات استان آذربایجان غربی با یورش به بند 12 زندان ارومیه ضمن در آوردن
تمامی لباس های برخی از زندانیان و انتقال ایشان به محوطه زندان ارومیه
اقدام به ضرب و شتم ایشان نمودند.
در این یورش سازمان یافته زندانیان سیاسی که اکثرا به دلیل اعتصاب غذا در
وضعیت جسمی حاد قرار دارند به شدت مجروح شدند و کلیه لوازم شخصی زندانیان
تخریب و دفتر خاطرات و یادداشت های ایشان ضبط شده است.
گفتنی است پس از اعدام حسین خضری در زندان ارومیه و اعلام اعتصاب غذای
زندانیان سیاسی کلیه ملاقات های زندانیان قطع شده است و زندانیان اجازه
ارتباط تلفنی با خانواده های خود را نداشته و علاوه بر این زندانیان عادی
نیز حق ارتباط گیری با این زندانیان را نیز ندارند.
ماموران وزارت اطلاعات اعلام اعتصاب غذای زندانیان، انتقال اخبار آن به
خارج از زندان را بهانه یورش خود قرار داده اند.
هم اکنون ده تن از زندانیان سیاسی در زندان ارومیه پس از اعدام حسین خضری
دست به اعتصاب غذا زده اند و حال عمومی اکثر اعتصابیون وخیم گزارش شده است.
محمد امین عبدالهی، جعفر گوشواره ای همچنان در سلول انفرادی زندان ارومیه
نگهداری می شوند و از وضعیت قادر محمد زاده و علی احمد سلیمان که به اداره
اطلاعات ارومیه منتقل شده اند اطلاعی در دست نیست.
احتمال صدور حکم اعدام برای نوجوان بلوچ
در گفتگو با برادر محمد صابر ملک رئیسی
خبرگزاری هرانا – محمد صابر ملک رئیسی نوجوان بلوچ که به دلیل عدم همکاری
برادرش به صورت گروگان و در بلاتکلیفی در سلولهای انفرادی بازداشتگاه اداره
اطلاعات زاهدان بسر می برد با گذشت 16 ماه از زمان بازداشت وی از حق تحصیل
محروم شده و در طی ماه های اخیر از حق ملاقات با خانواده اش نیز محروم شده
است.
برادر این زندانی نوجوان در گفتگو با گزارشگر هرانا ضمن شرح چگونگی بازداشت
برادرش با توجه به رسیدن وی به سن قانونی از احتمال صدور حکم اعدام برای وی
ابراز نگرانی کرده و خواهان توجه سازمان های مدافع حقوق بشر به موضوع
بازداشت برادرش است.
متن کامل گفتگویی وی با گزارشگر هرانا به شرح زیر است:
لطفا زمان و نحوه بازداشت محمدصابر را برای ما شرح دهید:
برادرم محمد صابر ملک ریسی در تاریخ بیست وچهارم سپتامبر سال قبل یعنی
شانزده ماه پیش حدود ساعت ۳۰: ۱۸ در «بیمارستان علی ابن ابی طالب» شهر
چابهار هنگامیکه بالای سر برادر کوچکترم بوده همراه با برادرزادهٔ هفت
ساله و خواهرزادهام که هم سن سال محمد صابر میباشند توسط نیروهای لباس
شخصی دستگیر میشوند. برادرزاده و خواهرزادهام را پس از بازجویی در ساعت
یازده شب جلوی درب منزلمان رها میکنند.
البته همزمان با دستگیری محمد صابر دو برادر دیگرم را هم که بیست و سی سال
سن دارند، در نقاط مختلف شهر دستگیر میکنند که بعد از ۴ ماه با قید وثیقه
۷۰میلیون تومانی ازاد میشوند. در ضمن آنها این چهار ماه در وزارت اطلاعات
بودهاند؛ جای که محمد صابر را تا الان به صورت گروگان در انجا نگه
داشتهاند.
با توجه به اینکه برادر شما در بیمارستان دستگیر شده، شما از چه طریقی
متوجه این بازداشت شدید؟
ببینید بلافاصله بعد از دستگیری برادرانم یعنی در ساعت ۳۰: ۱۹ ماموران به
منزلمان هجوم میبرند و با تفتیش کامل منزلمان و با محاصره کامل خیابانی که
به طرف منزلمان میرود و کوچههای نزدیک منزلمان، به ایجاد فضای با رعب و
وحشت میپردازند و رییس این گروه به پدر و مادرم میگوید که سه تا از
فرزندان شما را دستگیر کردیم اگر عبید الرحمن را تحویل ندهید انها را
اعدام میکنیم! آیا شما میخواهید سه نفر بیگناه به خاطر یک نفر اعدام
بشوند!؟ پس بهتر است تحویلش بدهید. با این حساب آنها حتی خودشان هم اعلام
کردند که این کارشان گروگان گیری هست.
