دختران بلوچ و مدرسه ای در خیال
می مکران ـ عكس
هائي كه مشاهده مي كنيد از مدرسه روستايي در شهر مرزی ميرجاوه از توابع زاهدان
در استان سيستان و بلوچستان مي باشد. اینجا دختربجه هایی هستند که برای کسب علم
پرپر میزند دخترکان محرومی که داشتن حتی یک مداد رنگی را فقط در خیالشان حس می
کند و با همان مداد مشکی هزاران رنگ را بر روی کاغذ خط دار به تصویر می کشند و
در زیر سقف آسمان آبی استان و چادر های مشکی، داشتن یک کلاس ساده را آرزو می
کنند. اما دولت “مهرپرور” و “عدالت گستر” به جای دفتر و کتاب و مدادرنگی، انواع
و اقسام ادوات جنگی به منطقه می فرستد. بجای بکار گماشتن معلمان بلوچ و بومی،
هزاران هزاران جوان از دیگر شهرها در لباس نیروهای انتظامی و ارتشی و بسیجی به
استان گسیل می داد. به جای تلاش برای تقویت همبستگی های مردمی و احترام به
اعتقادات مردم، روحانیون اهل سنت را ممنوع الخروج می کند. در اینجا دولت، مثل
همه دولت های مرکزی تاکنونی، تنها وظیفه سرکوب را بخوبی انجام می دهد. و دریغ
که فعالین سیاسی و نیروهای سیاسی سراسری ، هم به این دیار، به مردمان شریف ما
به دیده ی بیگانه می نگرند. و حتی در شبکه های اجتماعی شان نیز ما را غیرخودی
می دانند و مدام دم از دمکراسی و همبستگی می زنند.!
قوانین اسلامی
در پی اعتراضات و اعتصاب غذای اخیر
پناهجویان ایرانیِ مقیم یونان
شکایت از دولت یونان به دادگاه
اروپا در مورد نقض حقوق پناهجویان
در پی اعتراضات و اعتصاب غذای اخیر پناهجویان ایرانیِ مقیم یونان، نسبت به
بلاتکلیفی طولانی، ضرب و شتم توسط پلیس یونان و همچنین امکان عدم رسیدگی به
وضعیت آنان از سوی مجامع جهانی، فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی با تنظیم
شکایتی بین المللی، خواستار برخورد قاطع با دولت یونان در این زمینه شد.
در بخشی از شکایت فدراسیون از دولت یونان به دادگاه اروپا در مورد نقض حقوق
پناهجویان آمده است :
به اطلاع می رسانیم که تعداد زیادی از پناهجویان ایرانی که به خاطر ترس از
شکنجه و اعدام از ایران گریخته اند به مدت 40 روز در مرکز شهر آتن و در مقابل
دفتر سازمان ملل دست به تحصن زده بودند. قبل از آن نیز شمار دیگری از پناهجویان
ایرانی دست به اعتصاب غذا و دوختن لبهای خود زده بودند. با گذشت 40 روز از تحصن
پناهجویان در مقابل دفتر سازمان ملل در آتن، دولت یونان حاضر به پذیرش هیچ یک
از خواسته های پناهجویان نشده و اساسا هیچ واکنشی در این مورد نشان نداده است.
تنها واکنشی که دولت یونان در مقابل اعتراض پناهجویان نشان داده است این بوده
که هر از چند گاهی به پلیس دستور داده تا محل تحصن آنها را محاصره کنند و
پناهجویان را مورد ضرب و شتم قرار دهند و امکانات تحص آنها را به دور بریزند.
از آنجایی که دولت یونان در طول 40 روز تحص به هیچکدام ازخواسته های پناهجویان
رسیدگی نکرده است، پناهجویان روز پنج شنبه 14 اکتبر 2010 دست به اعتصاب غذا و
دوختن لبهای خود زدند. مشخصا 8 نفر از آنها در اعترا ض به بی مسئولیتی دولت
یونان در قبال خواسته های آنها لبهای خود را دوخته اند. طبق آخرین خبر روز
پنجشنبه 21 اکتبر نیز دو نفر دیگر به آنها اضافه شده است و جمعا از 25 پناهجوی
اعتصابی 11 نفراز آنها لبهای خود را دوخته اند.
در میان لب دوختگان خانمی 29 ساله به نام ماندانا دیده میشود. صحنه دلخراش لب
دوختن پناهجویان اعتصابی در اینترنت و سایتها و رسانه های مختلف، مو را بر تن
هر انسانی راست میکند. این صحنه ها در یکی از کشورهای اتحادیه اروپا به نام
یونان اتفاق افتاده است که نه تنها هیچ استانداردی برای رسیدگی به
امورپناهندگان ندارد که متاسفانه خود در بدرفتاری و زیر پا گذاشتن حق و حقوق
پناهندگان شهرت پیدا کرده است.
این پناهجویان از کشوری به نام ایران به یونان آمده اند که یک رژیم جنایتکار
اسلامی بر آن حکومت میکند که به مدت 30 سال است قوانین عصر بربریت را بر آن
جامعه حاکم کرده است. اجرای قوانین وحشتناک و قرون وسطای برای مخالفین و
متهمین، قوانینی که برمبنای آن دست و پای متهمین را قطع می کنند، اعدام می
کنند، قوانینی که برمبنای آن بر کمرمتهمین 30 تا 100 ضربه شلاق می زنند و بعد
آنان را حلق آویز می کنند. قوانینی که زنان را بخاطر رابطه جنسی خارج از ازدواج
سنگسار می کنند و رئیس جمهور اسلامیشان در اجلاس سازمان ملل می گوید ما حکم
سنگسار را برای کسی صادر نکرده ایم. رژیمی که رسما و علنا در مورد همه چیز دارد
به دنیا دروغ می گوید.
۹ سال زندگی لوکس یک تروریست خطرناک
در شمال تهران
دویچه وله
: به گزارش اشپیگلآنلاین "سیف العدل" رئیس احتمالی بخش نظامی شبکه تروریستی
القاعده پس از ۹ سال اقامت در شمال تهران، به تازگی ایران را ترک کرده و به
مناطق مرزی میان پاکستان و افغانستان باز کشته است.
اشپیگلآنلاین با تکیه بر منابع اطلاعاتی خود از سیف العدل به عنوان یکی از
خطرناکترین تروریستهای جهان نام برده و نوشته است:«ردپای این تروریست درجه یک
پس از عملیات تروریستی یازده سپتامبر ۲۰۰۱ گم شد، اما بعدا آشکار شد که او در
شمال تهران، در شرایط رفاهی عالی تحتنظر است. همراه با چند دوجین یا احتمالا
چند صد جنگنده طالبان و اعضای خانوادههای آنها، که پس از اشغال نظامی
افغانستان به وسیله آمریکا، به ایران گریختند و مسئولان ایرانی از ادامه سفر
آنها جلوگیری کردند.»
عامل انفجار سفارتخانههای آمریکا
سیف العدل (شمشیر عدالت)، در واقع لقب مردی است که برپایه ادعای اشپیگلآنلاین،
ورودش به مناطق مرزی میان افغانستان و پاکستان میتواند به تجدید سازمان شبکه
تروریستی القاعده کمک کند. آمریکائیها این مرد را عامل بمبگذاریهای سال ۱۹۹۸
در دو سفارتخانه آفریقائی خود میدانند. او، بعدا به یکی از رهبران نظامی مهم
القاعده تبدیل شده است.
اشپیگل به نقل از "نومان بنوتمان" تحلیلگر بنیاد کویلیام لندن مینویسد:«اکنون
قطعی است که سیف العدل اجازه یافته ایران را ترک کند، در ایالت وزیرستان شمالی
مستقر شود و هدایت نظامی القاعده را به عهده بگیرد.» به نوشته اشپیگل آنلاین،
نومان بنوتمان (لیبیتبار)، یکی از تحلیلگران معدود جهانی است، که ارتباطات
القاعده را به خوبی میشناسد. نومان، پیش از آن که در سال ۲۰۰۲ تغییر موضع
بدهد، در کمپهای چریکی افغانستان مجاهدین را آموزش نظامی میداد.
اطلاعات سرویسهای مخفی
هفتهنامه آلمانی، در ادامه گزارش خود مینویسد:«این تنها نومان نیست که بازگشت
سیف العدل را به وزیرستان شمالی تایید میکند. کارمند یکی از سرویسهای
اطلاعاتی اروپائی نیز به اشپیگلآنلاین گفته است:«سیف العدل از ایران خارج شده
و در حال حاضر در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان به سر میبرد. این تخمین وجود
دارد که او به پایگاههای تروریستی پیوسته است.»
در بخشی دیگر از گزارش اشپیگلآنلاین آمده است:«تابستان امسال در یک روزنامه
افغانی گمانهزنی شد که سیفالعدل با چند دیپلمات ایرانی معاوضه شده است. اما
این خبر زیاد پیگیری نشد. سرویسهای اطلاعاتی آمریکائی دائما به این موضوع فکر
میکنند که ممکن است ایران سیفالعدل را برای انجام عملیات انتقامی علیه غرب
خریده باشد. او این عملیات را ممکن است برای زمانی طراحی کند که تاسیسات اتمی
ایران مورد حمله نظامی قرار گیرد.»
برپایه گزارش اشپیگلآنلاین یکی دیگر از اتهامات سیف العدل شرکت در عملیات
انفجار سفارت آمریکا در عربستان سعودی است که در سال ۲۰۰۳ خسارات و تلفات زیاد
به بار آورد.
چهار سال حبس برای علی جمالی عضو
شورای مرکزی سازمان تحکیم وحدت
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: علی جمالی، عضو شورای مرکزی و مسوول
کمیته سیاسی سازمان دانشآموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) به چهار سال حبس
تعزیری محکوم شد. دادگاه رسیدگی به اتهامات این فعال سیاسی روز چهارشنبه بیست و
یکم مهرماه سال جاری در شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، برگزار
گردیده بود
به گزارش ادوارنیوز، براساس این حکم علی جمالی، که به اتهام توهین به رهبری،
توهین به رییس جمهور، تبلیغ علیه نظام و همچنین تجمع و تبانی برای بر هم زدن
امنیت داخلی، محاکمه شده بود، در مجموع به چهار سال حبس تعزیری محکوم شده است.
این عضو شورای مرکزی سازمان دانشآموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)، روز 31
مردادماه سال جاری، از محل کار خود ربوده و به زندان اوین منتقل شده بود.
وی هم اکنون در بند 350 زندان اوین نگهداری میشود و امکان ملاقات حضوری با
همسر و فرزند 5 ماهه خود را ندارد. همچنین تلفنهای بند فوق نیز مدتهاست به
دلایل نامعلومی، قطع شده است.
در حال حاضر علاوه بر علی جمالی، عبدالله مومنی، سخنگو و رییس شورای مرکزی، حسن
اسدیزیدآبادی، عضو شورای مرکزی و مسوول کمیته حقوقبشر و علی ملیحی، عضو شورای
سیاستگذاری و مسوول روابطعمومی سازمان دانشآموختگان ایران (ادوار تحکیم
وحدت)، در بند 350 زندان اوین به سر میبرند. همچنین احمد زیدآبادی دبیرکل
سازمان نیز، در زندان رجاییشهر، دوران حبس خود را میگذراند.
نامه همسر علی شکوری راد به دادستان
استان تهران
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: صدیقه خدمت، همسر علی شکوری راد، عضو
شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران که چندی پیش و در پی احضار به دادسرای زندان
اوین بازداشت شد، در نامهای به عباس جعفری دولت آبادی، دادستان استان تهران با
ابراز نگرانی از وضعيت جسمي و سلامت ايشان خواهان آزادی وی یا برقراری تماس های
منظم تلفنی میان وی و خانواده اش گردید.
متن کامل این نامه بشرح زیر است:
بسمه تعالي
جناب آقاي جعفري دولت آبادي
دادستان محترم استان تهران
باسلام ،
اينجانب صديقه خدمت همسر آقاي دکتر علي شکوري راد که در تاريخ سه شنبه 20 مهر
پس از احضار به دادسراي اوين، بازداشت شده اند، به اطلاع مي رسانم در طي ده روز
گذشته وعده هاي مختلف از منابع گوناگون به ما داده اند که ايشان به زودي آزاد
خواهند شد و شما هيچ اقدامي انجام ندهيد. جنابعالي توجه داريد كه سوابق و خدمات
ايشان به عنوان يك فعال سياسي و يك استاد دانشگاه كه سالهاي عمر خويش را به
خدمت به دين و ميهن مصروف داشته و از فعاليت در جمع دانشجويان پيرو خط امام،
جهاددانشگاهي، هيأتهاي پزشكي دفاع مقدس، هيأت علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران،
نمايندگي مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي و عضو هيأت رئيسه و نايب رئيس مجلس
شوراي اسلامي، و رئيس شوراي عالي نظام پزشكي كشور، ايشان را به عنوان يكي از
چهرههاي موجه و مورد اعتماد اقشار و طبقات مختلف جامعه به ويژه جامعه پزشكي
كشور بدل كرده است و هر گونه اجحاف در حقوق شهروندي و قانوني ايشان و تضييقات
سوء تفاهم برانگيز و خارج از منطق و روال قانوني ميتواند حساسيتهاي همه اين
اقشار و اصناف را تحريك كند. حقيقت اين است كه خانواده و نزديكان ايشان تا كنون
با صبوري و براي حفظ شئونات، عليرغم دلنگرانيها و بيخبري مطلق از ايشان، در
عين حال تلاش كردهاند كه دوستان و همكاران و علاقهمندان ايشان را به
خويشتنداري و اتكا به پيگيري موضوع از طريق گفتگوها و رايزنيها فرابخوانند كه
نمونه آن تلاش براي لغو تجمع اعتراضآميز پزشكان بيمارستان سينا و لغو برنامه
دعاي كميل كه از سوي دوستان ايشان اعلام شده بود ميباشد.
با اين وجود رفتارهاي خارج از قاعده و قانون و ايجاد فضاي ارعاب و تهديد و لشكر
كشيهاي امنيتي و انتظامي توسط عوامل امنيتي بر نگرانيهاي خانواده دامن زده
است و به ويژه مادر ايشان، بنده، فرزندانم و ساير اعضاي خانواده با توجه به
اينکه هيچ گونه اطلاعي از وضعيت جسمي و سلامت ايشان نداريم بسيار نگرانيم،
عليالخصوص مادر ايشان به دليل وابستگي شديد عاطفي با وي در وضعيت احساسي
نامناسبي قرار گرفته و مدام در حال اندوه و گريه است.
اگر چه در طول اين مدت تنها يک تماس تلفني کوتاه در ساعت 11:30 شب با منزل
داشتهاند اما همان تماس كوتاه بر نگرانيها افزوده است چرا كه صداي ايشان
بيانگر وضعيت جسمي و روحي نامناسب ايشان بوده و ما را نسبت به مكان و وضعيت
نگهداري و رفتارهايي كه از سوي عوامل امنيتي و مسئولان زندان با ايشان ميشود
نگران كرده است.
اکنون بيش ازيک هفته است که هيچ اطلاعي از وضعيت ايشان نداريم. خواهشمند است
دستور فرمائيد هرچه سريعتر ترتيبات آزادي ايشان فراهم شود و يا براي رعايت
حداقل حقوق انساني و شهروندي اين استاد برجسته دانشگاه تماس تلفني منظم ايشان و
ملاقات حضوري برقرار شود تا خانواده در جريان سلامتي ايشان قرار گيرند.
با تشکر
صديقه خدمت
1/8/1389
رونوشت
- جناب آقاي آوايي رئيس كل محترم دادگستري استان تهران
- رييس محترم دادسراي امنيتي اوين
بازداشت مجدد محمدرضا مقیسه، عضو
کمیته پیگیری امور بازداشت شدگان
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: محمدرضا مقیسه عضو کمیته پیگیری امور
بازداشت شدگان و آسیبدیدگان پس از انتخابات ریاست جمهوری و روزنامه نگار و
سردبیر مجله بیست ساله ها روز گذشته دوم آبانماه با یورش تعدادی از ماموران
امنیتی و اطلاعاتی به محل کار وی و سپس منزلش بازداشت و از مکان نگهداری وی تا
کنون اطلاعی دردست نیست.
مقیسه، عضو کمیته پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیبدیدگان حوادث پس از انتخابات
بود که در تاریخ ۲۲ مهرماه بازداشت و به شش سال زندان محکوم شده بود. وی چندی
پیش با وثیقه پانصد میلیون تومانی از زندان ازاد شده بود.
صدور حداقل ۱۰ سال حبس تعزیری برای
تعدادی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت
تعدادی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت تهران که سال گذشته در تجمعات دانشجویی
در داخل دانشگاه و تظاهرات خیابانی دستگیر شده بودند، مجموعاً به حداقل ۱۰ سال
حبس تعزیری محکوم شدند.
به گزارش دانشجو نیوز، این دانشجویان که پس از دستگیری مدتی در زندان اوین و در
بازداشت به سر برده بودند با قرار وثیقه موقتاً آزاد شدند تا اینکه در تابستان
امسال به دادگاه انقلاب احضار شده و احکام اولیه برای آن ها صادر شد.
گفتنی است که اغلب این دستگیری ها در ۸ دی ماه سال گذشته و در جریان تظاهرات
اعتراضی دانشجویان این دانشگاه به کشتار بی رحمانه ی مردم در روز عاشورای ۸۸ (
۶ دی ماه ) صورت گرفته است همچنین بخشی از دستگیری ها نیز مربوط به بازداشت
گروهی فعالان دانشجویی در جریان انتخابات سال ۸۸ بوده است. علت دستگیری برخی از
دانشجویان این دانشگاه "فعالیت در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸" و
"ارسال ایمیل" ذکر شده است.
لازم به ذکر است این دانشجویان که به قید کفالت آزاد شده بودند در تابستان به
دادگاه انقلاب برای رسیدگی به پرونده هایشان احضار شده و دادگاه های آن ها طی
ماه های اخیر برگزار شد که در این دادگاه ها، هر یک به تحمل حبس تعزیری از ۱ تا
۳ سال محکوم شده اند. برخی از دانشجویان که به دادگاه احضار شده اند میگویند که
دادگاه آنها بیش از ۶ یا ۷ دقیقه طول نکشیده است.
نکته قابل توجه در صدور این احکام تهدید دانشجویان برای عدم اطلاع رسانی
پیرامون احکام صادره و روند برگزاری دادگاه ها است، به طوری که اکثر دانشجویان
با توجه به جوّ امنیتی حاکم و تهدیدهای صورت گرفته و در حالی که احکام صادر شده
در مرحله ی بدوی می باشند از خبررسانی در این زمینه تا صدور حکم قطعی خودداری
می نمایند. قطعاً تعداد دانشجویانی که به حبس تعزیری محکوم شده اند بسیار بیشتر
است و رقم اعلام شده در این گزارش با توجه به اطلاعات رسیده به گروهای خبری
دانشجویان دانشگاه علم و صنعت می باشد.
