http://www.lahig.ir
من مافیای چای نیستم!
گفتوگو با
خریدار تانزانیایی کارخانجات چای شمال
نام اصلی او، نواب عبدالرحیم پیرمحمد است. همان که برخی او را "مافیای چای"
میدانند. در ایران اما همه او را به اسم نواب مولا میشناسند. پدربزرگش 80 سال
قبل از بلوچستان به تانزانیا مهاجرت کرده است. او اکنون به ایران آمده تا به
قول خودش سروسامانی به وضع چای شمال بدهد.
سندیکای کارخانجات چای شمال او را به رسانهها معرفی کرد. نواب مولا هرچند تازه
آمده، اما از دیدگاه برخی کارخانهداران چای شمال، مافیای چای ایران است. آنها
حتی در مصاحبه با رسانهها به صراحت از این موضوع صحبت میکنند.
مدیر ایرانی او که پیش از این، مسئولیتی هم در حوزه دولتی چای داشته را به
راحتی پیدا کردیم. چند دقیقه بعد خبر داد که مشکلی برای مصاحبه نیست، اما فقط
حضوری. عصر یک روز گرم تابستان در آپارتمان مسکونی نواب مولا در چهارراه پارک
وی تهران پای صحبت او نشستیم. از اینکه به او اتهام زدهاند، خیلی ناراحت بود،
اما قول داد که در عمل پاسخ بدهد. گفت آنها کار نمیکنند و میخواهند دیگران
هم مثل خود آنها باشند.
با فارسی دست و پا شکسته از افتتاح دو کارخانهای که خریده در زمستان پاییز خبر
داد. همان کارخانههایی که نام او را بر سر زبانها انداخته است. او ادعا کرد
که تجهیزات جدیدی برای این کارخانجات خریده که در راه است.
نواب مولا چای تعارف نکرد. آخر سر یک قهوه خیلی تلخ داد و قول گرفت که حرفهایش
را بدون کم و کاست چاپ کنیم. متن مصاحبه با او را ـ البته با حذف چند جمله در
مورد منتقدان وی ـ میخوانید.
مجید یوسفی
• شما از چه سالی
در ایران هستید؟
من از سال 1998 در ایران هستم. از همان زمان این را به دولت گفتم كه اگر
میخواهد خط تولید داشته باشد، باید انقلابی در صنعت چای و برنج رخ دهد. این خط
مشی تولید واقعی است تا بتوانیم طی 5 سال به بهرهبرداری برسیم. این كاری است
كه من انجام میدهم. دولت هم در این زمینه حمایت كامل را انجام داده است، ولی
كسانی هستند كه میخواهند آینده این برنامه را به مخاطره بیندازند. ما باید
مراقب این افراد باشیم و متحد عمل كنیم.
• آیا شما در آفریقا به دنیا آمدید؟
بله! پدرم اصالتاً در شهر داتك در ایرانشهر استان سیستان زندگی میكردند.
• پدرتان چه شغلی داشتند؟
پدرم مهندس آب بودند و از طریق مهاجرت به تانزانیا تغییر سكونت دادند. باعث
افتخار است كه ایشان جزء كسانی بودند كه توانستند سیستم آبیاری را در تانزانیا
راهاندازی كنند.
• چرا به ایران بازگشتید؟
زمانی كه سفارت ایران در تانزانیا دایر شد، سفیر ایران از من تقاضای كمك كرد.
من هم آمدم.
• چه کمکی؟
آنها میخواستند تولیدات چای ایران را در تانزانیا بفروشند، اما نتوانسته
بودند بازار فروش پیدا کنند. من تحقیقاتم را در این زمینه از سال 1998 آغاز
كردم. آنها از من میخواستند كه برای فروش چایهای تولیدی در مازندران به
آنها كمك كنم، چون آنها قادر به فروش نبودند؛ به این علت كه كیفیت چای تولیدی
پایین بود. اما در تولید چای دو مرحله فرآیندسازی و بستهبندی وجود دارد؛
مراحلی که در ایران توجهی به آن نشده و اکنون زمان اصلاح آن رسیده است.