وضعیت برادران شما در طی بازداشت به چه صورت بوده؟
هر سه برادرم در طول بازداشت به شدت شکنجه شدند. دو برادر بزرگترم شکنجهها
را تحمل کرده و اقراری نداشتند ولی از اعترافات محمد صابر که آن زمان تنها
۱۶ سال و هفت ماه، سنش بوده چیزی نمیدانیم و با توجه به اینکه نوجوانی بیش
نبوده احتمال دارد که به دلیل شکنجهها مجبور به اعتراقاتی شده باشد.
پیگیریهای خانوادهٔ شما در مورد وضعیت محمدصابر به کجا رسیده است؟
در مورد پیگیری پرونده محمد صابر پدرم به فرمانداری وشهرداری و اداره
اطلاعات چابهار و زاهدان مراجعه کرده اما نتیجهٔ خاصی نگرفته چون آنها هیج
جوابی نمیدهند. البته وزارت اطلاعات اوایل گفته بود که اینها با گروههای
مسلح ارتباط دارند و با عبیدالرحمان هم ارتباط داشتند و میخواستند یک
کارهایی انجام بدهند.
بغیر از پدرم، باقی بستگان به خاطر ترس از بیقانونی و اینکه وزارت اطلاعات
انها را هم شریک جرم قرار دهد، جرات پیگیری پرونده را ندارند.
در طی این مدت آیا دادگاهی برای ایشان برگزار شده است؟
برادر من هنوز با گذشت ۱۶ ماه در بلاتکلیفی قرار دارد و در سلول انفرادی
نگهداری میشود و هنوز محاکمه نشده است و دو برادر دیگرم که به قید وثیقه
آزاد هستند هنوز حکمی دال بر محکومیتشان صادر نشده است زیرا که تنها اتهام
آنها ارتباط با من بوده است.
وضعیت جسمی و روحی محمد صابر در حال حاضر چگونه است؟
وضعیت جسمیاش در ملاقاتی که ۷ماه بعد از دستگیریش با خانوادهام انجام شده
بود به ظاهر خوب بوده، خانودهام در کل چهار ملاقات با محمد صابر داشتهاند
و دو ماه هست که نتوانستهاند وی را ببینند. وضعیت روحیاش هم زیاد مشخص
نبوده به ظاهر خوب بوده اما در تماسهای تلفنی همیشه به خانوادهام گفته که
«به عبیدالرحمن بگید بیاد خودش رو معرفی کنه وگرنه منو اعدام میکنند واگر
بیاد کار من هم درست میشه.»
یکبار هم در ملاقات از مادرم «پفک» خواسته بود که بازجوها گفتند ما براش
میخریم.
در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید؟
برادرم الان در وضعیت بسیار خطرناکی قرار دارد چون موقع دستگیری ۱۶سال سن
داشتند و الان چند ماهی هست ۱۸ ساله شده و امکان دارد به خاطر ایجاد رعب و
وحشت در بلوچستان و با توجه به شرایط خاص منطقه، از چنین زندانیهایی برای
اتهامات دروغین و اعدام استفاده کنند.
من میخواهم بدانم در کجای این کره خاکی، در کشوری همچین قانونی وجود دارد
که به خاطر جرم کسی دیگر شخص دیگری را دستگیر کنند. اینها به خاطر جرم
ناکرده و به خاطر همکاری نکردنم با وزارت اطلاعات و به خاطر عدالت خواهی
برای ملت مظلوم بلوچ من را مجرم شناختند. اما اگر من هم مجرم باشم چرا به
خاطرجرم من، برادر کوچکترم را زندانی یا گروگان کردند و خانوادهام را تحت
بدترین شرایط روحی و راونی قرار دادهاند.
ایا از نظر قوانین بین المللی از نظر حقوق بشری قابل قبول هست که با اذیت و
آزار خانوادهام میخواهند من را تحت فشار قرار دهند؟
من از همه فعالان حقوق بشر تقاضا دارم برای آزادی محمد صابر تلاش کنند.
برادر من یک دانش آموز دبیرستانی است که در طی دو سال گذشته به دلیل
بازداشت از حق تحصیل هم محروم شده و جرمش تنها این است که برادر من است.
ویکیلیکس: ایران یکی از بزرگترین قاچاقچیان مواد مخدر در دنیاست
رادیو فرانسه:
نوشتۀ فرید وهابی
بر اساس مدارک محرمانه ای که سایت ویکیلیکس منتشر کرده، جمهوری اسلامی
ایران خریدار اصلی تریاک افغانستان، و یکی از نخستین تولیدکنندگان هروئین
در سطح جهانی است. به گفتۀ مقامات آذربایجانی، جریان قاچاق در دست
سرویسهای امنیتی ایران است و حتی برخی مسئولان نیروهای امنیتی خود در فروش
و تبدیل تریاک به هروئین دست دارند.
