xalvat@yahoo.com        m.ilbeigi@yahoo.fr          

"آگاهی نامهء " دیگران (مجموعه ای از اخبار روز)

آنچه که در اینجا می آید - و سعی میشود که روزانه بیاید - ، فرستاده های دوستان  از طریق ایمیل می باشد . من تنها تکثيرکننده ام و قصد تنها اطلاع رسانی است ونه جانبگیری.

شنبه  ، 18 دی 89

فرستنده : اوتانِس

www.rudarru.net



نان، مسکن، آزادی


عکس/ نوشته های پشت خودروها در ماه محرم




عکس/ سانحه رانندگي در جاده اهواز, شوش

ایرنا: بر اثر سانحه دلخراش رانندگي در جاده اهواز , شوش و برخورد دهها خودرو با يكديگر دو نفر كشته و 15 نفر مجروح شدند


شیوا نظر آهاری به 4 سال زندان در تبعید محکوم گردید

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: شیوا نظرآهاری، دبیر سابق کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی و سخنگوی کمیته گزارشگران حقوق بشر از سوی شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران، به تحمل ۴ سال حبس تعزیری، تبعید به زندان شهر کرج و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.

به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، شیوا نظرآهاری که پیشتر و در شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی پیرعباسی و به اتهام «محاربه»، «اجتماع و تبانی در ارتکاب جرم»، «تبلیغ علیه نظام» و همچنین «اغتشاش افکارعمومی» به شش سال حبس تعزیری، تبعید به زندان ایذه و 4 میلیون جزای نقدی بدل از 74 ضربه شلاق محکوم گردیده بود، صبح امروز و در شعبه 36 دادگاه تجدید نظر استان تهران، ضمن برائت از اتهام «اجتماع و تبانی در ارتکاب جرم» به 4 سال حبس تعزیری، تبعید به یکی از زندان های شهر کرج و 4 میلیون جزای نقدی بدل از 74 ضربه شلاق محکوم گردید.

طبق حکم دادگاه تجدید نظر، شیوا نظرآهاری بابت اتهام محاربه به سه سال و نیم تبعید در یکی از زندان های شهر کرج، به اتهام تبلیغ علیه نظام به شش ماه حبس و همچنین به اتهام اغتشاش افکارعمومی به چهار میلیون جزای نقدی، بدل از 74 ضریه شلاق محکوم گردیده است.

در همین رابطه چندی پیش محمد شریف یکی از وکلای شیوا نظر آهاری در گفتگویی با دیده بان حقوق بشر درباره اتهام واهی محاربه که در رابطه با ارتباط ظاهری شیوا نظر آهاری با سازمان مجاهدین خلق عنوان گردیده است گفته بود که در پرونده شیوا مطلقا هیچ مدرکی‌ دال بر ارتباط شیوا با سازمان مجاهدین خلق وجود ندارد و او هرگز به مبارزه مسلحانه علیه دولت نپرداخته است. به گفته شریف دیگر اتهامات مربوط به امنیت ملی‌ که به شیوا نظر آهاری وارد شده است به خاطر فعالیت‌های حقوق بشری وی می باشد.

شیوا نظر آهاری، دبیر سابق کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی و سخنگوی کمیته گزارشگران حقوق بشر، به همراه کوهیار گودرزی و سعید حائری، در تاریخ 29 آذرماه در حالیکه به قید وثیقه 200 میلیون تومانی آزاد بود هنگام عزیمت به قم برای شرکت در مراسم خاکسپاری آیت الله منتظری مجددا بازداشت، و محاکمه گردید.

وی هم اکنون با قرار وثیقه 500 میلیون تومانی آزاد می باشد.

می دانم که روزهای سخت تری در انتظار است / مجید توکلی

مجيد توکلی در پی اتفاقات چند روز اخير و هجوم نيروهای امنيتی به منزل پدری اش در شيراز يادداشتی را از درون زندان منتشر کرده است. به گزارش دانشجونيوز، وی ضمن محکوم نمودن اين اعمال وقيحانه، از رسانه ها، خبرنگاران، فعالان دانشجويی وسياسی درخواست نموده است که تا مدتی برای حفظ آرامش خانواده اش از تماس و درخواست مصاحبه خودداری نمايند.

متن يادداشت مجید توکلی به نقل از دانشجونيوز:

"جلوی چشمانم همه اش صحنه هايی از عاشوراست. من آنجا نبودم ولی احساس ميکنم شرايط چگونه بوده است. ما در گوشه ای ايستاده بوديم و آنها جلوی چشمانمان هر چه ميخواستند ميکردند و ميگفتند. همه چيز را به هم ميزدند. گويا ما بی کس و تنها مانده بوديم. احساس ميکردم گرد و خاکی بلند شده است و هيچ چيزی نمی بينم جزدشتی سوخته و دود و خون. وقتی پسر دايی ۴ و ۵ ساله ات سرزده از راه رسيد و باز بودن در خانه او را به سمت ما هدايت کرد، او به محض ديدن من و پدرت و وضعيت خانه با چشمانی گريان به سويم آمد و خودش را در دامن من انداخت و گفت: عمه اينها چه ميکنند و اينها چه ميخواهند؟ عمه چه شده است؟ ياد مصيبت های زينب افتادم، ميخواستم با صدای بلند گريه کنم، ولی دوست نداشتم آنها گريه ام را ببينند و بشنوند. تمام تلاشم اين بود که جلوی گريه خود را بگيرم. هنوز آن صحنه ها در يادم مانده است. روزی چند بار آن صحنه ها را ميبينم و از فشار سينه ام احساس خفگی ميکنم. نمی توانم بخوابم. شکستن مدام بغضم نيز کمکی نميکند، نميدانم چرا نميتوانم فراموش کنم..."