شایان ذکر است دانشجویان دانشگاه علم و صنعت سال گذشته و پس از انتخابات ریاست
جمهوری در ۲۲ خرداد، بیش از ۱۵ تجمع بزرگ دانشجویی برگزار کردند که طی آن ها ده
ها تن از فعالین دانشگاه یک یا ۲ ترم از تحصیل محروم شدند و تعدادی نیز از
دانشگاه اخراج شده یا به شهرهای دیگر تبعید شدند. اخیرا نیز دو تن از دانشجویان
این دانشگاه به نام های «حمید بیدار» دانشجوی سال پنجم رشته مهندسی کامپیوتر و
«نوید عطائی» دانشجوی سال پنجم رشته مهندسی عمران و مدیر مسئول نشریه توقیف شده
«موج نو»، به ۲ ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات محکوم شدند.
عهدنامه ترکمانچای امسال به اتمام
میرسه
راستي ميدونين عهدنامه ترکمانچاي امسال به اتمام ميرسه و قانونا آذربايجان
شوروي ديگه مال ايرانه چون طبق اين عهدنامه آذربايجان شمالي يا ايران شمالي رو
به مدت 100 سال به روسيه دادن که امسال آخرين سالشه!!! اما کجاست کسي که بخواد
دنباله اين کارو بگيره . از يه طرف اون عربها که خودشونو مالک جزاير و خليج ما
مي دونن از اون طرف چيزي که حق ماست را نمي تونيم بر گردونيم.
اينم متن معاهده ننگين ترکمانچاي :
متن كامل قرارداد تركمانچاي
هو الله
ديباچه عهدنامه ايران و روس
الحمدالله الوافي و الكافي بعد از انعقاد عهدنامه مباركه گلستان و مبادلات و
معاملات دوستانه دولتين عليتين و ظهور آداب كمال مهرباني و يكجهتي حضرتين
بهيٌتين به مقتضاي حركات آسماني برخي تجاوزات ناگهاني از جانب سر حد داران
طرفين به ظهور رسيده كه موجب سنوح غوايل عظيمه شد و از آن جا كه مرآت ضماير
پادشاهانه جانبين از غبار اين گونه مخاطرات پاك بود اولياي دولتين عليتين تجديد
عهد مسالمت را اهتمامات صادقانه و كوشش هاي منصفانه در دفع و رفع غايله اتفاقيه
به ظهور رسانيده عهدنامه مباركه جديد به مباني و اصولي كه در طي فصول مرقومه
مذكور است مرقوم و مختوم آمد به مهر وكلاي دولتين عليتين و در ماه شوال در سال
هزار و دويست و چهل و نه هجري به امضاي همايون شرف استقرار و استحكام پذيرفت.
بر اولياي دولتين لازم است كه از اين پس در تحصيل موجبات مزيد دوستي و موافقت
اهتمامات صادقانه مبذول دارند و اسباب استحكام و استقرار معاهده مباركه را به
مراودات دوستانه متزايد خواهند و اگر در معدات تكميل امور دوستي قصوري بينند به
امضاي خواهشهاي منصفانه تدارك آن را لازم بشمارند و دقيقه از دقايق دوستي را
مهمل و متروك نگذارند.
بسم الله الرحمن الرحيم
چون اعليحضرت قضا قدرت، پادشاه اعظم والاجاه، امپراطور اكرم شوكت دستگاه، مالك
بالاستحقاق كل ممالك روسيه و اعليحضرت كيوان رفعت خورشيد رايت، خسرو نامدار
پادشاه اعظم با اقتدار ممالك ايران، چون هر دو علي السويه اراده و تمناي
صادقانه دارند كه به نوايب و مكاره جنگي كه بالكليه منافي رأي والاي ايشان است
نهايتي بگذارند و سنتهاي قديم حسن مجاورت و مودت را ما بين اين دو دولت بواسطه
صلحي كه متضمن دوام باشد و بواعث خلاف و نفاق آتيه را دور كنند در بناي مستحكم
استقرار دهند، لهذا براي تقديم اين كار خجسته آثار اعليحضرت امپراطور كل ممالك
روسيه جناب ژان پاسكويچ، جنرال آنفاندري، سردار عسكر جداگانه قفقاز، ناظم
امورات ملكيه گرجستان و ولايات قفقاز و حاجي ترخان، مدير سفاين حربيه بحر خزر،
صاحب حمايلات الكسندر نويسكي مقدس مرصع به الماس، به آن مقدس مرتبه اول مرصع به
الماس، ولاديمير مقدس مرتبه اول و گيورگي مقدس مرتبه دويم و صاحب دو شمشير
افتخار يكي طلا موسومبراي شجاعت و ديگري مرصع به الماس و صاحب حمايلات دول
خارجه مرتبه اولين عقاب سرخ پيكر پروسيه، هلال دولت عثماني و نشان هاي ديگر و
جناب الكسندر اوبرو سكوف صاحب حمايلات مقدسه ثالث ولاديمير، مرتبه ثاني سن
استانيسلاس لهستان، مرتبه دوم سن ژان بيت، و از طرف اعليحضرت قويشوكت پادشاه
ممالك ايران نواب مستطاب والا شاهزاده نامدار عباس ميرزا را وكلاي مختار خود
تعيين كردند و ايشان بعد از آن كه در تركمنچاي مجتمع شدند و اختيار نامه خود را
مبادله كرده و موافق قاعده و شايسته ديدند، فصول آتيه را تعيين و قرارداد
كردند:
فصل اول- بعد اليوم ما بين اعليحضرت امپراطور كل ممالك روسيه و اعليحضرت پادشاه
ممالك ايران و وليعهدان و اخلاف و ممالك و رعاياي ايشان مصالحه و مودت و وفاق
كاملي إلي يوم الأبد واقع خواهد بود.
فصل دويم- چون جدال و نزاعي كه فيما بين عهد كنندگان رفيع الاركان واقع شد و
امروز بسعادت منقطع گرديد، عهود و شروطي را كه بموجب عهدنامه گلستان، بر ذمت
ايشان لازم بود موقوف و متروك مي دارد، لهذا اعليحضرت كل ممالك روسيه و
اعليحضرت پادشاه ممالك ايران چنين لايق ديدند كه به جاي عهدنامه مزبوره گلستان،
عهدنامه ديگر به اين شروط و عهود و قيود قرار دهند كه ما بين دو دولت روس و
ايران بيشتر از پيشتر موجب استقرار و انتظام روابط آتيه صلح و مودت گردد.
فصل سيم- اعليحضرت پادشاه ممالك ايران از جانب خود و از جانب وليعهدان و
جانشينان به دولت روسيه واگذار مي كند تمامي الكاي نخجوان و ايروان را - خواه
اين طرف روس باشد يا آن طرف. و نظر به تفويض، اعليحضرت ممالك ايران تعهد مي كند
كه بعد از امضاء اين عهدنامه، در مدت شش ماه، همه دفتر و دستور العمل متعلق به
اداره اين دو دولت مذكوره باشد به تصرف امراي روسيه بدهند.
فصل چهارم- دولتين عليتين معاهدتين عهد و پيمان مي كنند كه براي سر حد فيما بين
دو مملكت بدين موجب سر حد وضع نمايند:
از نقطه سر حد ممالك عثماني كه از خط مستقيم به قله كوه آغري كوچك أقرب است.
ابتدا كرده، اين خط تا به قله آن كوه كشيده مي شود و از آنجا به سر چشمه
رودخانه مشهور به قرا سوي پايين كه از سراشيب جنوبي آغري كوچك جاريست فرود
آمده، به متابعت مجراي اين رودخانه تا به التقاي آن رودخانه ارس در مقابل شرور
ممتد مي شود. چون اين خط به آن جا رسيد به متابعت مجراي ارس تا به قلعه عباس
آباد مي آيد و در تعميرات و ابنيه خارجه آن كه در كنار راست ارس واقع است نصف
قطري بقدر نيم آغاج كه عبارت از سه ورس و نيم روسي است رسم مي شود و اين نصف
قطر در همه اطراف امتداد مي يابد. همه اراضي و عرصه كه در اين نصف قطر محاط و
محدود مي شود بالانفراد متعلق به روسيه خواهد داشت و از تاريخ امروز در مدت دو
ماه با صحت و درستي كامل معين و مشخص خواهد شد و بعد از آن از جايي كه طرف شرقي
اين نصف قطر متصل به ارس مي شود خط سر حد شروع و متابعت مجراي ارس مي كند تا به
مسير يدي بلوك و از آن جا از خاك ايران به طول مجراي ارس امتداد مي يابد با
فاصله و مسافت سه آغاج كه عبارتست از بيست و يك ورس روسي.
بعد از وصول به اين نقطه خط سر حد به استقامت از صحراي مغان مي گذرد تا به
مجراي رودخانه موسومه بالهارود به محلي كه در سه فرسخي واقع است كه عبارتست از
بيست و يك ورس روسي پايين تر از ملتقاي دو رودخانه كوچك موسوم به آدينه بازار و
ساري قميش و از آن جا اين خط به كنار چپ بالهارود تا به ملتقاي رودخانه هاي
مذكور آدينه بازار و ساري قميش صعود كرده به طول كنار راست رودخانه آدينه بازار
شرقي تا به منبع رودخانه و از آن جا تا به اوج بلندي هاي جگير امتداد مي يابد،
به نوعي كه جمله آبهايي كه جاري به بحر خزر مي شوند متعلق به روسيه خواهد بود و
همه آبهايي كه سراشيب و مجراي آنها به جانب ايران است تعلق به ايران خواهد
داشت.
و چون سر حد دو مملكت اين جا بواسطه قلل جبال تعيين مي يابد، لهذا قرار داده شد
كه پشته هايي كه از اين كوهها به سمت بحر خزر است به روسيه و طرف ديگر آنها به
ايران متعلق باشد. از قله هاي بلندي هاي جگير خط سر حد تا به قله كمر قويي به
متابعت كوههايي مي رود كه طالش را از محال ارشق منفصل مي كند. چون قلل جبال از
جانبين مجراي مياه را مي دهند، لهذا در اين جا نيز خط سر حد را همان قسم تعيين
مي كند كه در فوق در باب مسافت واقعه بين منبع و آدينه بازار و قلل جگير گفته
شد و بعد از آن خط سر حد از قله كمر قويي به بلندي هاي كوههايي كه محال زوند را
از محال ارشق فرق مي دهد متابعت مي كند تا به سر حد محال ولكيج همواره بر طبق
همان ضابطه كه در باب مجراي مياه معين شد، محال زوند بغير از آن حصه كه در سمت
مخالف قلل جبال مذكوره واقع است از اين قرار حصه روسيه خواهد بود. از ابتداي سر
حد محال ولكيج خط سر حد ما بين دو دولت به قلل جبال كلوتوپي و سلسله كوههاي
عظيم كه از ولكيج مي گذرد متابعت مي كند تا به منبع شمالي رودخانه موسوم به
آستارا پيوسته به ملاحظه همان ضابطه در باب مجراي مياه و از آن جا خط سرحد
متابعت مجراي اين رودخانه خواهد كرد تا به ملتقاي دهنه آن به بحر خزر و خط سر
حد را كه بعد از اين متصرفات روسيه و ايران را از هم فرق خواهد داد تكميل خواهد
نمود.
فصل پنجم- اعليحضرت پادشاه ممالك ايران براي اثبات دوستي خالصانه كه نسبت به
اعليحضرت امپراطور كل ممالك روسيه دارد به اين فصل از خود و از عوض اخلاف و
وليعهدان سرير سلطنت ايران تمامي الكا و اراضي و جزايري را كه در ميانه خط حدود
معينه در فصل مذكوره فوق و قلل برف دار كوه قفقاز و درياي خزر است و كذا جميع
قبايل را چه خيمه نشين چه خانه دار، كه از اهالي و ولايات مذكوره هستند واضحاً
و علناً الي الابد مخصوص و متعلق به دولت روسيه مي داند.
فصل ششم- اعليحضرت پادشاه ممالك ايران به تلافي مصارف كثيره كه دولت روسيه را
براي جنگ واقعه بين الدولتين اتفاق افتاده و همچنين به تلافي ضررها و خسارت
هايي كه به همان جهت به رعاياي دولت روسيه رسيده تعهد مي كند كه بواسطه دادن
مبلغي وجه نقد آنها را اصلاح نمايد و مبلغ اين وجه بين الدولتين به ده كرور
تومان رايج قرارگرفت كه عبارت است از بيست ميليون مناط سفيد روسي، و چگونگي در
موعد و رهاين فصول اين وجه در قرارداد علاحده كه همان قدر قوت و اعتبار خواهد
داشت كه گويا لفظاً به لفظ در اين عهدنامه مصالحه حاليه مندرج است، معين خواهد
شد.
فصل هفتم- چون اعليحضرت پادشاه ممالك ايران شايسته و لايق دانسته همان فرزند
خود عباس ميرزا را وليعهد و وارث تخت فيروزي بخت خود تعيين نموده است، اعليحضرت
امپراطور كل ممالك روسيه براي اين كه از ميل هاي دوستانه و تمناي صادقانه خود
كه در مزيد استحكام اين وليعهدي دارد به اعليحضرت پادشاهي شاهنشاه ممالك ايران
برهاني واضح و شاهدي لايح بدهد، تعهد مي كند كه از اين روز به بعد شخص وجود
نواب مستطاب والا شاهزاده عباس ميرزا را وليعهد و وارث برگزيده تاج و تخت ايران
شناخته، از تاريخ جلوس به تخت شاهي، پادشاه بالاستحقاق اين مملكت مي داند.
فصل هشتم- سفاين تجارتي روس مانند سابق استحقاق خواهند داشت كه به آزادي بر
درياي خزر به طول سواحل آن سير كرده به كناره هاي آن فرود آيند و در حالت شكست
كشتي در ايران اعانت و امداد خواهند يافت و همچنين كشتيهاي تجارتي ايران را
استحقاق خواهد بود كه به قرار سابق در بحر خزر سير كرده، به سواحل روس آمد و شد
نمايند و در آن سواحل در حال شكست كشتي به همان نسبت استعانت و امداد خواهند
يافت. در باب سفاين حربيه كه علم هاي عسكريه روسيه دارند چون از قديم بالانفراد
استحقاق داشتند كه در بحر خزر سير نمايند، لهذا همين حق مخصوص كما في السابق
امروز به اطمينان به ايشان وارد مي شود، به نحوي كه غير از دولت روسيه هيچ دولت
ديگر نمي تواند در بحر خزر كشتي جنگي داشته باشد.
فصل نهم- چون مكنون خاطر اعليحضرت امپراطور كل ممالك روسيه و اعليحضرت پادشاه
ممالك ايران است كه من كل الوجوه عهودي را كه به اين سعادت و ميمنت ما بين
ايشان مقرر گشته مستحكم نمايند، لهذا قرارداد نمودند كه سفراء و وكلا و
كارگزاراني كه از جانبين به دولتين عليتين تعيين مي شود- خواه براي انجام خدمت
هاي اتفاقي يا براي اقامت دايمي - به فراخور مرتبه و موافق شأن دولتين عليتين و
بملاحظه مودتي كه باعث اتحاد ايشان گشته به عادت ولايت مورد اعزاز و احترام
شوند و در اين باب دستور العملي مخصوص و تشريفاتي قرار خواهند كرد كه از طرفين
مرعي و ملحوظ گردد.
فصل دهم- چون اعليحضرت امپراطور كل روسيه و اعليحضرت پادشاه ممالك ايران
استقرار و افزايش روابط تجارت را ما بين دو دولت مانند يكي از نخستين فوايد
ملاحظه كردند كه مي بايست از تجديد مصالحه حاصل شود، لهذا قرارداد نمودند كه
تمامي اوضاع و احوال متعلقه به حمايت تجارت و امنيت تبعه دو دولت را به نوعي كه
متضمن مرابطه كامله باشد معين و منتظم و در معاهده جداگانه اي كه به اين
عهدنامه ملحق و ما بين وكلاي مختار جانبين مقرر و مانند جزو متمم او مرعي و
ملحوظ ميشود مضبوط و محفوظ دارند.
اعليحضرت پادشاه ممالك ايران براي دولت روس كما في السابق اين اختيار را مرعي
مي دارد كه در هر جا كه مصلحت دولت اقتضا كند كونسولها و حاميان تجارت تعيين
نمايند و تعهد مي كند كه اين كونسولها و حاميان تجارت را كه هر يك زياده از ده
نفر اتباع نخواهد داشت فراخور رتبه ايشان مشمول حمايت و احترامات و امتيازات
سازد و اعليحضرت امپراطور كل ممالك روسيه از جانب خود وعده مي كند كه درباره
كونسولها و حاميان تجارت اعليحضرت پادشاه ممالك ايران به همين وجه مساوات كامله
مرعي دارد.
در حالتي كه از جانب دولت ايران نسبت به يكي از كونسولها و حاميان تجارت روسيه
شكايتي محققه باشد، وكيل و يا كارگزار دولت روس كه در دربار اعليحضرت پادشاه
ممالك ايران متوقف خواهد بود و اين حاميان و كونسولها بلاواسطه در تحت حكم او
خواهد شد، او را از شغل خود بيدخل داشته به هر كه لايق داند اداره امور مزبور
را بر سبيل عاديه رجوع خواهد كرد.
فصل يازدهم- همه امور و ادعا هاي تبعه طرفين كه به سبب جنگ به تأخير افتاده بعد
از انعقاد مصالحه موافق عدالت به اتمام خواهد رسيد و مطالباتي كه رعاياي دولتين
جانبين از يكديگر يا از خزانه داشته باشند به تعجيل و تكميل وصول پذير خواهد
شد.
فصل دوازدهم- دولتين عليتين معاهدتين بالاشتراك در منفعت تبعه جانبين قرارداد
مي كنند كه براي آنهايي كه مابين خود به سياق واحد در دو جانب رود ارس املاك
دارند موعدي سه ساله مقرر نمايند تا به آزادي در بيع يا معاوضه آنها قدرت داشته
باشند، لكن اعليحضرت امپراطور كل روسيه از منفعت اين قرارداد در همه آن مقداري
كه به او تعلق و واگذار مي شود، سردار سابق ايروان حسين خان و برادر او حسن خان
و حاكم سابق نخجوان كريم خان را مستثني مي دارد.
فصل سيزدهم- همه اسيرهاي جنگي دولتين خواه در مدت جنگ آخر باشد يا قبل از آن و
همچنين تبعه طرفين كه به اسيري افتاده باشند از هر ملت كه باشد همگي بغايت چهار
ماه به آزادي مسترد و بعد از آنكه جيره و ساير تداركات لازمه به آنها داده شد
به عباس آباد فرستاده مي شوند تا اينكه به دست مباشرين جانبين كه در آن جا
مأمور گرفتن و تداركات فرستادن ايشان به ولايت خواهد بود تسليم شوند.
دولتين عليتين در باب همه اسيرهاي جنگ و تبعه روس و ايران كه به اسيري افتاده و
به علت دوري مكان هايي كه در آن جا بوده اند يا به علت اوضاع و اسباب ديگر
بعينه مسترد نشده باشند، همان قرارداد را مي كنند و هر دو دولت ايٌ وقت كان
اختيار بي حد و نهايت خواهند داشت كه آنها را مطالبه كنند و تعهد مي كنند كه هر
وقت اسير خود به دولت عرض نمايد يا ايشان را مطالبه كنند از جانبين مسترد
سازند.
