xalvat@yahoo.com        m.ilbeigi@yahoo.fr          

                                                                                                                              

                       

خود را « فدائی » می نامند ، اما شرمنده اند از « 19 بهمن » 

 صاحب نظر نيستم و واردِ اين بحث نمی شوم که آيا « مبارزهء مسلحانه » تنها راه نجاتِ از رژيم ِ تا بی نهايت سرکوبگرِ شاه بود يانه ؟ (فراموش هم نکنيم ، جرياناتِ « برترِ » مبارزه در آنروزها : ويتنام ،آمريکایِ لاتين ، کوبا ، کاسترو ، چه گوآرا و ... )

... و فراموش نکنيم که فرقی ست بينِ عملياتِ تروريستی و عملياتی که ( که بدرستی يا به غلط ) آخرين اميدِ نجات اند و همچنين عملياتِ آزاديبخش ( که همه گی ، بی هيچ فرق گذاری بينِ شان « عملياتِ تروريستی » ناميده می شوند ! ) ...

هرچند که ادعایِ شان است که هنوز « دفتر و دستکِ » شان در ايران است ، اما لااقل 20 سالی می شود که هزار و يک « طايفهء فدائی »  خوش خوشانه در اروپا و کانادا و استراليا و آمريکايند و بسيار هم « متمدن » ( برخلافِ « سياهکلی » ها ) شده اند و اخ و تُف به 19 بهمن و « قيام سياهکل » ... اما سفت و سخت چسبيده اند به نامِ « فدائی » و افتخارِ اين « متمدنان » به نامِ آن «نامتمدنان » ! ...

19بهمن 84/ 8 فوريه 06

... اما امروز نگاهی انداختم به تعدادی از سايتِ « رسمی » و « نا رسمیِ » اين « فدائيان » تا ببينم چه می گويند از « 19 بهمن » ، نتيجه اين :

...هيچ و هيچ

در :

تصويری از سياهکل ، به ياد آن  بهمن  سرخ

١٩ بهمن
 

 سالروز آغاز جنبش فدائيان گرامي باد

[  .. و چه زيباست طبيعتِ سياهکل ! ... ]

در « زائده ء » اکثريت :

...هيچ و هيچ

 

در :   [ « قاراشميشی » از « اکثريت » ، « اقليت » ، « راه فدائی » ، « هستهء فدائی» و ... ]

...هيچ و هيچ

در :  [ يک « لنگ » در « اتحادِ فدائيان » و « لنگِ » ديگر « در « اتحادِ جمهوريخواهان » ] :

...هيچ و هيچ

 

در :   [ که اگر « ايران » را برداريم ، می شود همان « امروز» حجاريان ]

...هيچ و هيچ

 

در « فرخنده » نشريهء علی کشتگر :

...هيچ و هيچ

 

در :

اين مطلب هست    ... اما باز نمی شود ...

 

مي ماند سايتِ « مهدی سامع » که به گونهء « مجاهدين » می نويسد - اين گونه :

پيام سازمان چريكهاي فدايي خلق ايران

به مناسبت 19 بهمن‏، سي و پنجمين سالگرد حماسه و قيام  سياهكل ‏

 

35 سال پيش در شامگاه روز  19 بهمن سال 1349 يك دسته از رزمندگان پيشتاز فدايي  با حمله به پاسگاه ژاندارمري سياهكل جنبش نويني را پايه گذاري کردند که تا انقلاب  بهمن سال 1357  شگفت انگيزترين حماسه ها را در جنبش آزاديبخش مردم ايران به ثبت رساند.

رزمندگاني که حماسه سياهکل را آفريدند با ژرف نگري و با آگاهي به انديشه هاي فرصت طلبان و عافيت جويان که براي بي عملي خود به هزاران بهانه چرکين و توجيه تئوريک نخ نما شده متوسل مي شدند، در فضاي اختناق و سرکوب رژيم محمد رضا شاه و با پذيرش ريسک پاي گذاشتن به آينده، پرچم مبارزه و عمل انقلابي را برافراشتند.

