xalvat@yahoo.com m.ilbeigi@yahoo.fr |
اگر ايرانی ديگر می خواهيم : اين نظام - همچون نظام ِ شاه - ، بايد برود ؛ باتمامِ جناح هايش ! |
در ستيزم با خود و مانده ام که چه بگويم وچگونه يقهء خودم را خلاص کنم ازاين " تضاد " ؟ : ازطرفی معتقدم که همگان حقِ گفتن دارند وازجهتی ديگر ميخواهم بيان کنم که تمام ِ جناح هایِ اسلامیِ حاکم و ناحاکم را بايد بدور انداخت ( که همه گان ؛ محافظه کاران ، اصلاح طلبان ، مجاهدين ِ انقلاب ِ اسلامی ، نهضت آزادی ومنتظری ها و بنی صدری ها - که اين يکیِ چکمه پوش را کردهایِ ايرانی هرگز نخواهند بخشيد ؛ همانطور که کردهای ِ عراق ، رجوی را هرگز نخواهند بخشيد - و... حسابهایِ بسياربدی پس داده اند و دستِ بيشترشان به خونهاوخونهایِ بسياری آغشته است و من و ماها خروارهاو خروارها سند داريم ، اما بسویِ شان نمی روم و رو نميکنم که لايقِ اين نيستند تا روزهاو روزها وقتم را برایِ اين کار بگذارم ) . وحتی بايد بدور انداخت تمامِ باصطلاحِ مخالفينی ازنوعِ توده ای ها واکثريتی ها و اقليتي هایِ مارکدارِ از نوع ِ توکل و مجاهدين ( چقدر دارم برایِ خودم " دوست " جمع می کنم ! ) و تمام ِ کسانی که تا بامروز " زحمتِ " پوزشخواهی رسمی و عاجزانه ازمردم ِايران را برای ِتمام ِخبط ها و خيانت ها - آری تاکيد می کنم : خيانت ها - را به خود نداده اند . من تا بامروز ، اگرچه برای ِ دفاع از حقوق ِ پورزندها ، سحابی ها ، و مسائلی از اين دست ، امضايم را در زير فراخوان هائی در کنار ِ نام ِ " نامعذرت خواهان " گذاشته ام ، اما ازاين به بعد ، هرگز تا زمانی که اينان رسما از مردم ِ ايران عذرخواهی نکنند ، هيچ سندی را که نام ِ اين کسان در آن باشد – حتی اگر سندِ آزادی وخوشبختی مردم ِ ايران باشد را امضا نخواهم کرد . چگونه ميتوان آيندهء حوبی برای ايران ، با اين کسان ِ بادبه غبغب انداز ومفتخر به خيانت هايشان ، پيش بينی کرد ؟! " برای اتحادِ جمهوری خواهان ِ ايران " ، اگرچه سند بالنسبه خوبی ست ، اما نام ِ بسياری از اين کسان درآن به چشم می خورد . نامم را در کنار ِ اين افراد بگذارم ؟ حاشا ! حاشا ! حاشا ! حتی برایِ اين سند . *** محظورات ِ تارنماهایِ داخل ِ ايران برکسی پوشيده نيست ، اما سراز " سياست ِ" تارنماهایِ خارج از کشور درنمی آورم . خبررسانی و آوردنِ نظراتِ مختلف که صد البته درست و من از اولين ها خواهم بود که " هورا " سر دهم ، اما برزگ کردنِ کسانی چون حجاريان و بهزاد نبوی و ... ، ديگر قابل فهم نيست . بزرگ می کنند بخشی از گفته هایِ اين کسان را که آنها را " غش غش" می کند ! و نمی بينند مابقی ِ گفته هایِشانرا . چگونه می توانند فراموش کنند که حجاريان خودرا فاخر به بينانگذاری ِ وزارت ِ جهنمی (باز هم اين " فرهنگ " اسلامی بلایِ جانمان!) اطلاعات جمهوری اسلامی می داند و حتی دوستِ نزديکش ـ عمادالدين باقی - ، کتابی نوشت ( که متاسفانه " دوستی " آنرا " قرض " گرفت و پس نداد و نمی توانم بيآورم گفتنی های ِ "شيرينِ " عماد را ) برای ِ " برجسته " کردن ِ " خدماتِ امنيتی " سعيد . بنای ِ تمام ِ حکومت ( جمهوری ِ ؟ ) اسلامی برفريب است - حتی نام ِ " رهبران " ش : خمينی نامِ واقعی اش نبود ، رفسنجانی، نام ِ واقعی اش نيست ، آيا حجاريان ، نامِ واقعی اش است ؟ بهرحال ، اين آقایِ " معاون ِ امنيتیِ نخست وزير " ، با نام ِ عاريتیِ ديگری – که بيادم نيست - ، از لايحهء تاسيس وزارتِ اطلاعات دفاع کرد ! آنهم در " مجلس " و ثبت شده در تاريخ ِ " اسنادِ " ايران! مخالفينِ رژيمی اگر نام ِ مستعار انتخاب کنند ، برآنان ايرادی نيست که ترس از جان دارند ، " معاونِ نخست وزير " و نامِ مستعار! چگونه می شود به چنين کسانی " اعتماد " کرد ؟ آه که چه ها بياد دارم از خيانت ها و جنايت هایِ اين آقایِ " بهزادِ نبوی " ! تيترهائی برای مصاحبه اش با "ايسنا " انتخاب می کنند که گوئی با " ناجیِ " ايران سروکارداريم و با "فرشتهء عدالت " و " مظهرِ آزادی"! در همين مصاحبه ای که اينچنان بزرگش کرده اند ، تنها يک نقلِ فول از " ايشان " می آورم و باقی را "قيچی " می کنم . و آن اينست : " شعار اصلاحطلبان و خاتمي در خرداد ، ولايت مطلقهي فقيه در چارچوب قانون اساسي بود. " ! آخر چگونه می شود ، اينرا ديد و تيتر بزرگ نکرد و ديگر فريبانه فريبگوئی هايش را بزرگ کرد ! *** پيش از اين بارها گفته ام و بارها و بارها خواهم گفت : اين رژيم از درون اصلاح پذير نيست ! نه سرِ خود کلاه بگذاريم ونه ديگران را فريب دهيم . يک رژيم ِ فاسد تا به قهقرا ، تنها از دو طريق از بين ميرود : يا بدستِ مردمش ، يا با دخالتِ خارجی ها . تا پایِ "خارجی "ها باز نشده ، خودمان - يا بهتر بگويم ، خودتان در داخل ، آنرا از بين ببريد . ونامه تمام شد ؟... 31 فروردين 82 |