فصل چهاردهم- دولتين عليتين معاهدتين جلاي وطن كنندگان و فراريان را كه قبل از
جنگ يا در مدت آن به تحت اختيار جانبين گذاشته باشند مطالبه نمي كنند وليكن
براي منع نتايج مضره جانبين كه از مكاتبات و علاقه خفيه بعضي از اين فراريان با
هم ولايتيان يا اتباع قديم ايشان حاصل مي تواند شد، دولت ايران تعهد مي كند كه
حضور و توقف اشخاصي را كه الحال يا بعد از اين باسمه به او مشخص خواهد شد از
متصرفات خود كه مابين ارس و خط رودخانه مرسوم به جهريق و دريا و حد ارومي و
رودخانه مشهور به جيقتو و قزل اوزن تا التقاي آن به دريا واقع است رخصت مي دهد.
اعليحضرت امپراطور كل ممالك روسيه از جانب خود همچنين وعده مي كند كه فراريان
ايران را در ولايت قراباغ و نخجوان و كذالك در آن حصه ولايت ايروان كه در كنار
راست رود ارس واقع است اذن توطن و سكني ندهد، ليكن معلوم است كه اين شرط مجري و
معمول نبوده و نخواهد بود، مگر در باب اشخاصي كه صاحب مناصب ملكيه يا مرتبه و
شأن ديگر باشد، مانند خوانين و بيك ها و ملا هاي بزرگ كه صورت رفتار ها و
اغواها و مخابرات و مكاتبات خفيه ايشان درباره همولايتيان و اتباع و زير دستان
قديم خود موجب يك نوع رسوخ و تأثير به افساد و اخلال تواند شد.
در خصوص رعاياي عامه مملكتين مابين دولتين قرارداده شده كه رعاياي جانبين كه از
مملكتي به مملكت ديگر گذشته باشند، يا بعد از اين بگذرند مأذون و مرخص خواهند
بود كه در هر جايي كه آن دولت كه اين رعايا به تحت حكومت و اختيار او گذاشته
باشند مناسب داند سكني و اقامت كنند.
فصل پانزدهم- اعليحضرت پادشاه ممالك ايران به اين حسن اراده كه آرام و آسايش را
به ممالك خود باز آورد و موجبات مكاره را كه اكنون به سبب اين جنگ و خصومت بر
اهالي مملكت روي آورده و به جهت انعقاد اين عهدنامه كه به فيروزي تمام سمت
انجام مي پذيرد از ايشان دور كرده، همه رعايا و ارباب مناصب آذربايجان عفو كامل
و شامل مرحمت مي فرمايند و هيچ يك از ايشان بدون استثناي مراتب و طبقات به جرم
عرضه ها و عملها و رفتارهاي ايشان كه در مدت جنگ يا در اوقات تصرف چند وقت قشون
روسيه از ايشان ناشي شده نبايد معاقب شوند و آزار ببينند
کرزای گرفتن چمدانهای پول از رژیم
تهران را تائید کرد
به گزارش خبرگزاری فرانسه از کابل، حامد کرزای، رئیس جمهور افغانستان امروز
گزارش روزنامه نیویورک تایمز مبنی بر گرفتن چمدانهای پول از رژیم تهران توسط
رئیس دفتر خود را تائید کرد، اما مدعی شد که این کار بصورت شفاف انجام گرفته
است.
حامد کرزای که در یک کنفرانس مطبوعاتی به سئوال خبرنگاری در باره گزارش نیویورک
تایمز پاسخ می داد، گفت، بله! سالی یکی دو بار کمکهای نقدی رژیم تهران در چمدان
برای ما ارسال می شود که کمکهای رسمی است و بطور کاملا شفاف صورت می گیرد.
نیویورک تایمز روز گذشته در گزارشی اعلام کرده بود که رژیم تهران برای گسترش
نفوذ خود در افغانستان، به رئیس دفتر حامد کرزای، چمدانهای پر از پول داده است.
این روزنامه نوشت، سفیر جمهوری اسلامی در افغانستان پول های زیادی را در اختیار
یکی از مقامات حکومتی در کابل قرار می دهد و این پولها در راه خرید سیاستمداران
افغان، پرداخت به شورشیان طالبان و سنگ اندازی در ماموریت ناتو در افغانستان
صرف می شود.
نیویورک تایمز نوشت، در اوایل سال جاری (میلادی) احمدی نژاد به دعوت کرزای به
افغانستان آمد و سخنرانی پرحرارتی در انتقاد از آمریکا در کابل ایراد کرد. وقتی
احمدی نژاد به کابل آمد با دو چمدان پر پول بود که یکی از آنها تقدیم عمر
داودزی، رییس دفتر کرزای و دیگری به کاخ ریاست جمهوری افغانستان تقدیم شد.
در این گزارش به نقل از دیپلمات ها و مقام های افغان که نخواسته اند نامی از
آنها برده شود گفته شده که تقریبا در دولت افغانستان همه می دانند که داودزی
"آدم جمهوری اسلامی" است و از تهران پول می گیرد و بخشی از این پول ها را در
اختیار کرزای قرار می دهد.
نیویورک تایمز می نویسد، در بعدازظهر یکی از روزهای اواخر ماه آگوست هنگامی که
هواپیمای خصوصی رییس جمهوری افغانستان روی باند فرودگاه تهران آماده پرواز به
سمت کابل بود هواپیما به دلیل دیر رسیدن یک مسافر مدتی تاخیر داشت و آن مسافر
فدا حسین مالکی سفیر جمهوری اسلامی در کابل یود. مسافر تاخیری بالاخره رسید و
هنگامی که وارد کابین شد یک راست در مقابل صندلی عمر داودزی رییس دفتر کرزای و
یکی از نزدیک ترین و معتمدترین مشاوران او نشست.
طبق گفته یک مقام افغان که در آن موقع در هواپیما حضور داشت سفیر جمهوری اسلامی
کیسه پلاستیکی متورمی از بسته های اسکناس یورو را به داودزی داد. یک مقام دیگر
افغان که او نیز در هواپیما حضور داشت تایید کرده است که آن روز داودزی کیسه ای
را که از سفیر جمهوری اسلامی دریافت کرده بود به خانه اش برد.
در ادامه این گزارش آمده است، این پول های پرداختی جمهوری اسلامی که بالغ بر
میلیونها دلار می شود، یک منبع مالی بی حساب و کتاب است که برای خرید
سیاستمداران و نمایندگان پارلمان افغانستان، رهبران قبیله ای این کشور و حتی
برخی فرماندهان طالبان از سوی کرزای هزینه می شود.
یک مقام غربی در افغانستان می گوید : ماموریت داودزی پیشبرد منافع جمهوری
اسلامی در این کشور است.
یک مقام ناتو در کابل نیز می گوید که حکومت ایران برای افزایش نفوذ سیاسی خود
در افغانستان و نیز ضایع کردن ماموریت آمریکا و ناتو در افغانستان تلاش می کند
بنرهای تبلیغی احمدی نژاد در لبنان
از چاپخانه های تهران
سایت ندای سبز آزادی: بسیاری از اقلام تبلیغاتی اعم از بنر،تابلو،پلاکارد که در
لبنان در مراسم پذیرایی و ورود احمدی نژاد مورد استفاده قرار گرفت در ایران با
هزینه های کلان تهیه و به لبنان ارسال شده است
مراکز فرهنگی تحت پوشش ریاست جمهوری و بخش تبلیغات سپاه با عقد قرارداد با
شرکتها و سازندگان و واحدهای تبلیغی خصوصی اقدام به تولید پایه های
تابلو،بنر،پلاکارد و نقاشی و کشیدن تصاویر احمدی نژاد بر روی آنها نمودند که پس
از تولید انبوه با تریلر و کانتینرهای روی آن و پرکردن آن از اقلام تبلیغاتی
مستقیم به فرودگاه منتقل نمودند ، برخی از این مراکز عبارتند از : لیتوگرافی
بهار واقع در تهران خیابان شهید مطهری،مرکز تبلیغی هنری ضهیرالدوله واقع در
حوالی بهارستان و شرکت تبلیغاتی مجاور پارک ساعی که با عقد قراردادهای کلان هر
یک تعداد 5000 پلاکارد،بنر تولید کرده که به همراه سایر تولیدکنندگان و نقاشان
و طراحان، کانتینرها را پر و ارسال نمودند
گفتنیست این تصاویر نقاشی شده 2ماه قبل از ورود احمدی نژاد به لبنان تولید شده
بود و رهگذران در اطراف این مراکز تصاویر نقاشی شده و یا در حال نقاشی و طراحی
را در معبر و مسیر طردد مشاهده می کردند
کارگران و کارکنان این مراکز پس از تولید در بسته بندی های منظم آنها را داخل
کانتینرها می کردند و با تعجب از نحوه حمل از مقصد این محموله ها سوال می
نمودند
برای کسانی که این گونه فعالیت تبلیغاتی داشتند جای تعجب بود که چرا این تعداد
عکس،تصویرو پایه های تبلیغاتی باید داخل کانتینر شده و پلمپ گردد!
شایان ذکر است هزینه هر یک از این پایه های تبلیغی (چهارمیلیون و هفتصد هزار
تومان) گردیده بود که نقدا پرداخت شد
ضبط منازل توزيع كنندگان مواد مخدر
به نفع دولت
دادستان عمومي وانقلاب شهرستان زرند گفت: براساس ماده 13 قانون اصلاح قانون
مبارزه با مواد مخدر، منازل افرادي که مبادرت به توزيع و فروش مواد مخدر
ميکنند، پلمب و پس ازرسيدگيهاي لازم و صدور حکم قضايي به نفع دولت ضبط
ميشود.
به گزارش ایسنا مهدي بخشي افزود: هرگونه فعاليت در زمينه توليد، توزيع و تکثير
آثار سمعي و بصري غيرمجاز و مستهجن و همچنين تهيه فيلم يا عکس مبتذل از مراسم
خانوادگي و خصوصي ديگران و تکثير و توزيع آن جرم محسوب ميشود.
«نورجیزك» ماده مخدری جدید در ایران
به گزارش خبرگزاری دولتی ایران، ایرنا، در سالهای اخیر مادهای مخدر تحت
عناوینی از جمله ' نورجیزك' یا 'نورجزیك' به بازار مواد اعتیادآور كشور وارد
شده است. این ماده مخدر، ترکیبی از هروئین است به همراه موادی دیگر از جمله
مورفین، تبائین، كافئین و كدئین. در گزارش ایرنا در ادامه آمده است که متاسفانه
برخی معتادان، این ماده را برای ترك اعتیاد استفاده میكنند و این در حالی است
كه این ماده خود اعتیادآور است و عوارض بیشتری دارد. گفته میشود که یکی از این
عوارض مصرف این مواد مخدر، چاقی موضعی فرد معتاد است.
کلهر بهدلیل انتقاداتشاز صداوسیما
کنار گذاشتهشد
دادنا: محمود احمدی نژاد روز گذشته طی حکمی حسین مظفر را به عنوان نماینده خود
در شورای نظارت بر سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران منصوب کرد.
این انتصاب از آنرو حائز اهمیت می شود که با جستجویی در اظهارات اخیر مهدی
کلهر، نماینده پیشین رئیس جمهور در شورای نظارت بر صداوسیما از جمله مصاحبه
اخیر وی با ماهنامه مدیریت ارتباطات به روحیه نقادی وی درباره ضعف عملکرد دولت
و صداوسیما در مسئله اطلاع رسانی پی ببریم.
مهدی کلهر اخیرا در انتقادات بی سابقه ای از صداوسیما، گفته بود این سازمان را
با 30 درصد نیروهای فعلی نیز می توان اداره کرد. کلهر برای اثبات مدعایش به
مقطعی اشاره کرده بود که وی در این سازمان مسئولیت داشت و به دلیل برنامه خاصی
70 درصد از کارمندان این سازمان به زیباکنار رفته بودند. وی تاکید کرده بود
صداوسیما در آن مقطع با 30 درصد کارمندان بدون هیچ مشکلی اداره شده بود. وی
ادامه داد: اگر تیتراژ تمام آثار فاخر و سریال های مهم این رسانه هم مورد بررسی
قرار گیرد، مشخص می شود که سازندگان اینگونه تولیدات صداوسیما متعلق به بخش
خصوصی هستند و ربطی به صداوسیما ندارند.
با نگاهی اجمالی به این انتقادات مهدی کلهر، این گزینه تقویت می شود که نماینده
پیشین رئیس جمهور در شورای نظارت بر صداوسیما به دلیل انتقادهای گاه و بیگاهش
از عملکرد این سازمان و نیز اطلاع رسانی های ضعیف دولت در مسائل مختلف کنار
گذاشته شده است که اگر این مورد صحت داشته باشد باید گفت انتصاب اخیر جای تأمل
دارد.
احضار ،بازجویی و تهدید به بازداشت
فرزند وبلاگ نویس زندانی
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" بازجویان وزارت
اطلاعات اعضای خانواده وبلاگ نویس زندانی محمد رضا پورشجری را احضار،مورد
بازجویی و تهدید به بازداشت نمودند.
روز پنجشنبه 29 مهر ماه خانم میترا پورشجری فرزند وبلانویس اسیر را به ادراه
اطلاعات مشهد احضار نمودند و بیش از 2 ساعت مورد بازجویی و تهدید به بازداشت
کردند. یکی از بازجویان اداره اطلاعات مشهد با نام مستعار محمدی فرزند وبلاگ
نویس زندانی را تهدید نمود در صورت اطلاع رسانی در مورد وضعیت و شرایط پدرش او
را هم دستگیر خواهند کرد و همچنین فشارها را بر پدرش شدت خواهند بخشید.بازجویان
وزارت اطلاعات از افشای اعمال ضد بشری خود وحشت دارند و با تهدید و ارعاب سعی
دارند که خانواده ها را از شرایط قرون وسطایی که بر عزیزانشان روا داشته می شود
را ساکت نمایند.محمدی در ادامه تهدیداتش گفت:شما اگر ناراضی هستید می توانید
کشور را ترک کنید و از اینجا بروید.
صدور حكم اعدام 4 متهم به تجاوز به
عنف در رامسر
فارس: علي مشايخيان افزود: حكم اعدام چهار نفر از مردان جوان رامسري كه در ماه
رمضان اتهام تجاوز به عنف داشتهاند در دادگاه كيفري استان مستقر در شهرستان
صادر شد.
وي اظهار داشت: در يكي از روزهاي ماه مبارك رمضان طي شكايتي از سوي دختر21
سالهاي كه در مسير جاده جواهرده رامسر مورد تجاوز عنف از سوي اين چهار جوان
قرار گرفته بود كار رسيدگي به اين پرونده آغاز شد كه متهمان بلافاصله با دستور
مقام قضايي و به وسيله نيروهاي انتظامي شناسايي و دستگير شدند و جلسات متعدد
دادرسي در دادگاه كيفري استان مستقر در شهرستان به اتهامات آنان رسيدگي و حكم
اعدام هر چهار نفر صادر شد.
مشايخيان در پايان تصريح كرد: اين حكم پس از تأييد توسط ديوان عالي كشور اجرا
ميشود.
غیر فعال شدن بیش از 100 واحد صنعتی
در کردستان
آژانس خبری موکریان : از دو سال گذشته تاكنون بيش از 103 واحد صنعتي كه مجوز
فعاليت و زمين مورد نياز براي فعاليت در بخش صنعت را كسب كردهاند به دليل
كمبود منابع مالي غيرفعال بوده و براي فعال نمودن اين واحدهاي صنعتي نياز به
منابع مالي و مساعدت مسئولان اجرايي استان است.
مديرعامل خانه صنعت و معدن كردستان با اعلام این مطلب استمرار كار صنايع مادر
را موجب استمرار كار صنايع كوچك و وابسته عنوان كرد و افزود: در اين راستا
هماكنون شاهد مشكلاتي در استان هستيم كه از جمله ميتوان به شركت صنعتي
تراكتورسازي كردستان اشاره كرد كه به دليل پارهاي مشكلات مالي بيش از 40 شركت
كوچك وابسته را نيز در معرض خطر و نقصان قرار داده است.
دستگیری دامادمولوی عبدالحمید برای
ارتباط خاص بابیگانه
داماد مولوی عبدالحمید به اتهام ارتباط با بیگانگان بازداشت شد.
به گزارش فارس، عبدالرحیم شه بخش داماد مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی به اتهام
ارتباطات خاص با بیگانگان و سؤاستفاده از اموال عمومی بازداشت شد.
نوار مرزی استان اردبیل با جمهوری
آذربایجان مسدود می شود
مهر: معاون عملیات مرزبانی ناجا گفت: عملیات انسداد نوار مرزی استان اردبیل با
جمهوری آذربایجان تا پایان سال 90 تکمیل میشود.
امیرسرتیپ یعقوب رضازاده پیش از ظهر دوشنبه در بازدید از هنگ مرزی شهرستانهای
پارسآباد و گرمی اظهار داشت: به منظور انسداد کامل مرز و تجهیز پاسگاههای مرزی
در استان اردبیل اعتبار ویژهای اختصاص یافته است.
وی با بیان اینکه هم اکنون عملیات انسداد مرزی در شهرستان بیلهسوار در حال
اجراست، اضافه کرد: تا پایان سال آینده نواحی کوهستانی و کور نوار مرزی گرمی
نیز به طور کامل مسدود خواهد شد.
معاون عملیات مرزبانی ناجا با اشاره به آمادگی رزمی، روحی و توان بالای
پاسگاههای مرزی استان افزود: استان اردبیل 380 کیلومتر مرز مشترک با جمهوری
آذربایجان دارد، اما با وجود آن، این استان جزو استانهای امن در بخشهای مرزی
کشور است.
وی همچنین با تشریح برنامه های مرزبانی ناجا در سال جاری ابراز داشت: تامین
مسکن مناسب و ارتقا سطح رفاه و معیشت مرزبانان کشور جزو برنامههای اولویت دار
معاونت مرزبانی ناجا است.
رضازاده در پایان بازدید از پاسگاههای مرزی مناطق مختلف کشور را در راستای
بررسی و شناسایی نواقص احتمالی و برطرف کردن آنها عنوان کرد.
شغل برخی زندانبانان ایران، معامله
مواد مخدر است
بعد از گذشت دورانی كه زندانی تلاش میكرد برای تأمین خواسته خود، از زندان
بگریزد، امروزه با افزایش مراقبتها، متهمان و بهویژه معتادان سعی دارند
نیازهای خود را داخل زندان تأمین كنند.
به گزارش فارس، خرید و فروش موادمخدر در زندان مقولهای است كه با وجود تلاش
مسئولان سازمان زندانها برای جلوگیری از وقوع این اتفاق، همچنان در زندانهای
كشور در حال اتفاق افتادن است و به گفته مسئولان این سازمان به عنوان شغلی پر
سود برای سوداگران محسوب میشود.
تقابل زندانبان و زندانی بر سر ارتباط زندانی با خارج از زندان شاید قدمتی به
بلندای تاریخ تشكیل زندان داشته باشد؛ بعد از گذشت دورانی كه زندانی تلاش
میكرد برای رسیدن به خواسته خود، به بیرون از زندان راه پیدا كند، امروزه و با
شدت گرفتن مراقبتها، متهمان و مخصوصا معتادان سعی میكنند اهداف و نیازهای خود
را به داخل زندان بكشانند.
