xalvat@yahoo.com        m.ilbeigi@yahoo.fr          

"آگاهی نامهء " دیگران (مجموعه ای از اخبار روز)

آنچه که در اینجا می آید - و سعی میشود که روزانه بیاید - ، فرستاده های دوستان  از طریق ایمیل می باشد . من تنها تکثيرکننده ام و قصد تنها اطلاع رسانی است ونه جانبگیری.

يکشنبه ، 10 بهمن  89

فرستنده : اوتانِس

www.rudarru.net


ما بسیار به آنها بدهکاریم




عکس/ قاهره صبح امروز(شنبه) قبل از آغاز دور جدید اعتراضات




اشک شوق و غرور

http://www.youtube.com/watch?v=7hBV0ApIh_4&feature=youtu.be


عکس/ تظاهرات امروز افغانی ها در مقابل سفارت ايران در کابل علیه حکومت اسلامی ایران


جمهوری اعدام سعی در نابودی زندانیان سیاسی دارد

اطلاعیه

فراخوان
به کارزار اعتراضی علیه موج جدید اعدام در ایران !

خبر کوتاه بود جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقائی، فرهاد تارام و زهرا بهرامی نیز در چند روز گذشته اعدام شدند. اعدام هفت زندانی سیاسی و دهها اعدام دیگر در کمتر از چهار هفته! فردا نوبت کیست؟

هم ميهنان، آزاديخواهان

رژیم اسلامی ایران برای مقابله با اوجگیری مبارزات مردم برای آزادی و رهائی، موج جديدی از اعدام را در سراسر ايران تدارک دیده است. در هر هشت ساعت یک نفر در ایران اعدام می شود. هم اکنون دهها زندانی سیاسی و عقیدتی در خطر اعدام قرار دارند. اما علیرغم شکنجه و خطر اعدام، شاهد مقاومت آنان در زندان های قرون وسطائی رژیم هستیم. جمهوری سرکوب و اعدام سعی در نابودی زندانیان سیاسی دارد ، تلاش کنیم صدای حق طلبانه آنان را به گوش جهانیان برسانیم.

برای توقف اعدامها و دفاع از مبارزات آزاديخواهانهء مردم ایران باید همگام در سراسر جهان دست به اعتراضات سراسری و همزمان زده و اعتراضات گسترده جامعه جهانی به سرکوب فزاينده و موج جديد اعدامها را با خواست لغو فوری مجازات اعدام و سنگسار ، ممنوعیت هر نوع شکنجه وآزادی بی قید و شرط کلیه زندانيان سياسی و عقيدتی سازمان دهیم.

ما در پنجم فوریه در اعتراض به موج جدید اعدام در ایران در مقابل سفارت رژیم اسلامی گرد می آئیم و مناسبت بعدی را نیز ١١ فوریه، سالروز انقلاب بهمن پیشنهاد می کنیم. باشد که همگام با یکدیگر در سراسر جهان به اعتراضات سازمانیافته تری علیه جمهوری اسلامی ایران دامن زنیم.

سران رژیم اسلامی ایران باید به جرم جنایت علیه بشریت محاکمه شوند.

زمان: شنبه ،۵ فوریه ٢٠١١ ساعت ١٤
مکان : مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران

Podbielskiallee 67, Berlin Dahlem, U3- Podbielskiallee

کانون پناهندگان سیاسی ایرانی – برلین
www.iprberlin.com
کمیته دفاع از زندانیان سیاسی ایران - برلین
E-Mail: kupg_iran@yahoo.de

فراخوان اتحادیه دانشجویان کوی دانشگاه تهران

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران تحت عنوان اتحادیه دانشجویان کوی دانشگاه تهران، در فراخوانی از عموم مردم تهران خواسته اند تا در راهپیمایی «22 بهمن سبز» مشارکت نمایند.

به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: این دانشجویان در تراکتهای تبلیغاتی که در سطح شهر تهران توزیع شده است، مسیرهایی را برای این راهپیمایی مشخص نموده اند که عبارتند از: میدان هفت تیر، تخت طاووس، میدان ولی عصر تا چهار راه ولیعصر، میان نازی آباد و میدان خراسان.

متن این فراخوان که در اختیار کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی قرا گرفته است به شرح زیر می باشد.

ملتی یکدل و یکصدا هرگز شکست نخواهد خورد

ملت شریف ایران

بار دیگر سالگرد انقلاب اسلامی فرا می رسد. انقلابی که سرنوشت 32 ساله یک ملت را رقم زد. انقلابی که جز کشتار و اعدام، جنگ، دروغ، عوام فریبی، فساد، عقب ماندگی، به تاراج رفتن منابع و منافع ملی، تفرقه، نصیبی برای کشور و ملت نداشت. 32 سال است که رژیم جمهوری اسلامی به بهانه حفظ انقلاب و ارزشهای انقلاب رأی و خواست مردم را به بازی گرفته است، و هر صدای منتقدی را یا به بند می کشد و یا بالای دار. هنوز حافظه ملت ایران آن همه قتل و کشتار وحشیانه اول انقلاب را از یاد نبرده است. هنوز قتل و کشتار سال های 64 و 67 در حافظه ملت ایران فراموش نشده است. مصیبت های 8 سال جنگ، تغییر قانون اساسی و دادن همه اختیارات و در رأس امور قرار دادن یک نفر به عنوان ولایت مطلقه فقیه و پشت پا زدن به خواسته های ملتی که انقلاب کرد، قتل های زنجیره ای، حمله به کوی دانشگاه تهران و ضرب و شتم دانشجویان، رواج دروغ، تهمت، فساد وعادت شدن آن برای مسولان نظام، زندانی کردن هزاران مرد و زن آزاده ایرانی و پلیسی و امنیتی کردن جو جامعه و نفاق و تفرقه افکنی در میان ملت، اتفاقات رخ داده در جریان انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و دزدیدن رأی مردم، سرکوب خونین تظاهرات مردمی، به گلوله بستن جوانان عزیز کشور از جمله ندا آقاسلطان و ده ها عزیز دیگر، پرت کردن مردم معترض از روی پل و زیر گرفتن مردم توسط ماشین نیروی انتظامی، توهین به مردم و خس وخاشاک خواندن آنها توسط رئیس جمهور انتصابی و میکروب خواندن مردم توسط شخص رهبری نظام جمهوری اسلامی، بیکاری و فقر روزافزون با وجود منابع سرشار ملی و حیف و میل کردن اموال و منابع ملی، اجرای شتاب زده طرح هدفمند کردن یارانه ها و تحمیل فشار مضاعف بر اقشار کم درآمد و ضعیف جامعه و بدتر از همه اعدام های فله ای و بی رویه دو ماهه اخیر، چیزی نیست که وجدان بیدار یک ملت به سادگی از آن بگذرد.

ملت آزاده ایران، امروز که دنیا صدای اعتراض شما را شنیده و جنبش آزادیخواهی شما در حال فراگیر شدن است و ما شاهد بیدار شدن وجدان حق طلبانه و آزادی خواهانه مردم کشورهای عربی هستیم، و اعتراضات مردمی آنها کاخ دیکتاتورها و فرعونیان زمان را به لرزه درآورده است، وقت آن فرا رسیده تا بار دیگر دست در دست هم بدهیم وبا فریاد اعتراضمان به دنیا ثابت کنیم که سرنوشت دیکتاتوری سید علی همان چیزی است که بن علی به آن گرفتار شد.

ما گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران با عنوان اتحادیه دانشجویان کوی دانشگاه تهران از عموم ملت آزاده ایران می خواهیم تا در راهپیمایی سبز 22 بهمن شرکت کنیم و در یک راهپیمایی موازی با راهپیمایی دولتی ثابت کنیم که ملت ایران حامی و پشتیبان اعمال و رفتارهای وحشیانه و غیر انسانی رژیم نیست و نگذاریم بار دیگر رژیم جمهوری اسلامی با به تصویر کشیدن صحنه ی راهپیمایی 22 بهمن، ملت ایران را به عنوان حامی و پشتیبان سیاست ها و اعمال ضد بشری خود، به دنیا معرفی کند و بیش از این نام ملت ایران را در دنیا بدنام کند. اتحادیه دانشجویان کوی دانشگاه تهران از همه شهروندان آزادیخواه تهران می خواهیم تا در مکان ها و مسیرهای مشخصی، از قبیل میدان هفت تیر، تخت طاووس، میدان ولیعصر تا چهارراه ولیعصر، میدان نازی آباد و میدان خراسان حضور یابند و صدای اعتراض خود را به گوش مردم آزادیخواه دنیا برسانند. اتحادیه دانشجویان کوی دانشگاه تهران از همه کسانی که این فراخوان را می خوانند می خواهد تا با تکثیر و تبلیغ آن ما را در انجام این رسالت بزرگ ملی یاری رسانند.

زنده باد ایران

زنده باد ملت ایران

اتحادیه دانشجویان کوی دانشگاه تهران

انتقال لقمان مرادي به مكاني نامعلوم توسط اجراي احكام

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: لقمان مرادی زندانی سیاسی کرد محبوس در زندان رجایی شهر کرج، صبح امروز یکشنبه دهم بهمن ماه از بند 4 این زندان به محلی نامعلوم انتقال یافت.

بنا به گزارش های رسیده به کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، لقمان مرادی زندانی سیاسی کرد محبوس در زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) ساعت 9 صبح امروز یکشنبه دهمم بهمن ماه از سالن 12 بند 4 این زندان به محلی نامعلوم انتقال یافته است.

پیگیری های بعدی و اظهارات مقامات زندان رجایی شهر حاکی از آن است که این زندانی سیاسی از سوی واحد اجرای احکام و به منظور حضور در دادگاه به بیرون از زندان انتقال یافته است.
با توجه به اعدام های مخفیانه صورت گرفته طی یک ماهه اخیر توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی از جمله اعدام زندانیان سیاسی علی صارمی، علی اکبر سیادت، جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی که همگی بدون طی مراحل قانونی و اطلاع وکیل و خانواده این متهمین، و همچنین بدون برخورداری از دادگاهی عادلانه انجام پذیرفته است، بیم آن می رود که انتقال لقمان مرادی نیز مانند موارد یاد شده به جهت اجرای حکم اعدام این زندانی سیاسی باشد.

لقمان مرادی زندانی سیاسی کرد می باشد که به همراه زانیار مرادی در تاریخ یازدهم دی ماه سال جاری، به اتهام محاربه و افساد فی الارض در شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی به اعدام در ملا عام محکوم گردید.

خودداری از مداوای زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: علیرغم وضعیت جسمانی وخیم تعدادی از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج(گوهردشت)، مسئولان این زندان همچنان از درمان و حتی اجازه مراجعه این زندانیان به بهداری جلوگیری می کنند.

به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، با وجود وضعیت وخیم جسمانی تعدادی از زندانیان سیاسی بند تازه تاسیس امنیتی زندان رجایی شهر، ازجمله سید مهدی محمودیان که به تازگی دچار سکته قلبی شده است، اما مسئولان این زندان با وجود آگاهی از این امر از مراجعه این زندانیان به بهداری زندان جلوگیری می کنند.

این اقدام مسئولان زندان رجایی شهر که با محدودیت تردد در سطح زندان، و همچنین ممنوعیت مراجعه زندانیان این بند به بهداری زندان همراه شده است، در حالی است که پیش از این نیز تعدادی از زندانیان این زندان به علت تاخیر و عدم رسیدگی پزشکی در این زندان جان خود را از دست داده اند.

هم اکنون محسن دگمه چی، علیرضا کرمی خیرآبادی، ماشاءالله حائری، سید مهدی محمودیان، منصور رادپور، شیرمحمد رضایی و رضا شریفی بوکانی در وضعیت نامناسبی بسر می برند.

از جمله زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر، که صرفا به دلیل بیان مسالمت آمیز عقاید خود به بند کشیده شده اند، و علیرغم وضعیت حاد جسمانی، نه تنها امکان استفاده از مرخصی استعلاجی برای درمان در خارج از زندان و بیمارستان های مجهز را ندارند، بلکه امکان دریافت ابتدایی ترین خدمات پزشکی بهداری زندان نیز از آنان سلب گردیده است می توان به محسن دگمه چی که چندی است به بیماری سرطان مبتلا گردیده و همچنین سیدمهدی محمودیان که روز جمعه دچار عارضه قلبی شده اشاره کرد.

