xalvat@yahoo.com m.ilbeigi@yahoo.fr |
اولین داستان نویس اراک
یوسف نیک فام
y_nikfam@yahoo.com
به احتمال قریب به یقین «سید
جمال الدین عراقی زاده» را می توان اولین داستان نویس اراكی متأثر از نهضتِ
ادبی ایران پس از مشروطه دانست. نویسندگان این دوران اعتقاد چندانی به ساختار
ادبی نداشتند و ادبیاتی را به وجود آوردند كه بیشتر بر پایهء نقش اجتماعی
استوار شده بود.
عراقی زاده نیز در داستان نویسی بر
این موج سوار بود. او با انتشار داستان بلند «ناهید»، به صورت پاورقی در هفته
نامه «نامه عراق» در سال 1314 شمسی، اولین گام چاپ داستان در اراک را برداشت؛
كه پس از چندی این اثر به صورت كتاب نیز عرضه شد.
سید جمال الدین عراقی زاده فرزند
«حاج آقا اسماعیل عراقی» در سال 1297 شمسی متولد شد و در مهرماه 1320 درگذشت.
پدرش از دورهء پنجم تا یازدهم نمایندهء مردم اراک در مجلس شورای ملی بوده است.
اسماعیل عراقی ششمین فرزند ذكور روحانی اراكی «آیت الله حاج آقا محسن اراكی»
است. مادر جمال الدین، خانم «اقدس الحاجیه» دختر «حاج سید احمدخان میرپنج»
مهردار قائم مقامی نوادهء «میرزا ابوالقاسم قائم مقام»، صدراعظم و دانشمند
ایران می باشد.
سید جمال الدین، دوران ابتدایی و
متوسطه خود را در تهران به پایان رسانید و در سال 1319 شمسی به دانشكده افسری
وارد شده و در شهریورماه 1320 با درجه ستوان سومی در تهران شروع به خدمت كرد.
او در زمان اشغال تهران توسط قوای روس و انگلیس و با توجه به خلق و خوی وطن
دوستی و ملی گرایی، در شبی حدود ساعت 23، هنگام عبور از خیابان «سیروس» به ضربه
گلوله نیروهای اشغالگر به شهادت می رسد.
«علی اكبر خاكباز» عموزاده او،
درباره مرگش چنین می گوید: «بر ما معلوم نشد كه چه عملی از ایشان سر زده بود كه
به شهادت رسید. محل شهادت او، خیابان سیروس تهران مقابل منزل «دكتر شمسی» بود.
دكتر شمسی برایم نقل كرد: به محض این كه صدای تیر شنیده شد، از منزل خارج شدم و
دیدم كه سربازان شوروی و تانک های آنان مشغول رفت و آمد در خیابان سیروس هستند
و بدن بی جان مرحوم عراقی زاده در خیابان افتاده است؛ در نتیجهء تیری كه به او
اصابت كرده بود.»
جمال الدین با عموزاده خود،
«ایران» فرزند «مهدی یثربی» ازدواج كرد كه ثمره آن پسری به نام «فائق» بود.
او در نگارش داستان كوتاه نیز
فعالیت داشت. در سال 1316 در هفته نامه «نامه عراق» داستان كوتاه «آدمكش» از او
منتشرشد؛ كه در كتاب «دستان» (تألیف نگارنده) نیز به چاپ رسیده و نقدی هم بر آن
نوشته شده است.
در هفته نامه نامه عراق نقدهایی
نیز بر آثار منتشره عراقی زاده نوشته شده است. یكی از این آثار «ناهید» است.
ناهید، پاورقی ای كه در سال 1314 شمسی منتشر شد؛ داستان عشق دو جوان به نام های
بهرام و ناهید است. نقد «ناهید از نظر اجتماعی» كه به قلم «ج.ع.مهرک» نوشته
شده، در اردیبهشت ماه سال 1316 در شماره مسلسل نامه عراق به چاپ رسیده است.