اينها درد دل مادرم است که هنوز پس از چند روز، شوکه باقی مانده است و نمی تواند غذا بخورد. ناخواسته در ساعاتی در گوشه ای می نشيند و گريه ميکند و متعاقب آن همه اعضای خانواده ام متاثر می شوند. مادرم می گويد در حال طبيعی نيست و نمی خواهد با کسی صحبت کند. می گويد که فقط به من دارد می گويد تا شايد کمی آرام شود. دوست ندارد که مرا ناراحت کند، ولی بسيار ناآرام و مضطرب است. مادرم می گويد که پدرم به او خرده گرفته که چرا در آن ساعات اشک در چشمانش حلقه زده و چرا جلوی آنها به خودش مسلط نبوده است و دست و پايش ميلرزيده است. اما مگر اين شدنی بوده است. ای کاش مادرم ميگريست، شايد وجدان خواب زده ی عوامل چنين اقداماتی را بيدار ميکرد. شايد از درد آن همه مظلوميت می کاست وتحمل آن ظلم ها را آسان مينمود.

پدرم هم چند روزيست خواب و آرامش ندارد. سعی ميکند آرامش خود و ديگر اعضای خانواده را حفظ کند و حتی به من هم روحيه بدهد. بيش از پيش سکوت کرده و تمام درد های اين روزها را در خود ميريزد و من نگرانم که شايد باز چند روز ديگر راهی بيمارستان شود. پدر و مادرم هر دو در طول اين سالها به بيماريهای عصبی دچار شده اند و اين فشارهای عصبی مشکلات فراوانی– به ويژه بيماری های جسمی- را برای آنها ايجاد کرده است. ولی آنگونه که به من آموخته بودند که جلوی ظالم ترس و ضعفی به خود راه ندهم، آن روز فشارهای عصبی بيشتری را تحمل کرده اند و به استقبال شدت گرفتن بيماريهای جسميشان رفته اند، مبادا آن حمله کنندگان بپندارند که با لشگرکشی و مانور وحشت در مقابل پدر و مادری بيمار، می توانند به خيال خامشان بترسانند و اهدافشان را پيش ببرند. پدر و مادرم سياسی نيستند و خيلی هم در آن روزهای نخست دانشجويی با من همنوا نبوده اند ولی همانگونه که پس ازظلم ها و اجحافهای پس از بازداشت و شکنجه های فراوان سال ۸۶ پيگيرانه ايستادند و حمايت کردند و تا امروز در کنارم بوده-اند، همه خواسته ی اين روزهايشان اين است که مبادا من سست شوم. آنها هنوز تمام نگرانيشان من هستم و من نيز تمام نگرانيم خانواده ام. قوم استبداد چه رذيلانه پنداشته است؛ حال پس از بازداشت ها و محکوميت ها و تهديدها و انفرادی ها و تبعيد و پرونده سازی ها به سراغ عزيزانم بروند و جسارتی ديگر را رقم بزنند.

روز ۴ شنبه ۱۵ دی ماه ساعت ۸:۳۰ صبح، به يکباره عده ای وارد خانه پدری ام در شيراز می شوند و توهين آميز رفتار ميکنند و حرمت ها را ميشکنند و همه چيز را به هم می ريزند. هر چه کاغذ، اسناد، مدارک، کتاب، وسايل کامپيوتری و سی دی و غيره بوده را جمع ميکنند و اگر کيف و کمدی قفل بوده را می شکنند و زير فرش ها و مبل ها و در کابينت ها و کمد ها و کشوهای وسايل شخصی را ميگردند و به هم ميريزند و حتی فراموش هم نميکنند به بهانه جست و جوی پشت قاب ها و آينه ها، آنها را به زمين بريزند تا در نهايت چيزی در سر جای خود نمانده باشد. هرچه که بردنی است برده باشند و حتی جزوات برادر محصلم که خودش را برای کنکور آماده ميکند را می برند که او نداند برای زحمات چندماهه و منابع مورد نياز ماه های بعدش چه بايد بکند. و ديگر برادر دانشجويم که در آستانه پايان ترم همه تحقيق ها و پروژه ها و جزوات درسيش را برده اند.

آن روز فقط پدر و مادرم در خانه بودند و نيروهای اطلاعاتی که ميدانستند آنها چندان به مسائل سياسی آشنايی ندارند سراغ برادر بزرگم که مطلع تر از ديگران است را ميگيرند و در تماس تلفنی ميخواهند خودش را به دفتر اطلاعات شيراز معروف به پلاک ۱۰۰ برساند و به او ميفهمانند که اگر زود به آنجا نرود پدر و مادرم را با خود ميبرند.و برادرم دقايقی پس از ساعت ۱۱ خودش را به آنجا ميرساند تا نيروهای اطلاعاتی از خانه ما خارج شوند. برادرم هم ۵، ۶ ساعت بازجويی ميشود. بازجو ميگويد که چرا پدرم با آقايان کروبی و نوری ديدار کرده است، چرا دوستان دانشجويم به خانه ما ميروند، يا خانم محتشمی پور به چه دليل دو هفته پيش در خانه ما بوده، و به چه دليل روزی که آقايان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و عبادی تماس گرفته اند مادر و پدرم با آنها صحبت کرده اند. چرا عده ای از خارج از ايران تماس ميگيرند و دلگرمی ميدهند. چرا نامه ها و کارت پستال های دوستان ايرانی و غير ايرانی به خانه ما ميرسد و چرا بيانيه ی خانواده های زندانيان سياسی منتشر ميشود و چه کسانی آنها را می نويسند و من و خانواده ام با چه کسانی و چگونه ارتباط داريم. و خلاصه تا ميتوانند تهديد ميکنند و از برادرم ميخواهند که ديگر هيچ گونه تماس با هيچ شخصی نداشته باشد و از هرگونه اظهار نظری در مورد من و وضعيتم خودداری نمايد و تعهد کتبی نيز ميگيرند. نميدانم همه اين اتفاقات افتاده، که مبادا خانواده ام با کسی ارتباط بگيرند و مصاحبه ای کنند يا اين اتفاقات افتاده تا من بدانم که چنانچه بارها نيروهای امنيتی و اطلاعاتی گفته اند، ميتوانند مرا اذيت کنند و من که بايد بدانم با سکوت و بی توجهی به خواسته هايشان و استقبال از مجازات بيشتر ماجرا تمام نمی شود و رضالت بيش از اينهاست.