رزمندگان دلير جنبش پيشتاز فدايي با شور و شوق و با عشق به آزادي و با عمل خود خط و مرزهاي غير واقعي را درنورديدند و در جنبش کمونيستي ايران، مرزهاي حقيقي بين مردم و دشمن را ترسيم كردند. روزي که بنيانگذاران جنبش پيشتاز فدايي كمر به ستاندن آزادي و عدالت بستند، مي دانستند که گام در راهي سخت و طولاني گذاشتنه اند. اما آنان اين راه را با پيکارهاي خونين و با قبول هزينه هاي سنگين آن کوتاه کردند.

پژواک پيکاري که پيشتازان جنبش فدايي آن را آغاز کردند، با سرعت بخشهاي وسيعي از جامعه ايران را برگرفت و ديري نپائيد که آگاهترين و پيشروترين زنان و مرداني که قلبشان براي آزادي و سوسياليسم مي طپيد به گرد سازمان چريکهاي فدايي خلق ايران جمع شدند و با آگاهي به ارزش راهي که در آن قدم گذاشته بودند، آماده بودند تا هزينه آزادي را با تمام جان و هستي خود بپردازند. آنان مشت مدعيان لاف زن و دروغگو را با عمل انقلابي خود بازکردند و مردم ايران يکبار ديگر با زنان و مرداني آشنا شدند که حاضر بودند در راه آزادي دست به عمل بزنند و بيهوده نبود که عافيت جويان و فرصت طلبان با مشتي دروغ و بهتان جنبش نوپاي فدايي را زير وقيحانه ترين و رذيلانه ترين حملات قرار دادند.

جنبش پيشتاز فدايي از يک طرف زير سرکوب وحشيانه ساواک شاه قرار داشت و از طرف ديگر با توپخانه اپورتونيستهاي بي عمل و گزافه گو  که تنها هنرشان شريعت سازي تئوريک بود، روبرو شد.

رژيم شاه در واکنش به عمليات سياهکل به سرکوب گسترده روي آورد. 2 تن از رزمندگان دلير گروه جنگل طي عمليات پس از 19 بهمن به شهادت رسيدند  و  13 تن از برجسته ترين فرزندان انقلابي ميهن ما در بي دادگاههاي نظامي به اعدام محکوم شدند و در روز 26 اسفند همان سال به جوخه هاي اعدام سپرده شدند.

راه و رسم و ماهيت جنبشي که از سياهکل آغاز شد، پيکار براي آزادي، دموکراسي، صلح و سوسياليسم بود و تا هنگامي كه مردم ايران به اين خواسته ها دست نيابند، و با وجود هر شکست، کم کاري و يا انحراف ادامه دهندگان آن، اين جنبش همچنان زنده خواهد ماند و راه پر فراز و نشيب کسب آزادي مردم ايران را طي خواهد کرد.

 

سازمان چريکهاي فدايي خلف ايران در آغاز سي و ششمين سال حيات خود ياد و خاطره همه ي زنان و مردان دلير جنبش پيشتاز فدايي را كه طي سي و پنج سال گذشته در پيكارهاي بي امان در ‏پاي چوبه هاي دار و در رزمهاي خياباني و منطقه اي با ستمگران، در راه هدفهاي سترگ جنبش نوين كمونيستى ايران ‏به شهادت رسيدند، گرامي مي دارد. به همه ي زندانيان سياسي درود مي فرستد و مقاومت کارگران، دانشجويان، روشنفکران و فعالان سياسي در زندانهاي استبداد مذهبي حاکم بر ايران را ستايش مي کند.