محسن دگمه چی از بازاریان سرشناس تهران است که سال گذشته و به دلیل کمک مالی به خانواده های زندانیان سیاسی بازداشت گردیده بود، و هم اکنون به علت ابتلا به سرطان روده و خودداری از درمان های تخصصی در معرض خطر جدی مرگ قرار دارد.

همچنین مهدی محمودیان روزنامه نگار دربند و از اعضای کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت ایران اسلامی می باشد که روز جمعه هشتم بهمن ماه در بند ویژه امنیتی تازه تاسیس زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر دچار سکته قلبی گردید و با وجود وخامت حال وی، مسئولان این زندان از انتقال وی به بهداری زندان خودداری می کنند.

۱۸ سال حبس تعلیقی و جزای نقدی برای دانشجویان و اساتید دانشگاه بین اللملی قزوین

دانشگاه بین المللی قزوین که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته یکی از فعال ترین دانشگاه های کشور در اعتراض به نتایج انتخابات بوده است، با احکام انضباطی و قضایی سنگینی در برهه های مختلف روبرو شده است که این برخوردها همچنان ادامه دارد و در آستانه ترم جدید تحصیلی، موج جدیدی از برخوردهای امنیتی آغاز شده است.

به گزارش دانشجو نیوز، پیش از این نزدیک به ۲۰تن از فعالین دانشجویی این دانشگاه با احکام اخراج و تعلیق، از تحصیل محروم شده بودند، اما در یکی از تازه ترین برخورد های صورت گرفته با فعالین این دانشگاه، ۴ فعال دانشجویی و ۲ استاداین دانشگاه، در مجموع به ۱۸ سال حبس تعلیقی و جزای نقدی بدل از شلاق محکوم شده اند. محاکمه این افراد در مرداد ماه امسال در شعبه ۱۰۳دادگاه قزوین به صورت «دسته جمعی» و به اتهام «اخلال در نظم عمومی، از طریق برگزاری و شرکت در تجمعات و راه پیمایی های اعتراضی در خرداد ماه سال ۸۸ و توهین به مسئولین» صورت گرفته بود که به تازگی احکام آن صادر گشته است که به شرح زیر است:

- پیام حیدرقزوینی، دبیر یک دوره ی تشکل اصلاح طلب این دانشگاه، به سه سال حبس تعلیقی و جزای نقدی بدل از شلاق محکوم شده است. وی که مسئول شاخه دانشجویی ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در استان قزوین نیز بوده است،پیش از این از دانشگاه اخراج و به مدت ۳ سال از شرکت مجدد در کنکور محروم شده بود. این فعال دانشجویی، در حوادث پس از انتخابات دو بار بازداشت شده بود.

- فرهاد فتحی، دبیر یک دوره تشکل اصلاح طلب این دانشگاه که پیش از این به ۲ترم تعلیق از تحصیل محکوم شده بود،، به سه سال حبس تعلیقی و جزای نقدی بدل از شلاق محکوم شده است .وی نیز دوبار در روزهای پس از انتخابات بازداشت شده بود.

- سعید سکاکیان، عضو یک دوره ی شورای مرکزی تشکل اصلاح طلب این دانشگاه که او نیزپیش از این به ۲ترم تعلیق از تحصیل محکوم شده بود، به سه سال حبس تعلیقی و جزای نقدی بدل از شلاق محکوم شده است .وی در آذر ۸۸دستگیر شده بود.

- سجاد عالی، دیگر دانشجوی این دانشگاه که او نیز به سه سال حبس تعلیقی و جزای نقدی بدل از شلاق محکوم شده است.وی در خرداد ۸۸ در جریان اعتراضات در قزوین دستگیر شده بود.

همچنین دو تن از اساتید این دانشگاه به نامهای دکتر حسن رئیسیان و دکتر فرهاد درویشی نیز هریک به به سه سال حبس تعلیقی و جزای نقدی بدل از شلاق محکوم شده اند.

بر اساس اخبار رسیده، در متن حکم صادره به جزاستناد به کیفر خواست صادره و گزارشات و تحقیقات اداره کل اطلاعات استان قزوین و مرجع انتظامی، به اظها رات سرپرست دانشگاه بین المللی قزوین(آل بویه)، مسئول کمیته انضباطی(حسینی و بیات) و مسئول حراست دانشگاه (سرداغی و علوی) نیز استناد شده است.

دادستان تهران از صدور حکم اعدام برای دو تن از متهمان جرایم رایانه ای خبر داد

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: عباس جعفری دولت آبادی دادستان عمومي و انقلاب تهران عصر امروز یکشنبه دهم بهمن ماه، و در حاشیه مراسمی خبر از صدور حکم اعدام دو تن از متهمان به راه اندازی سایت های مستهجن داد.

به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، دولت آبادی در حاشیه مراسم توديع و معارفه سرپرستان جديد و قديم دادسراي جرايم اقتصادي تهران و در جمع خبرنگاران گفت: «حكم اعدام دو نفر از مديران سايت هاي مستهجن در دو شعبه مختلف صادر شده،‌ كه براي تاييد به ديوان عالي كشور ارسال شده است.»

اگر چه دادستان تهران اشاره ای به نام این دو نفر نکرد، اما دو متهم یاد شده احتمالا «سعید ملک پور»، «وحید اصغری» می باشند.

وحید اصغری و سعید ملک پور در سال 1387 و به ترتیب در دو پرونده موسوم به «مضلین 1» و «مضلین ۲» بازداشت و به اتهام پشتیبانی از سایت های مخالف جمهوری اسلامی و راه اندازی سایت های غیراخلاقی محاکمه شدند.

هر دو متهم اتهامات منتسب را رد کرده و گفته اند که تحت شکنجه و فشار روانی وادار به اعتراف شده اند.

وحید اصغری در ٢٥ آذر ماه ١٣٨٨ طی نامه‌ای به رئیس شعبه ١٥ دادگاه انقلاب اسلامی شرح کاملی از فشارها و شکنجه‌های متحمل شده را چنین بیان کرد:

"با چشم بند و دست بند .... و مرا شدیدا به چوب بسته و به ـ حالت ـ کاسه سر و به سمت پائین آویزان کردند با طناب و دستبند و شلاق و سیلی می زدند..... ضربه زدن به شکم و پهلو با پنجه بوکس و گذاشتن چاقو زیر گلویم و روی رگ دستم و تهدید به قتل و تجاوز جنسی چند نفره به من به زور هر چه می خواستند را تلقین می کردند وبا وعده و اجبار از من اعتراف غیر واقعی و کذب و امضا و اثر انگشت و نوار مصاحبه ی ویدئویی جعلی بارها گرفتند.....در حالی که من فقط متهم بودم"

احضار پدرام رفعتی برای اجرای حکم زندان

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: پدرام رفعتی دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه پلی تکنیک و از اعضای سابق شورای عمومی انجمن اسلامی این دانشگاه برای گذراندن ۲ سال حبس تعزیری خود به زندان اوین فراخوانده شد.

به گزارش دانشجو نیوز، پدرام رفعتی که آبان ماه ۸۶ به اتهام شرکت در تجمعات دانشجویی توسط وزارت اطلاعات بازداشت و ۲۱ روز را در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ گذرانده بود بار دیگر ۲۵ خرداد ۸۸ بازداشت شد و پس از سپری کردن ۲ هفته حبس انفرادی در بند ۲-الف سپاه پاسداران با قرار کفالت آزاد شد.

دادگاه این فعال سابق دانشجویی فروردین ماه امسال در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب برگزار شد و قاضی صلواتی وی را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در راهپیمایی ۲۵ خرداد به دو سال حبس تعزیری محکوم کرد که این حکم علیرغم اعتراض این دانشجو و وکیل وی در شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر تأیید شد.

در تاریخ سوم بهمن امسال نیز احضاریه معرفی به زندان و اخطاریه ضبط مورد کفالت به صورت همزمان از سوی دادگستری تهران به منزل این فعال دانشجویی فرستاده شده و وی باید خود را برای گذراندن دوران حبس خود به زندان معرفی کند.

مجید دری: شاد و مسرورم که در دانشگاهی با چنین رئیسی و چنان وزیری، از تحصیل محروم شدم

مجید دری، دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه، که دوران حبس در تبعید خود را می گذراند، از زندان بهبهان نسبت به افتضاح وزارت علوم در رتبه بندی I.S.C واکنش نشان داده و طی نامه ای، ریاست انتصابی دانشگاه علامه و اقدامات چند سال اخیر را مورد انتقاد قرار داده است.
به گزارش جرس، این دانشجوی ستاره دار (محروم از تحصیل)، در نامه خود به صدرالدین شریعتی، برخوردهای امنیتی و حاکمیت جو پلیسی- پادگانی بر دانشگاه، اخراج و تعلیق دانشجویان و اساتید را نیز مورد اشاره و انتقاد قرارد اده است.

متن نامه به شرح زیر می باشد :

"دانشگاه علامه به عنوان بزرگترین دانشگاه علوم اسلامی در پایگاه استنادی جهان اسلام I.S.C نتوانست رتیه ای را کسب کند و در همین راستا ٧۵* نماینده مجلس انتقادات شدیدی را نسبت به ضعف مدیریت دانشگاه متوجه وزارت علوم ساخته اند." روزنامه شرق ٢۱ دی

گاهی خبرها چنان بیان می شود که انگار حادثه ای غیر مترقبه و ناگهانی چون سیل و زلزله رخ داده است و در تنگنایمان نهاده است . صرفنظر از اینکه این مسایل ، دست کمی از این جوادث ندارد امام نکته قابل تامل اینجاست که این رتبه و رده بندیها بر اساس عملکرد خودمان در سالهای گذشته انجام می شود و ناگهانی و غیر منتظره نیستند .
آقای صدرالدین شریعتی رئیس دانشگاه علامه که سال 84 بر مسند ریاست این دانشگاه تکیه زد ، عملکرد درخشانی ارائه نمود که بد نیست شما هم بدانید :
1- تغییر رئیس دانشکده ها بر اساس گرایش فکری ایشان و نه سواد علمی و آکادمیک
2- بازنشست و بازخرید کردند اساتید
3- تقویت و تشدید برخوردهای حراست و کمیته انضباطی
4- تغییر معاونت های دانشگاه که دسته کمی از خود ایشان در برخوردهای غیر اصولی نداشتند
5- به تعطیلی کشاندن نشریات دانشجویی و عدم صدور مجوز جدید جهت فعالیت
6- غیر قانونی اعلام نمودن انجمن اسلامی دانشگاه علامه و پلمپ دفاتر آن
7- برخوردهای چکشی با دانشجویان منتقد و خفه کردن هر صدایی با تهدید و سپس اجرای اجکام سنگین انضباطی و گرفتن ژست فاتحانه پس از اجرای این اعمال و به قول خود خفه کردن دانشگاه
8- تنها در سال 85-86 ، 32 نفر از دانشجویان تعلیق شدند و یک نفر هم در مقطع کارشناسی ارشد اخراج گردید .
این تنها بخشی از عملکرد ایشان است . بارها و بارها با ارسال نامه ، برگزاری تجمع و ... به ایشان تذکر داده شد که با این روند دانشگاه به قهقرا خواهد رفت و بار علمی – فکری و انتقادی افت خواهد نمود . در همین راستا بارها به وزارت علوم مراجعه کردیم اما هیچگاه پاسخی دریافت نشد و تلاشهایمان جهت رسیدگی به تخلفات ایشان با ذکر موارد تخلف و اثبات ناکارمدی در مجلس وقت هم چون وزارت علوم راه به جایی نبرد . در طول مدت مدیریتشان همواره مشغول سرکوب دانشجویان بوده و انگار غیر از امنیتی کردن کار دیگری نداشته است و با چتر امنیتی که برای خود بوجود آورده به هیچکس پاسخگو نیست . یادم می آید یکی از دوستان طی پیگیری هایی که از وزارت علوم کرد توانست حکم معلق شدن تعلیقش از کمیته انضباطی وزارت علوم بگیردو نامه اش را به دانشگاه علامه آورد اما کوچکترین رسیدگی نشد و عملا تعلیقش اجرا شد و در مراجعه بعدی که به وزارت علوم داشت جواب شنید که : کاری از از دست ما ساخته نیست . ما زورمان به رئیس دانشگاه نمی رسد . آنگاه که ما فریاد می زدیم اشان کفایت جهت ریاست دانشگاه را ندارند انواع و اقسام تهمت ها را روانه مان کرده اند و هنگامیکه در مقابل این روند ایستادیم و ساکت ننشستیم ، به زندانمان افکندند و هیچگونه رسیدگی به کارمان از طرف هیچ مسئولی انجام نپذیرفت فاجعه از پیش اغاز شده بود .