اما اين نوشته در پی افزودن دردنامه و رنج نامه ای بر فراوان قصه های پر درد اين سالها نيست و فقط در گذر از پيگيری ها و کوتاهی-هايی، بيان کننده خواسته روشن و صريح من از همه دوستانم خواهد بود. خواسته ای نه از اين بابت که عده ای خشونت پيشه و آدمی ستيز بپندارند با رذالت هايشان می توانند بترسانند و حکومت نمايند، که تنها برای حفظ سلامت خانواده ام ميخواهم تا مدتی تمامی دوستان، از دانشجويان و خبرتگاران تا فعالان سياسی و مدنی و رهبران جنبشی در ايران از هر گونه ارتباط و به ويژه از تماس و تلاش برای مصاحبه خودداری نمايند و بدانند که اين سکوت اگر پيامدهای تلخی هم داشته باشد، ولی آرامش نسبی خانواده ام که در واقع تامين سلامت آنهاست را به همراه بياورد، برای من بسنده می نمايد. از همه دوستان به ويژه دوستان دانشجويم که بابت ديدار کوتاه با خانواده ام به کميته انضباطی احضار شده اند و ممکن است از تحصيل محروم شوند، چون گذشته تشکر و سپاسی بی پايان خواهم داشت و از همه مصرانه ميخواهم که اين خواسته را مورد توجه قرار دهند.

نوشتن چنين يادداشتی و بيان چنين درخواستی نه با روحيات و نه با ادبيات من سازگار است، ولی شرايط موجود موجب چنين بيانی شده است. در اين قصه که بی ترديد حملات فاشيستی و رذالت و رفتارهای غير انسانی و غير اخلاقی حاکميتی – که مدعی رفتاری مبتنی بر آموزه ای اخلاقی و الهی است- عامل همه تلخی ها و سختی ها بوده است، دوست ندارم در مقصردانستن خود در ايجاد مشکلات تحميلی و شرايط نامطلوب برای خانواده ام، روزهای تلخی را سپری نمايم و از همه دوستان ميخواهم با درک مناسب از شرايط بدانند که اين خواسته نبايد ممانعت از اقدامات معقول آنها باشد - که فقط بايد بر خواسته های زياده خواهانه و خودخواهانه و غير اخلاقی و غير انسانی خرده گرفت و فکر نميکنم اين خواسته چنين باشد-.

ای کاش پيش از حمله به خانه پدری ام و تهديد و ارعاب پدر و مادر بيمارم، و احضار غيرقانونی برادرم و توسل به ترفند وقيحانه و رذيلانه گروگان گيری و تهديد و اخذ تعهد برای اين سکوت، و در آن روزها که بارها از فشارهای فراوان بر خانواده ام گفته بودم اقدام مناسبی صورت ميگرفت. و به جای به جان هم افتادن ها، آن کمپين ها و جمع های موثر حمايت کننده از زندانيان و خانواده ها به سرانجام می رسيد.

در پايان افزودن مطلبی تکراری برای تاکيد است که خانواده ام واهمه ای از شرايط سخت پيش روی نخواهد داشت. و تنها اين خواسته من می باشد و ميدانم روزهای سخت تری در انتظار است و راهی را که آغاز کرده ايم، سرانجام به پايان خواهيم رساند و بی ترديد خانواده ها مهمترين مشوق و حامی اين مسير خواهند بود. چنانچه پس از خرداد ۸۸ و در حاليکه تازه برای دومين بار از زندان آزاد شده بودم خانواده ام عاملی موثر در ادامه فعاليت هايم بودند. اگر اندوه کشته شدگان و بازداشت شدگان روح و جان مادرم را نمی آزرد و اگر مادرم در درد و اندوه فراوان مردم سرزمينم نمی گريست، شايد چون عده ای از دوستان به پندار اينکه وظيفه خود را به انجام رسانده ام، ديگر لزومی به حضور در اعتراضات و فعاليت ها نمی ديدم. به هر حال ميدانم امروز اين پدر و مادر که در تمام طول زندگی از ايشان ايستادگی و صبوريرا اموخته ام اين چنين خواهند ماند. و تنها بيان درخواستی برای تامين سلامت ايشان بر عهده من است و اميدوارم دوستان اين امر را مدنظر قرار دهند.

مجيد توکلی زندان رجائی شهر کرج دی ماه ۱۳۸۹

15 سال زندان برای سه شهروند مهابادی

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: به حکم دادگاه انقلاب اسلامی شهر مهاباد سه شهروند اهل روستای قم قلعه از توابع شهر مهاباد به نام های هیوا پورمند، عبدالوهاب فتاحی و قادر قنده به احکام حبس طولانی مدت محکوم گردیدند.