• شما در ایران دو كارخانه دارید؟
بله! کارخانه اول "چای نمونه" است. این کارخانه مربوط به فاز بستهبندی است و
دیگری "نوین چای" كه فرآیندسازی در آن انجام میشود. در حال حاضر درحال تولید
هستیم و بعد از آماده شدن، آن را برای بستهبندی ارسال میكنیم. ما این
بهرهبرداری را از یک ماه دیگر آغاز میكنیم. ما سه خط تولید داریم؛ چای فوری و
بستهبندی، Instant Tea و دیگری Ice Tea.
• شما این كارخانه را از دولت خریداری كردید؟
خیر! من آن را از حوزه هنری سازمان تبلیغات خریدهام.
• به هر حال بخشی از دولت است. راستی چند خریدید؟
در حدود 2/7 میلیون دلار.
• آن را به عنوان یك كارخانهدار خارجی خریداری كردید یا كارخانهدار ایرانی؟
به عنوان یك ایرانی. این یك سرمایهگذاری خارجی برای یک كالای ایرانی است.
• پس بالاخره سرمایهگزاری خارجی است. آیا دولت به شما وام هم داده است؟
بگذارید مطلبی را به شما بگویم. من به خاطر تقاضای دولت آمدهام تا به
كیفیتبخشی و تقسیمبندی چای ایران كمك كنم و این تنها مأموریت من است. سفیر
ایران در تانزانیا روند تولید ما را دید و از من پرسید كه چرا این كار را در
ایران انجام نمیدهیم؟ او همانجا از من خواست که این کار در ایران انجام بشود.
من به ایران آمدم و در اینباره صحبت كردیم و من دوباره به تانزانیا برگشتم،
ولی در سال 2008 میلادی سفیر ایران دوباره از من تقاضا كرد تا در این زمینه
صحبت كنم. من به آنها گفتم كه تنها شرطی كه برای همكاری دارم این است كه
كارخانه را به من بسپارید تا به ایرانیان نشان دهم این كار امكانپذیر است، اما
باید مسیر خودشان را تغییر دهند و آنها هم كارخانه را به من واگذار كردند.
بنابراین بنا به همان ضربالمثل قدیمی، اگر میخواهید به جایی برسید، باید همان
کاری را انجام دهید که پیش از این انجام ندادهاید.
• برای این كار به چه احتیاج دارید؟
ما احتیاج به بستهبندی داریم و بدین خاطر است كه پروژه پیلوت است. این یك
برنامه بههم پیوسته است كه ما از كارخانهداران ایرانی دعوت بهعمل میآوریم
تا به اینها نشان دهیم كه چگونه این محصولات را بهدست میآوریم.
• شما میخواهید این برنامه را گسترش دهید و كارخانجات بیشتری خریداری كنید؟
بله! میخواهم حدود 10 تا 15 كارخانه را خریداری كرده و در این حال به آموزش
بپردازم. من از دولت تقاضا كردم كه در حدود 200 كشاورز و كارخانهدار را به ما
معرفی كنند تا آموزشهای لازم را به انجام برسانیم، ولی باید ضمانتی وجود داشته
باشد كه آنها ایمان داشته باشند که كارشان را از دست نخواهند داد و قرار است
درآمد آنها از سوی سازمان چای پرداخت شود تا اطمینان لازم بهوجود آید. این
برنامه موجب ارتقاء برداشت و تولید چای میشود و ما برای این پروژه پیلوت را
انجام میدهیم تا در مكانهای مشخصی به آموزش لازم برای كشاورزان و
كارخانهداران بپردازیم.