صدالبته این زنگ خطر برای تمامی دانشگاه ها به صدا در آمده است که با ادامه روند نصب مدیران ناکارآمد و بی کفایت و سرکوبگر دانشگاه ها یکی یکی از رتبه بندی علمی حذف شوند و بعد از واقعه درصدد برآورد خسارتش برآئید . مگر غیر از این گفتیم که9 رئیس انتصابی نمی خواهیم . کجای این حرف ناحق بود که تعلیق شدیم ؟ مگر ما نگفتیم با تمام نادانیمان ، دانشگاه در حال سقوط است و شما با تمام داناییتان چه کردید ؟ و باز می گوییم تا وقتیکه سهمیه به افراد فاقد صلاحیت تنها به دلیل عدم عضویت در بسیج و ... داده می شود . نه تنها پیشرفتی صورت نمی پذیرد که بدتر از این را انتظار داشته باشید . و تنها پز دهید که بزرگترین دانشگاه علوم اسلامی خاورمیانه هستیم و اینگونه سخنانا تا زمانی که دوباره به محک گزارده شوید تا ببینیم چند مرده حلاجید ؟

اخضار چهارده تن از دراویش گنابادی سروستان به دادگاه

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: چهارده نفراز دراویش گنابادی سروستان به دلیل تحصن اعتراض‌آمیز مقابل فرمانداری آن شهرستان، به اتهام اخلال در نظم عمومی به دادسرای عمومی و انقلاب سروستان احضار شدند.

به گزارش سایت مجذوبان نور، این دراویش به دنبال برپایی نمایشگاهی توهین‌آمیز که در آن به بزرگان تصوف بی‌حرمتی شده بود، همراه با جمعی کثیر از برادران ایمانی خود مقابل فرمانداری سروستان تحصن کرده و خواستار برچیدن آن نمایشگاه شده بودند اما نیروهای امنیتی و نظامی با رفتار خشونت آمیز خود، تحصن آنها را به اغتشاش کشیدند.

در پی این حادثه، نه تنها دراویش گنابادی از سوی فرمانداری جوابی نگرفتند که به اخلال در نظم عمومی نیز متهم شده و در نوبت‌های متعدد به دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان سروستان احضار شدند.

ابراهیم فضلی، اسکندر ابراهیم زاده، نادعلی خوشنود در تاریخ 22 دی ماه به اتهام یاد شده احضار شدند که از میان آنها، دو نفر، بلاقید و یک نفر دیگر با قرار کفالت آزاد شدند.

در تاریخ 29 دی نیز مجید ابراهیم‌زاده، رستم روحانی و علی‌شیر اکبرزاده پس از احضار، اتهام اخلال در نظم عمومی به آنها تفهیم و با قرار کفالت آزاد می‌شوند.

هشت تن از دراویش دیگر نیز با نام‌های جلال نیکبخت، غلامحسین سعیدی، محمدعلی سعیدی، نورمحمد اسماعیل‌زاده، شاهرخ جنگلی، عباس سبزی، مهدی حسین‌زاده و محسن جعفری احضار و بایستی خود را در تاریخ 10 و 12 بهمن به شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب سروستان معرفی کنند.

بیماری فریبا کمال‌آبادی در زندان گوهردشت

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: فریبا کمال‌آبادی یکی از هفت مدیر سابق جامعه‌ی بهاییان ایران خبر که دوران حبس خود را در زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) سپری می کند به علت عدم رسیدگی پزشکی با بیماری سرما خوردگی، تب و لرز و بی‌خوابی مواجه است.

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، گزارش‌های رسیده از زندان رجایی شهر کرج از بیماری می‌دهد. وی در حدود یک هفته است که با بیماری سرما خوردگی، تب و لرز و بی‌خوابی مواجه است. این در حالی است که مسئولین زندان در صورت بیماری زندانیان، بدون رسیدگی پزشکی تنها ایشان را به قرنطینه زندان منتقل می‌کنند. زندان رجایی‌شهر از نظر دسترسی زندانیان به دارو و امکانات پزشکی همواره در وضعیت نامناسبی قرار داشته است.

فریبا کمال‌آباری و پنج مدیر پیشین جامعه‌ی بهاییان در ایران از تاریخ ۲۵ اردیبهشت سال ۸۷ در جریان حمله‌ی همزمان نیروهای امنیتی به منازلشان در بازداشت به سر میبرند و نفر هفتم، خانم مهوش ثابت پیش از ایشان و در تاریخ ۱۵ اسفند سال ۱۳۸۶ در مشهد به بازداشت شد.

هر یک از این هفت نفر به ۱۰ سال زندان محکوم و به زندان رجایی‌شهر تبعید شده‌اند.

مخالفت با مرخصی سعید متین پور

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: سعید متین پور نویسنده، روزنامه نگار و فعال مدنی آذربایجان نزدیک به دو سال است که بدون استفاده ازحق مرخصی در زندان اوین به سر می برد و همچنان با مرخصی وی مخالفت می شود.

به گزارش کلمه، متین پور که فارغ‌التحصیل فلسفه از دانشگاه تهران است این روزها دچار کمر درد شدید است. در مدت بازداشتش نیز به عفونت ریه مبتلا شده بود که به علت عدم مداوا در زندان تبدیل به بیماری مزمن و حاد شده است.

این زندانی ۳۵ ساله و متولد شهر زنجان است. وضعیت جسمی این روزنامه نگار نامناسب است و با وجود گواهی پزشکان همچنان مسوولان زندان از دادن مرخصی درمانی به او خودداری می کنند.

خانواده متین پور با اینکه هر بار برای ملاقات با وی از شهر زنجان به تهران می ایند اما با این همه هرگز تقاضای انتقال او به زندان زنجان را نداده اند، چرا که به عقیده آنها وقتی وضعیت زندان اوین تا این حد نامناسب است دیگر زندانها به ویژه زندانهای شهرستانها حتما شرایط نامناسب تری هم دارند.

سعید متین پور پیش از انتخابات سال گذشته دستگیر و به مدت نه ماه تحت بازجویی قرار گرفت. او چند ماهی را با تودیع وثیقه ۵۰۰ میلیونی در آزادی موقت گذراند اما همزمان با شروع اعتراضات پس از انتخابات دوباره به زندان اوین منتقل شد.

محکومیت شهره کاظمی فعال دانشجویی شهرستان محلات به سه ماه زندان

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: شهره کاظمی از اعضای ستاد میرحسین موسوی و از فعالین سیاسی و دانشجویی شهرستان محلات از سوی دادگاه انقلاب اسلامی این شهرستان به سه ماه حبس تعلیقی محکوم گردید.

به گزارش ندای سبز آزادی، این فعال دانشجویی که چندی پیش مورد تعقیب قرار گرفته بود پس از بازداشت و بازجویی توسط نیروهای امنیتی استان مرکزی و ارجاع پرونده اش به مراجع قضائی، با تشکیل دادگاه وی در دادگستری شهرستان محلات به اتهام تبلیغ علیه نظام به استناد شعار نویسی و پخش تراکت و سی دی به 3 ماه حبس تعلیقی به مدت یک سال محکوم گردید.

بنا به گزارش ارسالی 3 تن دیگر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد شهرستان محلات نیز با اخذ تعهد کتبی از آنان پس از بازجویی آزاد شده بودند.

نسرین ستوده، نماد مقاومت زنان ایران در برابر تبعیض قانونی / پروین اردلان

رادیو زمانه / پروین اردلان: سال ۲۰۰۷ وقتی که منتخب جایزه اولاف پالمه شدم، نسرین ستوده برایم نوشت: «از اینکه در پاسخ به ندای وجدان مجروحمان در کنار هم ایستاده‌ایم احساس افتخار و غرورمی کنم.» یک سال بعد وقتی خودش برنده جایزه سازمان حقوق بشر ایتالیا و سپس ممنوع الخروج شد، به او گفتم «همچنان در کنار هم ایستاده‌ایم. به خاطر وجود مسئولیت‌پذیرت احساس غرور می‌کنم» و اکنون قرار است نسرین به اتهام اقدام علیه امنیت، تبلیغ علیه نظام و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر پس از ۱۱ سال زندان، ۲۰ سال هم از وکالت محروم و ممنوع الخروج بماند. او به اتهاماتی متهم شده است که برای برائت بسیاری چون من پله‌های دادگاه را بالا و پایین رفته بود.

نسرین که بود این چنین بر او خشم گرفته‌اند؟ او را نخستین بار با مقاله‌هایش شناختم. تقریبا هم سن بودیم. در حالی که من در مجلات فرهنگی اجتماعی می‌نوشتم او در مجله دریچه گفتگو، و بعد‌ها در نشریات اصلاح‌طلب درباره حقوق مجرمان سیاسی می‌نوشت. من که فارغ‌التحصیل رشته روزنامه‌نگاری بودم از دریافت مجوز نشریه محروم شدم، او که در آزمون وکالت کانون وکلا پذیرفته شده بود به مدت ۸ سال از دریافت پروانه وکالت محروم شد. در آن زمان هر دو در مسائل زنان با هم تلاقی کردیم و همراه شدیم. تنها دو سال از دریافت پروانه وکالتش گذشته بود که سیل اتفاقات در جنبش زنان و دیگر جنبش‌ها حجم بالایی از پرونده‌ها را برایش تشکیل داد و وکیلی که مدافع حقوق زنان و خواهان برابری جنسیتی و تغییر قوانین نابرابر نیز بود. وکالت حدود ۴۰ نفر از فعالان زن، فعالان کارگری، دانشجویی، سیاسی، کودکان زیر ۱۸ سال محکوم به اعدام، اقلیت‌های مذهبی، و برخی زنانی که مرتکب قتل شده بودند را برعهده داشت.

ما با وکلایی چون نسرین ستوده با حقوق متهم آشنا شدیم. این وکلا با قبول وکالت رایگان و آموزش حقوق متهم به ما، حس اعتماد به نفس‌مان را به هنگام حضور در دادگاه افزایش داده و به شدت فضای دادگاه‌ها را متاثر کرده بودند. وقتی نخستین بار در دادگاه با زهره ارزنی یکی از وکلای مسئول و مدافع حقوق زنان در دادگاه حاضر شدم هنوز حضور وکلای مدافع حقوق بشر چندان ملموس نبود و بازار کار دادگاه امنیت هم کساد بود. اما سال بعد که تعداد متهمان جنبش‌های مدنی و برخوردار از وکیل افرایش یافت، دادگاه امنیت دادگاه انقلاب در تهران ناچار به بسط فعالیت، اتاق‌ها و بازپرس‌های خود شده بود. در جریان دادرسی یکی از پرونده‎هایم، هنگامی که با نسرین در دادگاه بودم، به او گفتم «وجود شما وکلا برای دادگاه امنیت هم بازار کار درست کرده است!» گفت: «وقتی متهمی حقوقش را بشناسد کار دادگاه سخت‌تر می‌شود.» گفتم: «وکیل چه؟ وقتی وکیلی هم زن باشد و هم خودش مدافع برابری حقوقی باشد چه؟» خندید و گفت: «یا به جلسه دادگاه راهم نمی‌دهند، یا مرا هم کنار تو می‌نشانند!» و ما هر دو را تجربه کردیم.