به گزارش آژانس خبری موکریان، براساس حکم صادره از سوی دادگاه انقلاب مهاباد، هیوا پورمند، وهاب فتاحی و قادر قنده به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و همکاری با احزاب غیرقانونی هر کدام به 6 سال حبس محکوم شده اند که این حکم در دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی به 5 سال کاهش یافته است.

گفتنی است این سه شهروند هم اکنون در زندان مرکزی شهر مهاباد دوران محکومیت خود را سپری می نمایند.

شش سال حبس تعزیری برای مهدی قلی زاده اقدم عضو شاخه جوانان نهضت آزادی

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: مهدی قلی زاده اقدم عضو شاخه جوانان نهضت آزادی ایران که در جریان حوادث عاشورای سال گذشته بازداشت و مدت ۶۵ روز را در بند امنیتی زندان اوین به سر برده یود به شش سال حبس تعزیری محکوم گردید.

به گزارش میزان خبر، مهدی قلی زاده اقدم به حکم قاضی پیر عباسی و به اتهام عضویت در نهضت آزادی، تلاش برای بی آبرو کردن نظام جمهوری اسلامی، حضور در تظاهرات روز عاشورا و بی حرمتی به مقدسات، اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی به شش سال حبس تعزیری محکوم شده است.

گفتنی است دادگاه‌های انقلاب بعد از انتخابات سال گذشته در دادگاه‌های نمایشی و به درخواست نیروهای امنیتی، احکام سنگینی را برای فعالان سیاسی و روزنامه نگاران اصلاح طلب در یک سال گذشته صادر کرده‌اند که از آن جمله می‌توان به احکامی نظیر ده سال حبس و ده سال محرومیت از فعالیت در احزاب، رسانه‌ها و فضای مجاری برای عماد بهاور، هفت سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق برای مهندس امیر خرم، شش سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق برای دکتر سارا توسلی، سه سال حبس قطعی برای مهندس فرید طاهری، سه سال حبس قطعی برای امیر حسین کاظمی و حکم دو سال حبس قطعی برای لیلا توسلی، که همگی آنان از اعضا و وابستگان نهضت آزادی ایران هستند، اشاره کرد.

همچنین دکتر ابراهیم یزدی دبیر کل این حزب از مهر ماه گذشته در بازداشت به سر می برد و در انتظار برگزاری دادگاه خود است.

حکم اعدام زندانی سیاسی جعفر کاظمی تایید شد

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: بنا به گفته وکیل مدافع جعفر کاظمی،حکم اعدام نامبرده در شعبه 36 دادگاه تحدید نطر استان تهران به ریاست حجت الاسلام زرگر، تایید و درخواست اعاده دادرسی به پرونده کاظمی در شعبه 31 دیوان عالی کشور رد شده است.

بر اساس گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، نسیم غنوی ،وکیل مدافع جعفر کاظمی، گفت که موکلش مدتها در زندان انفرادی بوده ولی از اینکه انواع دیگری فشار بر وی یا خانواده اش آمده باشد مطلع نیست.

جعفر کاظمی، ۴۶ ساله، لیتوگراف کتب درسی و جزوات دانشگاه امیر کبیر، روز ۲۷ شهریور در میدان هفت تیر دستگیر و به سلول انفرادی بند ۲۰۹ منتقل و پس از ۷۴ روز به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد. جعفر کاظمی پیش از این نیز از سال ۱۳۶۰ تا اواخر سال ۱۳۶۹ زندانی بوده است. رودابه اکبری،همسر جعفر کاظمی، طی نامه‌ای از دبیر کل سازمان ملل برای متوقف کردن حکم اعدام همسرش کمک خواسته است. وی ابتدا در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب محاکمه شده بود.

خانم غنوی پیرامون اتهام موکل اش گفت: "جعفر کاظمی، متهم به محاربه از طریق هواداری گروه مجاهدین است اگرچه در هیچ یک از بازجویی ها اتهامات وارده را نپذیرفته است."

وی افزود: "اتهام محاربه از جمله جرائمی است که قانونگذار باید شرایط فقهی را به سبب این که ریشه فقهی دارد لحاظ کند؛ از جمله این که اقدام مسلحانه هست که اکثر علمای شیعه معتقدند محارب به کسی می گویند که دست به سلاح ببرد. در مورد موکل من این طور نبوده، ایشان صرفا در اجتماعات بعد از انتخابات حضور داشته است و احتمال دارد شعارهایی داده باشد اما به عنوان وکیل معتقد هستم بحث محاربه در مورد ایشان اصلا مصداق پیدا نمی کند."

نسیم غنوی در خصوص دفاعیات مطرح شده در دادگاه گفت: "متأسفانه نه دادگاه بدوی به دفاعیات ما توجه کرد نه تجدید نظر و دیوان هم همین طور و بحث محاربه را در مورد ایشان صادق دانستند."

به گفته وکیل این پرونده، "حکم جعفر کاظمی در اجرای احکام است و از نظر قانونی هیچ اقدامی برای نجات جان جعفر کاظمی در حال حاضر میسر نیست."

جلسه دادرسی و رسیدگی به اتهامات مهدی معتمدی مهر

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: جلسه دادرسی و رسیدگی به اتهامات مهدی معتمدی مهر، عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران بیست و دوم دی ماه سال جاری در شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه برگزار خواهد گردید.