در شمارۀ روز جمعه، ۲۱ ژانویه، نشریۀ آلمانی دیولت با تکیه بر برخی مدارک
دیپلماتیک که اخیراً توسط سایت ویکیلیکس فاش شد، مطلبی در بارۀ قاچاق مواد
مخدر و نقش کلیدی جمهوری اسلامی ایران در آن تهیه کرده است.
دیولت مینویسد که بر اساس یک تلگرام محرمانه به تاریخ ۱۲ ژوئن سال ۲۰۰۹
که سفارت آمریکا در باکو مخابره کرده است، در سال ۲۰۰۶، نزدیک به ۲۰
کیلوگرم هروئین که از ایران به آذربایجان رفته بوده، توقیف شده است. اما
سه سال بعد، مقدار این هروئین به شکلی باورنکردنی افزایش داشته، به طوری که
فقط در سهماه نخست سال ۲۰۰۹، نزدیک به ۵۹۰۰۰ کیلوگرم هروئین در آذربایجان
توقیف شده است!
این تلگرام که از گزارشهای محرمانۀ بازرسان سازمان ملل نقل قول میکند،
مینویسد آذربایجان یکی از راههای اصلی صدور هروئینی است که از تریاک
افغانستان به دست میآید. این هروئین از آذربایجان به اروپای غربی میرود.
دیپلماتهای آمریکایی در مدارک مورد اشاره توضیح میدهند که ایران خریدار
اصلی تریاک افغانستان، و یکی از نخستین تولیدکنندگان هروئین در سطح جهانی
است.
نشریۀ دیولت میافزاید که بر اساس یک تلگرام دیپلماتیک دیگر به تاریخ ۲۶
سپتامبر ۲۰۰۹، نزدیک به ۹۵% هروئین موجود در آذربایجان از ایران وارد
میشود و تقریباً همین مقدار از این هروئین، به نوبۀ خود به طرف بازارهای
اروپای غربی میرود.
و یک تلگرام محرمانۀ دیگر به تاریخ ۱۵ اکتبر ۲۰۰۹، از قول معاون وزیرخارجۀ
وقت آذربایجان، خلف خلفاف، نقل میکند که جریان قاچاق در دست سرویسهای
امنیتی ایران است. به گفتۀ آقای خلفاف، هر بار که مقامات آذربایجانی
قاچاقچیهای ایرانی را دستگیر میکنند و به کشور خود باز میگردانند تا
مجازات شوند، آنان خیلی زود آزادی خود را دوباره به دست میآورند.
معاون پیشین وزارت خارجۀ آذربایجان میافزاید: "حتی گاهی اوقات آدمهایی را
که به تازگی بازداشت و به ایران مسترد کردهایم، دوباره دستگیر میکنیم"!
بر اساس مدارک مذکور، مقامات افغان نیز به همتایان آذربایجانی خود اطلاع
دادهاند که نیروهای امنیتی ایران با قاچاقچیهای افغان همکاری میکنند.
تلگرامهای دیپلماتیک دیگری که توسط ویکیلیکس منتشر شده، حکایت میکنند که
مأموران آذربایجانی با توسل به شنودهای پنهانی، متوجه شدهاند که برخی
مسئولان نیروهای امنیتی ایران مستقیماً در فروش و تبدیل تریاک به هروئین
دست دارند.
حدود پنج ماه قبل، سفیر ایران در سازمان ملل متحد، محمد خزایی، تأیید کرد
که ۸۹% تولید جهانی تریاک در افغانستان به دست میآید و "بزرگترین بخش این
تولید از طریق مرزهای ایران عبور میکند".
اما محمد خزایی افزوده بود که تهران برای مبارزه با جریان قاچاق میلیاردها
دلار هزینه کرده است.
کوره پخت سفال 4700 ساله در میان رود فارس
همشهری آنلاین:
کوره پخت سفال با قدمت 4 هزار و 700 سال پیش از میلاد در میان رود فارس
شناسایی شد.
به گزارش واحد مرکزی خبر، این کوره مربوط به فرهنگ گپ است که در فصل سوم
کاوش محوطه پیش از تاریخ میان رود فارس کشف شد.
سرپرست کاوش تپه میان رود اعلام کرد: از این کوره دایره ای شکل تنها قسمتی
از آتشدان آن باقی مانده که ارتفاع آن یک متر و 30 سانتی متر است.
وی گفت: قطر این کوره پخت سفال حدود یک و نیم متر است و قسمت فوقانی آن که
محل قرار دادن سفال بوده، از بین رفته است.
زارع از دیگر آثار فرهنگی بدست آمده از این محوطه به اشیای تزیینی از جنس
سنگ فیروزه و صدف، ابزارهای استخوانی و سنگی، پیکرک های گلی حیوانی و سفال
های منقوش مربوط به دوره نوسنگی فارس اشاره کرد.