جدای از زندانیانی كه در هنگام ورود به زندان معتاد هستند، تعدادی از متهمان هم
كه به دلایل مختلف وارد زندان شدهاند معتاد نیستند اما در زمان سپری كردن
دوران محكومیت خود، اسیر وسوسههای دیگر زندانیان شده و شاید متهمی كه به علت
مشكلات مالی به زندان افتاده بود، هنگام خروج به یك معتاد تبدیل شده باشد.
برخی از زندانیان معتقد هستند كه قبل از اینكه به علت جرم ارتكابی وارد زندان
شوند، به مواد مخدر اعتیاد نداشتهاند و بعد از ورود به زندان معتاد شدهاند.
یكی از وكلای دادگستری كه نخواست نامش فاش شود، با بیان اینكه متأسفانه موضوع
خرید و فروش موادمخدر در زندان صحت دارد، گفت: نه یك مورد بلكه موارد متعدد
خودم مشاهده كردم و غیرمستقیم هم مواردی شنیدهام. حتی از موكلان خودم هم كه در
زندان بودند این موضوع را شنیدهام.
وی ادامه داد: حتی هستند افرادی كه در زندان، فروش مواد مخدر را شغل خود قرار
دادهاند و متاسفانه به زندان میروند تا در آنجا مواد مخدر را خرید و فروش
كنند.
وی درباره اینكه این اقدامات بیشتر توسط چه كسانی انجام میشود، گفت: نمیتوان
انگشت اتهام را به سوی شخص خاصی نشانه رفت زیرا بعد از آن به اتهام نشر اكاذیب
مورد بازخواست قرار خواهیم گرفت؛ به هر حال این موضوع صحت دارد اما اینكه چه
عواملی در این باره دخالت دارند را باید مسئولان مربوطه نظر بدهند.
این وكیل دادگستری همچنین ادامه داد: ادعای برخی از خانواده متهمان مبنی بر
اینكه فرزندانشان بعد از ورود به زندان معتاد میشود، صحیح است.
محسنی اژهای سخنگوی قوهقضاییه در اولین نشست خبری بعد از انتصاب به این سمت
با بیان اینكه همه ما باید تلاش كنیم تا این جرم ریشهكن شود، ادامه داد: منكر
ورود مواد مخدر به زندان نیستیم كما اینكه بارها دیده شده كه خانوادهها و
ملاقات كنندگان در حاشیه انتقال متهم به زندان یا انتقال متهم از زندان به
دادسرا به صورت جاسازهای قوی و غیرقابل دسترسی به متهمان مواد مخدر رساندهاند
كه در بسیاری از موارد نمیتوان آنها را پیدا كرد.
20 درصد کودکان و نوجوانان کشور دچار
اختلالات روانی هستند
ایسنا: یک فوق تخصص روانپزشکی با اشاره به اینکه 20 درصد جمعیت کودک و نوجوان
کشور دچار مشکلات روانپزشکی و نیازمند به درمان هستند گفت: از این میان 7 تا 10
درصد کودکان به ویژه در سنین ابتدایی دچار اختلال بیش فعالی هستند.
دکتر مهدی تهرانی دوست، رئیس بیمارستان روزبه اظهار داشت: طبق آمارهای جهانی 15
تا 35 درصد جمعیت کودک و نوجوان دچار نوعی اختلالات روانپزشکی هستند که در این
میان بیش فعالی یکی از شایعترین اختلالات در کودکان بویژه در سنین دبستان است.
این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران بیش فعالی و کم توجهی را یکی از
شایع ترین اختلالات روانی در کودکان دانست و گفت: 7 تا 10 درصد کودکان به ویژه
در سن ابتدایی دچار این بیماری می شوند.
وی در خصوص عوامل بروز پیش فعالی گفت: این اختلال بر اساس مجموعه ای نقایص
درونی و مربوط به کارکرد مغز، عوامل ژنتیکی و زیست شناختی که بر آن تاثیرگذار
است بروز می کند.
دکتر تهرانی دوست پرتحرکی و تمرکز نکردن را از نشانه های پیش فعالی دانست و
بیان کرد: تشخیص و درمان به موقع در بهبودی این کودکان تاثیرگذار است.
این فوق تخصص روانپزشکی با اشاره به اینکه در دوران نوجوانی، شایع ترین تغییرات
خلقی بروز می کند اظهار داشت: مشکلاتی چون افسردگی، عصبانیت، اضطراب و پرخاشگری
در سنین نوجوانی بیشتر بروز می کند.
وی با بیان اینکه مشکلات روانپزشکی در پسران شایع تر است به ایسنا اظهار داشت:
رفتارهای پرخاشگرانه و عصبانیت در پسران و اضطراب در دختران شیوع بیشتری دارد.
دکتر تهرانی دوست تصریح کرد: این گونه اختلالات با درمان های دارویی و
غیردارویی قابل درمان هستند البته به این معنا نیست که در مدت کوتاهی درمان
کردن این مشکلات از بین برود بلکه نیاز به مدت زمان طولانی تر دارد.
تایید حکم یک سال حبس قطعی و ۳۰ سال
محرومیت از روزنامه نگاری برای ژیلا بنی یعقوب ،روزنامه نگار
کلمه : حکم یک سال حبس تعزیری و ۳۰ سال محرومیت از روزنامه نگاری برای ژیلا بنی
یعقوب ، روزنامه نگار و فعال جنبش زنان در شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان
تهران تایید شد.
به گزارش «تا آزادی روزنامه نگاران زندانی» حکم بدوی این روزنامه نگار که در
شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیر عباس صادر شده بود عینا در دادگاه
تجدید نظر استان تهران تایید شد که به موجب آن ژیلا بنی یعقوب به جز تحمل یک
سال حبس قطعی به ۳۰ سال محرومیت از حرفه روزنامه نگاری هم محکوم شده است.
در تاریخ سی ساله جمهوری اسلامی این حکم سنگین تاکنون برای احمدزید آبادی و
ژیلا بنی یعقوب صادر شده است.
بنی یعقوب درست یک هفته پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته هم به همراه
همسرش در منزل مسکونی شان بازداشت و پس از دو ماه ،با قرار وثیقه از زندان آزاد
شد.
بهمن احمدی امویی، همسر ژیلا بنی یعقوب نیز به دلیل فعالیتهای رسانه ای و
روزنامه نگاری اش اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین زندانی است و دوران محکومیت ۵
ساله خود را می گذراند.
فریده غیرت ،وکیل این روزنامه نگار در باره صدور چنین حکمی آن هم برای یک
روزنامه نگار مستقل اظهار تعجب می کند:
«حکم صادره به هیچ وجه حق موکل من نیست. فعالیت های خانم بنی یعقوب در راستای
شغلش یعنی روزنامه نگاری بوده است .او پیش از این نیز با دلایل مشابه و به خاطر
فعالیت های شغلی اش بازداشت و محاکمه شده بود که یکبار از سوی شعبه ۱۵ و بار
دیگر نیز از سوی شعبه ۱۳ دادگاه انقلاب از اتهامات وارده تبرئه شد. و از آنجا
که در این سالها در روش و منش حرفه ای موکلم تغییری حاصل نشده است و بنابراین
طبق اصل حقوقی اعتبار امر مختوم با توجه به صدور رای برائت که قبلا برای وی
صادر شده ، بایدحکم برائت برای موکلم صادر می شد و من هم در لایحه تجدید نظر
همین درخواست را برای او کردم.»
وی همچنین با اشاره به محرومیت سی سال از حرفه روزنامه نگاری برای موکلش می
گوید :” قوانین جمهوری اسلامی برای کسی که محارب شناخته و حتی مجازات قطع عضو
نیز برای او صادر شده ،پنج سال محرومیت از حقوق اجتماعی را در نظر گرفته است
.بنابراین پرسش من این است که چطور به موکل من سی سال محرومیت شغلی داده اند و
حتی به این فکر نکرده اند که وقتی تنها تخصص موکل من روزنامه نگاری است ،گذران
زندگی او چگونه خواهد بود ؟»
به گزارش سایت ازادی روزنامه نگاران زندانی ،این روزنامه نگار مستقل طی سالهای
اخیر چند جایزه بین المللی در حوزه روزنامه نگاری را از آن خود کرده است .که
آخرین آن ها جایزه شجاعت در روزنامه نگاری ، جایزه بین المللی آزادی بیان و
جایزه بهترین وبلاگ نویس گزارشگران بدون مرز بوده است.
ژیلا بنی یعقوب، هم اکنون سردبیر وب سایت کانون زنان ایرانی است و سابقه همکاری
با بسیاری از روزنا مه های کشور از جمله روزنامه های همشهری، صبح امروز، نوروز
و یاس نو را در کارنامه خود دارد .روزنامه هایی که هر کدام پس از مدت زمانی
کوتاه از انتشارشان، توقیف شدند .دبیری سرویس اجتماعی و زنان روزنامه سرمایه
نیز آخرین سابقه کار ی وی در روزنامه های کشور محسوب می شود
در بیانیه بنیاد بین المللی روزنامه نگاران زن که جایزه شجاعت در روزنامه نگاری
را به ژیلا بنی یعقوب اهدا کرده ، آمده است :« این روزنامه نگار بارها به
کشورهای منطقه خاورمیانه از جمله عراق و افغانستان ولبنان سفر کرده است و در
مورد زندگی زنان و پناهندگان در زمان جنگ گزارشهایی نوشته است.
سارمانهای اهدا کننده ،علت اهدای این جایزه ها را ” شجاعت فوق العاده این
روزنامه نگار برای تهیه گزارش ها در شرایط دشوار اعلام کرده بودند. یکی از
دلایل اعطای جایزه شجاعت در روزنامه نگاری که از سوی بنیاد بینالمللی
رسانههای زنان به وی داده شد ،تهیه گزارش های میدانی این روزنامه نگار زن در
هنگام جنگ افغانستان و عراق از این کشورها بوده است.»
صدها نفر در انتظار اعدام در مشهد
گزارشات متعدد از اعدام های دسته
جمعی در زندان وکیل آباد مشهد
3 آبان 1389— کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران امروز اعلام کرد قوهء قضاییهء
ایران باید بلافاصله نسبت به توقف کلیهء اعدام ها در زندان وکیل آباد مشهد
اقدام نماید و پاسخ شفافی در مورد اخبار معتبر که تعداد بسیار زیادی اعدامهای
مخفیانه در این زندان صورت می گیرد ارائه نماید.
کمپین دائما در حال دریافت گزارشات معتبر از زندانیان سابق زندان وکیل آباد است
که در خصوص اعدام های گروهی متعدد و ناگهانی زندانیان گواهی می دهند. منابع
قابل اعتماد نشان می دهند که ظرف سال گذشته، اعدامهای متعدد و وسیع داخل زندان
وکیل آباد صورت گرفته اند و حداقل 600 نفر زندانی نیز منتظر اجرای ا حکام
اعدامشان می باشند.
طبق آخرین گزارشات واصله، در تاریخ سه شنبه ، 20 مهر 1389، ده زندانی در وکیل
آباد اعدام شده اند. تعداد اعدامهایی که رسما توسط مقامات اعلام شده اند، بسیار
کمتر از آمار واقعی است. سازمان عفو بین الملل گزارش می دهد که بنا بر اخبار
منتشر شده در روزنامه های ایران حد اقل 388 اعدام در سال 2009 انجام شده است.
آرون رودز، سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر ایران گفت: "این گزارشات در خصوص
اعدامهای زندان وکیل آباد نشان می دهد که ایران به اعدام تعداد بسیار بیشتری از
آنچه در حال حاضر تخمین زده میشود، مبادرت می ورزد."
وی افزود: "چون سیستم قضایی ایران نسبت به اجرای احکام اعدام به اندازهء کافی
شفافیت ندارد، قوهء قضاییه می باید درخصوص آنچه در میان محکومین اعدام در زندان
وکیل آباد می گذرد یک گزارش کامل ارائه کند."
مقامات ایران در خصوص اجرای احکام اعدام آماری ارائه نمی کنند، اسامی صدها
متهمی که همه ساله اعدام می شوند را اعلام نمی کنند و جرایمی که متهمان بر اساس
آن مجرم شناخته شده اند را مطرح نمی سازند. چندین زندانی سابق زندان وکیل آباد
گزارش داده اند که مقامات تلاش در محدود ساختن مجاری اطلاعات در خصوص اعدام های
گروهی از داخل زندان را داشته اند.
یک زندانی سابق زندان وکیل آباد در خصوص اعدامهایی که در این زندان اجرا می
شوند به کمپین گفت: "خانواده ها، وکلا و زندانیان محکوم به اعدام نه تنها حکم
کتبی اعدام را بعد از صدور دریافت نمی کنند بلکه هیچ کدام از زمان اجرای حکم
اطلاع ندارند چه برسد به این که در محل اجرای حکم اعدام حضور پیدا کنند. فردای
روز اعدام با پرداخت پول طناب اجساد را تحویل می گیرند."
این زندانی سابق به کمپین گفت: " زمانی که می خواهند حکم اعدام را اجرا کنند
تلفن زندان در ساعت 4 قطع می شود تا هیچ کس نتواند به بیرون اطلاع دهد، هواخوری
های تخلیه می شوند و همه زندانیان به جز وکیل بندها که خودشان نیز زندانی هستند
به داخل بند هدایت می شوند. در این لحظه همه می دانند که زمان اجرای احکام
اعدام است.... تا لحظه ای که اسامی خوانده نشود کسی نمی داند نوبت کیست.... بعد
ریاست حفاظت زندان (علیزاده)، قاضی زندان (انوری) و معاون دادستان یا خود
دادستان به داخل بند رفته و با همکاری نگهبانان نام افراد را خوانده و آن ها را
به بیرون از بند می فرستند."
آرون رودز پرسید: "ما نگران هستیم که اگراین اعدام ها واقعا در زندان مشهد در
حال وقوع هستند، آیا در زندان های دیگر نیز اعدام های پنهانی در حال اجرا هستند
یا نه؟"
منابع کمپین گزارش داده اند که در زندانها افرادی که "وکلای بند" هستند و در
واقع خود نیز از زندانیان هستند، اجازه دارند تا در مراحل پیش از اعدام حضور
داشته باشند. "بعد از اجرای احکام و اتمام اعدام اسامی افراد به دلیل ممنوع
نبودن حضور وکیل بندها در مراحل قبل از اجرای حکم، نام و تعداد اعدامیان فاش می
گردد و اکثر زندانیان متوجه می شوند."
یک زندانی سابق در خصوص یک اعدام دسته جمعی که در اوایل آبان ماه سال 1389 صورت
گرفت گفت: " به دلیل حضور در بند 1-6، بنده توانستم تعداد اعدامیان (46 نفر) و
انجام غسل و نوشتن وصیتنامه را به چشم خود ببینم که بعد از انجام این مراحل به
محل اجرای حکم اعدام منتقل شدند."
طبق گزارشات متعدد، اکثر زندانیانی که در زندان وکیل آباد در انتظار حکم اعدام
به سر می برند، در ارتباط با جرایم مربوط به مواد مخدر محکوم شده اند. بعضی از
آنان گفته اند که شکنجه شده اند و تحت فشار وادار به اعترافات شده اند، اما
قضات پرونده، به ادعاهای آنان مبنی بر اعترافات تحت فشار ترتیب اثر نداده اند.
احمد قابل، یک محقق دینی و منتقد دولت که در زندان وکیل آباد زندانی بود به
کمپین گفت: " آمارهایی که سرجمع خودم در این سه ماه داشتم بیش از پنجاه نفر
بود... اینکه می گویم بیش از پنجاه نفر برای اینکه می خواهم عددی حتی به اندازه
یک نفر هم بیشتر نگفته باشم. اگر بخواهم یک مقداری به خبرهای دیگران هم توجه
بکنم و آنها را هم اضافه کنم شاید بیش از اینها خواهد بود."
احمد قابل اضافه کرد: "به نظرم می آید که (مقامات زندان وکیل آباد) به خاطر
اینکه پرهیز می کنند از اینکه برای خودشان هیاهو و جنجال در سطح جهانی ایجاد
کنند این کار را انجام می دهند و اعلام نمی کنند."
پس از آزاد شدن در خردادماه، احمد قابل موضوع اعدام های پنهانی در زندان وکیل
آباد مشهد را مطرح کرد. در تاریخ 17 شهریور، احمد قابل به دادگاه انقلاب فریمان
احضار و بازداشت شد. همسر آقای قابل به کمپین گفت که او و همسرش باور دارند
مقامات در پاسخ به بیانات احمد قابل در خصوص اعدام های زندان وکیل آباد وی را
دستگیر کرده اند.
در اسفند ماه سال 1388، در خلال بررسی دوره ای وضعیت ایران در شورای حقوق بشر
سازمان ملل متحد، چندین کشور عضو سازمان ملل متحد شامل برزیل، آلمان و اسلواکی،
خواستار آن شدند که ایران مجازات اعدام را متوقف نماید. در دی ماه 1388، سازمان
ملل متحد در قطعنامهء شمارهء 64/176 خویش در خصوص "تعداد موارد زیاد و رو به
افزایش اعدام در غیاب پادمان های شناخته شدهء بین المللی" ابراز نگرانی کرده و
خواستار این شد که ایران اعدام در ملع عام، اعدام مجرمان خردسال، و اعدام از
طریق سنگسار را ملغی نماید."
کشور ایران پس از چین، سالیانه بالاترین تعداد اعدام افراد در جهان را داراست.
در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، تعداد اعدام ها در ایران به نحو خیره
کننده ای افزایش یافته است. در آغاز دوران تصدی وی در سال 2005، ایران 86
زندانی را اعدام کرد، اما متاسفانه این رقم در طی سا لهای اخیر افزایش گسترده
داشته و در سال 2009 به 388 نفر رسید.
محرومیت وزنه بردار ایرانی بخاطر
همراهی با ورزشکار اسراییلی
غلامعلی تاجیک در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: افرادی که در این حرکت خلاف
موازین کوتاهی کردهاند، مشخص شدهاند و در حال رسیدگی به پرونده آن هستیم. از
آنها دعوت کردهایم تا توضیحات خود را ارائه کنند و در پایان در کاری مشترک با
فدراسیون وزنهبرداری، محکومیت و جریمه آنها را از طریق کمیته انضباطی
فدراسیون اعلام میکنیم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا خاطیان به صورت مادامالعمر از ورزش محروم
شدهاند، گفت: فعلا رییسی (سرپرست)، خدادادی (ورزشکار) و جلیلی (مربی تیم) به
هیچ مسابقهای اعزام نخواهند شد. پرونده آنها در حال بررسی است و هر زمان که
به نتیجه نهایی رسیدیم، رای آنها اعلام میشود.
مدیرکل حراست سازمان تربیت بدنی در مورد این که سرنوشت نماینده حراست در این
پرونده چه خواهد شد، تصریح کرد: در حال رسیدگی به این موضوع هستیم. طبق
مکتوباتی که داریم، نماینده حراست تلاش زیادی کرده که این اتفاق نیفتد. این
موضوع را حتی ورزشکاری که روی سکو رفته نیز تایید کرده است. نماینده حراست مانع
انجام این کار شده بود و تیم در حال خروج از سالن بود. اما سرپرست تیم با اخبار
کذب و این که هماهنگ شده است، ورزشکار را به روی سکو میبرد.