نسرین صدای کسانی است که بی‌صدا بودند. اگر سکینه نماد خشونت قانونی علیه زنان در ایران است، نسرین نماد مقاومت زنان ایران در برابر تبعیض قانونی هم در نقش وکیل و هم در نقش متهم است. او و وکلای اندکی چون او، به عنوان وکیل مدافع حقوق بشر و حقوق زنان گفتمان حقوقی را به گفتمان حقوق بشری ارتقا دادند و مفهوم وکیل را از شکل تجاری، اقتصادی یا مکانیکی به مفهوم انسانی آن دگرگون کردند. او نشان داد یک وکیل مدافع قانونی عمل می‌کند اما مداخله گر هم هست و قانونی را که ناقض حقوق برابر و حقوق بشر باشد هم نقد می‌کند. خودش در پیامی که برای دریافت جایزه ارسال کرد نوشت: «تلاش فعالان جنبش دانشجویی، کارگری، معلمان، رنان، و قومیت‌ها با چالش‌های بزرگ قضایی مواجه بوده است، قاضی این اختیار را دارد که از دخالت وکیل در مرحله تحقیقات مقدماتی در پرونده‌های مته‌مان سیاسی جلوگیری کند و این خود زمینه ساز نقض قوق سیاسی متهمان است.» در همین پیام بود که او آگاهانه از تنگناهای بر سر راه وکلای حقوق بشر گفت: «وکلای حقوق بشر با تنگناهای فراوانی رو به رو هستند آن‌ها نه تنها با محدودیت‌های قانونی برای دفاع از موکلانشان موجه می‌شوند بلکه با تهدید، تشکیل پرونده و زندان مواجه‌اند.» نسرین با آگاهی از همین مشکلات و تنگنا‌ها به استقبال و چالش با چنین تبعیضاتی رفت و حالا همراه با برخی موکلان‌اش در زندان است.

همبستگی خواهرانه و جهانی برای آزادی زنانی چون نسرین ستوده، دفاع از مدافعان حقوق زنان و مدافعان حقوق بشر است؛ دفاعیه‌ای است برای وکیلی شجاع و در بند، دفاعیه‌ای است به نشانه هم صدایی با زنان برای تحقق برابری جنسیتی و آزادی بیان و عمل. تلاشی است برای نشکستن امید‌هایمان در پرتو همبستگی خواهرانه در سراسر جهان.

در آستانه ترم جدید تحصیلی: ۱۸ سال حبس تعلیقی و جزای نقدی برای دانشجویان و اساتید دانشگاه بین اللملی قزوین

دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته یکی از فعال ترین دانشگاه های کشور در اعتراض به کو دتای انتخاباتی بوده است،با احکام انضباطی و قضایی سنگینی در برهه های مختلف روبرو شده است که این برخوردها همچنان تداوم داردو در آستانه ترم جدید تحصیلی،موج جدیدی از این سرکوب ها آغاز شده است.

بنا به گزارش دانشجو نیوز ،پیش از این نزدیک به 20تن از فعالین دانشجویی این دانشگاه با احکام اخراج و تعلیق، از تحصیل محروم شده بودند، اما در یکی از تازه ترین برخورد های صورت گرفته با فعالین این دانشگاه،4تن از فعالین دانشجویی و 2تن از اساتید آن،در مجموع به 18 سال حبس تعلیقی و جزای نقدی بدل از شلاق محکوم شده اند.محاکمه همگی این افراد در مرداد ماه امسال در شعبه 103دادگاه قزوین به صورت دسته جمعی و به اتهام اخلال در نظم عمومی از طریق برگزاری و شرکت در تجمات و راه پیما یی های اعتراضی در خرداد ماه سال 88 وتوهین به مسئولین، صورت گرفته بود که به تازگی احکام آن صادر گشته است که به شرح زیر می باشد:

- پیام حیدرقزوینی،دبیر یک دوره ی تشکل اصلاح طلب این دانشگاه، به سه سال حبس تعلیقی و جزای نقدی بدل از شلاق محکوم شده است .وی که مسئول شاخه دانشجویی ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در استان قزوین نیز بوده است،پیش از این از دانشگاه اخراج و به مدت 3 سال از شرکت مجدد در کنکور محروم شده بود.این فعال دانشجویی،در حوادث پس از انتخابات دو بار بازداشت شده بود.

- فرهاد فتحی،دبیر یک دوره ی تشکل اصلاح طلب این دانشگاه که پیش از این به 2ترم تعلیق از تحصیل محکوم شده بود، ،به سه سال حبس تعلیقی و جزای نقدی بدل از شلاق محکوم شده است .وی نیز دوبار در روزهای پس از انتخابات بازداشت شده بود.

- سعید سکاکیان،عضو یک دوره ی شورای مرکزی تشکل اصلاح طلب این دانشگاه که او نیزپیش از این به 2ترم تعلیق از تحصیل محکوم شده بود، به سه سال حبس تعلیقی و جزای نقدی بدل از شلاق محکوم شده است .وی در آذر 88دستگیر شده بود.

- سجاد عالی دیگر دانشجوی این دانشگاه که او نیز به سه سال حبس تعلیقی و جزای نقدی بدل از شلاق محکوم شده است.وی در خرداد 88 در جریان اعتراضات در قزوین دستگیر شده بود.

همچنین دو تن از اساتید این دانشگاه به نامهای دکتر حسن رئیسیان و دکتر فرهاد درویشی نیز هریک به به سه سال حبس تعلیقی و جزای نقدی بدل از شلاق محکوم شده اند.

اما به جز این 6نفر که به مجازات زندان محکوم شده اند،تعدادی دیگر از دانشجویان و اساتید این دانشگاه که آنها نیز در همین دادگاه محاکمه شده بودند،به جزای نقدی محکوم گشته اند.

بنا بر اخبار رسیده،در متن حکم صادره به جزاستناد به کیفر خواست صادره و گزارشات و تحقیقات اداره کل اطلاعات استان قزوین و مرجع انتظامی،به اظها رات سرپرست دانشگاه بین المللی قزوین(آل بویه)،مسئول کمیته انضباطی(حسینی،بیات) و مسئول حراست دانشگاه(سرداغی،علوی)،نیز استناد شده است که این گواه روشنی است از همکاری همه جانبه مسئولین این دانشگاه با نهادهای امنیتی در راستای برخورد با فعالین این دانشگاه که به نام بنیانگذار انقلاب مزین است.

این امر در حالی صورت می پذیرد که در اوایل ترم گذشته تحصیلی،اخباری مبنی بر سوءاستفاده مالی در یکی از مناقصه های این دانشگاه، توسط سرپرست آن دکتر آل بویه منتشر شده بود که به علت فضای کاملا یکدست حاکم بر این دانشگاه،هیچ اتفاقی رخ ندادووی در مقام خود ابقاء شد.آل بویه که پس ازبرکناری دکتر حسن غفوری فرد در اردیبهشت ماه پیش از انتخابات، به سرپرستی این دانشگاه منصوب شده بود،پیش از این علت برخورد های سنگین با دانشجویان این دانشگاه را ولایت مداری خویش عنوان کرده بود.

در مدت زمانی که وی مسئولیت این دانشگاه را بر عهده داشته است،تعداد زیادی از دانشجویان به علت شرکت در تجمعات و تظاهرات پس از انتخابات،از دانشگاه اخراج و یا تعلیق از تحصیل شده اند،"تشکل اسلامی دانشجویان اصلاح طلب" این دانشگاه که تنها ارگان منتقد این دانشگاه به شمار می رفت،تعطیل شده است و شورای صنفی این دانشگاه هم از برگزاری انتخابات منع و منحل گشته است وبا اساتیدوکارکنان نیز برخورد های سنگینی صورت گرفته است که اخراج دکتر رئیسیان عضو هئیت علمی این دانشگاه نمونه ی کوچکی از آن است.

تجمع کارگران نساجی مازندران در مقابل شرکت نساجی طبرستان


جمع کثیری از کارگران کارخانجات نساجی مازندران شامل گونی بافی و نساجی تلار و شماره 2 صبح امروز در مقابل نساجی طبرستان تجمع نمودند.

در این تجمع اعتراض آمیز تعدادی از کارگران که نخواستند نامشان فاش شود در گفت‌وگویی، اظهار داشتند در ماه گذشته طبق توافق نامه‌ای که در مورخ 15/10/89 بین نماینده استاندار (مهندس کریمی) و فلاح رئیس اداره کار قائمشهر و باوند نماینده سازمان صنایع ومعادن و مهندس اعتماد مدیر عامل شرکت نساجی مازندران و مهندس عموزاده عضو هیأت مدیره شرکت نساجی مازندران به اتفاق نماینده کارگران از شرکت‌های نساجی تلار، شرکت نساجی شماره 2 و گونی بافی در دفتر مدیریت شرکت نساجی شماره 2 برگزار گردید قرار بر آن شده بود که حقوق ماهیانه تا پایان پنجم ماه بعد به پرسنل شرکت پرداخت گردد و همچنین برابر روال پرداخت حقوقی، پرداخت از ماه آبان 89 شروع گردد و پس از 5/11/89 بصورت 2 ماه یکبار یعنی ( ابان و آذر) و (دی و بهمن) و عید و پاداش 89 تا آخر اسفند پرداخت و حقوق هر ماه در پنجم ماه بعد پرداخت گردد.

ضمنا معوقات سال 88 نیز بعد از پایان اردیبهشت 90 پرداخت گردد ولی متاسفانه علیزغم صبوری کارگران باز هم کارفرما و مسئولین نسبت به تعهدات خود عمل ننموده اند که به موجب نارضاینی و تجمع کارگران گردیده است.

فاطمه مسجدی، فعال کمپین یک میلیون امضا بازداشت شد

کمیته گزارشگران حقوق بشر- گزارش‌های دریافتی حاکی از بازداشت فاطمه مسجدی، فعال حقوق زنان است.

مسجدی، یکی از دو فعال حقوق زنان در قم است که به زندان محکوم شده. به‌نظر می‌رسد وی در حالی‌که قصد سفر به تهران را داشته، بازداشت شده است.

تا این لحظه هیچ اطلاعی از وضعیت این فعال کمپین یک میلیون امضا در دست نیست و همین امر نگرانی‌ها را در مورد وضعیت وی افزایش داده است.

بازداشت فاطمه مسجدی در حالی صورت می‌گیرد که خانواده و وکلای وی و مریم بیدگلی در حال پیگیری پرونده‌های آنان برای اجرای ماده ۱۸ و اعاده دادرسی بوده‌اند.

از وضعیت مریم بیدگلی، دیگر فعال محکوم به شش ماه حبس نیز خبری در دست نیست.

این دو فعال کمپین یک میلیون امضا، روز ۱۷ اردیبهشت ماه سال گذشته، توسط ماموران امنیتی شهر قم بازداشت و پس از دو هفته، با تودیع قرار وثیقه ۲۰ میلیونی از زندان آزاد شدند. اولین دادگاه این دو فعال حقوق زنان، ۱۳ مرداد ماه سال جاری برگزار و اتهام آنان تبلیغ علیه نظام عنوان شده بود. دادگاه بدوی یک سال حبس و جزای نقدی صادر کرد که این رای در شعبه سوم دادگاه تجدید نظر دادگستری استان قم به شش ماه حبس تعزیری تقلیل یافت.