اتهامات این عضو کمیته دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه که آخرین بار دی ماه سال گذشته و به علت شرکت در تجمعات روز عاشورا بازداشت گردیده است، «عضویت در نهضت آزادی ایران»، «فعالیت تبلیغی علیه نظام»، «شرکت در تجمعات خیابانی پس از انتخابات» و« مباشرت در تهیه و تنظیم بیانیه درخواست نظارت بین‌المللی» عنوان شده است.

مهدی معتمدی مهر عضو توامان دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران و کمیته دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه، نخستین بار در ۳۰ فروردین ۱۳۸۸ یعنی حدوداً دو ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت و پس از ۴۵ روز نگهداری در سلول انفرادی با قرار کفالت آزاد شد.

مقامات امنیتی، تلاش نام‌برده در راستای تنظیم، صدور و انتشار بیانیه درخواست نظارت نهادهای مدنی بین‌المللی بر انتخابات پیش رو و همچنین عضویت و فعالیت در نهضت آزادی ایران را به عنوان دلایل بازداشت وی برشمردند. اتهامی که نه تنها در قوانین جمهوری اسلامی عنوان مجرمانه‌ای نداشت، بلکه به موجب عضویت مجلس شورای اسلامی در اتحادیه بین‌المجالس و سابقه حضور نمایندگان ایران در انتخابات برخی کشورهای دیگر، امری قانونی و رایج تلقی می‌شد. به نظر می‌رسد، علت اصلی برخورد نهادهای امنیتی با نام‌برده در چارچوب مخالفت صریح آیت الله خامنه‌ای با طرح چنین راهکاری بوده و چه بسا، این امر بی‌ارتباط با تلاش دولت احمدی‌نژاد در راستای طراحی تقلب گسترده پس از انتخابات نبوده باشد.

مهدی معتمدی مهر عضو دفتر سیاسی و مسوول کمیته آموزش نهضت آزادی ایران دیگر بار در تاریخ ۱۳ دی ۱۳۸۸ به اتهام شرکت در تجمعات اعتراضی و به ویژه تجمع روز عاشورا به همراه جمعی از اعضای حزب یاد شده بازداشت شد که ۱۸ روز از این مدت را در سلول انفرادی به سر برد و نهایتاً دهم اسفند به قید معرفی کفیل آزاد شد.

به رغم اتهامات یاد شده که به طور رسمی به نامبرده تفهیم شد، مهدی معتمدی مهر پس از آزادی اعلام کرد که در بازجویی‌ها تحت فشار جسمی و روانی بوده و حنی چندین بار هم مورد ضرب و شتم قرار گفته تا اولاً به ارتباط با بیگانگان و جرم جاسوسی اقرار کند و دوم این که به طور کتبی و رسمی با توقف فعالیت سیاسی نهضت آزادی ایران موافقت کند. امری که به زعم وی خطری جدی برای امنیت ملی محسوب شده و به منزله پایان دوران مبارزات در چارچوب قانون اساسی تلقی می‌شود.

هم‌اکنون علیه این عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران، دو پرونده مجزا و البته با اتهامات مشابه در دو شعبه 14 و 28 دادگاه انقلاب اسلامی مفتوح است که با توجه به سابقه زمانی ارجاع پرونده نخست به شعبه 14 قاعدتا و بر اساس قوانین آیین دادرسی کیفری، شعبه 28 و قاضی مقیسه صلاحیت قضایی ندارد اما شگفت آور آن است که رییس شعبه چهاردهم دادگاه انقلاب از رسیدگی امتناع کرده و پرونده خود را به رغم صراحت قانون به شعبه 28 ارجاع کرده است. به نظر می‌رسد که سایر قضات دادگاه انقلاب حاضر به هم‌کاری با ماموران وزارت اطلاعات و صدور احکام قضایی بر اساس نظر دستگاه امنیتی کشور نیستند.

در حال حاضر دکتر ابراهیم یزدی، دبیرکل نهضت آزادی ایران از نهم مهرماه سال جاری بازداشت شده و در خانه‌های امن وزارت اطلاعات محبوس است، عماد بهاور رییس شاخه جوانان و امیر خرم عضو شرای مرکزی این حزب ملی و اسلامی به ترتیب به 10 سال و 7 سال حبس در مرحله بدوی محکوم شده‌اند. فرید طاهری عضو دیگر شورای مرکزی نهضت آزادی ایران نیز با محکومیت به سه سال حبس قطعی در بند 350 محبوس است.

ابوالفضل قدیانی برای اجرای حکم زندان، به اوین فراخوانده شد

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: ابوالفضل قدیانی فعال سیاسی ۶۵ ساله و عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که پیشتر و با حکم شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به یکسال حبس تعزیری محکوم گردیده بود برای اجرای حکم به اوین فراخوانده شد.

به گزارش کلمه، ابوالفضل قدیانی عضو شورای سیاسی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، پنج شنبه ۱۷ دی ماه، برای تحمل یک سال حبس خود که توسط قاضی مقیسه صادر شده بود فراخوانده شد.

وی که پاییز سال گذشته در منزل خود بازداشت شده و ۴۰ روز در بند ۲۴۰ نگهداری شده بود با انتشار دفاعیه ی تاریخی خود و آشکار کردن برخی انحرافات و قانون شکنی ها، خشم اقتدارگرایان را بر انگیخت.

قدیانی که حدود ۴ سال نیز به خاطر مبارزه ی سیاسی با شاه در زندان های طاغوت بوده است پس از ابلاغ حکم تقاضای تجدید نظر نداده و گفته است: "اگر حکم خلاف است اعلام کنید هر چند می دانم جرات اعتراف ندارید و یا به دایره اجرای احکام بفرستید."

وی فردا برای اجرای حکم به اوین باز خواهد گشت.

