زلزله از آن زمان شروع شد
که نا مردمان گسترده کردند سفرهء هرگز نا سيريشانرا .
زلزله از آن زمان شروع شد
که ترا از من بيش خواستن بود .
زلزله از آن زمان شروع شد
که تو مرا هيچ گرفتی
- و من ترا .
زلزله از آن زمان شروع شد
که تو جيبت را گشاده ترين گشاده ها کردی
- و جيبم را کوچکترين ها .
زلزله از آن زمان شروع شد
که تو خواستی « بشوی »
و نخواستی که منهم « باشم » .
زلزله از آن زمان شروع شد
که تو همه چيز را خواستی
- و همه چيز را از من گرفتی .
8
خرداد 83 / 28
مه 04 |