جمعی از کارگران ايران خودرو: ادامه اعتصاب تا رسيدن به خواسته هايمان

يکي ديگر از کارگران ايران خودرو جان باخت
جمعي از کارگران ايران خودرو
سه روز از اعتصاب واعتراض کارگران ايران خودرو مي گذرد اما کارگران از حرفهاي روز 5شنبه نجم الدين راضي نشدند وخواهان ادامه اعصاب شدند
همکاران ودوستان کارگر براي رسيدن به خواستهايمان اعتصاب را ادامه خواهيم داد.
حرفهاي نجم الدين به درد خودش مي خورد تا آزادي فوري دستگير شدگان ،خروج نيروهاي سرکوبگر از شرکت، برگزاري انتخابات آزاد براي ايجاد تشکل کارگري وبدون دخالت نهادهاي امنيتي ودولت، تشکيل کميته ايمني با حضور نمايندگان کارگران و تشکيل کميته حقيقت ياب براي موراد ايمني به اعتصاب ادامه خواهيم داد.
پنجشه 7 بهمن 1389
-------------------
همکاران ودوستان گرامي
با کمال تاسف با خبر شديم
يکي از کارگران حادثه ديده ايران خودرو که در بيمارستان آتيه بستري بود روز جمعه در گذشت
ما مرگ اين کارگر عزيزرا به خانواده وتمام کارگران ايران خودرو تسليت مي گويم
جمعي از کارگران ايران خودرو

اعلام رسمی تفکیک کلاس‌های دانشجویان دختر و پسر در علامه

مهر : رئیس دانشگاه علامه طباطبایی از تفکیک جنسیتی تعدادی از کلاس‌های این دانشگاه به زودی و در سال جدید تحصیلی خبر داد و گفت: جدا شدن کلاس‌های دانشجویان دختر و پسر فقط مربوط به کلاس‌های دروس عمومی است که تعداد جمعیت دانشجویانش بیشتر است.

سید صدرالدین شریعتی با بیان این خبر گفت: جدا کردن کلاس‌های دانشجویان دختر و پسر قطعا برنامه‌ریزی دانشکده‌ها است. دانشکده‌ها برنامه‌ریزی کرده‌اند که کلاس‌های دروس عمومی را که دارای تراکم جمعیتی بالایی هستند به دو کلاس دخترانه و پسرانه تقسیم کنند.

وی درباره زمان اجرای تفکیک جنسیتی برخی کلاس‌های عمومی در دانشگاه علامه طباطبایی گفت: دانشکده‌ها برنامه‌ریزی کرده‌اند که به زودی در سال جدید تحصیلی یک بخشی از کلاس‌ها به صورت جداگانه برگزار شود.

رئیس دانشگاه علامه طباطبایی خاطرنشان کرد: جدا شدن کلاس‌های دانشجویان دختر و پسر فقط مربوط به کلاس‌های دروس عمومی است که تعداد جمعیت دانشجویانش بیشتر است. این جدا شدن کلاس‌های دانشجویان دختر و پسر مربوط به کلاس‌های دروس تخصصی نمی‌شود.

حذف حق طلاق زن درصورت عدم‌تمكين

جام جم آنلاين: تمكين يا طلاق؟ مساله اين است، زن‌ها از شوهرانشان تمكين عام و خاص كنند و حق طلاق را براي خودشان نگه دارند يا مردها در دادگاه ثابت كنند همسرانشان تمكين نمي‌كنند و حق طلاق را از آنها بگيرند؟
همه چيز با راي وحدت رويه ديوان عالي كشور و انتشار آن در شماره 716 روزنامه رسمي شروع شد؛ آنجا كه حقوقدانان اين مرجع عالي قضايي براي يكسان‌سازي آراي محاكم تصميم گرفتند حق طلاق زن در صورت اثبات عدم‌تمكين را از او بگيرند.

طبق اين راي كه حالا براي تمامي دادگاه‌ها لازم‌الاجراست زن تنها در صورتي مي‌تواند از حق طلاقي كه در قباله ازدواجش ثبت كرده استفاده كند كه مرد نتواند عدم‌تمكين او را ثابت كند؛ پس اگر از اين پس مردي توانست اين عدم‌تمكين را به دادگاه ثابت كند، حتي اگر همسرش در ابتداي ازدواج حق طلاق را هم گرفته باشد؛ حقي براي طلاق نخواهد داشت.

البته اين راي از همان ابتداي انتشار، موجي از انتقاد را در پي داشت تا آنجا كه اكرم پورنگ‌نيا، داديار سابق ديوان عالي كشور در همان روزها در گفت‌وگو با ايسنا تاكيد كرد كه اين راي وحدت‌رويه موجب تزلزل شروط ضمن عقد خواهد شد.اين همان موضوعي است كه شهين‌دخت مولاوردي، حقوقدان نيز در گفت‌وگو با ايسنا بر آن تاكيد دارد.

او مي‌گويد: تنها دلخوشي منتقداني كه اصرار داشتند در لايحه جديد حمايت خانواده حق طلاق زن در صورت ازدواج مجدد مرد گنجانده شود ـ كه اين اتفاق نيفتاد ـ اين بود كه حق طلاق زوجه در عقدنامه ذكر شود كه آن هم با راي وحدت رويه ديوان به نوعي از آنها گرفته شده است.

انعکاس ‌اعتراض ‌کارگران‌نساجی ‌قائم ‌شهردر‌ یک‌شبکه رادیویی

دادنا: صبح امروز یکی از شنوندگان بخش صبحگاهی رادیو جوان با مجری گری «فاطمه صداقتی» دست به اقدام در خور توجهی زد که شاید نظیرش را در رسانه ملی مشاهده نکرده بودیم.

به گزارش دادنا، در این بخش رادیویی، یک کارگر زن کارخانه نساجی قائم شهر که با صدایی بغض‌آلود با این شبکه تماس گرفته بود، با اعلام اینکه 9 ماه است که کارگران این کارخانه حقوق دریافت نکرده اند از بداخلاقی معاون وزیر صنایع که مدعی شده بود مطالبات معوقه کارگران کارخانه نساجی قائم شهر 3 ماه است نه 9 ماه، انتقاد کرد و گفت: ما برای پیگیری این موضوع حتی به سراغ نماینده قائم شهر در مجلس رفتیم اما وی نیز به این خواسته ما بی اعتنایی کرد و حتی افرادی را اجیر کرد تا ما را کتک بزنند.

این زن همچنین با حالتی بغض گرفته گفت که به دلیل تاخیر در دریافت حقوقش، چند ماهی است که نتوانسته قسط بانک مسکن را پرداخت کند.

به گزارش دادنا، رادیو جوان به نسبت دیگر بخش های صداوسیما از لحن صریح‌تری در قبال مشکلات اجتماعی و اقتصادی مردم برخوردار است و بخش «خسته نباشید» که در این بخش پخش می شود با حالت کنایه آمیزی از اقدامات و اظهارات برخی مسئولان قدردانی می کند.

نکاتی متهم در خصوص علت وقوع حادثه مرگبار در ایران خودرو
مدیریت ایران خودرو، مسئول مستقیم مرگ کارگران

سرهنگ محسن مهرایی، رئیس پلیس ترافیک شهری اداره راهنمایی و رانندگی، در گفت و گو با ایسنا جزئیات بیشتری را درباره حادثه مرگبار ایران خودرو اعلام کرده است. مواردی که این کارشناس ترافیک اعلام کرده به شرح زیر است :

1-راننده کامیون حدود دو سال قبل در اثر سانحه ای دچار ضربه مغزی شده بوده، در طول شبانه روز دارو مصرف می کرده و هنگام حادثه به علت مصرف دارو حالت طبیعی نداشته است.

2- راننده، کارت سلامت ندارد. اعتبار کارت سلامت او در اردیبهشت 1389 تمام شده بوده و پس از آن تمدید نشده است.

3- راننده، گواهی نامه پایه یک رانندگی ندارد؛ شرط لازم رانندگی با کامیون کمپرسی ده تُن داشتنِ گواهی نامه پایه یک است.

4- کامیون، فاقد برگ معاینه فنی بوده است.

5- کامیون ساخت سال 1980 است، یعنی 31 سال از عمر آن می گذرد و، به همین دلیل از رده خارج است.

6- کارفرما، یعنی پیمانکاری که با ایران خودرو قرارداد داشته که ضایعات تولید را در داخل کارخانه جا به جا کند، به رغم اطلاع از تمام موارد بالا، راننده را مجبور به کار کرده است.

7- کارفرما شیفت کاری راننده را 12 ساعته کرده است و این در حالی است که طبق آیین نامه حمل بار و مسافر ساعات کار روزانه رانندگان نباید بیش از 8 ساعت باشد.

8- حراست ایران خودرو، به رغم اطلاع از عبور کارگران از محل تصادف در زمان تعویض شیفت، هیچ گونه محدودیتی برای تردد وسایل نقلیه در این زمان ایجاد نکرده است.

مثل روز روشن است که مسئول تک تک موارد بالا و بدین سان مسئول مستقیم مرگ کارگران جان باخته و مسئول مستقیم هرگونه معلولیت کارگران مصدوم، مدیریت ایران خودرو است. مدیریت ایران خودرو باید به پرسش های زیر جواب دهد :

الف - چرا با چنین پیمانکاری قرارداد بسته است؟
ب - چرا هیچ نظارتی بر کار این پیمانکار نداشته است؟
پ - چرا حراست کارخانه در شب حادثه مسیر عبور کارگران در زمان تعویض شیفت را ایمن نکرده است؟
ت – چرا، به رغم آن که قبلا نیز در این محل حوادثی رخ داده است و به همین دلیل کارگران خواستار احداث روگذر برای عبور خود شده بوده اند، مدیریت هیچ اقدامی برای ایمن کردن این محل نکرده است؟

به نظر ما، پاسخ این پرسش ها کاملا روشن است. مدیریت ایران خودرو این کارها را نکرده است، زیرا :
1-انعقاد قرارداد و نظارت بر کار پیمانکاری که موظف به رعایت ضوابط ایمنی باشد و نیز نظارت بر کار حراست و ایجاد روگذر برای ایمنی کارگران همه و همه مستلزم هزینه است و مدیریت نمی خواهد برای این امور هزینه کند، زیرا در این صورت اندکی از سود سرشارش کاهش می یابد.
2- مدیریت هیچ ارزشی برای جان کارگران قائل نیست، درست به این دلیل که - همچون تمام مدیریت های سرمایه داری - تولید را فقط و فقط برای سود و آن هم سود هرچه بیشتر می خواهد و به راحتی حاضر است جان ده ها و صدها و هزاران کارگر را فدای اندکی سود بیشتر کند.

کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری
10 بهمن 1389

افزایش شدید قیمت سوخت، کوره‌های آجرپزی در قم را در آستانه تعطیلی قرار داده است

یک میلیارد و 300 میلیون تومان خشت خام در کوره‌های قم سرگردان است
قم - خبرگزاری مهر: افزایش شدید قیمت سوخت، کوره‌های آجرپزی در قم را در آستانه تعطیلی قرار داده است.
به گزارش خبرنگار مهر در قم، بیش از 40 سال از عمر خود را در کوره‌های آجرپزی سوزانده‌ام، سرنوشت 20 کارگرم در‌هاله‌ای از ابهام است، امرار معاش خانواده‌ام دچار مشکل شده است، نزدیک به یک میلیارد و 300 میلیون تومان خشت خام پخته نشده در کوره‌های آجرپزی قم سرگردان است، با تعطیلی آجرپزی‌ها چه کسی به داد صد‌ها بیکاری که از این طریق نابود می‌شوند می‌رسد، اگر به آجرپزان توجه نشود آنان ذلیل خواهند شد، بعد از 40 سال کار در این حرفه و در آستانه سالخوردگی چه کاری می‌توانم انجام دهم، این جملات بخشی از درد و دل‌های عده‌ای از آجرپزان قم است که دست‌های خود را بالا برده‌اند تا اگر گوش شنوائی پیدا کنند بگویند که با گرانی سوخت و حذف آجر‌های سنتی در ساختمان سازی زندگی آنان به معنای واقعی در آستانه نابودی قرارگرفته است.

یکی از آجرپزان استان قم در گفت‌و‌گو با خبرنگار مهر در قم اظهار داشت: با توجه به گران شدن سوخت، در گذشته قیمت یک تانکر سوخت 450 هزار تومان بود اما در حال حاضر این قیمت پس از اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها به 5 میلیون و 500 هزار تومان رسیده است.

هادی کرمانی تصریح کرد: قبل از اجرای طرح هدفمند کردن برای تولید هر تن آجر به 17 هزار تومان سوخت نیاز بود که در حال حاضر این قیمت به 22 هزار و 500 تومان رسیده است.