ما به تمامى زنان و مردان ايران ‏زمين كه براى آزادى، دموكراسى، نابودى ستم جنسى، مذهبى و ملى، صلح و پيشرفت، عدالت و جدايى دين از ‏دولت مبارزه مى كنند درود مى فرستيم و خاطره تمامى كسانى كه در راه تحقق خواستهاى ترقيخواهانه مردم ايران جان باختند را گرامى مى داريم. ‏

ما بر اين اعتقاد هستيم که حل بحران پراکندگي در جنبش کمونيستي ايران و شکل گيري يک قطب کمونيستي در جنبش رهاييبخش مردم ايران که بتواند با ژرف نگري و توجه به شرايط عيني کنوني نقش مداخله گر داشته باشد، تکيه به مضمون و توجه به محتواي جنبشي است که از سياهکل آغاز شد. بدون ترديد اين تکيه و توجه بدون بررسي نارساييها، انحرافها، خطاها و كمبودهايي که چريکهاي فدايي خلق در سالهاي پس از حماسه سياهکل تا انقلاب بهمن 1357 داشتند، ره به جايي نخواهد برد.

اكنون پس از 35 سال در شرايطي سالگرد حماسه و قيام سياهكل را گرامي مي‌داريم كه كارگران، مزدبگيران، ‏معلمان، دانشجويان، زنان و جوانان كشور ما با مبارزه روزمره خود رژيم جمهوري اسلامي را هدف قرار داده‌اند. کارگران شرکت واحد اتوبوسراني تهران و حومه در ماههاي گذشته بارها به پا خواستند و  در آخرين حرکت اعتراضي خود که روز 8 بهمن انجام شد با هجوم بي سابقه نيروهاي سرکوبگر رژيم روبرو شد.

سنديکاي کارگران شرکت واحد اتوبوسراني تهران و حومه پس از اين سرکوب وحشيانه طي اطلاعيه اي در همان روز اعلام کرد که:«از شب قبل به منازل ما هجوم آوردند، حتي فرزندان خردسال ما را هم به زندان بردند، تعداد زيادي که هنوز آمار دقيق آنرا نداريم ولي قطعا بالغ بر صدها نفر ميشود را دستگير کردند، تعدادي از همکاران ما را به زور کتک و تهديد مجبور به راندن اتوبوس ها کردند، تعدادي از رانندگان ارگانهاي نظامي را به خدمت گرفتند و هزاران پليس و مامور انتظامي، لباس شخصي و لباس رسمي را به جان ما انداختند تا اعتصاب ما را در هم شکنند. اين وضعيتي است که ما داريم.» در ادامه اطلاعيه آمده است که:«جمهوري اسلامي چنين کرد و ما هيچ چاره اي نداريم جز آنکه به مبارزه مان سرسختانه تر و متحدانه تر ادامه دهيم. از شما همکارانمان و هم سرنوشتانمان در سراسر دنيا، از شما که ميتوانيد اتحاديه و تشکل خودتان را داشته باشيد تقاضا داريم که اين عمل دولت ايران را محکوم کنيد. ما از شما انتظار داريم که خواهان آزادي فوري و بي قيد و شرط تمامي دستگير شدگان شويد. خواهان به رسميت شناسي سنديکاي ما و اجابت کردن خواسته هاي ما شويد. ما انتظار داريم که شما سرکوب اعتصاب ما را محکوم کنيد و خواهان محاکمه و مجازات همه کساني که به صف اعتصاب کارگران هجوم آوردند شويد.»

سازمان چريکهاي فدايي خلق ايران با  حمايت از اعتصاب و اعتراض کارگران شرکت واحد اتوبوسراني تهران و حومه و ضمن محکوم نمودن دستگيري فعالان کارگري توسط  حکام مستبد ايران  خواستار حمايت و پشتيباني مردم ايران و همه ي آزاديخواهان ايران و جهان از کارگران ايران مي باشد.