پرونده نازنین خسروانی به دادگاه انقلاب تهران ارسال شد

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: پرونده نازنین خسروانی روزنامه نگار محبوس در زندان اوین تهران، که آبان ماه سال جاری و بدون اعلام هنچگونه اتهامی بازداشت شده بود، پس از دو ماه بازداشت موقت روز گذشته به دادگاه انقلاب تهران ارسال شد.

مادر این روزنامه نگار زندانی در گفتگویی با کلمه با بیان این مطلب گفت: «روزسه شنبه چهاردهم دی ماه به دادگاه انقلاب مراجعه کردیم که گفتند پرونده هنوز اینجا نیامده و ما بی اطلاعیم اما چهارشنبه که دوباره به دادسرای اوین رفتیم مسئول مربوطه به ما گفت پرونده اش امروز صبح با پیک ویژه به دادگاه انقلاب ارسال شده است. نمی دانم این به معنای در جریان قرار گرفتن پرونده است یا خیر به هر حال امیدوارم زودتر با تبدیل قرار بازداشت به وثیقه نازنین آزادشود.»

وی همچنین در مورد وضعیت روحی و جسمی نازنین خسروانی نیز گفت که به علت تعلل مسئولان این زندان در رساندن داروهای قلب این روزنامه نگار دربند، طی دوماه اخیر وی دوبار به بهداری زندان اوین منتقل گردیده است.

اعظم افشاریان با اشاره به اتمام بازجویی های نازنین خسروانی و عدم دسترسی وکیل مدافع وی به پرونده، در مورد پیگیری وضعیت فرزندش اضافه کرد: «در شرایط فعلی و با توجه به تمام شدن بازجویی های نازنین باید قرار بازداشت لغو می شد. این انتظاری است که ما داریم. یعنی از زمان اتمام بازجویی های نازنین، عملا نگهداری او در زندان و بی دلیل معنایی ندارد و در این مرحله باید امکان آزادی او مهیا باشد. ما واقعا نمی فهمیم دلیل نگهداری او به این شکل در زندان برای چیست. او بلاتکلیف در سلولش رها شده و مسوولان حاضر نیستند تکلیفش را مشخص کنند و متاسفانه تا امروز وکیل نازنین هم به پرونده دسترسی نداشته است.»

دو نفر بامداد امروز در بروجرد اعدام شدند

حقوق بشر ایران، ۱۷ دیماه ۱۳۸۹: دو نفر بامداد امروز جمعه در بروجرد به دار آویخته شدند.

به گزارش خبرگزاری ایرنا، به نقل از ’محمدصادق اكبري’ رييس دادگستري شهرستان بروجرد ’عبدالله درفشي’ فرزند شاه دوست ساكن روستاي كود از بخش زهك زابل و ’اردشير نيازي’ فرزند باقر از روستاي جهان آباد بروجرد به اتهام حمل و نگهداري چهار كيلو و ۹۹۰ گرم كراك ’هرويين فشرده’ به حكم شعبه دو دادگاه انقلاب اسلامي بروجرد متهمين به اعدام محكوم شدند كه پس از تاييد رياست قوه قضاييه سحرگاه امروز در محوطه زندان بروجرد به دار آويخته شدند.

اتهامات وارده توسط هیچ منبع مستقلی تائید نشده اند.

وب سایت: تماشای آنلاین بازیهای جام ملت هاى آسيا ۲۰۱۱ قطر

http://asiancup.yolasite.com/flash3.php

ازدواج برخي دختران پايه سوم و پنجم ابتدايي در شهرستان رشتخوار!

معاون اداره آموزش و پرورش رشتخوار، گفت: ترک تحصيل دانش‌آموزان دختر در مناطق روستايي رشتخوار بيشتر از پسران است که اين امر ناشي از مشکلات فرهنگي است که همواره موجب افزايش آسيب‌هاي اجتماعي مي‌شود.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه خراسان، "حسين عشقي" افزود: اين مشکل که عمده آن بر روي دوش آموزش و پرورش است، در روستاي "محمدآباد" و "باسفر" به شدت به چشم مي‌خورد.

وي با ذکر اينکه مطالبات آموزش و پرورش رشتخوار متاسفانه مورد غفلت مسولان قرار گرفته است، اظهار داشت: ترک تحصيل دانش‌آموزان مهمترين دغدغه موجود در اين شهرستان است.

وي گفت: يکي از مشکلات دانش‌آموزان اين شهرستان، ازدواج زودهنگام دختران در مناطق روستايي است که اين امر موجب ترک تحصيل قشر دختر در مدارس شده است.

وي با تاکيد بر تبيين فرهنگ مهارت آموزي زندگي در مدارس توسط فرهنگيان براي دانش‌آموزان، گفت: در برخي از مدارس اين شهرستان ديده شده که حتي دختران در پايه سوم و پنجم ابتدايي به ازدواج تن داده‌اند.

وي گفت: مدتي است شهرستان رشتخوار در قبولي کنکور هم نزول دارد و در رشته‌هاي پايه خيلي در حد پايين در کنکور قبولي داريم.

وي يکي از علل مشکلات موجود بر سر راه دانش‌آموزان را، خروج 120 فرهنگي باتجربه در سال تحصيلي جاري با ميانگين 10 سال خدمت به خارج از شهرستان عنوان کرد و گفت: با اين انتقال که اکثر اين قشر غيربومي هستند، متاسفانه تعدادي فرهنگي تازه وارد و صفر کيلومتر به بدنه آموزش و پرورش رشتخوار اضافه شده‌اند که اين امر يکي از عوامل افت تحصيلي است.