این کوره‌پز افزود: اگر به این قیمت، دیگر هزینه‌ها از قبیل حمل و مزد کارگر را اضافه کنیم هزینه تولید یک تن آجر به 45 هزار تومان می‌رسد و این سؤال پیش می‌آید که دیگر چه کسی قادر به خرید آجر با این قیمت است؟

وی با بیان این که در قم 560 واحد آجرپزی وجود دارد بیان کرد: در این میان شاید تنها 20 کوره‌پز سرمایه‌دار وجود دارد و مابقی کوره پزان از قشر ضعیف جامعه هستند که با توجه به شرایط به وجود آمده با مشکلات فراوانی مواجه شده‌اند.

کرمانی با اشاره به این که سابقه فعالیت برخی کوره پزان به 40 الی 50 سال می‌رسد گفت: چرا تا قبل از طرح هدفمند کردن یارانه‌ها کوره پزی‌ها آلاینده نبوده‌اند اما اکنون آلاینده شده‌اند؟

وی با اشاره به این که 3 هزار نفر از خانواده‌های اعضای صنف کوره پزان درآمد خود را از این راه تأمین می‌کنند بیان داشت: اگر برای هر کوره پز 20 کارگر را درنظر بگیریم با مشکلاتی که به وجود آمده تعداد کثیری از خانواده‌ها منبع درآمد خود را از دست داده‌اند.

"مي‌خواهند موسيقي بانوان را حذف كنند"

ایلنا: فعاليت موسيقي بانوان از سال 76 همزمان با دوران اصلاحات در ايران آغاز و اين روند در سال 77 منجر به راه اندازي جشنواره «گل ياس» شد. بعداز آن بخش بانوان به جشنواره بين‌المللي موسيقي فجر اضافه شد. در جريان اين روند به‌گفته‌ي هنگامه اخوان كه در آن سالها مسئوليت بازبيتي گروه‌هاي شركت‌كننده در بخش بانوان جشنواره موسيقي فجر را داشت، در سال 82 بيش از 80 گروه براي حضور در جشنواره فجر اعلام آمادگي كردند كه 20 گروه با تدابير امنيتي به صحنه رفتند. البته برگزاري موسيقي بانوان درجريان جشنواره موسيقي فجر در سال‌هاي بعد روند كاهشي به خود گرفت به‌گونه‌اي كه امسال(يعني در سال 89) تنها سه گروه از گروه‌هاي موسيقي بانوان در جشنواره امكان حضور پيدا كرده‌اند.

هنگامه اخوان(خواننده قديمي بانوان) با تاكيد بر اين موضوع كه كشور در حوزه‌ي موسيقي هر روز به سمت محدوديت بيشتر گام برمي‌دارد، گفت: قرار است جشنواره‌؛ محلي براي استعداديابي باشد اما ما شاهديم كه بسياري از گروه‌هاي جوان كه در جشنواره برنده هم مي‌شوند؛ به حال خود رها شده و كمتر كسي براي استعدادهاي آنها ارزشي قايل است. چندي پيش يكي از آهنگسازان مستعد جوان به من مراجعه كرد و از اينكه به هر خواننده‌اي مراجعه مي‌كند تا كارش را بخواند؛ اما همگان دست رد به سينه‌ي او مي‌زنند، گله كرد.

به‌گفته‌ي اخوان، بسياري از مسئولان اگر درحال حاضر در حد «بخور و نمير» يك تا دو گروه بانوان را در طول جشنواره فجر به اجرا دعوت مي‌كنند؛ به اين دليل است كه محكوم به حذف بخش بانوان در جشنواره موسيقي و بدنامي نشوند؛ درصورتيكه شايد اگر به خواست آنها بود، بخش بانوان به كلي حذف مي‌شد. كما اينكه الان هم براي بانون فرقي ندارد كه از جشنواره حذف شوند يا نه. چون اجراي سه گروه در جشنواره عملا به‌معناي تعطيلي موسيقي بانوان است.

اين خواننده زن؛ درباره‌ي روند جشنواره موسيقي فجر در بخش بانوان گفت: در سال 82 نزديك به 80 گروه بانوان براي حضور در جشنواره موسيقي فجر اعلام آمادگي كردند كه از ميان آنها 40 گروه انتخاب شد اما به‌دليل سختگيري مديران بالاتر مجبور شديم كه 20 گروه را انتخاب كنيم. اما درحال حاضر شاهديم كه از آن 80 گروه؛ فقط چند گروه باقيمانده كه آنها هم با اوضاع ناخوشايندي گذران زندگي مي‌كنند. درنهايت چند گروه محدود به جشنواره دعوت شدند.

اخوان با تاكيد بر اين موضوع كه برگزاري جشنواره موسيقي فجر در مقايسه با ديگر جشنواره‌ها يعني فيلم و تئاتر كاملا فرماليته است، خاطرنشان كرد: با نگاهي گذرا به اسامي گروه‌هاي شركت‌كننده در جشنواره مي‌توانيم به ناهماهنگي در انتخاب گروه‌ها و عدم حضور گروه‌هاي سرشناس در جشنواره پي ببريم كه آن هم كاملا طبيعي است.

اين هنرمند با اشاره به اينكه از طرف سرپرست دفتر موسيقي؛ براي حضور در جشنواره موسيقي فجر دعوت شده بود و اما او به دليل حضور نوازنده‌هاي گروهش در خارج از كشور نتوانسته در جشنواره شركت كند؛ افزود: مي‌خواستم زمان ديگري كه تمام نوازنده‌هاي گروه در كشور باشند؛ در تاريخ 13 اسفند در تالار وحدت كنسرت دهم اما متاسفانه اين سالن را به من ندادند.

احتمال از دست دادن کلیه حسین رونقی ملکی

علی رغم وخامت حال جسمی حسین رونقی ملکی به دلیل عفونت شدید کلیه مسئولین زندان اوین و دادستانی تهران حاضر به درمان این زندانی نیستند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، در پیگیری های صورت گرفته از سوی خانواده این زندانی دادستان تهران، جعفری دولت آبادی با مرخصی استعلاجی این زندانی مخالفت کرده و درخواست خانواده وی مبنی بر ملاقات حضوری با وی را نیز قبول نکرده است.
دادستانی تهران و مسئولین زندان اوین در حالی با مداوای این زندانی در بیمارستان خارج از زندان مخالفت میکنند که مسئولین بهداری زندان با انجام آزمایشات پزشکی از بزرگ شدن یکی از کلیه های این زندانی به دلیل عفونت شدید خبرداده اند که در صورت عدم رسیدگی مناسب و مداوم پزشکی احتمال از دست دادن کلیه این زندانی وجود دارد.
حسین رونقی ملکی پیش از بازداشت هیچ گونه ناراحتی جسمی نداشته است و عفونت کلیه این زندانی در طول دوران بازداشتش در بند 2 – الف صورت گرفته است.
حسین رونقی ملکی مسئول کمیته ایران پرکسی، وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر در ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ توسط اطلاعات سپاه درملکان بازداشت و به بند ۲ – الف سپاه پاسداران در زندان اوین منتقل شد.

نماینده یزد در مورد سقوط هواپیما در ارومیه: در حضور خود وزیر راه ، 80-70 نفر از مسافران زنده بوده‌اند، اما در نهایت 27 نفر نجات پیدا کرده!

تابناک : در ارتباط با سانحه هوایی تلخ هفته گذشته، اوایل این هفته کمیسیون عمران از وزیر راه و معاونان ایشان برای توضیح دعوت کرد تا به مجلس بیایند و توضیح بدهند که طبق معمول توضیحات ایشان مبهم و نارسا بود.

علی اکبر اولیاء، اظهار داشت: وزیر راه و ترابری گفت که برای تعیین علت حادثه، باید جعبه سیاه هواپیما پیدا شود. گزارش مدیر عامل هما نیز به این شرح بود که هواپیما از نظر فنی در وضعیت خوبی بوده و مشکلی نداشته است. هوا هم هرچند قبلش خوب نبوده و دید کافی وجود نداشته، اما در زمان فرود هواپیما مشکلی از این نظر هم وجود نداشته است.

نمایده مردم یزد و صدوق در مجلس شورای اسلامی خاطر نشان کرد: این طور که گزارش داده‌اند، حتی صدای مکالمات خلبان و برج مراقبت پخش شده است. گویا خلبان بعد از دو ساعت تأخیر در فرودگاه تهران برای بهتر شدن وضعیت هوا، در نهایت پرواز می‌کند و در خاتمه، برای فرود آماده می‌شود، اما در آخرین لحظه‌ای که می‌خواسته روی باند بنشیند، به برج مراقبت اعلام می‌کند که من فرود نمی‌آیم و به حرکتش ادامه می‌دهد. این طور که کارشناسان گفته‌اند، این اتفاق خیلی غیرمعمول نیست و 3 تا 4 درصد پروازها در شرایط عادی هم به دلیل نامناسب بودن شرایط فرود به این وضعیت ختم می‌شوند که خلبان دوباره بلند شده و دور می‌زند.

این عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی در ادامه افزود: با این حال، برج مراقبت از خلبان می‌پرسد که چکار می‌کنی و خلبان می‌گوید که بلند می‌شوم. البته قبل از آن، با هماهنگی‌های برج مراقبت، شرایط برای فرود فراهم شده بوده است. بعد از مدتی خلبان در پاسخ به سؤال برج مراقبت که چه قصدی دارد، می‌گوید که من به تهران برمی‌گردم. هنوز علت این تصمیم مشخص نیست که چرا خلبان از فرود آمدن منصرف می‌شود و قصد می‌کند به تهران بازگردد. اما به هر حال بعد از چند دقیقه، هواپیما از صحنه رادار فرودگاه خارج می‌شود که معلوم می‌شود سقوط کرده است. لازم به ذکر است که این فرودگاه به دستگاه‌ای‌ال‌اس که مجهزترین سیستم ناوبری است، مجهز بوده و برای فرود مشکلی نداشته است.

اولیاء از واقعیتی دیگر خبر داد که بر اساس آن در زمان سقوط هواپیما و در حضور خود آقای وزیر راه و ترابری، 80-70 نفر از مسافران زنده بوده‌اند، اما در نهایت 27 نفر نجات پیدا کرده و فعلاً زنده مانده‌اند. به همین جهت، نحوه ارائه خدمات درمانی و اورژانسی هم مورد سؤال قرار دارد.

سخنگوی شورای شهر تهران: پیشنهاد افزایش قیمت بلیت مترو به ۴۰۰ تومان در حال بررسی است

سخنگوی شورای اسلامی شهر تهران خبر داد که برای بلیت متروی تهران در سال آینده، قیمت ۴۰۰ تومان پیشنهاد شده و در دست بررسی است.

به گزارش واحد مرکزی خبر، خسرو دانشجو با اشاره به جلسه امروز شورای شهر تهران، گفت: در این جلسه، به همه موارد اعتراضی نامه فرمانداری تهران که به مصوبه شورای اسلامی شهر تهران درباره افزایش نرخ کرایه اعتراض کرده بود، رسیدگی و جوابیه نیز تهیه و ارسال شد.

وی گفت: فرمانداری تهران عنوان کرده بود که دولت روند و چگونگی تغییر کرایه ها را ارائه کرده و شورای اسلامی شهر تهران بر اساس سیاست دولت عمل نکرده است.

دانشجو افزود: بر اساس مصوبه شورای شهر، نرخ کرایه سرویس های مدارس و تاکسیرانی درون شهری به طور متوسط در دو ماه پایان سال و فروردین سال آینده، ۱۵ درصد و تاکسی های بین حومه شهر تهران، ۲۰ درصد افزایش یافت.

سخنگوی شورای شهر تهران گفت: اگر دولت مابه التفاوت افزایش قیمت سوخت را پرداخت کند، این مصوبه شورای شهر اجرا نخواهد شد، اما تاکنون رقمی از طرف دولت پرداخت نشده است.

دانشجو افزود: قیمت بلیت مترو در دو ماه آخر امسال افزایش ندارد، اما برای سال آینده پیشنهاد متوسط حدود ۴۰۰ تومان ارائه شده است که باید بررسی شود.

وی با بیان اینکه در حال حاضر قیمت متوسط بلیت مترو، ۷۰ تومان است، گفت: بر اساس قانون، یک سوم میزان نرخ کرایه بلیت مترو را دولت، یک سوم شهرداری و یک سوم دیگر را مردم پرداخت می کنند.