وی افزود: در تپه میان رود سه دوره فرهنگی استقراری شناسایی شده که این
توالی استقراری در نوع خود بی نظیر و حاکی از سکونت بیش از هزار سال در
محوطه است.
زارع با بیان اینکه نخستین دوره سکونت در محوطه پیش از تاریخ میان رود
مربوط به دوره آرکاییک فارس با قدمت 6 هزار سال پیش از میلاد است، تصریح
کرد: 2 دوره فرهنگ شمس آباد با قدمت 5 هزار و 400 سال پیش از میلاد و فرهنگ
گپ با قدمت 4 هزار و 700 سال پیش از میلاد نیز در این محوطه شناسایی شده
است.
دیگر سرپرست کاوش محوطه میان رود گفت: این سازه های معماری از جنس چینه و
به صورت اتاق هایی است که از نظر پلان ساختار منظم هندسی ندارد، زوایای
دیوارها قائمه نیست و بیشتر دیوارها با لایه ای از کاه گل اندود شده است.
علیرضا ابوالاحرار افزود: در کف اتاق ها آثار ظروف سفالی مربوط به دوره شمس
آباد و استخوانهای حیوانی و لایه های خاکستر بدست آمده است.
تپه پیش از تاریخ میان رود در بررسی های باستان شناسی در سال 84 شناسایی شد
و پس از مطالعه آثار سطحی در سال 87 ثبت ملی شد.
فصل سوم کاوش باستان شناسی تپه میان رود که از 10 آذر امسال آغاز شده است،
تا 15 بهمن ماه ادامه دارد.
محوطه پیش از تاریخ میان رود در نزدیکی روستای میان رود در بخش اَبرَج
شهرستان مرودشت قرار دارد.
شهرستان مرودشت در 45 کیلومتری شمال شیراز واقع شده است
افزایش زاد و ولد به قیمت کاهش کیفیت زندگی زنان
جرس:
شماره سی و سوم از روزنامه اینترنتی قلم سبز، یکشنبه سوم بهمن ماه ٨٩، با
محوریت زنان و عنوان "افزایش زاد و ولد به قیمت کاهش کیفیت زندگی زنان"،
منتشر و در اختیار کاربران و مخاطبان قرار گرفت.
به گزارش وبگاه قلـــم سبز، در سرمقالۀ امروز با نیم نگاهی به مخالفت های
رئیس دولت به برنامه های تنظیم خانواده و کنترل جمعیت، و ادعاهای اخیر او
مبنی بر اینکه "افزایش جمعیت باعث بهبود وضعیت مردم می شود"، به سخنان اخیر
او در یزد اشاره می کند که مدعی شده بود "وقتی تعداد بچه ها در خانواده ای
۶ باشد، بچه ها نخبه می شوند... نخبگان درجه یک را ببینید، همه در خانواده
های ۵ و ۶ و ٩ تایی بزرگ شده اند"، و ادامه داده بود که "شعار دو بچه کافی
استف متعلق به نظام لیبرالیست و اومانیستی غربی است که می گوید بچه مزاحم
است، برو لذت ببر... و اول انقلاب ٣۵ میلیون جمعیت داشتیم و امروز با ٧۰
میلیون جمعیت، وضع مردم بهتر است..."
این سرمقاله بعد از تحلیلی پیرامون این موارد و رویکرد به تحقیقات مراکز
مختلف در خصوص این موضوع، در بخشی دیگر نیز خاطرنشان می کند "افزایش زاد و
ولد و جمعیت باعث می شود که زنان بیشتر درگیر مسائل فرزندان خود باشند، و
کمتر فرصت پیدا کنند تا در عرصه های اجتماعی حضور داشته باشند... و همین
سبب می شود که به تدریج از موقعیت و منزلت شان در خانواده و جامعه کاسته
شود... و یقینا یکی از دلالیلی که دولت محمود احمدی نژاد به طور جدی چنین
طرحی را در مورد زنان پیگیری می کند، مقابله با زنان و دختران آگاهی است،
که بدنه اصلی جنبش را تشکیل می دهند..."
اخباری از زندانیان سیاسی زن، جنبش زنان، و همچنین زندانیان سیاسی، در ستون
های دیگر قلم سبز سوم بهمن ماه مورد پوشش و مرور و بازخوانی قرار گرفته است
.
روزنامه قلم سبز، از شانزدهم آذر ماه ۸۹، جهت آگاهی رسانی افزون تر به
شهروندان، انتشار خود را آغاز کرده و از شنبه تا چهارشنبۀ هر هفته (به جز
روزهای تعطیل) منتشر و در اختیار مخاطبان و علاقمندان قرار خواهد گرفت.