وی ادامه داد: حتی در تصاویر هم وجود دارد که ورزشکار با دمپایی و لباس غیر
رسمی و به نوعی حالت اعتراضآمیز روی سکو ایستاده است. این تصاویر نشان میدهد
که نماینده حراست، تلاش خود را انجام داده و قرار نبوده ورزشکار روی سکو برود.
تاجیک در پایان گفت: وقتی این حرفها را میگویم قصد دفاع از حراست را ندارم
چرا که او واقعا تلاش خود را انجام داده است. اظهارات مکتوب ورزشکار، گواهی این
مساله است اما سرپرست تیم علیرغم تمام هماهنگیها این کار را انجام داد.
دو گزارش از سرکوب هموطنان بهايی در
مشهد و ساری
تفتيش محل كسب و منزل يك شهروند
بهايي ساكن ساري
خبرگزاری هرانا - ماموران امنیتی ساری به محل کسب یک شهروند بهایی مراجعه نموده
و با حکمی دست نویس اقدام به تفتیش مغازه ایشان نمودند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، صبح روز چهارشنبه 28 مهر ماه 89 ماموران امنيتي
به محل كسب ( موبايل فروشي ) يك شهروند بهايي ساكن ساري به نام اميد قنبري
مراجعه كرده و با نشان دادن حكمي دست نويس – بدون مهر و امضا – پس از بستن
مغازه و جلوگيري از ورود وخروج مشتريان ، شروع به تفتيش محل كردند . سپس به
منزل نامبرده رفته و ضمن توهين به مقدسات مذهبي ايشان ، كتب و عكسهاي مذهبي
همچنين كيس كامپيوتر ، سي دي ها ، سررسيدهاي مغازه و يك وصيت نامه كه توسط
پيرمردي بهايي پيش ايشان امانت گذاشته شده بود را ضبط و با خود بردند .
قابل ذكر است اميد قنبري پيش از اين سه دفعه به اداره اطلاعات ساري احضار و
مورد بازجويي قرار گرفته است .
بازداشت دو شهروند بهایی جهت اجرای حکم حبس تعزیری
خبرگزاری هرانا - دو شهروند بهايي ساكن مشهد به نام هاي "جلاير وحدت" و " سيما
اشراقي" صبح روز يك شنبه 2 آبان ماه براي گذراندن محكوميت 5 ساله، خود را به
دايره اجراي احكام مشهد معرفي كرده كه پس از بازداشت به زندان وكيل آباد مشهد
منتقل شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، دو شهروند فوق الذكر به همراه هفت شهروند بهايي
ديگر ساكن مشهد بر اساس پرونده اي مربوط به تابستان سال 1384 در سال گذشته در
دادگاه انقلاب مشهد محاكمه شده بودند. این افراد به اتهام "فعاليت تبليغي عليه
نظام"، "اقدام عليه امنيت داخلي از طريق فعاليت در تشكيلات بهايي"، "برگزاري
اجتماعات غير قانوني" ، "تبليغ و جذب مسلمانان" و "نشر و توزيع سي دي و كتب
بهايي" محكوم شدند كه برطبق راي دادگاه تجديد نظر استان خراسان پنج نفر از اين
افراد به 5 سال و چهار نفر ديگر به گذراندن 2 سال حبس تعزيري محكوم هستند.
شایان ذکر است که هفت نفر از اين 9 شهروند بهايي به نام های داور نبيل زاده ،
كاويز نوزدهي، هومن بخت آور، ناهيد قديري، نسرين قديري، سيما رجبيان و رزيتا
واثقي از چند ماه پيش دوران محكوميتشان را آغاز كرده اند.
دماوند کوچک برای احداث کارخانه آب
معدنی ويران شد
روزنامه مردمسالاری: بيش از يک سال است که روند تخريب يک کوه کوچک معروف به
«بچه دماوند» در روستاي پلور ادامه دارد. روند اين تخريب بارها موضوع در رسانه
ها منعکس شد و مسوولان سازمان ميراث فرهنگي در جمع خبرنگاران، باستاني بودن آن
را تائيد کردندو گفتندکه با متخلفان برخورد مي شود.
اگر به مصاحبه هاي پيشين آنها توجه کنيد مي بينيد که آنها حرفهاي متناقض زيادي
زدند. پس از چند ماه توقف تخريب در هفته گذشته بلاخره قسمتهاي عمده اي از قلعه
ويران شد.به نظر مي رسد نفع مسئولين ميراث فرهنگي مازندران اين است که اين عمل
زشت انجام شده به پايان برسد.
به گزارش ايلنا،احمدنادعليان هنرمند محيطي و استاد دانشگاه با اشاره به روند
تخريب تپه دماوند کوچک، معروف به «بچه دماوند» گفت: بيش از يک سال است که روند
تخريب يک کوه کوچک معروف به بچه دماوند در روستاي پلور ادامه دارد و روند اين
تخريب بارها در رسانه ها منعکس شده است.
او با اعلام اينکه مسئولان ميراث فرهنگي در جمع خبرنگاران، باستاني بودن
«دماوند کوچک» را تائيد کرده و برخورد با متخلفان را وعده داده بودند، افزود:
اگربه مصاحبه هاي پيشين مسوولان ميراث فرهنگي توجه شود مي بينيم که آنها حرف
هاي متناقض زيادي زده اند.
نادعليان ادامه داد:پس از چند ماه توقف تخريب از دو هفته قبل به تدريج بيل هاي
مکانيکي به طرف نوک تپه که پايه هاي قلعه در آنجا واقع شده نشانه رفتند و
سرانجام در هفته گذشته قسمت هاي عمده اي از قلعه ويران شد. او تاکيد کرد: در
هفته گذشته اين موضوع را پيش بيني و يادآور شدم،اما ظاهرا دوستان رسانه اي نيز
ديگر نااميد و خسته هستند.
نادعليان بابيان اينکه رئيس سازمان ميراث فرهنگي فقط به بقاي خودش فکر مي کند
افزود: به نظر مي رسد نفع مسوولين ميراث فرهنگي مازندران اين است که اين عمل
زشت انجام شده به پايان برسد،آنها فکر مي کنند با ازميان برداشتن قلعه تاريخي
تپه موضوع تمام مي شود. اما اين موضوع فراموش شدني نيست.
او تاکيد کرد:نمونه هاي بيشتري سفال و آبگينه از محل قلعه جمع آوري شده است و
تعداد آنها به چهارصد عدد مي رسد،اگر به حسابرسي اعتقاد داريم بلاخره روزي
مسوولين بايد پاسخگو باشند.
برق پس از يارانه هدفمند
دنیای اقتصاد- عدم انتشار خبر نهایی میزان افزایش قیمت حاملهای انرژی باعث
ایجاد گمانههای متفاوتی در خصوص وضعيت قیمتها بعد از هدفمند شدن یارانهها در
اذهان عمومی شده است. مقامات دولتی در حالی اعلام قیمتهای جدید حاملهای انرژی
را موکول به گفتوگوي رییسجمهور با مردم در آستانه اجرای این طرح میکنند که
وزیر نیرو روز گذشته بدون اشاره به تعرفه قطعی برق تخمین زد که بعد از هدفمند
شدن یارانهها، قبض برق 70 درصد مشترکان حداکثر 4 هزار تومان گران خواهد شد كه
البته اين بار به صورت ماهانه ارسال خواهد شد. به دنبال این اظهار نظر،
خبرگزاری «مهر» نیز در گزارشی اعلام کرد که صورت حساب بیش از 90 درصد مشترکان،
کمتر از 7 هزار تومان افزایش خواهد یافت. افزون بر این، وزیر نیرو در گفتوگو
با خبرگزاری «فارس»، از صدور ماهانه قبوض برق برای مشترکان خبر میدهد. به این
ترتیب قیمت برق برای 70 درصد مشترکان، هر دوماه یکبار 8 هزار تومان گران خواهد
شد.
مسير تعرفه برق بعد از يارانههاي هدفمند
وزير نيرو: افزايش 4 هزار توماني تعرفه برق 70 درصد مشتركان
گروه انرژی- به دنبال افزايش انتظارات عموميبرای اعلام قیمت حاملهای انرژی از
جمله برق، اظهارات جدید مقامات ارشد وزارت نیرو حکایت از آن دارد که افزایش
قیمت اين حامل انرژی، تا اندازهاي با انتظاراتی که برای افزایش نجوميقیمت
برق در میان مشترکان به وجود آمده، فاصله دارد. هر چند که هنوز مشخص نیست در
هنگام اجراي «طرح»، چه قیمتی در برابر مشترکان برق قرار ميگیرد.
به گزارش خبرنگارما، از وقتی که موضوع هدفمند کردن یارانهها و اصلاح قیمت برق
مطرح شده است و وزارت نیرو با درج دو قیمت متفاوت یارانهاي و غیریارانهاي
برای برق مصرفی مشترکان در انتهای قبض برق اقدام کرده است، اين تصور عموميدر
میان مشترکان شکل گرفته است که قیمت حاملهای انرژی، بسیار فراتر از آنچه
تاکنون پرداخت کرده اند، افزایش خواهد یافت. به طور مثال، در قبضهایی که اخیرا
به دست مشترکان رسیده است، بهای غیریارانهاي پرداختی برای یک قبض دو هزار
تومانی، حدود 20 هزار تومان اعلام شده است.اين اقدام وزارت نیرو با نگرانی
بسیاری از مشترکان همراه شد، اما خبرهایی که به نقل از مقاماتاين وزارتخانه
اعلام شد، حاکی از آن است که بهای برق مشترکان با اجرای مرحله اول طرح هدفمند
کردن یارانهها قیمت قبوض برق به طور غیرمنتظرهاي افزایش نخواهد یافت.
حداکثر 4 هزار تومان
وزیر نیرو در اين وضعیت دیروز اعلام کرد که بعد از اجرای طرح هدفمند کردن
یارانهها، قبض برق بیش از 70درصد مشترکان، «ماهانه» حداکثر 4هزار تومان گران
خواهد شد.
وزير نيرو در گفتوگو با «فارس» همچنین از تعيين نهايي قيمت برق در کارگروه
تحول اقتصادی خبر ميدهد و ميگوید: «از اين پس قبوض برق به صورت ماهانه صادر
ميشود.»
البته ناگفته نماند که قبض برق معمولا هر دو ماه صادر ميشود، اما اظهارات وزیر
نیرو نشان ميدهد که قرار است، ماهانه 4 هزار تومان به هزينهها اضافه شود.
بنابراين اگر هر دو ماه يك بار قبض برق صادر شود، ميتوان گفت 8 هزار تومان برق
گران خواهد شد.
قیمت اعلام نميشود
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اينکه قيمت برق مشخص شده است، ولي
اعلام آن برعهده كارگروه تحول اقتصادي است، تصریح ميکند: «ما نبايد قیمت برق
را اعلام كنيم؛ چراکه اجازه اين كار را نداريم.»وزیر نیرو همچنین به اجراي طرح
هدفمند کردن يارانهها اشاره ميکند و ميگوید: «مردم نبايد نگران اجراي اين
قانون باشند، زيرا اين طرح با دقت فراوان بررسي شده و جاي هيچ نگراني وجود
ندارد.» افزون براین، به گزارش خبرگزاری «مهر» به نقل از منابع دولتی، با اجرای
قانون هدفمند کردن یارانهها، صورتحساب بیش از 70 درصد مشترکان برق، کمتر از
4000 تومان و بیش از 90 درصد مشترکان برق کمتر از 7000 تومان افزایش خواهد
یافت. همچنین پیشبینی ميشود، پس از اجرای قانون، مصرفکنندگان برق نسبت به
صرفهجویی لازم بین حداقل 10 تا 15 درصد اقدام کنند که دراين صورت،
مابهالتفاوت صورتحسابهای برق بیش از 70 درصد مشترکان، زیر 3 هزار تومان و بیش
از 90 درصد مشترکان زیر 6 هزار تومان افزایش خواهد یافت؛ ضمن اينکه نرخها به
نحوی است که هر چه صرفهجویی بیشتری در مصرف انجام شود، نرخ میانگین صورتحساب
کاهش خواهد یافت.
آغاز تغییرات در قبوض برق
این خبرگزاری در گزارش دیگری اعلام کرد: «بعد از اجرای قانون هدفمندی یارانهها
قبض برق مشترکان 11 تغییر عمده خواهد داشت تا در نهایت، صورتحسابهای برق ساده،
شفاف و یکسانسازی شود. براین اساس شکل صورتحسابها در کلیه نقاط کشور یکسان
خواهد شد، اين درحالی است که هم اکنون، قبوض برق در هر منطقه، شکل متفاوتی
دارد. همچنین صورتحسابها تا حد امکان ساده شده و پیچیدگی قبلی را به هیچ وجه
نخواهد داشت، به نحوی که از درج موارد غیرضروری خودداری خواهد شد.»
صورتحسابهای تبعیضی و پلکانی
این گزارش ميافزاید: «شفافسازی لازم در قبوض برق انجام شده؛ به نحوی که هر کس
به راحتی ميتواند صورتحساب برق منزل خود را محاسبه کند. صورتحسابهای جدید ضمن
اينکه به صورت تبعیضی- پلکانی محاسبه ميشود، لیکن در هر پله مازاد بر پله
قبلی محاسبات انجام ميشود؛ در حالی که در صورتحسابهای قبلی در هر پله، قیمت و
نرخ بر اساس کل مصرف محاسبه ميشد؛ اما هم اکنون تعداد پلهها نیز تا حد لزوم
کاهش یافته است.»
تعرفه گرم یک، دو و ...
این گزارش حاکی از آن است که در ماههای گرم در مناطق مختلف کشور، همچنان
صورتحسابها بر اساس تعرفههای گرم 1 و 2 و 3 و 4 و 5 صادر و مناطق کشور به پنج
منطقه تقسیمبندی شده است. براین اساس مقرر شده است، در صورتحسابهای صنعتی و
کشاورزی، میانگین قیمت پیشبینی شده با هماهنگی میان وزارتخانههای نیرو، صنایع
و معادن و جهاد کشاورزی تغییر خواهد کرد و قیمتهای تبعیضی- حمایتی منظور
ميشود، به نحوی که کارخانهها و تولیدکنندگان که نیاز به کمک و مساعدت دارند،
مورد حمایت جدی قرار گرفته و میانگین نرخ آنها محفوظ ميماند.همچنین مقرر شده
است، برای ادارات و ساختمانهای دولتی، حداکثر قیمت منظور شده تا حداکثر
صرفهجویی لازم انجام شود و دولتیها بتوانند مصرف برق خود را تا حداکثر لازم
مدیریت کنند. افزون براين، پیشبینی شده است که از محل اجرای قانون هدفمند
کردن یارانهها، امکانات و تمهیدات لازم برای افزایش راندمان نیروگاهها و کاهش
افت شبکه و در مجموع کاهش مصرف، اصلاح الگوی مصرف و توانمندسازی مشترکان برق به
خصوص واحدهای تولیدی و منازل طی برنامه پیشبینی شده، انجام شود.همچنین میانگین
قیمت تمام شده برق ظرف یک برنامه 5 ساله، دریافت شود؛ بدون شک دراين مورد
حمایتهای لازم از مصرف کنندگان انجام و به صورت هدفمند از یارانه نقدی و
غیرنقدی استفاده خواهد شد. همچنین یارانه نقدی در حسابهای بانکی و یارانههای
غیرنقدی در صورتحساب مصرف برق مشترکان لحاظ خواهد شد.هرچند اين اظهارنظر صریح
مقامات وزارت نیرو جزییاتی از قیمت دقیق و جدید تعرفه برق را اعلام نميکند،
اما باید دید که آيا در مرحله اجرا قیمت مشترکان براساس اظهارات شفاهی جدید
افزایش خواهد یافت یا خیر؟
صدور چهار حكم اعدام دیگر در ایران
خبرگزاری حکومتی فارس: رئيس دادگستري رامسر از صدور حكم اعدام چهار نفر در اين
شهرستان خبر داد.
اتهام این چهار جوان رامسري، تجاوز در ماه رمضان عنوان شده است.
رئيس دادگستري رامسر گفت : اين حكم پس از تأييد توسط ديوان عالي كشور اجرا
ميشود.
بهای برق دو و نیم برابر می شود
میزان خبر: کار گروه طرح تحول اقتصادی در ایران بهای جدید مصرف برق در این کشور
را ۴۰ تومان برای هر کیلو وات ساعت اعلام کرد. در حال حاضر قیمت هر کیلو وات
ساعت برق در ایران ۱۶ تومان است.
روز دوشنبه خبرگزاری مهر، بهای جدید برق مصرفی در ایران را ۴۳ تومان برای هر
کیلو وات ساعت اعلام کرده بود اما ساعاتی پس از آن مجید نامجو، وزیر نیروی
ایران،ضمن تکذیب این خبر گفته بود که محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران،
هنوز "اجازه اعلام قیمت های جدید" را نداده است.
آقای نامجو، امروز به خبرگزاری فارس گفت: "قیمت های نهایی برق تعیین شده اما
قرار شده که این قیمت ها فعلا اعلام نشود و هنوز رئیس جمهور اجازه اعلام قیمت
ها را نداده است."
در همین حال، خبرگزاری ایسنا، عصر دوشنبه از قطعی شدن بهای جدید برق پس از آغاز
اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها خبر داد و نوشت که از ۴۰ تومان بهای جدید
برای هر کیلو وات ساعت برق، ۲۹ تومان آن به حساب وزارت نیرو و مابقی به صندوق
هدفمندی یارانه ها واریز می شود.
آقای نامجو، روز یکشنبه گفته بود که با توجه به الگوی مصرف برق توسط مشترکان
ایرانی، انتظار می رود که با آغاز اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها، چهار
هزار تومان به هزینه برق مصرفی بیش از ۷۰ درصد از مصرف کنندگان اضافه شود.
بنابر گفته آقای نامجو، افزایش بهای برق برای ۹۰ درصد از مشترکان فراتر از هفت
هزار تومان نخواهد بود.
این در حالی است که آقای نامجو همچنین از تغییر نوبت صدور قبوض برق در ماههای
آینده خبر داده و گفته است که از این پس قبوض برق به صورت ماهانه محاسبه و
ارسال خواهد شد.
وزارت نیرو پیش بینی کرده که قیمت هر کیلو وات ساعت برق در پنج سال آینده حدود
پنج برابر شود و به حدود ۸۰ تومان در هر کیلو وات ساعت برسد.
تغییر در ظاهر و محتوای قبضهای جدید برق
همزمان با آغاز طرح هدفمندی یارانه ها، وزیر نیرو از تغییرات جدید در قبض های
برق مشترکان ایرانی خبر داده است.
به گفته آقای نامجو، یازده تغییر در صدور قبض های جدید برق ایجاد می شود که یکی
از آنها یکسان شدن شکل ظاهری این قبض ها در تمامی نقاط ایران خواهد بود.
هم اکنون شکل ظاهری قبض های برق در شهرهای مختلف ایران متفاوت است.
"شفاف سازی" در نحوه محاسبه بهای برق یکی دیگر از تغییرات جدید در قبض های
آینده خواهد بود. شفاف سازی به این معناست که مشترکان می توانند به راحتی نحوه
محاسبه و استخراج مبلغ قبض جدید را کنترل کنند.