• برای بهبود کیفیت چای ایران چه باید كرد؟
باید روش و رویه كار كشاورزان تغییر یابد. بنابراین از روشهای جدید استفاده
كرد. آنها این بوتهها را زود درو میكنند، لذا آنها قوی نیستند. باید
بگذارید این بوتهها رشد كنند. برای تولید چای بهتر باید از مزرعهها شروع شود.
ماشینآلات و امكانات این كارخانهها قدیمی است. من به دولت اعلام كردم كه برای
نتیجهگیری باید از ماشینآلات و تكنولوژی جدید استفاده كنیم. با توجه به
اینكه علم پیشرفت كرده است، چرا این كارخانجات در لاهیجان بسته شدهاند؟ چون
كیفیت و امكانات آنها بهروز نیست. ما در اقصی نقاط جهان كارخانه داریم؛ در
چین، مالزی، كنیا و دبی. من اینجا آمدهام كه از این روند حمایت كنم، به این
دلیل كه من متعلق به این كشور هستم. از مزارع شمال چای به بازار میفرستم که
رقبای خارجی را از صحنه حذف کند.
• این محصول به چه نامی وارد بازار خواهد شد؟
"نوین چای". چون در حال حاضر مردم بازار و صنعت چای با آن آشنایی كامل دارند.
• این چای صادراتی خواهد بود؟
مقداری از آن در داخل به فروش خواهد رسید و مقداری صادر خواهد شد.
• علت این وقفه در تولید که موجب شده برخی از افراد اتهام را به سوی شما گیرند
چیست؟
ما در حال حاضر درپی فرآیندسازی و بازسازی كارخانه هستیم، چون به علت قدیمی
بودن ماشینآلات اینجا، كارخانه سالها است كه بسته شده و ما درحال انجام
عملیات هستیم تا آنها را آماده کنیم؛ محصول جدید با تکنولوژی جدید.
• تصور میكنید كیفیت چای تولیدی در کشور ما در آینده نزدیك افزایش خواهد یافت؟
البته كیفیت چای ما جهانی است و در سطح جهان قابل عرضه است.
• نظراتی وجود دارد مبنی بر اینكه علت کاهش كیفیت در ایران فقدان مرغوبیت
بوتههای چای است؟
بله! عمر بوتهها در ایران به حدود 100 سال میرسد و این موضوع در چین، هند و
انگلستان هم وجود دارد، اما همه مشکل در اینجا نیست.
• شما را برخی "مافیای چای" معرفی میکنند. نظر خود شما چیست؟
ببینید! من یک تاجر هستم. آمدهام اینجا که سرمایهگذاری کنم و البته در دراز
مدت سود ببرم. قصد من ایجاد تحول در چای ایران است. مشکل فقط در کارخانجات
نیست. در مزارع ایران حتی هرس کردن هم صحیح انجام نمیشود. هیچ فردی نیامده
اصولی کاری انجام بدهد. سیاستها در بخش دولتی و خصوصی چای یکشبه بوده و به
همین دلیل هم جواب نداده است. تولید چای را باید در همه بخشها اصلاح کرد. این
همان طرحی است که من دارم و سرمایهگذاری بلند مدت کردهام. آقایان میگویند
چون چند ماهی است که کارخانهها را خریدهام و راهاندازی نکردهام، پس مظنون
هستم. آنها متوجه نیستند که باید اصولی کار کرد.
• آقای مولا فکر نمیکنید این حرفها توقفی در کار شما ایجاد کند؟
طرح من را هر فرد عاقلی تأیید میکند. چای ایران باید از مزارع اصلاح شود؛ یعنی
تولید، برداشت، فرآوری و در نهایت بستهبندی نیازمند تغییر است. تحول بنیادی
چای در ایران را باید به نام من ثبت کنند. آیا این کارها را مافیا انجام
میدهد؟!
• هفتهنامه دنیای سبز، شماره 59، 9 مرداد 1389
بالای صفحه
|