ما از خواست كارگران ايران براي حق اعتصاب و حق ايجاد تشكلهاي مستقل كارگري و نظارت سازمان بين المللي ‏كار بر حقوق كارگران ايران حمايت مي كنيم و همبستگي خود را با مبارزه كارگران و مزدبگيران ايران اعلام مي كنيم.‏

ما از کمسيون حقوق بشر ملل متحد، از سازمان جهاني کار، از همه ي سنديکاها و اتحاديه هاي کارگري در سراسر جهان مي خواهيم که از مبارزه  کارگران و مزدبگيران ايران براي ايجاد تشکيلات مستقل کارگري حمايت و پشتيباني کرده و  رژيم حاکم بر ايران را به خاطر نقض قوانين مربوط به حقوق کار و دستگيري فعالان کارگري محکوم کنند.

خامنه اي براي حفظ ولايت ننگينش حربه اي جز سرکوب مردم ايران و صدور تروريسم و بنيادگرايي ندارد. هدف اساسي او از به کرسي نشاندن احمدي نژاد در يک انتخابات قلابي و نمايشي و هدف از جار و جنجالهاي احمدي نژاد چيزي جز تلاش براي حفظ امنتيت نظام از طريق استفاده از  حربه اتم و فرصت عراق نيست.

استبداد مذهبي حاکم بر ايران با نقض اوليه ترين حقوق مردم ايران و با دهن کجي به جهانيان و با صدور ارتجاع و بنيادگرايي، جامعه و کشور را ويران کرده است.

در حالي که جمهوري اسلامي نتوانسته براي تامين اوليه ترين نيازهاي مردم ايران چاره انديشي کند و در حالي که ايران داراي ذحائر عظيم گاز که مي تواند بيش از صد سال مساله انرژي در ايران را تامين کند است، مستبدان حاکم بر ايران، ميلياردها دلار صرف پروژه اتمي و صدور بنيادگرايي مي کنند.

امروز ديگر همگان مي دانند که ادعاي مستقل شدن در انرژي و دستيابي به تکنولوژي اتمي بهانه اي براي دستيابي به سلاح اتمي است. اين برنامه که توسط رژيم ايران با جديت دنبال مي شود، عليه منافع مردم ايران بوده و ايران را به سمت يک فاجعه همه جانبه مي برد.

با وجود رژيم استبدادي مذهبي ولايت فقيه مردم ايران به فقر و سيه روزي رسيده اند. خواست اوليه و مقدم مردم ايران که همه ي شيفتگان آزادي در راه آن پيکار مي کنند، سرنگوني رژيم ايران و استقرار يک نظام دمکراتيک در ايران است. اين خواست نه از طريق جنگ خارجي و دخالتگرانه امپرياليستي محقق مي شود و نه از طريق چشم دوختن به درون نظام. تحقق آزادي و حاکميت ملي و دست يابي مردم ايران به دموکراسي و عدالت و پيشرفت تنها از طريق مردم ايران و نيروهاي ترقيخواه ميسر است.

نيروهاي مدافع اين خط مشي از قدرتهاي بزرگ خواستار عدم حمايت و استمالت از استبداد مذهبي حاکم بر ايران، خودداري از مداخله نظامي و آلترناتيو سازي و اتخاذ يک سياست بيطرفانه در برابر مبارزه مردم ايران با رژيم حاکم مي باشند.   

سازمان چريکهاي فدايي خلق ايران در آستانه سالگرد انقلاب بهمن 1357 و در آغاز سي و ششمين  سال حيات خود، مردم ايران را به مبارزه  عليه استبداد، جهل و تبعيض فرا مي خواند. ما همه ايرانيان ترقيخواه را به اتحاد و مبارزه براي ايجاد جبهه همبستگي به منظور سرنگوني رژيم استبدادي مذهبي ولايت فقيه و ‏ايجاد يك جمهوري سكولار، دموكراتيك و مستقل فرا مي‌خوانيم.‏

سازمان چريكهاي فدايي خلق ايران

10بهمن 1384