همچنین در قبض های جدید برق، بهای مصرف به صورت پلکانی ارایه خواهد شد و چنانچه
مشترکان بیش از میزان متوسط تعیین شده برق مصرف کنند، در قبض آنها نحوه محاسبه
مازاد مصرف و تعرفه مربوط به آن منعکس خواهد شد.
در ایران مبلغ مندرج در قبض برق هر مشترک بنابر نوع کنتور، منطقه جغرافیایی و
محله زندگی مصرف کنندگان محاسبه می شود.
بدین ترتیب اگرچه ممکن است دو مصرف کننده در دو نقطه متفاوت جغرافیایی از ایران
به یک میزان برق مصرف کنند، اما نوع کنتور محاسبه کننده میزان مصرف، منطقه ای
که مشترک در آن زندگی می کند، میزان و چگونگی مصرف و آب و هوای منطقه، ممکن است
تفاوت معناداری میان رقم درج شده به عنوان "سهم پرداختی توسط مشترک" ایجاد کند.
همچنین برای خواندن کنتور و صدور و ارسال قبض مشترکان به منزل آنها، مبلغی حدود
یکصد تومان تحت عنوان آبونمان به مبلغ نهایی هر قبض اضافه می شود.
از چند سال پیش، وزارت نیرو در ایران در قبض های برق مبلغی را به عنوان "مبلغ
واقعی" مصرف برق محاسبه می کرد و در بخش دیگری از صورتحساب، با مشخص کردن رقمی
به عنوان یارانه پرداختی از سوی دولت و کم کردن این رقم از "مبلغ واقعی"، مصرف
کننده ها فقط بخشی از آنچه که بهای واقعی نامیده شده بود، را پرداخت می کردند.
طی ماههای گذشته بسیاری از ایرانیان از چگونگی تاثیر اجرای قانون هدفمند کردن
یارانه ها بر هزینه های زندگی شان ابراز نگرانی کرده اند اما دولت این کشور
هموراه تاکید کرده است که با افزایش تدریجی قیمت ها و پرداخت نقدی یارانه ها،
نخواهد گذاشت هزینه های زندگی با افزایش ناگهانی روبرو شود.
بازداشت چهار درویش گنابادی توسط
پلیس قم
خبرگزاری هرانا - بازرسی نیروی انتظامی در عوارضی اتوبان قم، ظهر شنبه یکم
آبان، چهار درویش گنابادی را به دلیل حمل جزوه سخنرانی قطب سلسله نعمتاللهی
گنابادی، بازداشت کرد و تحویل پلیس اطلاعات داد.
به گزارش سایت مجذوبان نور، دراویش بازداشت شده، با سپردن ضمانت توسط یکی از
دراویش نعمتاللهی گنابادی ساکن قم آزاد میشوند اما ماشین و جزوات آنها در
توقیف پلیس میماند. پلیس اطلاعات قم، صبح دوم آبان پرونده دراویش را به
دادسرا ارجاع میدهد اما دادستانی از تشکیل پرونده خودداری کرده و حتی از اینکه
وکیل دراویش به دادسرا مراجعه کرده است نیز اظهار نارضایتی میکند.
شنیدهها حاکی است، دادستان قم در واکنش به حضور وکیل دراویش در دادسرا، به وی
میگوید: «چرا تا چهار نفر را میگیرند یک وکیل را بین دست و پای ما
میاندازید» و بدون هیچ اقدامی، فقط دستور میدهد متهمین آزاد باشند.
دادستان قم با آزادی ماشین دراویش از توقیف پلیس نیز موافقت میکند اما جزوات
را در توقیف نگه میدارد و بدون تفهیم اتهام و تشکیل پرونده، به دراویش اظهار
میکند: «بروید بعدا خبرتان میکنیم».
محمدرضا دنیادیده، سید ایوب فرموسوی، سید اصغر فرموسوی و حسن بهرامی، چهار
درویشی که توسط پلیس اطلاعات بازداشت شدند، از تهران عازم شهرستان هفتگل در
استان خوزستان بودند.
بازداشت و محاکمه یکی از استادان
دانشگاه آزاد در اصفهان
گزارش دریافتی: در هفته گذشته یکی از استادان دانشگاه آزاد واحدهای همجوار
اصفهان در پی گرفتن حکم تعلیق از سوی سازمان مرکزی و دانشگاه آزاد مربوطه، به
دلیل اعتراض به سیاستهای دولت فرمایشی حاکم و مافیا تلقی کردن شرایط حاضر هم
در دانشگاه و هم در حکومت دینی، بازداشت و تحت شکنجه جسمی و روحی قرار گرفت.
گزارشها حاکیست ن.پ پس از اقرار و اعتراف اجباری به مواردی چون تهدید علیه
امنیت ملی، تشویش اذهان عمومی، بر هم زدن نظم دانشگاه و همکاری با عوامل
بیگانه، به قرار وثیقه ۱۵۰ میلیون تومانی و تحت شرایط ویژه آزاد گردید تا در
انتظار رسیدگی به پرونده و محاکمه در ماه آینده بسر برد. گفتنی است ایشان و
خانوادهشان از هر گونه تماس با مطبوعات داخلی و خارجی منع گردیده و به مرگ
تهدید شده اند.
افزایش تلفات ناشی از تصادفات جاده
ای در ایران
ایلنا: معاون پزشکی و آزمایشگاهی سازمان پزشکی قانونی گفت: در نیمه اول سال
جاری۱۲هزار و ۸۱۲ تن در تصادفات رانندگی کشته شدهاند که این تعداد نسبت به مدت
مشابه سال قبل ۴٫۳ درصد افزایش یافتهاست.
عبدالرزاق برزگر در این باره گفت: بیشترین افزایش در کشتههای ناشی از حوادث
رانندگی در شش ماه اول امسال در ماه فروردین با ۱۰٫۲ درصد و شهریور با ۸٫۹ درصد
گزارش شدهاست.
وی با بیان اینکه بیشترین تلفات ناشی از حوادث رانندگی در استانهای لرستان با
۴۱٫۱ درصد و مرکزی با ۳۹٫۴ درصد رخ دادهاست، گفت: بیشترین کاهش مربوط به
استانهای ایلام با ۴۲٫۷ درصد و قزوین با ۱۳٫۳ درصد بودهاست.
برزگر تصریح کرد: ۶۱٫۶ درصد کشتههای تصادفات مربوط به جادههای برون شهری،
۲۷٫۸ درصد در جادههای درون شهری و ۱۰ درصد در جادههای روستایی بوده و محل
تصادف ۷ درصد موارد نیز نامعلوم گزارش شدهاست.
بهگفته وی استانهای تهران با هزار و ۱۹۳ تن و خراسانرضوی با هزار و ۷۹ تن
کشته بیشترین و استانهای ایلام با ۸۲ تن و کهگیلویه و بویراحمد با ۱۰۶ تن،
کمترین تعداد کشتههای ناشی ازحوادث رانندگی را در نیمه اول سال جاری
داشتهاند.
معاون پزشکی و آزمایشگاهی سازمان پزشکی قانونی در ادامه اظهار داشت: بررسیهای
گروه آمار سازمان نشان میدهد ۷۸٫۵ درصد از کشتههای ناشی از تصادفات مرد و
۲۱٫۵ درصد زن بودهاند.
فلج شدن صنعت نفت و گاز ایران
رادیو آلمان: وزیران خارجه اتحادیه اروپا بر سر اعمال تحریمهای تازه علیه
جمهوری اسلامی ایران به توافق رسیدند. در چارچوب این تحریمها، شرکتهای غربی
حق ندارند تکنولوژی کلیدی صنایع نفت و گاز را در اختیار ایران قرار دهند.
وزیران خارجه اتحادیه اروپا همچنین تصمیم به بلوکه کردن حساب فرماندهان سپاه
پاسداران انقلاب اسلامی و تشدید مقررات سفر مسئولان ایرانی به این اتحادیه
گرفتند.
تحریمهای تازه پس از انتشار در روزنامه رسمی اتحادیه اروپا ضمانت اجرائی خواهد
یافت. به گزارش خبرگزاری فرانسه، این اقدام فردا (سهشنبه ۲۶ اکتبر) صورت خواهد
گرفت.
فلج شدن صنعت نفت و گاز
روزنامه زوددویچه تسایتونگ در گزارشی پیرامون تصمیمات تازه وزیران خارجه
اتحادیه اروپا نوشت:«پالایشگاههای ایران فرسودهاند. تحریمهای تازه باید مانع
از آن شوند که ایران بتواند تولید نفت خود را بهبود بخشد، ظرفیت گاز مایع خود
را بالا ببرد و از میدانهای گاز و نفت جدید بهرهبرداری کند.»
براساس همین گزارش، اتحادیه اروپا برای تامین انرژی مورد نیاز خود، خرید نفت و
گاز از ایران را تحریم نکرده است. با این همه، به استناد گزارش رویترز،
تحریمهای بینالمللی سبب شده تا اروپائیها خرید نفت از ایران را کاهش دهند.
در مقابل، کشورهای آسیائی بیشتر به خرید نفت خام ایران روی آوردهاند.
گزارش رویترز حاکی از آن است که ذخیره نفت خام شناور ایران، در ماه اکتبر نسبت
به ماههای گذشته ۴ میلیون بشکه کاهش یافته است. منظور از ذخیره نفت شناور،
نفتی است که همیشه در کشتیهای نفتکش کنار سواحل ایران بارگیری میشود تا با
رسیدن تقاضا، روانه کشورهای دیگر شود.
صدور بی سر و صدای یک حکم اعدام دیگر
رادیو آلمان: همسر یکی از متهمان جرایم اینترنتی در نامهای سرگشاده به رئیس
قوه قضائیه خبر از صدور حکم اعدام برای همسرش داد. سعید ملکپور بیش از دو سال
است که در ارتباط با جرائم اینترنتی در زندان به سر میبرد.
سعید ملکپور متولد ۱۳۵۴ فارغالتحصیل رشته مهندسی متالورژی از دانشگاه صنعتی
شریف و دارنده پذیرش در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه ویکتوریای کانادا در
تاریخ ۱۳ مهرماه ۱۳۸۷ بازداشت شد.
وی در نامهای که در فروردین ۸۹ منتشر شد نوشته است که در میدان ونک تهران توسط
ماموران لباس شخصی بدون حکم بازداشت یا نشان دادن کارت شناسایی دستگیر و به
بازداشتگاه بند ۲ الف زندان اوین منتقل شده است.
آقای ملکپور در این نامه شرح شکنجههایی را که در مدت بازداشت بر وی اعمال شده
آورده است. تهدید به تجاوز، کتک زدن با مشت و لگد و کابل، تهدید به دستگیری و
شکنجه همسرش مقابل چشمان او، از جمله آزارهایی است که وی در مدت بازداشت دیده
است.
دررفتگی فک، لرزش شدید دستها و پاها و از کارافتادگی موقت طرف چپ بدن از جمله
عوارض شکنجههایی است که بر وی اعمال شده است.
سعید ملکپور همچنین در نامهاش به گرفتن اعترافات دروغین تحت این شکنجهها
برای استفاده در پروژه "گرداب" اشاره کرده و مینویسد: «در حالی که قرار بود
فیلم اعترافات من پخش نشود، درست در ایام فوت پدرم این فیلم از تلویزیون سراسری
پخش شد و مادرم با دیدن آن و سخنانی که من در آن فیلم بر زبان میآوردم، دچار
حمله قلبی شد.»
وی همچنین عنوان کرده که حساب اینترنتی و کارت اعتباری او در دست ماموران سپاه
است و از حساب او برداشت نیز شده است.
فاطمه افتخاری همسر سعید ملکپور نیز در مهرماه سال گذشته در یک نامهی
سرگشاده به ملاقات با همسرش و اینکه آثار شکنجه را بر بدن او دیده اشاره کرده
است. وی در این نامه مینویسد: « همسرم عنوان کرد، او را به اتاقی بردند و
مجبور کردند که با خانمی از پای تلفن حرفهایی بزند که نشان از روابط غیرشرعی
داشته باشد و همسرم که آن خانم را نمیشناخت، از این بابت نگران بود که “اگر
آن بندهٔ خدا متأهّل باشد چه؟».
خانم افتخاری اخیرا نیز در نامهی سرگشادهی دیگری به صادق لاریجانی رئیس قوه
قضائیه نوشته که قاضی پرونده همسرش برای او حکم اعدام درنظر گرفته است.
وی در این نامه مینویسد که همسرش در یک دادگاه ۱۵ دقیقهای محاکمه شده و به
درخواست او و وکیلش برای حضور یک کارشناس رایانهای در دادگاه توجه نشده است.
خانم افتخاری در نامه خود به رئیس قوه قضائیه گفته که یک کارشناس بیطرف
کامپیوتر میتواند بیگناهی همسرش را ثابت کند.
وی همچنین در این نامه عنوان کرده که اعترافات همسرش قبل از اینکه اتهام او
اثبات شود بارها و بارها در برنامههای "شوک" و "گرداب" از تلویزیون سراسری پخش
شده است.
خانم افتخاری در گفتوگو با "کمیته گزارشگران حقوق بشر" در مورد روند دادگاه
همسرش چنین گفته است: «در جریان بازجویی از سعید بارها به او گفته شده بود که
"قاضی از خود ماست. پروندهات را با پرینت ایمیل و عکس و موارد اینچنینی حجیم
میکنیم که قاضی حوصله خواندن و بررسی آن را نداشته باشد و تنها به گزارش گردش
کار و کیفرخواست توجه کند".»
همسر ملکپور در این گفتوگو میافزاید: «در دادگاه اخیر سعید، به مدت ۱۵
دقیقه، حتا همان گزارش گردش کار هم برای وی خوانده نشد و قاضی به جهت
بیحوصلگی به دفاعیات همسرم و وکیلش توجهی نکرد و مدام صحبتهايشان را قطع
میکرد.»
اقدام علیه امنیت ملی، ارتباط با گروههای معاند و فساد فیالارض از اتهامات
وارد شده بر سعید ملکپور است.
مرگ یکی از دانشجویان بروجرد بر اثر
پرتاب از اتوبوس
مرگ یکی از دانشجویان دانشگاه آزاد بروجرد بر اثر پرتاب از اتوبوس به دلیل باز
بودن درب آن، اما و اگرهای زیادی را در ذهن دانشجویان و مردم ایجاد کرده که
نباید به راحتی از کنار این مسئله عبور کرد.
به گزارش مهر، در هفته گذشته یکی از دانشجویان مهندسی دانشگاه آزاد بروجرد در
محوطه این دانشگاه به علت باز بودن در اتوبوس به بیرون پرتاب شد و به علت مرگ
مغزی جان خود را از دست داد.
مژگان لشنی متولد 1369 اهل شهرستان مرودشت استان فارس است که پس از پرتاب از
اتوبوس و برخورد سرش با زمین به کما رفت و در نهایت پنجشنبه هفته گذشته مرگ
مغزی او اعلام شد.
مرگ این دختر دانشجو سومین مورد از مرگ دانشجویان در طول یکسال اخیر است که در
دانشگاه آزاد بروجرد رخ می دهد.
در اولین مورد دختر دانشجویی با پرتاب خود از ساختمان یکی از خوابگاه های این
دانشگاه دست به خودکشی زد و در مورد دیگر در تابستان سال جاری یکی از دانشجویان
این دانشگاه سر جلسه امتحان دچار ایست قلبی شد و جان خود را از دست داد.
به هر حال موضوع این گزارش به مرگ دو دانشجو قبلی زیاد نمی پردازد هر چند که در
آن برهه زمانی نیز هیچکدام از مسئولان دانشگاه بابت مرگ این دو دانشجو هیچگونه
پاسخ روشنی به خبرنگاران ندادند.
و اما پرداختن به مرگ دختر دانشجوی مرودشتی سوالات زیادی را در ذهن مردم متبادر
می کند. اینکه چرا سرویس دانشگاه باید بیش از ظرفیت خود دانشجو سوار کند تا
دانشجویان مجبور به ایستادن در کنار درب اتوبوس باشند و حتی درب اتوبوس به علت
ازدحام جمعیت بسته نشود و یا اینکه اصلا چرا باید درب اتوبوس خط واحد باز باشد
و هر لحظه امکان سقوط دانشجویان وجود داشته باشد.
به هر حال این حادثه هر چند که با خبر خوش پیوند اعضای این دانشجو به شش نفر
دیگر کمی تسکین یافت ولی به نظر می رسد اصل صورت مسئله یعنی چرایی مرگ این
دانشجوی 20 ساله همچنان نیاز به بررسی داشته باشد چراکه ممکن است این حادثه بار
دیگر رخ دهد و یا شاید دفعه بعدی عواقب خطرناک تری در پی داشته باشد.
بی توجهی مسئولان دانشگاه به تامین سرویس های مورد نیاز دانشجویان موجب شده است
که در اغلب دانشگاههای استان ازدحام دانشجویان را در سرویسهای دانشگاه شاهد
باشیم که این امر حتی اگر اتفاقی این چنینی رخ ندهد در صورت تصادفی کوچک موجب
تلفات بالایی خواهد شد.
به هر حال ماجرای مرگ دختر دانشجوی مرودشتی دانشگاه آزاد بروجرد روز گذشته با
اهدا اعضای بدن این دانشجو به شش نفر دیگر گویا خاتمه یافت ولی هنوز این سوال
باقی است که چرا به راحتی از کنار این مسئله مسئولان دانشگاه عبور می کنند و به
برخی شائبه های در این مورد پاسخی روشن داده نمی شود.
پیگیری خبرنگار برای دریافت اظهارات مسئولان دانشگاه بی نتیجه ماند و هیچ
مسئولی حاضر به اظهار نظر در مورد علت وقوع این حادثه تاسف بار نشد.
خودکشی برادر یک عضو شورای شهر
آتي نيوز: برادر عضو شورای اسلامي يكي از شهرهاي استان تهران بنا به دلايل
نامعلومي خودکشی کرده است . برخي علت خودکشی وي را در مورد تخلفات شورای شهر که
منجر به انحلال و پلمپ دفتر اين شورای شهر شده، می دانند كه البته تا كنون بر
اساس تحقيقات انجام شده نتيجه قابل استنادي در اين باره ارائه نشده است. شایعات
دیگری نیز وجود دارد که اين به دلیل مشکلات مالی خودکشی کرده است.
آقای قاضی القضات! لطفا زبان مرا هم
قطع کنید
سایت هم میهن: نامه یک روزنامه نگار به رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی
آقای صادق آملی لاریجانی
رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی
در خبرها خواندم بنابر حکم دادگستری شهر یزد که علیالقاعده جز دستگاه زیر
مجموعه شماست دست یک دزد در زندان این شهر در برابر چشم سایر زندانیان قطع شده
است. گفته شده این دزد 32 ساله «یک سارق حرفهای» بوده و به «چهار فقره سرقت»
متهم است.
یک هفته پیش دادگاهی در تهران حکم قطع دست یک سارق قنادی را صادر کرد که متهم
است به یک قنادی دستبرد زده و مقادیر پول سرقت کرده است. البته دادگستری تهران
اعلام کرده این حکم قطعی نبوده و «قابل اعتراض» است. دو هفته پیش هم در زندان
مشهد دست یک زندانی متهم به سرقت در زندان این شهر در مقابل چشمان دیگر
زندانیان قطع شد.
من نه حقوقدانم نه فقیه. تنها یک روزنامهنگارم که اتفاقا با دستانم مینویسم.