تشدید فشار‌ها بر زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج

خبرگزاری هرانا - با تشکیل بند امنیتی در زندان رجایی شهر کرج و قطع کلیهٔ تماس‌ها، فشار‌ها و محدودیت‌ها بر زندانیان سیاسی محبوس در این زندان افزایش یافته است.

بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران "هرانا"، در همین راستا کلیه ملاقات‌های حضوری و شرعی زندانیان سیاسی قطع شده و تنها ملاقات کابینی و در روزهای پنج شنبه آن هم با حضور یک نگهبان جهت شنود کلیهٔ گفتگو‌ها، امکان پذیر است.

این روند تاجایی ست که حق رفتن به بهداری، از زندانیان بیمار نیز، سلب شده است.
مهدی محمدیان، علیرضا کرمی خیرآبادی و منصور رادپور سه تن از زندانیان محبوس در سالن ۱۲ بند ۴، هستند که وضعیت جسمی ایشان در معرض خطر جدی دارد، اما با این حال از انتقال ایشان به بهداری زندان ممانعت به عمل می آید.

زندانیان در اعتراض به وضعیت وخیم جسمی هم بندانشان اقدام به کوبیدن درب بند نمودند اما زندانبانان با بیان اینکه "به ما نیز اینگونه دستور داده‌اند" از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردند.

گزارش‌های هرانا حاکی از آن است که ظهر امروز، شنبه، علی محمدی، معاون زندان رجایی شهر کرج نیز در پی اعتراض زندانیان سیاسی به اعمال محدودیت ها، به ایشان گفته است که "ما هیچ گونه اختیاری در این باره از خود نداشته و بایستی از مقامات بالا دستور بیاید!"

از دهه ۶۰ تاکنون در زندان رجایی شهر، بندی ویژه ی زندانیان سیاسی وجود نداشته و ایشان در کنار زندانیان عادی نگهداری می‌شدند.
بدیهی ست که این اقدام در راستای اصل تفکیک جرایم و رفاه زندانیان سیاسی صورت نپذیرفته؛ که با هدف ایجاد محدودیت و اعمال فشار بر ایشان بوده است.

علاوه بر موارد فوق در حالی که بیش از ۶۰ زندانی در سالن ۱۲ بند ۴، محبوس‌اند، این سالن تنها دارای یک سرویس بهداشتی ست.

اعدامها در ایران؛ نامه به کمیسیونرعالی حقوق بشر
اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران

نامه به نوانتم پیلای( کمیسیونرعالی حقوق بشر) برای توقف اعدام ها در ایران

رهبران جهان باید برای توقف ماشین اعدام جمهوری اسلامی ایران اقدام عاجل نمایند

زنجیر اعدام ها درایران را بگسلید

71 اعدام در 25 روز(1)

عالیجناب نوانتم پیلای ، کمیسیونرعالی حقوق بشر در سازمان ملل

در 24 ژانویه، رژیم جمهوری اسلامی د گر بار دو زندانی سیاسی را اعدام کرد. بنا به گفته ما لکم اسمارت ، مدیرعامل سازمان عفو بین الملل درخاورمیانه و افریقای شمالی(1)، اعدام این دو زندان سیاسی همانند اعدام های قبلی بدون محاکمه ای عادلانه انجام شده است.
از آغازسال 2011 رژیم جمهوری اسلامی ایران 71 زندانی سیاسی و غیر سیاسی را اعدام کرده است، آیا دنیا در مقابل هلو کاست نامرئی ای که جمهوری اسلامی برای سلب زندگی و حیثیت انسانها در پیش گرفته است واکنشی نشان میدهد؟
بنا به اطلاع رسانی سازمان خبری فعالان حقوق بشر، در ماه پیش 152 فعال سیاسی – اجتماعی در ایران دستگیر شده اند(2).
حداقل 14 زندانی کرد دیگر" زینب جلالیان، شیر کوه معرفی، رستم ارکیا، مصطفی سلیمی ، انوار رستمی، رشید آخکندی ،محمد امین آغوشی، احمد پولادخانی، سید سمی حسینی، سید جمال محمدی، حسن طالعی ، ایرج محمدی، محمد امین عبدالهی و قادر محمدزاده(3)". درخطر اعدام هستند.
اتحاد برای پیشبرد سکو لار دموکراسی در ایران از کمیسیونر حقوق بشر سازمان ملل و سایر رهبران جهان در خواست میکند که در گسستن زنجیر اعدام د ر ایران اقدام عاجل نمایند و بر خواسته های زیرین پافشاری کنند.
1- برای جلوگیری گستردگی تراژدی انسانی در ایران، اعدام ها راهرچه زودتر متوقف گردانند.
2-ما تاکید میکنیم که کمیسیونر حقوق بشر سازمان ملل هر چه سریع تر، نماینده ویژه و مستقلی را برای ملاقات و تحقیق در مورد شرایط این زندانیان بطور اخص وسایر زندانیان بطور اعم به ایران گسیل دارد .
3- حا ئز اهمیت است که، شورای حقوق بشر سازمان ملل، با انتصاب یک گزارشگر ویژه دائم، بحران حقوق بشر در ایران را مرتب، ارزیابی و گزارش نماید.

اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران
www.iranma.org
Tel: 1-770-698-0851
email: uasdi.action@gmail.com

نکته 1-: هزاران ایرانی و مدافعان حقوق بشر دربیش از سی شهر در سراسرجهان به اعدام های زنجیره ای اخیر جمهوری اسلامی اعتراض کرده اند. دنیا نمی تواند ساکت بماند و به لجن کشیدن قطع نامه بین المللی حقوق بشر را که جمهوری اسلامی ایران یکی از امضا کنندگان آن است را تماشا کند.

[1] http://www.amnesty.org/en/news-and-updates/iran-hangs
-two-activists-detained-during-2009-unrest-2011-01-24
[2] https://www.hra-news.org/00/6380-1.html
[3] http://www.iranhumanrights.org/2011/01/iran-on-%E2%80
%9Cexecution-binge%E2%80%9D-immediate-moratorium-urged/

درخواست اعدام برای چهار بازداشتی انفجار چابهار

خبرگزاری هرانا – دادستان عمومی و انقلاب زاهدان در جمع خبرنگاران از درخواست صدور حکم اعدام برای چهار تن از بازداشت شدگان حادثه چابهار خبر داد.

به گزارش رسانه های دولتی، در پی انفجار چابهار 20 نفر بازداشت شدند که هشت تن از بازداشت شدگان پس از تحقیقات و بازجویی ها آزاد و 12 تن دیگر همچنان در بازداشت بسر می برند.

وی با اشاره به اینکه ۱۲ نفر هم در بازداشت موقت هستند و تحقیقات از آنان همچنان ادامه دارد گفت: پرونده این افراد پس از صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به دادگاه ارسال و حکم قطعی در دادگاه صادر و با تایید مراجع ذی صلاح اجرا خواهد شد.

خبرگزاری هرانا از طریق گزارشگران خود از بازداشت 10 نفر اطلاع یافت و اسامی پنج بازداشتی را نیز اعلام کرده است که از وضعیت ایشان اطلاعی در دست نیست.

اسامی برخی از بازداشت شدگان به شرح زیر است:

مولوی عماد ترکمان زهی فرزند حاج یحیی ترکمان زهی، بشیر حسین زهی فرزند شیرهان، مولوی محمود محمدی از هوشک سراوان، ایوب حسین بر از سراوان، محمد نعیم ترکمان زهی فرزند حاج خیرمحمد - مدیر مدرسه

کشته و زخمی شدن چندشهروند در آتش سوزی درسقز

آژانس خبری موکریان
سرویس اجتماعی

بر اثر سانحه آتش سوزی در شهرستان سقز، یک نفر کشته و دو نفر زخمی شدند.
به گزارش منابع آگاه در این حادثه که در یک واحد تولید پلی اتیلن در جاده بوکان – سقز روی داد، سه نفر دچار سوختگی شدند که دو نفر به شدت مجروح و یک نفر جان خود را از دست داد.
گفته می شود حال عمومی دو مجروح این اتفاق که به علت انفجار کپسول گاز رخ داده وخیم می باشد.

جان امام جمعه اهل سنت زاهدان در خطر است

لشکر میربلوچ

حفاظت جان مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت در زاهدان به عهده کیست؟

امروز مقامات قضایی جمهوری اسلام در زاهدان اعلام کردند که حکم 4 نفر جوان بلوچ را صادر کرده اند. آیا این اعدامها میتواند از سقوط حکومت ظالمه و دیکتاتوری خامنه ای جلوگیری کند. تا کی مردم ایران میتوانند شلاق و شکنجه و اعدامها را تحمل کنند. تاکی خامنه ای میتواند برای ادامه حکومتش با پولهای فروش نفت و سرمایه هایی که متعلق به این مردم فقیر است با حاتم بخشی به حماس و حزب اله و مقتدا صدر و... برای خودش مزدور بخرد. این همه تلاشهای ولی فقیه از ضعف و درماندگی اوست نه قدرت و اقتدارش. ولی وقاحت دیکتاتورها به قدری زیاد و یا بیش ازحد است که همه چیز را برعکس جلوه میدهند. خامنه ای هم مثل صدام و حسنی مبارک ادعا میکند که "99% مردم طرفدار او هستند و اگر در جایی صدای معترضی شنیده میشود از جیره خوران انگلیس و آمریکاست!" این روزها شواهد و قران بسیاری نشان میدهند که عمر دیکتاتوری به سر آمده است و در زمانی نه چندان دور شاهد سرنگونی رژیم ولایتی فقیه که از نوع عقب مانده ترین حکومتهای قاشیستی - مذهبی است خواهیم بود. شعله آن اتشی را که آن جوان فقیر و بیکار تونسی با خودسوزی خود در تونس روشن کرد بزودی به سرزمین در بند ما خواهد رسید و بنیان استبداد و دیکتاتوری آخوندها را ار ریشه و بن خواهد سوزاند.
این روزها در اثر شورش مردم تونس و مصر بر علیه دیکتاتورها، لرزه به جان خامنه ای ، دیکتار مذهبی فاشیستی ایران افتاده است. از اینرو او دستور داده است که اعدامها را با شدت بیشتری افزایش دهند تا بدینوسیله مردم معترض به وحشت بیافتند و جرات به راه افتادن در خیابانها و راه اندازی تظاهرات را نداشته باشند.
در بلوچستان هنوزیک صدا (مولانا عبدالحمید امام جمعه اهل سنت در زاهدان) باقی مانده است که تاکنون ولی فقیه و گماشتگان امنیتی - نظامی وی، علیرغم اذیت و آزار و زندانی کردن اطرافیان وی نتوانسته اند ویا نمیتوانند در اثر حفاظت و پایگاه مردمیش به وی صدمه ای برسانند. نیروهای امنیتی - قضایی روزانه تحدیدات مکرری از هر جانب با سیگنالهای زهر آلود برای او میفرستند ولی مولوی عبدالحمید به این تحدیدات اعتنایی نمیکند و پیام خود را خیلی با احتیاط ولی واضح و روشن به مردم و حاکمان بی فرهنگ و ظالم میرساند. ولی فقیه که به جایگاه خدا تکیه زده است پیامهای اندرزگونه مولانا را بعنوان تحریک و اختلاف بین شیعه و سنی تعبیر میکند در صوریتکه عامل اصلی برای عدم وحدت شیعه و سنی خود خامنه ای است که به رسم روزگار ، دیکتاتور ایران خود را محور تمام دنیا میداند و بقیه عالمیان سفیه هانی هستند که او قیومیت آنها را بعهده دارد.اگر این رژیم خونریز و ددمنش به رهبری دیکتاتوری مثل خامنه ای بتواند صدای مولوی عبدالحمید را در بلوچستان به طریقی ببندد، آنگاه تعداد قربانیان بلوچ به ویژه آمار اعدام شدگان به مراتب خیلی بیشتر از این خواهد شد.
آقای محمد مرزیه به اصطلاح دادستان عمومی و انقلاب زاهدان در آخرین نشست مطبوعاتی خود ضمن اعلام اعدام 4 جوان بلوچ به اتهام دست داشتن در عملیات انتحاری روز تاسوعا ی گذشته در چابهار اضافه کرده است "تأكيد بر اينكه خط قرمز دستگاه قضا، فرمايشات مقام معظم رهبري است بيان كرد: با هر كس و هر گروهي، چه شيعه و چه سني كه به اختلافات قومي و مذهبي دامن بزند و وحدت جامعه را خدشه دار كند برخورد قاطع و جدي مي‌شود." لبه تیز این تحدید متوجه مولوی عبدالحمید است زیرا که وبسایت محلی "زاهدان پرس" که وابسته به وزارت اطلاعات است در مقالات متعددی ضمن بد و بیراه گفتن به سبک شریعتمداری کیهان به مولوی عبدالحمید، او را عامل تحریک و اختلاف اندازی بین شیعه و سنی معرفی کرده است.
اخیرا" با دستگیری و زندانی کردن امام جمعه تایباد مولانا موحد فاضلی ، مولوی عبدالحمید طی مصاحبه ای از ایشان حمایت کرده که به مزاق ولی فقیه و گماشتگانش خوشآیند نبوده است. اکنون با خط و نشان کشیدن آقا محمد مرزیه، آخوندهای شیعی در حال فراهم آوردن زمینه برای دستگیری و یا ضربه زدن به هر شکلی دیگر به امام جمعه اهل سنت در زاهدان می باشند. توطئه های کثیفی از این قبیل تابحال چندین بار بر علیه وی ترتیب داده شده است که با هوشیاری خود او و حفاظت بی دریغ مردم زاهدان به نتیجه مانده است. پیروان اهل تسنن در ایران و بویژه مردم بلوچ متوجه خطراتی از جانب مزدوران ولی فقیه بر علیه او هستند و بشدت نگران جان وی می باشند. اطرافیان و شاگردانش با تمام وجود از ایشان حفاظت می کنند. علیرغم همه این جانفشانیها،براستی نمیتوان به وابستگان و مهره های امنتیی این نظام اعتماد کرد. آنها از ترس شورش مردم بلوچ توانایی دستگیری مولوی عبدالحمید را ندارند ولی احتمال میرود که از نیروهای امنیتی که بعنوان خودسر معروف هستند ، برای ضربه زدن به وی استفاده کنند. فداییان ولی فقیه در هرکجا پیدا میشوند و در قبال حق الزحمه مثل پول و منصب دست به هر جنایتی میزنند.
این روزها مردم سیستان و بلوچستان بشدت نگران جان رهبر مذهبی و امام جمعه خود یعنی مولوی عبدالحمید می باشند و نمیدانند که واقعا" چه کسی مسولیت حافظت و امنیت وی را برعهده دارد.
در تمام کشورهای پیشرفته و مترقی نیروهای نظامی و امنیتی مسول حفاظت جان و مال شهروندان خود میباشند. در صورتیکه در ایران این نیروها که از سرمایه مردم تغذیه میکنند در اختیار و به فرمان دیکتاتوری مثل خامنه ای هستند که حفاظت و نگهداری جان و مال ولی فقیه و وابستگانش را بر عهده دارند و مردم از این نیروهای سرکوبگر بشدت احساس نا امنی دارند

