|
" دويدم و دويدم
سرهِ کوهي رسيدم "
صدام حسينو ديدم
تفنگ بدست ميدويد ؛
بوش باباهه رو ديدم
( يه دس تفنگ
يه دس بوش جغله
با قرو ناز
بشکن زنان
سوارهِ تانگ )
حسينه رو دنبال ميکرد .
اين صدامهِ ولدوزنا
گذاشته بود يه عده زن و بچه رو
ميون خودشو تانگهِ بوش .
بوشاهم
( بابا بوشه – سردارهِ "جنگه پاک "- ،
جغله بوشه – " ناجيهء مردمه عراق " )
هلهله زنان
با تانگهِ شون
هل ميدادن به اون جلوها
يه چندتائي
يه صدتائي
يه هزارتائي از زنو بچه ها .
صدامهء آتيش پاره
( خيال ميکرد که تانگهِ بوش
نمي تونه بره از کوه بالا )
هي داد ميزد
هي داد ميزد :
" کون گُهيا ،
مردين بياين اين بالاها ! "
بوشا اول
سپر بلاها
- مردمه جلويهِ صدامو -
يهو زدن با تانگ و تير
بعدشم ريختُنهِ شون رويهء کشته هايهِ پشته تانگ
تا بتونن با ياريه اين مردمي
- که همه شون بدهکارن به آمريکائيا - ،
از کوه برن بالا بالاها
اما مگه ميشد ، ميشد ؟!
صدام خره از يه طرف
رفسنجوني ، خامنه اي از اونطرف
داد مي زدن :
زرشک ! زرشک !
داد مي زدن :
اي خرخرا !
اي بوش موشا !
اين کشته ها حيلي کمن
بازم ميخاين ؟
هزار هزار بتون ميديم .
زِپِرتيا !
مردمو ما نمي ميرن
شهيد ميشن
بهشت ميرن
هزار هزار " بمب آدما " داريم ماها .
مردمه تون جهنمي
تِر بزنيد تو شلوارا !
خون ميريزيم بيش از شما .
موش بوشه ها
دويدنو دويدن
پشتهِ کوهي رسيدن
سوارهِ يه ب پنجادو
رفتن بسويه صدامه .
صدام خره به دره زد
- از اون باريک باريکه ها .
بوش موشه ها
- اين خرخرا - ،
خاستن برن تهِ دره
هواپيما يه لاشه شد
موش بوشه ها لاش و پاره .
اين سگ جوونا
دويدنو دويدن
خود ِشونو چپوندن تويهِ يه هلي کوپتر
- از اون نُقل نُقليا !
زدن به کوه
به درهِ صدام آقا .
صدام ديدش اينجا ديگه
جا ، جايهِ گوزيدن نيس
هي ناله کرد
هي ناله کرد :
شمارو به خدا
به مسيح
ولم کنيد
ميدمهِ تون هرچي دارم :
نفت ميخاين ؟
ماله شما ؛
طارق عزيز ماله شما ؛
طهِ ياسين ماله شما ؛
ريز ميزه رجوي هم ماله شما !
بذارين برم به خارجه
- هر دهکوره بخاين شما :
پاريس ميرم ؛
لندن ميرم ؛
حتا ميرم به نيو يورک !
موش بوشه ها زدن تو شقهءِ صدامه .
...............
و جهان آزادشد
و تاجيان ِ مردم ِ عراق بر سر ِ قول :
همه چيز دادند و
هيچ نخواستند !
12 فروردين ِ 82
|