اکنون با همان دست و البته زبانم به صدای بلند فریاد میکشم احکامی از این دست
را که از سوی دستگاه زیر مجموعه شما صادر و اجرا میشود غیر انسانی، ظالمانه و
توهین آشکار به شان و منزلت همه ایرانیان میدانم. نیز میدانم دل بستن به
دادخواهی، امیدی واهی است. اکنون از شما به عنوان قاضی القضات میخواهم مرا از
شر شرمی که داشتن دو دست در این سرزمین ماتمزده بر جانم میریزد رها کنید.
برای آنکه زحمت خود و شما را کم کرده باشم همچنین درخواست میکنم علاوه بر دست،
زبانم را نیز ببرید تا خاموش بمانم و با چشمانی شرمگین تنها نظارهگر فاجعهای
باشم که بر بیپناهان این سرزمین روا می شود.
مازیار خسروی
سوم آبان هزار و سیصد هشتاد و نه
نامه سرگشاده دانشجویان تربیت معلم
در خصوص مشکلات دانشگاه
جـــرس: جمعی از دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران، طی نامه ای سرگشاده خطاب
به ریاست آن دانشگاه، ضمن بر شمردن مشکلات متعدد دانشجویان از جمله مشکلات
متعدد آموزشی و صنفی، نسبت به اجرای طرح تفکیک جنسیتی فضاهای آموزشی- رفاهی در
دانشگاه و سخت گیری های بعمل آمده در زمینه مسئله حجاب، و همچنین فضای سیاسی
حاکم دانشگاه اعتراض خود را اعلام داشته و خواستار آن شدند که آن ریاست، نقد
دانشجویان را پاسخگو باشد.
به گزارش منابع خبری جرس، دانشجویان تربیت معلم در نامه سرگشاده خود خطاب به
ریاست آن دانشگاه، خاطرنشان کرده اند "فضا را آکنده از خفقان می بینیم. نفس
هایمان برای بیان داشته ها و پنداشته هایمان به شماره می افتد. کمیته انضباطی
با اختیارات و حمایتی فراتر از محدوده تعیین شده کاری اش بر زایندگان نقد چنبره
زده، گویی که به هیچ گونه تفاوت فکری، کلامی و رفتاری ای که بین انسان ها وجود
دارد معتقد نبوده و کلام متفاوت را برآمده از انگیزه ی عناد و برهم زدن نظم می
داند. کم بارترین گفتمان متفاوت، محکوم به احضار و صدور حکم می شود..."
دانشجویان همچنین تاکید کردند "تنگی فضای سیاسی در دانشگاه، تبعات فوق العاده
منفی ای همچون فقر فرهنگی، کاهش حس مسئولیت و بی تفاوتی دانشجو نسبت به محیط و
جامعه اش را به بار می آورد. دانشجو را همچون تک سلولی ای می کند که تنها منافع
خودش برایش مهم است. گرایش به سمت مواد مخدر به شدت افزایش می یابد. روحیه،
نشاط و انرژی بی پایان جوانی، پتک سرکوب را بر سر می بیند که یا باید برای فرار
به بیراهه رود و یا در مکان و زمانی نامناسب همچون دمل سر باز کند."
متن کامل این نامه که در اختیار جرس قرار گرفته است، به شرح زیر می باشد:
نامه سرگشاده جمعی از دانشجویان دانشگاه تربیت معلم به ریاست دانشگاه
ریاست محترم دانشگاه تربیت معلم
خانم دکتر حجازی زاده
دانشگاه تربیت معلم با بیش از ٩ دهه سابقه دانشگاهی و پیشگامی در عرصه علمی و
حتی سیاسی یکی از قطب های آکادمیک ایران به شمار می رود. تربیت معلم با داشتن
ویژگی هایی همچون دوری از فضای مثبت شهری و مساحت زیاد، پتانسیل بالایی برای
افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو داشته و همین امر باعث شد که توجه مسئولین وزارت
علوم را جلب نماید. با وجود بودجه ی عمرانی نزدیک به صفر وزارت علوم، فضای
آموزشی این دانشگاه روند رو به رشد کم نظیری داشته و منجر شده که در چند سال
اخیر پذیرش دانشجو بیشتر و بیشتر شود. توجه تک بعدی به گسترش فضای آموزشی،رشدی
ناموزون ایجاد کرده و دانشگاه را گریبان گیر مشکلاتی روزافزون و پایین آمدن سطح
علمی و رفاهی کرده است. آنچه در این رهگذر حائز اهمیت است این است که سهم اعظم
فشار ناشی از پبامدهای منفی این رشد ناهمگون، خواه ناخواه به دانشجویان تحمیل
می شود؛ دانشجویان نیز در چند سال اخیر اعتراضات شفاهی و کتبی بی شماری را مطرح
کرده اند اما ناکارآمدی مسئولین و کم توجهی به حق طلبی آرام دانشجویان تحصن های
بی سابقه ای همچون تجمع خرداد ٨٧ را رقم زده است.
از نگاهی دیگر گسترش دانشگاه، سطح کیفی بالاتر مدیریتی را می طلبد که از
ملزومات چنین مدیریتی هم فکری و هماهنگی با شهروندان این شهرک علمی دور افتاده
است. وجود این شهرک معلول مولفه ای با ضرورت وجود عینی، به نام دانشجو است؛ به
همین علت دانشجو خود را موظف و مکلف می داند که در پی تغییر مثبت در دانشگاه
باشد و همواره نیز با نقد در پی این تغییرات بوده است. لذا ما نیز با نگاهی
نقادانه و امید به گام نهادن در وادی پیشرفت مشکلات دانشگاه را بازتاب می دهیم.
مشکلات خوابگاهی مشکلات خوابگاه باغستان: به علت افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو و
کمبود فضای خوابگاهی و دلایلی دیگر، مسئولین ناچار شدند دانشجویان ورودی ٨٧ به
بعد را در خارج از دانشگاه اسکان دهند. این امر مشکلاتی را برای دانشجویان
ورودی جدید به بار آورده است. به دانشجویان ورودی ٨٨ وعده داده شد که تنها یک
سال در باغستان می مانند اما دومین سال از حظور آن ها در باغستان می گذرد.
باغستانی ها به علت دوری از دانشگاه از حداقل امکاناتی همچون دسترسی به
اینترنت، مباحث و فوق برنامه هایی که شبانه در دانشگاه برگزار می شود و همچنین
از امکانات ورزشی و محیط تفریحی محروم شده اند. جالب اینجاست که هزینه ی سرویس
رفت و آمد از دانشجویان دریافت می شود! دانشجویان ورودی جدید به محض ورود به
دانشگاه باید ١۴٠هزار تومان بابت سرویس و ١٩٠ هزار تومان بابت خوابگاه پرداخت
نمایند. ارقام کوچک و بزرگ دیگری هم دریافت می شود تا دانشجو دریابد که تنها
تفاوت دانشگاه آزاد با دولتی در نام آن است.
از سال ٨۶ به بعد و شروع هرچه بزرگتر شدن دانشگاه، مسئولین با اقدامات عجیبی از
قبیل دریافت پول خوابگاه در ابتدای سال، دریافت نقدی مبلغ تعیین شده ی فارغ
التحصیلی و خسارت های بی اساس و همچنین مشکل کردن شرایط ثبت نام و پرداخت وام
به دانشجو، درآمد های دانشگاه را برای گسترش بیشتر کرده اند.
خانم دکتر حجازی زاده!
این سبک مدیریت به سان حکومتی می ماند که ضعف اش در درآمدزایی و ناتوانی در
جلوگیری از چپاول سرمایه هایش را با افزایش بیش از حد دریافت مالیات از مردم به
بهانه ی پیشرفتی که اتفاقاً به ضرر همان مردم است جبران می کند؛ نه ما مردمان
قرن ١٣ هجری هستیم و نه شما شاهان قاجار!!!
مشکلات خوابگاه های داخل دانشگاه تقریباً مشابه هم و مشابه سال های قبل است:
ظرفیت بالای اتاق ها، نقص روزافزون سرویس های بهداشتی و آشپزخانه ها، فقدان
فضای مناسب مطالعه و سیستم سرمایشی و گرمایشی مستهلک که در زمستان، استپ های
سرد تربیت معلم نقص آن را آشکار می کند. درکنار همه ی این مشکلات، مدیریت
نادرست سبب شده که حداقل امکانات موجود، در نابرابری محض تقسیم شود به گونه ای
که بسیاری از اتاق های خوابگاه برادران دارای کولر و یخچال اما ٨٠% اتاق های
خوابگاه خواهران از چنین حداقل هایی نیز بی بهره اند. وضعیت سرویس بهداشتی
خوابگاه خواهران بسیار اسفناک تر از آستانه تحملشان نسبت به مسایل مربوط به
نظافت است.نمی توان قبول کرد که این ناهمگونی تقسیم حداقل امکانات، بین خوابگاه
برادران و خواهران ازآگاهی مسئولین نسبت به آرامی و کم اعتراضی خواهران نشأت
نگرفته باشد.
لازم به ذکر است کمبود کامپیوتر و فضای مناسب سایت برای دسترسی به اینترنت در
سطح خوابگاه ها به شدت حس می شود. این کمبود برای دانشجویان ارشد و دکترا که
مسلماً نیاز به سیستم وایرلس هم دارند؛ بیشتر احساس می شود.
مشکلات سلف سرویس ظاهراً مشکل بهداشتی غذا نسبت به سال های گذشته کمتر شده اما
کاهش تنوع غذایی و کیفیت غذا به وضوح بیش از پیش شده است. حذف دادن قاشق و
چنگال فلزی از لحاظ بهداشتی کار مناسبی بود اما ندادن قاشق و چنگال یکبار مصرف
بسیار نابجاست. افزایش قیمت ژتون آزاد و فوق العاده، حذف سالادها و مخلفاتی که
با غذا داده می شد گوشه هایی از همان درآمدزایی و پس انداز به سبک حکومتی
ناکارآمد است!!!
مشکلات آموزشی
همه ی بود و نبودها، لازم، کافی و ناکافی هایی که در دانشگاه وجود دارد؛ همه ی
نیازهایی که دانشجو دارد تنها به این دلیل است که با ذهنی آسوده و بری از
اندیشیدن به نیازهای اساسی همچون خوراک ومسکن مناسب، به کسب دانش و خط شکنی
علمی بیاندیشد. سوای اینکه گوشه ای از ذهن دانشجویان تربیت معلم همیشه درگیر
همان نیازهای انسان نخستین است در مناسب بودن بستر و امکانات برای پژوهش علمی
نیز با مشکل مواجهیم!!!
با توجه به اینکه پیش شرط به روز بودن اطلاعات علمی دانشجو، آشنایی و یا تسلط
در حد نیاز به زبان انگلیسی و آشنایی با ادبیات علمی است لذا لازم است کتابخانه
ی تخصصی گروه ها دارای کتاب هایی با متون انگلیسی باشد؛ این در حالی است که
بعضی از گروه ها حتی کتابخانه هم ندارند!
اکثر کتاب های موجود در کتابخانه دانشگاه آنقدر قدیمی است که درک متن فارسی آن
بسیار مشکل تر از درک موضوع علمی آن است! دانشجویانی که برای دریافت مقاله های
سطح بالای علمی و به روز دنیا به سایت هایی همچون ساینس و الزیویر مراجعه می
کنند اغلب به علت اینکه دانشگاه هزینه ی اشتراک را کامل پرداخت نکرده است با
عدم دسترسی مواجه می شوند.
اغلب اساتید دانشگاه در سکون علمی به سر می برند و کمتر دانشجو را ترغیب و یا
در صورت لزوم مجبور به مطالعه ی مطالب نوین می کنند. هیچگاه به اندازه ای که
قوانین آموزشی برای حداقل سطح علمی دانشجو وجود دارد؛ برای اساتید چنین قوانینی
وجود نداشته است. البته کاهش سطح علمی دانشگاه ها تا حدی تحت تاثیر فضای سیاسی
و اقتصادی کشور نیز هست.
دانشجویان ارشد و دکترا برای پایان نامه کمبود های آموزشی را بیشتر حس می کنند.
در رشته های علوم پایه نبود وسایل آزمایشگاهی مناسب مشکل آفرین بوده است. در
کنار همه ی مشکلات موجود کمک هزینه ی کار، بر روی پایان نامه برای دانشجویان
ارشد ۴٠ هزار تومان می باشد که نسبت به دانشگاه های دیگر بسیار ناچیز است.
برداشتن گام های نو در عرصه ی علم نیاز به بودجه ی کافی دارد. در چنین شرایطی و
با چنین کمبود هایی علم به سمت رکود و همه چیز به سمت سمبل کاری می رود.
فضای سیاسی دانشگاه
فضای سیاسی دانشگاه ها، حداقل و حداکثری بسط آن همیشه تابع سیاست کلان کشور
بوده است اما هیچگاه آزادی در بیان و بعدِ بیان نباید کمتر از جو حاکم بر جامعه
باشد. ذات دانشجو و فلسفه ی حضورش در محیطی آکادمیک تلاش برای تغییر مثبت است.
دانشجو می داند که در آینده می خواهد به جامعه اش خدمت کند، لذا می فهمد که هم
اکنون نیز نباید نسبت به مسایل سیاسی جامعه بی تفاوت باشد. بر این اساس دانشجو
برای فعالیت در این زمینه نیاز به بستری از فرصت ها دارد نه تهدید ها!!!
خانم دکتر حجازی زاده!
ما دانشجویان منتقد فضا را آکنده از خفقان می بینیم. نفس هایمان برای بیان
داشته ها و پنداشته هایمان به شماره می افتد. کمیته انضباطی با اختیارات و
حمایتی فراتر از محدوده ی تعیین شده ی کاری اش بر زایندگان نقد چنبره زده است،
گویی که به هیچ گونه تفاوت فکری، کلامی و رفتاری ای که بین انسان ها وجود دارد
معتقد نبوده و کلام متفاوت را برآمده از انگیزه ی عناد و برهم زدن نظم می داند.
کم بارترین گفتمان متفاوت، محکوم به احضار و صدور حکم می شود!
آمارهای علمی اثبات کرده است که تنگی فضای سیاسی در دانشگاه، تبعات فوق العاده
منفی ای همچون فقر فرهنگی، کاهش حس مسئولیت و بی تفاوتی دانشجو نسبت به محیط و
جامعه اش را به بار می آورد. دانشجو را همچون تک سلولی ای می کند که تنها منافع
خودش برایش مهم است. گرایش به سمت مواد مخدر به شدت افزایش می یابد. روحیه،
نشاط و انرژی بی پایان جوانی، پتک سرکوب را بر سر می بیند که یا باید برای فرار
به بیراهه رود و یا در مکان و زمانی نامناسب همچون دمل سر باز کند. بنابراین از
شما تقاضا داریم که دانشجویان منتقد بتوانند امتیاز داشتن یک نشریه ی سیاسی-
تحلیلی را در اسرع وقت دریافت نمایند تا طبق قوانین موجود بتوانند اندیشه ها و
انتقادات خود را مطرح کنند. هر اندیشه ای باید در ترازوی نقد سنجیده شود تا
دچار دگماتیسم نشود؛ چه بسا انتقاداتی که به سیستم اداره ی دانشگاه وارد می شود
محیط و شرایط را پر بارتر نماید. اگر از زاویه ی دیدی مثبت و به امید بهبود هر
چه بیشتر به این خواسته ها بیاندیشید و همچنین اگر نقد را دلیل بر دشمنی ندانید
و برای دگر اندیشی ارزش قائل باشید مانع سنگ اندازی های برخی افراد می شوید.
تفکیک جنسیتی فضاهای آموزشی- رفاهی دانشگاه و مسئله حجاب خانم دکتر حجازی زاده!
شما زمانی به عنوان رئیس دانشگاه انتخاب شدید که اولین تغییر در ریاست دانشگاه
های تهران در دولت دهم و اولین زنی بودید که به چنین پستی منصوب شدید. تحلیل
های بسیاری براین انتصاب سر زبان ها جاری بود. برخی معتقد بودند که ظاهر سازی
دولت دهم برای بها دادن به جایگاه زن در جامعه ی ایرانی و در واقع یک بازی
سیاسی بود. برخی هم آن را نشانه ای از شروع تغییراتی نوین و بازپروری جایگاه زن
در کشور می دانستند، اما ما دانشجویان، فارغ از هرگونه جبهه گیری سیاسی نسبت به
انتصاب شما، از مدیری با روحیات زنانه انتظار اقتدار بسیار بیشتر و نظم والاتری
در حیطه ی مدیرتی اتان داشتیم.
جای بسی تعجب است که با همه ی مشکلات کوچک و بزرگی که دانشگاه و دانشگاهیان با
آن مواجه هستند چطور مسئولین توجه خود را معطوف تفکیک جنسیتی پارک، جدایش
اتوبوس خواهران و برادران، تفکیک فضای بخش مرجع و دیگر فضاهای مطالعاتی کرده
اند؟!
آپارتاید جنسی نهایت تحجر است. کجای ایران پارک خانم ها و آقایان جدا از هم
است؟! کجای ایران اتوبوس ها جدا از هم است؟! چنین شرایطی اوایل انقلاب را به
یاد می آورد که با کشیدن پرده فضای نشستن برادران و خواهران در کلاس های درس
دانشگاه جدا و با دستور امام، این اقدامات متحجرانه متوقف شد. بیم آن می رود که
مسیرهای رفت وآمد و درب ورودی دانشگاه نیز به مرور زمان جدا شود و طالبانیسم به
اوج خود برسد. اسلام واقعی را نمی توان با اقدامات ظاهرسازانه اجرا نمود. مبرهن
است که چنین تغییراتی در روند طبیعی ای که برای دانشجویان جا افتاده بود توهینی
به شعور و ادراکشان است.
در باب حجاب باید گفت که حجاب یک مسئله است نه مشکل! و باید برای این مسئله راه
حل فکری پیدا کرد نه جبری. مابین حجاب و بی حجابی مرز ظریفی وجود ندارد که هرکس
در دایره ی حجاب با آن تعریف نامشخص، قرار نگرفت بی حجاب باشد. از سوی دیگر به
صرف اینکه حکومت اسلامی است نمی توان مدعی بود که همه ی مردم، مسلمان ومجبور به
پیروی از همه ی جزئیات شریعت ثانویه ی اسلام هستند. همانگونه که در مدینه،
پیامبر، یهودیان را برای پیروی از چنین شرایعی مجبور نمی ساخت نباید کسانی را
که بی اعتقاد هستند و یا اعتقادی سست به اسلام دارند برای پیروی از احکامی که
خود مسلمانان نیز در اجرای کامل آن کم کاری می کنند؛ در منگنه قرار داد.
حجاب یک مسئله ی کاملاً شخصی می باشد اما بی حجابی می تواند مسئله ای حکومتی
باشد. اندیشه را با قلم می توان کاشت نا با جبر چماق. همانطور که رضاخان با
دستور کشف حجاب نتوانست کسانی را که مایل نبودند مجبور به بی حجابی کند؛ اکنون
نیز نمی توان حجاب را با تفکیک جنسی و فشار، اندیشه غالب جامعه کرد. پوشش یک
انسان مسئله ای است که در ذهن او شکل می گیرد و اندیشه را فقط با گفتمان
اندیشمندانه می توان تغییر داد.