10 بهمن ماه 89

افزایش قیمت گاز / قيمت آب هم افزايش مى يابد

خبرگزاری مهر: از ابتدای اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها مصرف گاز ایران نسبت به سال گذشته بیش از 2 میلیارد متر مکعب افزایش یافته که این رشد مصرف در ساختمانها منجر به افزایش صدور قبوض قرمز و بالا رفتن مبالغ قبضهای گاز شده است.

همزمان با ورود به دومین ماه از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها نسل جدید قبوش رنگی گاز هم به دست مشترکان خانگی رسیده است به طوری که قبض های رنگ سبز (مطابق با الگوی مصرف)، زرد (مرحله هشدار) و قرمز (بالاتر از الگوهای تعیین شده) برای مشترکان خانگی صادر شده است.

مطابق با جداول تعریف شده مشترکان گاز خانگی که مصرف آنها مطابق با پله اول و دوم باشد قبوض سبز دریافت می کنند و مشترکانی که مصرف گاز آنها در پله های سه، چهار و پنج باشد، قبوض زرد دریافت خواهند کرد.

همچنین آن دسته از مشترکانی که مصرف گاز طبیعی آنها در ردیف پله های ششم تا دوازدهم قرار می گیرد قبوض قرمز دریافت خواهند کرد که میزان بار مالی قبوض گاز این دسته از مصرف کنندگان افزایش قابل توجه ای نسبت به گذشته پیدا می کند.

با توجه به افزایش قابل توجه مصرف گاز طبیعی در بخش خانگی در هفته های گذشته پیش بینی می شود در دوره جدید مشترکان خانگی بیشتری قبض های قرمز را دریافت خواهند کرد.


قيمت آب بزودی افزايش مى يابد

ايسنا: مديرعامل شركت مهندسى آب و فاضلاب كشور- با بيان اين كه طبق قانون بايد قيمت آب ظرف پنج سال به قيمت تمام شده خود برسد، گفت: تعرفه هاى آب در سال ۱۳۹۰ افزايش خواهد داشت و اين احتمال وجود دارد كه اين افزايش از ابتداى سال آينده اعمال نشود و پس از گذشت دو ماه ابتدايى سال، شاهد اين افزايش قيمت باشيم.

پالايشگاه گاز ايلام دوباره تعطيل شد

روزنامه مردمسالاری: نماينده ايلام در مجلس گفت: وزارت نفت بايد پاسخگوي توقف 18 ماهه پتروشيمي ايلام و تعطيلي چند باره پالايشگاه ايلام باشد.
شاپور پولادي در گفت وگو با مهر اظهار داشت: استان ايلام با دارا بودن 11 درصد از منابع گازي و شش درصد از منابع نفتي به عنوان سومين استان کشور هنوز از طرف مسوولان ناشناخته است که بايد توجه و سرمايه گذاري بيشتري انجام شود.
وي گفت: علت توقف 18 ماهه عمليات پتروشيمي و تاخير در بهره برداري آن وهمچنين سو استفاده هاي مالي و پرداخت هاي غير واقعي به پيمانکاران علي رغم تذکرات و سوال هاي به عمل آمده قبلي از وزير نفت همچنان نامشخص است.
اين مسوول اظهار داشت: وزارت نفت سرمايه گذاري متناسب با حجم منابع مشترک نفت و گاز در مرز ايلام را انجام نداده ولي متاسفانه کشور مقابل با استفاده از شرکت هاي خارجي در سطح گسترده اي عمليات اکتشاف و بهره برداري را از منابع مشترک شروع کرده است که اين موضوع جزو سياست هاي ابلاغي مقام معظم رهبري نيز بوده است. پولادي اظهار داشت: پس از يک سال و نيم از بهره برداري خط انتقال گاز از تنگ بيجار به پالايشگاه گاز درچند مرحله شاهد انفجار و خوردگي و دو لايه شدن لوله ها هستيم که اين امر علاوه بر خسارت ميلياردي باعث تعطيلي پالايشگاه گاز شده و وزارت نفت در مراحل طراحي و اجرا نظارت لازم نداشته و چه کسي بايد پاسخگو باشد. وي تصريح کرد: با توجه به تاکيد رياست محترم جمهور، وجود مديران پروازي در پالايشگاه گاز ايلام بر اساس چه توجيهي است و در ماه حداکثر 15 روز در محل کار حضور داشته باشند هزينه هاي رفت وآمد و حقوق ميليوني آنها را چه کسي پرداخت مي کند و بر اساس گزارش رسمي ديوان محاسبات پاداشتهاي ميليوني خلاف قانون به مدير عامل و اعضاي هيئت مديره پرداخت شده و دفتر مرکزي پتروشيمي ايلام در شهرک غرب تهران مستقر است.

فقر؛ افزایش زنان تن فروش در جنوب تهران

سایت حکومتی جهان نیوز: چندی است که حضور زنان خیابانی افغانی در جنوب تهران تبدیل به معضلی جدید شده که در معابر این شهر خود نمایی می کند.
به گزارش ری آنلاین، رهگذرانی که از خیابانهای جنوب تهران عبور می کنند با صحنه هایی روبرو می شوند که اگرچه به معضلی تکراری در تهران تبدیل شده است اما نسخه عجیب تر آن در جنوب تهران قابل مشاهده است.

حضور زنان و دختران افغانی با آرایش و پوشش نامناسب در معابر و خیابانهای جنوب تهران و اتفاقات پیرامون آنها صحنه هایی را به وجود می آورد که علاوه بر تعجب موجب تاسف و ناراحتی ساکنان این شهر مذهبی شده است که اگر اقدام عاجل در برخورد و جلوگیری از تردد آنها نشود بیم آن می رود که این معضل به سطح شهر تهران نیز سرایت کند.

این زنان و دختران که علی رغم تلاشهای بسیار خود نتوانسته اند چهره غیر ایرانی خود را تغییر دهند با حضور در سطح منطقه ای مذهبی، همچون جنوب تهران جلوه دیگری از سوداگری شرف را به نمایش گذاشته اند.

مسئولان این منطقه ضمن تایید این موضوع حضور این افراد در سطح شهر از اتخاذ تدابیر لازم برای برخورد با آنها خبر می دهند.

برخی کارشناسان با اشاره به مهاجر پذیر بودن جنوب تهران این اتفاق را از تبعات افزایش حضور مهاجران افغانی در این منطقه بر می شمرند.

این افراد با اشاره به برخی روستاهای حاشیه ای ری که در آنها جمعیت مهاجران افغانی بیش از ایرانی هاست، عدم توجه به این تغییر نسبت جمعیتی را دارای عواقب بسیاری می دانند که زنان خیابانی افغانی یکی از آنهاست.

فعالان حقوق بشر بلوچ: چهار تن ديگر در خطر اعدام

انجمن فعالان حقوق بشر بلوچستان: انسانهاي آزاديخواه , فعالين حقوق بشر و هموطنان آزاده, امروز(10 بهمن)"محمد مرزيه" دادستان عمومي و انقلاب زاهدان زاهدان دريک نشست مطبوعاتي گفت : "در ارتباط با حادثه تروريستي تاسوعاي چابهار تاكنون 20 نفر دستگير شده‌اند كه پس از بررسي هشت نفر از آنان آزاد و براي 12 نفر قرار بازداشت موقت صادر شد تا در مورد آنها تحقيقات لازم انجام شود. پس از انجام بررسي‌هاي انجام شده، تاكنون براي چهار نفر از اين اشرار كه جرم آنها محرز شده، كيفر خواست حكم اعدام صادر و پرونده آنان براي محاكمه و تحقيقات تكميلي به دادگاه ارسال شده است كه پس از مشخص شدن حكم قطعي و نهايي دادگاه به مرحله اجرا درآيد."

بعد از حمله انتحاري 24 آذر (15 دسامبر) چابهار که مسئوليت آن را "جنبش مقاومت مردمی ایران - جندالله" برعهده گرفت رژيم جمهوري اسلامي جهت انتقام تاكنون بيش از هفده تن از ساکنين محلي بلوچستان را اعدام و بيش از پانزده تن را به اتهام شرارت در شهرها و يا در جادههاي عبوري بقتل رسانده است

ما فعالين "انجمن فعالان حقوق بشر بلوچستان" هشدار ميدهيم که افزايش قتلهاي حکومتي و اعدامها در منطقه باعث افزايش نامني و ترويج فعاليتهاي مسلحانه در منطقه خواهد شد از اين جهت از سازمان عفوبين الملل , سازمان ديده بان حقوق بشر, شوراي حقوق بشرسازمان ملل , فعالين حقوق بشر و هموطنان آزاده تقاضا داریم که بيشتر از اين در مقابل اعدام و يا قتل روزانه جوانان بلوچ سکوت نکنند و براي نجات اين چهار تن رژيم جمهوري اسلامي را تحت فشار قرار دهند

بالای صفحه

... بیشتر