نصور نقی پور به هفت سال حبس محکوم شد

نصور نقی پور روزنامه نگار و فعال حقوق بشر از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی پیر عباسی به هفت سال حبس تعزیری محکوم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران"هرانا" این روزنامه نگار محلی، وبلاگنویس و فعال حقوق بشر همزمان با یورش های سازمان یافته اطلاعات سپاه پاسداران در 11 اسفند ماه سال گذشته به فعالان حقوق بشر در شهر قزوین بازداشت و به بند 2 الف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زندان اوین منتقل شد.
اتهام این فعال حقوق بشر از سوی قاضی پیر عباسی، عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران و تبلیغ علیه نظام اعلام شده است.
نصور نقی پور 29 ساله و دانشجوی رشته ی فناوری اطلاعات و پژوهشگر آزاد فلسفه و اندیشه سیاسی است که مدیریت یک سایت آرشیو مقاله فارسی در زمینه های علوم انسانی را بر عهده داشته است.
این روزنامه نگار و فعال حقوق بشر پس از تحمل 110 روز انفرادی در بند 2 - الف زندان اوین در 30 خرداد ماه سالجاری با تودیع وثیقه صد میلیون تومانی به صورت موقت از زندان آزاد شد.

چهار ساعت بازجویی برادر مجید توکلی- ارعاب برادر، تخریب وسایل شخصی در منزل

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده مجید توکلی زندانی عقیدتی و فعال دانشجویی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که برادر وی علی توکلی چند ساعت پس از بازجویی از سوی ماموران وزارت اطلاعات در روز ۱۵ دی ماه آزاد شده است. این منبع گفت که زمانی که علی توکلی به اداره اطلاعات شیراز رفته بوده است تعدادی از ماموران اطلاعات به خانه او یورش بردند . همچنین به گفته این منبع علی توکلی برادر مجید توکلی تحت فشار است و اجازه هیچگونه گفتگو با رسانه ها را ندارد.

سایت کلمه هم در خبری با اشاره به جزییات این حادثه نوشت که درهمان روزی که علی توکلی به اداره اطلاعات شهر شیراز رفته تعدادی از ماموران امنیتی به منزل شخصی او رفته و دست به تخریب و شکستن وسایل منزل زدند و مقداری کتاب، کامپیوتر و سی دی های موجود در خانه را با خود برده اند.

علی توکلی برادر مجید توکلی فعال دانشجویی و زندانی عقیدتی پس از برگشتش از اداره اطلاعات شیراز تا کنون در خصوص احضارش و یورش به خانه پدری اظهار نظری نکرده است.

چندی پیش مجیدتوکلی به همراه بهاره هدایت وبرخی دیگر از دانشجویان زندانی دیگر پیامی به مناسبت روز دانشجو از داخل زندان منتشر کرد که به همین منظور آقای توکلی مجددا تفهیم اتهام و پرونده جدیدی برای آنها به اتهام نشر اکاذیب گشوده شد که در نهایت دادگاه، مجید توکلی را به قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی محکوم کرد.
مجید توکلی ، دانشجوی دانشگاه امیرکبیر در مراسم ۱۶ آذرسال گذشته ، روز دانشجو، پس از سخنرانی خود توسط نیروهای امنیتی با ضرب وشتم در خارج از دانشگاه دستگیر شد و در دادگاه به جرم اجتماع و تبانی علیه نظام، تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و توهین به ریاست جمهوری به هشت سال و شش ماه حبس تعزیری، ۵ سال محرومیت از فعالیت سیاسی و ۵ سال ممنوعیت از خروج از کشور محکوم شد.

راه اندازی "خانه عفاف " در شاهرود

البرز نیوز : اخیرا فعالان درعرصه ترویج ازدواج موقت در شاهرود دست به فعالیت مجازی زده اند.

به گزارش البرز فعالیت این گروه با ایجاد وبلاگی تحت عنوان " خانه عفاف شاهرود" آغاز شده و درآن از زنان و پسران مجرد برای ازدواج موقت دعوت و ثبت نام میشود.

گردانندگان این این وبلاگ مدعی اند،دارای هدفی پاك و خدا پسندانه هستند و هرگونه برداشت غلط بر عهده مخاطب می باشد.

آنان با ایجاد بخشهای مختلفی برروی این وبلاگ در خصوص چگونگی طریقه یافتن همسر موقت آورده اند: "اگر ازدواج دائم برای شما در شرایط کنونی میسر نیست و اگر ازدواج نکنید احتمال ارتکاب خطا در شما هست چاره ای جز ازدواج موقت نمی ماند. در این صورت برای یافتن همسر موقت فقط کافیست با کلیک روی لینکهای زیر فرمهای مربوطه (ثبت نام آقایان! ثبت نام خانم ها!) را کامل نمایید".

یکی از قوانین این وبلاگ عدم پذیرش مردان متاهل است ،گردانندگان این وبلاگ دربیان هدف خود ازاین قانون نوشته اند:اهداف این وبلاگ جلوگیری از به فساد افتادن جوانان مجرد از طریق ازدواج موقت میباشد.

درادامه شرایط ثبت نام خانه عفاف مجازی شاهرودی ها آمده است : پس از دریافت اطلاعات ابتدا گزینه ای مناسب را برای شما با توجه به گزینه های موجود می یابیم. به آقایان و خانم های محترم گزینه ای را معرفی می کنیم.

اگر دختر خانم آقا پسر رو نپسندیدند یا بالعکس، باید دوباره همان ایمیل را بفرستند تا گزینه دیگری را برایشان معرفی کنیم.