ناقد در بخشی از آن چنین می نویسد: «... در داستان ناهید و سایر حكایات و كتب
رمان همیشه می بینید كه از عشق و عاشقی، دلداری و دلدادگی صحبت می شود. من كه
چیزی نمی فهمم. اگر شما از عشق چیزی درک كرده اید خواهشمندم به من هم بگویید.
عشق یعنی چه؟ مگر شما خیال می كنید عشق حقیقتی دارد؟ باور كنید من اعتقادی بدان
ندارم. عشق دروغ است. آن هایی كه دم از عشق و محبت می زنند همه دروغ می گویند.
همه چرند می بافند. قبول نكنید...» (!)
نقد دیگری كه بر ناهید نوشته شده
با عنوان «ناهید!!» به قلم «ا.ص» در شماره مسلسل 386 نامه عراق در فروردین ماه
1316شمسی به چاپ رسیده است. ناقد در بخشی از آن چنین می نویسد: «نگارنده،
داستان دلچسب و شیرین ناهید را از آغاز تا انجام با دقت مطالعه نموده و از
مضمون آن مستحضر شده ام. این داستان با عباراتی ساده و شیرین و در عین حال سلیس
و ادیبانه تألیف گردیده و مفاسد زناشویی قدیم را با تلویح و اشارات ثابت می
نماید...»
«باقر عاملی» نویسنده نقد «ناهید
چه بود؟» پس از توضیحات مبسوطی درباره نقد و انتقاد كه چهار شمارهء نامه عراق
را در بر می گیرد در شمارهء مسلسل 396 اردیبهشت ماه سال 1316 آن هفته نامه،
درباره داستان ناهید چنین اظهار می دارد: «كتاب ناهید یک داستان ساده و بدون
تهییج است كه خواننده را در وحله اول جذب نمی كند ولی موضوع آن چون ساده و از
روی زندگانی روزمره گرفته شده، نویسنده كاملاً از عهده بیان مقصود خود بر آمده
است. این قسمت خودش درخور تقدیر است كه یک نویسنده جوان بتواند مقصود خودش را
همان چیزی را كه حس می كند ذكر نماید. من به عقاید این نویسنده از نظر فلسفی و
اجتماعی كاری ندارم، ناهید را از نظر این كه یك كتاب منتشر شده و فن نویسندگی
اش، طرف انتقاد قرار دادم.
ناهید كاملاً ساده نوشته شده، این
هم خودش خوب است. مسلماً اگر نویسنده اش این راه را كاملاً تعقیب كرده و پیش
برود سادگی آثارش از این شیرین تر و بدون عیب تر خواهد شد و اساساً ساده نویسی
از مغلق نویسی مشكل تر است. مخصوصاً وقتی كه بخواهد به پایه تكامل برسد.
استیل افسانه نویسی ناهید مطابق فن
رمان نویسی زیاد محكم نیست، و همین موضوع در اول باعث سرخوردن خوانندگان معمولی
كتاب می شود، ولی در عوض طرز نگارش موضوع بدون نقص است. محاورت پهلوان های كتاب
[منظور ناقد شخصیت های داستان]، جمله بندی ها در قسمت های 40 و 48 بسیار خوبست.
در آخر كتاب، داستان قدری مبتذل می
شود ولی نتیجه ای را كه نویسنده می خواسته است به خوبی می رساند. من خوشوقتم كه
كتاب ناهید اولین كتاب دوستم جمال عراقی زاده می باشد. ناهید كتاب ساده ایست،
خواه از نظر ادبی، از جنبه فكری، از فن افسانه نویسی و بالاخره از نظر نتیجه ای
كه نویسنده گرفته است. ما هم بیشتر از این انتظار نداریم. منتظر هستیم كه آثار
دیگر نویسنده را از این كامل تر، رساتر و پخته تر ببینیم. در ضمن ناهید را هم
كه قابل خواندن و مطالعه است فراموش نكنیم.»
در
این رابطه:
وضعیت
داستاننویسی در استان مركزی
روایاتی
از رویدادهای تاریخی اراک
قصه ای كوتاه از زندگی
پروفسور حسابی
مهاجرانی، مزدک،
میرقدیری در یک مجموعه
|