شاهدان خوابند ؛
بی خوابان
بيدارو
بيداران خوابند .
نفس ِ جهان به نفی نيست
و جهان نا به نف !
خوشا - گاه -
کردارمان
نا به کرداری
که کردارمان
- گاه -
نفی ِ جهان ست !
لياقت به دارندگی نيست و
نالايِقان
دارندهء همه چيز !
انسان زاده شده ست
تا
ايمان به انسان بپراکند
و تا جهان هست و نفسی - دمی مسيحانه -
لختی درنگ - حتا -
از مبارزه نيست
و مبارزه
نه
خون را با خون شستن
مبارزه ؛
يعنی
خون را جاری نکردن
يعنی
شاه نشدن
يعنی
ولیِ امر نشدن
يعنی
استالين نشدن
يعنی
صفر خان
- کوچک مردِ بزرگ - شدن !
23
مهر ماهِ 81 |