خانم دکتر حجازی زاده!
از شما تقاضا داریم که با برگزاری انتخابات شورای صنفی که دوسال از برگزارنشدن
آن می گذرد تعامل دانشجو با دانشگاه را بیشتر کرده و نقد ما را به قصد سازندگی
پاسخگو باشید.
دوم آبان ماه ٨٩
هرسال 60 هزار خانواده به
خانوادههای زنسرپرست افزوده میشود
شهرزادنیوز:
سالانه شصت هزار خانوار به خانوادههای زنسرپرست افزوده میشود. چگینی، مدیرکل
امور "ایتام، زنان سرپرست خانوار و سالمندان کمیته امداد امام خمینی"، با اعلام
این آمار اظهار داشت که بیش از نیمی از خانوادههای زنسرپرست تحت پوشش کمیتهی
امداد قرار دارند. به گفتهی وی، تعداد خانوادههای زنسرپرست تحت پوشش کمیتهی
امداد امام درحال حاضر 1 میلیون و 48 هزار است که هر سال 45 هزار خانواده به آن
افزوده میشود.
زمان برگزاری آخرین سرشماری در سال 1385، حدود یک میلیون و هفتصد هزار خانواده
در ایران توسط زنان اداره میشدند که برآورد می شود این رقم به حدود دو میلیون
افزایش یافته باشد. بخش اعظم این خانوادهها که محل درآمدی ندارند، تحت پوشش
کمیتهی امداد و بخشی نیز تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند.
برنامه جدیدی به اسم
oovoo
به بازار آمده که کیفیت صدا و تصویر آن از اسکایپ بهتر و ظاهرا برای اتصالات
ضعیف اینترنتی در ایران خیلی سبکتر است. کار با آن هم بسیار ساده است، و تا شش
نفر می توانند از طریق آن با هم ویدئو کنفرانس داشته باشند. این برنامه را برای
ویندوز و مک اینتاش می توانید از سایت
www.oovoo.com
بگیرید و نصب کنید. سلامت و شاد باشید، جمشید
ايران پرس نيوز -
خاطرات شنیدنی از هم حجره ای رهبر انقلاب
حوزه نیوز: کوچه پس کوچه های خیابان فاطمیه قم
را به دنبال خانه شخصی می گشتم که هم اتاقی یا به قول طلبه ها، هم حجره ای مقام
معظم رهبری در دوران قبل از انقلاب، در مدرسه عالی فقه (حجتیه) بوده است، کسی
که حتماً نکات، خاطرات و حرف های جالب و شنیدنی از سیره و شخصیت رهبری برای
گفتن داشت.
پیرمرد مشهدی که سالها قبل برای کسب علوم و معارف اهل بیت(ع) به قم آمد، دوران
های مختلف قبل و بعد از انقلاب را دیده و حوادث تلخ و شیرین روزگار را تجربه
کرده بود، از هم اتاقی بودن با مقام معظم رهبری تا امام جمعه و نماینده رهبری
در دبی، حاکم شرع اهواز، مسئول اعزام اولین گروه روحانی به جبهه از دفتر
تبلیغات و امامت جماعت در مساجد ماهشهر و خارک همه را تجربه کرده است و شاید
اگر کهولت سن می گذاشت خاطرات شنیدنی فراوانی از این همه ایام برای گفتن داشت.
آنچه پیش روست، برش هایی از گفت وگوی خواندنی خبرنگار مرکز خبر حوزه با حجت
الاسلام والمسلمین حسین علی اکبریان معروف به حاج شیخ اکبری است که خواندن آن
خالی از لطف نیست.
*سکونت در حجره برادر
زمانی که طلبه شدم، هم درس می خواندم هم کار می کردم، بعد از چند وقت احساس کرم
که کار مزاحم درس است، بنابراین تصمیم گرفتم به قم آمده و ممحض در درس و بحث
شوم، با یکی از دوستانم به نام حاج آقای کاردان به قم آمدیم آن زمان حدوداً ۲۲
سال داشتم، آمدیم ولی حجره ای پیدا نکردیم، شب جمعه به جمکران رفتیم و به آقا
امام زمان (عج) متوسل شدیم، صبح روز بعد به مدرسه حجتیه رفتیم که دیدیم آقا سيد
محمد خامنه ای قصد دارد به مشهد عزیمت کند و حجره اش خالی است، سریع از فرصت
استفاده کرده و آن حجره را گرفتیم، چندی بعد دو طلبه ترک زبان هم به ما اضافه
شدند و بعد از آنها مقام معظم رهبری از مشهد به قم آمدند و در حجره برادرشان با
ما ساکن شدند و به مدت یک سال، ۵ نفری در حجره ۸۵ مدرسه عالی حجتیه هم اتاقی
شدیم.
من دو سال از رهبری بزرگ تر بودم، ولی ایشان در آن زمان در درس خارج اصول
آیتالله شیخ مرتضی حائری شرکت می کردند، من و حاج آقای کاردان لمعه را تمام
کرده بودیم؛ بنابراین همواره احترام ایشان را حفظ می کردیم و مواظب رفتارمان
بودیم.
*اجتهاد در جوانی
به یاد دارم سیره آقا این بود که شب ها فراغتی که ایجاد می شد می نشست و درس آن
روز که نت برداری کرده بودند، به زبان عربی پاکنویس می کردند؛ یک شب دیدم، درس
اصول حاج آقا مرتضی حائری را نوشتند که از دروس مشکل حوزه بود و فقط طلاب نخبه
و زبده در درس حاج آقای حائری شرکت می کردند. جالب این بود که ایشان زیر هر
پاراگراف خط تیره کشیده بود و نظر و نقد خود را به درس استاد نوشته بودند، به
ذهنم می آید، همان جا گفتم «درس به این مشکلی، ایشان نظرات خود را این گونه زیر
نظر استاد یادداشت می کنند»، جز اجتهاد چیز دیگری نیست، در آن زمان با آن سن
جوانی که شاید آقا ۲۰ سال داشتند، واقعا مجتهد مسلم بودند و صاحب نظر بودند.
*وقتی که آیتالله حائری از آقا می گوید
حتی برخی نقل می کنند، آیت الله حائری در طُرقَبه مشهد بودند، فردی نزد ایشان
می رود، آیت الله حائری می گوید الان آقا سید علی اینجا بودند او مجتهد بسیار
خوب، انسان زبده و صاحب نظری در فقه و اصول است، خلاصه آقای حائری به عنوان یک
مجتهد و مدرس بزرگ حوزه خیلی از سید علی آقا تعریف می کردند.
من و حاج آقای کاردان معمولا آبگوشتی تهیه می کردیم و می خوردیم، آن دو طلبه
ترک هم خودشان با هم غذا می خوردند و برنامه های خودشان را داشتند، حضرت آقا
نیز معمولا بیرون غذا می خوردند و می آمدند، کمتر پیش می آمد چون ساعات مطالعه
و مباحثه ایشان با برنامه های ما متفاوت بود و معمولا ما شام را خورده بودیم که
ایشان وارد حجره می شدند.
جای ایشان در حجره گوشه اتاق نزدیک پنجره، روبروی درب و رو به قبله بود و یک
میز کوچک و چند کتاب داشتند که با خود به درس استاد می بردند، ایشان غالبا در
روزهای تحصیلی کمتر در حجره بودند و برنامه ایشان کاملا با برنامه ما متمایز
بود.
بسیار متین و موقری بودند و از شوخی پرهیز می کردند، اما هرگز خشک برخورد نمی
کرند، من را حسین آقا صدا می زدند و ما هم ایشان را حاج علی آقا صدا می کردیم و
از آنجایی که ایشان ابهت و متانت خاصی داشتند همواره احترام ایشان را حفظ می
کردیم و حتی سعی می کردیم کارهای حجره مانند: نظافت و شستن ظرف و... را خودمان
انجام دهیم که البته با ممانعت ایشان مواجه می شدیم و در کارها سهیم می شدند.
*از لحظه لحظه همجواری با حضرت معصومه (س) بهره می بردند
حضرت آقا نظم خاصی داشتند و توجه و دقت زیادی به درس و بحث داشتند، به گونه ای
که ممحض در درس بودند و گویا از لحظه لحظه حضورشان در قم و همجواری با حضرت
فاطمه معصومه (س) و علما و بزرگان حوزه بهره می بردند و استفاده می کردند؛ تلاش
ایشان برای درس و دقتشان در مطالب علمی مجدانه و بی نظیر بود و آثار اجتهاد به
خوبی در همان سنین جوانی در ایشان دیده می شد.
در برقراری ارتباط با دیگران بسیار خوب رفتار می کردند و همه جور ذوق و سلیقه
را به سمت خود جذب می نمودند و جاذبه خیلی قوی داشتند؛ به طوری که خواص و عوام
عاشق و دلباخته ایشان می شدند.
رابطه ایشان با طلبه ها و اساتید بسیار خوب بود، از همان دوران بیان بی نظیری
داشتند، خیلی از طلاب و فضلا و اساتید در آن دوران جوانی، برای ایشان ارادت و
احترام خاصی قائل بودند.
*یادم نمی آید از دست ایشان دلخور شده باشم
در مدت یک سالی که با آقا هم اتاقی بودم یک بار یادم نمی آید از دست ایشان
دلخور شده و ناراحت باشم، ایشان مراعات حال همه را می کردند و فرد جامع
الاطرافی بودند؛ درس و تحصیل، تهذیب و اخلاق، توجه به مسائل سیاسی و اجتماعی
روز، ارتباطات فردی و دوستانه همه را به خوبی در حد اعلی داشتند و رعایت می
کردند.
حضرت آقا رابطه خوبی با شیعه و سنی داشتند و همواره مراعات می کردند که مطلبی
نگویند که باعث ناراحتی و اختلاف شود.
*رعایت حال طلبه ها را می کردند
ایشان در قم رعایت حال همه طلبه ها را می کردند، سعی میکردند به جز درس و بحث
به چیز دیگری نپردازند، شاید هم برنامه ایشان ممحض شدن در درس بوده، آن را نمی
دانم؛ فقط می دانم در مشهد ورزش می کردند و شاید یکی از وجوهی که ایشان را به
این امر واداشته بود این است که ساواکی ها در مشهد از آقا زیاد می پرسیدند که
کجا بودی و کجا می روی؟ ایشان نیز در پاسخ می گفتند: ورزش بودم، بنابراین یادم
نمی آید حضرت آقا در مدرسه حجتیه ورزش کنند، البته بسیاری از زوایای برنامه و
سیره آقا برای ما روشن نبود، چون با ایشان هم سطح نبودیم و سعی می کردیم مزاحم
درس و استراحت ایشان نشویم.
زی طلبگی را بسیار رعایت می کردند و در نحوه لباس پوشیدن، صحبت کردن و رفتار،
هرگز زی طلبگی را زیر پا نگذاشتند و بسیار متین و با وقار بودند.
*گعده های سیاسی به بهانه آبگوشت!
ایشان روزهای پنجشنبه و جمعه که درس ها تعطیل بود، مباحثه و درس را کنار می
گذاشتند و گعده های سیاسی و اجتماعی با علما و بزرگان داشتند، این گعده ها گرچه
در شکل و ظاهر برای آبگوشت خوردن بود، ولی مسائل و رویداد های سیاسی و اجتماعی
کشور را تبادل نظر می کردند. حتی به یاد دارم پسر حاج آقا مرتضی حائری گاهی
ساعت ها نزد ایشان می نشست و با هم صحبت های سیاسی و اجتماعی روز را می کردند؛
البته ما گوش نمی دادیم و خیلی هم سر در نمی آوردیم، به یاد دارم آیتالله
مشکینی، شهید سعیدی و ... زیاد می آمدند و حضرت آقا با پسر امام، حاج احمد آقا
رابطه نزدیکی داشتند و آقا مورد مشورت حضرت امام بودند.
شخصیت اخلاقی و مهذب عجیبی داشته و دارند، گرچه کسی به فکرش نمی رسید که روزی
انقلابی شکل بگیرد و امام راحل رهبر جامعه اسلامی شود، ولی چهره و شخصیت مقام
معظم رهبری کاملا شاخص بود.
طلبه ها و اساتید به حجره ما آمد و شدهای فراوانی داشتند و نزد ایشان مباحث
سیاسی و اجتماعی روز را تبادل نظر می کردند، بنابراین آن زمان کسی به ذهنش خطور
نمی کرد که روزی ایشان رهبر آینده باشند، چون انقلابی نشده بود ولی به هر حال
در آن دوران، چهره شاخصی بودند.
*سخنرانی بدون ترس و واهمه
در یکی از روزهای سال ۴۲ یا ۴۳ بود که ساواکی ها درب فیضیه را بستند تا طلاب را
کتک بزنند، من به همراه یکی از دوستانم سریع به بیت امام راحل رفته و به ایشان
خبر دادیم ، حاج آقای خلخالی فورا درب منزل امام را بستند تا ساواکی ها داخل
نیاید، امام که صدای درب را شنید، فرمودند آقای خلخالی درب را باز بگذارید ما
اینجا هستیم که آنها بیایند، ما از کسی واهمه نداریم، بگذارید بیایند و ما را
هم ببرند، ما محکم ایستاده ایم،حاج آقای خلخالی درب را باز کردند؛ نزدیک مغرب
بود و مقام معظم رهبری نیز آنجا بودند، بعد از این که نماز مغرب و عشاء را پشت
سر امام خواندیم، امام در اتاق خودشان نشستند و مقام معظم رهبری نزدیک درب اتاق
ایستادند و سخنرانی کردند و گزارشی از اقدامات ساواک در حمله به طلبه ها ارائه
کردند.
فراموش نمی کنم، امام همان موقع، بلند فریاد زدند: والله هرکسی امروز بترسد،
ایمان ندارد و این مطلب را دوبار گفتند، و ادامه دادند ما این راه را آمده ایم
تا در این راه شهید شویم، پس دیگر ترس ندارد.
* روز آخری که آقا از حجره رفت
آقا به دو دلیل تصمیم گرفتند به مشهد بروند، یکی نامه ای که پدر بزرگوارشان
نوشته و از او خواسته بودند به مشهد برگردد تا او را کمک و مساعدت نماید و
دیگری فضای خفقان سیاسی که در قم حاکم بود و به تبع در مشهد فضا آزاد تر بود و
ایشان راحت تر می توانستند کار انقلابی انجام دهند و همین کار را کردند و در
مسجدی در مشهد سخنرانی انقلابی می کردند و مردم زیادی نیز مشتاق ایشان بودند.
حضرت آقا روز آخر وسایلشان را جمع کردند و با همه خداحافظی کرده و به مشهد مقدس
عزیمت کردند و از آن روز به بعد فقط چند بار ایشان را در دوران ریاست جمهوری
دیدم و یک بار هم پنج ساعت با ایشان و سایر دوستان ملاقات داشتم.
*آقا، من حساب وقت شما را می کنم!
یک روز حضرت آقا از من پرسیدند چرا کمتر سر میزنی و دیگر شما را نمی بینم، من
پاسخ دادم آقا من حساب وقت شما را می کنم، اگر یک دقیقه وقت شما را بگیرم شاید
خلاف باشد و اشکال داشته باشد، شما رهبر کشور هستید و وقتتان ارزش دارد، نباید
وقت شما را بگیرم به همین خاطر کمتر مزاحم می شوم و از همان دور شما را می بینم
کافی است؛ بنابراین همیشه سعی کردم مزاحم حضرت آقا نباشم.
*دور و بر کارهای سیاسی نچرخید!
حضرت آقا افراد را به خوبی می شناخت و در همان برخوردهای اول می فهمید که روحیه
و تفکر افراد مختلف چگونه است و آدم شناس حاذقی هستند؛ بر همین اساس بنده را به
سِمت نماینده رهبری در دبی و امامت جمعه آنجا برگزیدند و تاکید کردند در آنجا
خیلی دور و بر کارهای سیاسی و مسائل سیاسی نچرخید و متعادل باشید، البته بنده
قبل از این سمت، حاکم شرع و نماینده امام راحل در خوزستان بودم و چندی نیز در
دوران جنگ، مسئول اعزام اولین گروه های روحانی از دفتر تبلیغات قم به منطقه
اهواز بودم.
*چایی که آقا درست کردند!
خاطرم هست همان ماه های اول جنگ، بنده بیش از۲۰۰ روحانی را ازدفتر تبلیغات قم
اعزام کرده و مسئول آنها بودم و بارها حضور رهبری را در صحنه های مختلف مناطق
جنگی شاهد بودم، حتی یک بار یادم هست که بعد از عملیاتی که شب انجام شده بود،
حضرت آقا صبح زود، کتری به دست گرفته و برای درست کردن صبحانه رزمندگان چايي
درست می کردند.
*آقای اکبری فتوا می دهید!
یک روز در یکی از مناطق عملیاتی که مردم منطقه منازل خود را خالی کرده بودند،
رزمندگان دنبال جای خواب می گشتند، ولی جای مناسبی پیدا نمی شد و من گفتم به
شرط حفظ امانت و زندگی مردم، می توانید در خانه های آنها استراحت کنید، که وقتی
رهبری این موضوع را فهمیدند به من گفتند، که این کار اشتباه است و ما باید خانه
های مردم را برایشان حفظ کنیم و به رزمندگان بگویید کسی به داخل خانه ها نرود،
آقای اکبری فتوا دادید!
* بهترین انتخاب برای رهبری
بعد از رحلت امام خمینی(ره)، حضرت آقا واقعاً بهترین انتخاب خبرگان رهبری
بودند، قبل از آن نیز در دوران ریاست جمهوری بنده یقین داشتم که ایشان امام
جمعه تهران می شوند، که این طور هم شد؛ البته ما در آن حدی نیستیم که بخواهیم
بسنجیم، ولی ایشان واقعا نائب امام زمان(عج) هستند و از هر جهت فردی لایق و
مورد اعتماد امام خمینی(ره) بودند، این که برخی متاسفانه از ایشان فاصله
گرفتند، بخاطر این بود که بصیرت نداشتند و عدم بصیرت باعث شد در مقابل ولایت و
رهبری بایستند!
از آن روزی که انقلاب شده خدا را شاهد می گیرم، یک لحظه ترس مرا نگرفته و می
دانستم که نظام و انقلاب پا برجاست و هرگز با این حرکت ها نظام دچار لرزش نمی
شود و از خدا می خواهیم بصیرت لازم را به همه ما عنایت کند و اگر بصیرت باشد
بسیاری از مشکلات رفع می شود.
*طلاب جوان نگذارند پرچم فلسفه بر زمین بماند
به نظر من یکی از مطالبات مهم رهبری از طلاب جوان آمادگی روزافزون در مواجهه با
شبهات مختلف فکری، اعتقادی و سیاسی جامعه است، این که طلاب جوان به میدان آمده
و پاسخ این شبهات را که به نسل جوان به صورت منطقی، عقلانی و قطعی بدهند. حضرت
آقا از طلاب می خواهند که درس فلسفه را بخوانند و نگذارند پرچم فلسفه در حوزه
علمیه روی زمین بماند، همچنین ایشان بر جهاد، مبارزه و حفظ روحیه انقلابی و
شهادت طلبی تاکید فراوانی داشته و دارند.
http://www.iranpressnews.com/source/085665.htm
بالای
صفحه |