به دلیل حیا و عفاف و حس پاکی که در نهاد زن به ودیعه گذاشته شده است خانم ها کمتر از آقایان اقدام به ارسال مشخصات خود می کنند در حالی که اگر احتمال گناه برای شما باشد، ازدواج موقت بر شما واجب است پس ، از ارسال مشخصات حیا نکنید چون اگر امکان ازدواج دائم برای شما مقدور نیست ، ازدواج موقت بهترین و پسندیده ترین و منطقی ترین راه است.

از آنجا که بنده در محیط شاهرود(استان سمنان) هستم و با محیط و جوانان در انجا بییشتر در ارتباط هستم الویت با ساکنان شاهرود(استان سمنان) می باشد ولی سایر شهر ها هم می توانند ثبت نام کنند."

گردانندگان این وبلاگ برای تحریک خوانندگانش اقدام به انتشار مطالبی تحت عنوان خاطرات وگفتگو با افرادی کرده است که ازدواج موقت کرده اند.

مدیر وبلاگ در بخش معرفی خودش مدرک تحصیلی اش را کارشناسی عنوان کرده و یک ایمیل نیز برای برقراری ارتباط کاربران با خودش دراین وبلاگ قرار داده است.

گفتنی است، تا لحظه تنظیم خبر، بیش از سه هزار و 100 نفر از این وبلاگ بازدید کرده اند.

مجازات محاربه براي آتش سوزي عمدي در جنگلها / آتش زدن عمدي جنگل‌ها براي تصرف زمين از سوي برخي افراد است

ایرنا - جنگلهاي شمال كشور طي ماههاي اخير شاهد وقوع آتش سوزيهاي گسترده اي بوده است كه در سالهاي اخير بي سابقه به شمار مي رود.

به گزارش ايرنا، بسياري از كارشناسان و مسئولان امور جنگلها و مراتع در كشور، وقوع اين آتش سازيها را با توجه به تغيير شرايط اقليمي، كاهش شديد بارندگي ها، كمبود رطوبت در جنگلها و وزش بادهاي گرم امري طبيعي دانسته و احتمال عمدي بودن آنها را بعيد مي دانند.

در همين راستا، فرمانده يگان حفاظت از جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور در ميزگردي كه هفته گذشته در ايرنا برگزار شد، تصريح كرد: تاكنون هيچكس به اتهام دست داشتن در آتش سوزيهاي اخير جنگلهاي شمال ايران بازداشت نشده است.

با اين حال، آتش سوزي هاي مكرر جنگل هاي شمال و غرب كشور طي ماه هاي اخير موجب شده است تا فرضيه عمدي بودن برخي از اين آتش سوزي ها نيز قوت بگيرد.
در همين زمينه، 'عبدالرضا گروسي' رييس اداره منابع طبيعي آمل از دستگيري فردي به اتهام آتش زدن جنگل منطقه لهاش آمل در دوازدهم دي ماه خبر داده اگرچه هنوز معلوم نيست آيا اين اتهام ثابت شده است يا خير؟

به اين ترتيب، علاوه بر عوامل طبيعي نظير خشكسالي،صاعقه، بادهاي گرم و نبود فرهنگ گردشگري كه نقش مهمي در آتش سوزي در جنگل هاي كشور ايفا مي كنند، موضوع ايجاد عمدي حريق در جنگلها با هدف تصرف زمين نيز اخيرا از سوي برخي افراد و رسانه ها مطرح شده است.

اين امر، نه تنها در مورد مناطق ساحلي درياي خزر بلكه در باره جنگلهاي زاگرس در غرب كشور نيز شنيده مي شود.
به اعتقاد كارشناسان، آتش زدن عمدي جنگل‌ها براي تصرف زمين از سوي برخي افراد سودجو و در مناطق چسبيده به جنگل براي تبديل آن به مزرعه يا ايجاد ساخت و ساز صورت مي گيرد.

'اكرم توفيقي'مديركل منابع طبيعي كردستان ماه گذشته در اين باره گفت: متاسفانه عده اي سودجو در تابستان و پائيز سال جاري اقدام به آتش زدن جنگل ها و مراتع كردستان كردند تا به اين صورت نسبت به تصرف اراضي ملي و تبديل آنها به زمين هاي كشاورزي اقدام كنند كه تا كنون بيش از 70 پرونده قضايي در سطح استان براي اين افراد تشكيل شده است.

'ذبيح الله كاظمي'، فرماندار سردشت نيز در گفت و گو با خبرنگار ايرنا، آتش سوزي نيمه آذرماه در جنگل‌هاي اين شهرستان را به احتمال قوي عمدي خوانده و در توضيح آن گفته بود: در اين موقع از سال با توجه به سردي هوا و حضور بسيار كم گردشگران درمنطقه، به اين يقين رسيده ايم كه آتش سوزي ها كاملا عمدي بوده است.

* مجازاتهاي قانوني
‌بر اساس ماده 46، هر كس مبادرت به كت زدن يا روشن كردن آتش در تنه درخت جنگلي نمايد به حبس تأديبي از سه ماه تا يك سال و براي هر درخت كه‌كت يا پي‌زده و يا در آن آتش روشن كرده باشد به پرداخت جريمه نقدي از يكصد ريال تا يك هزار ريال محكوم خواهد شد.
اما، علاوه بر مجازات هاي قانوني يادشده، آتش زدن عمدي جنگل ها اگر براي مقابله با حكومت اسلامي باشد، 'مجازات محارب' براي آن تعيين شده است.

در اين باره ماده 675 قانون مجازات اسلامي مي گويد:'هركس عمدا' عمارت يا بنا يا كشتي يا هواپيما يا كارخانه يا انبار و بطور كلي هر محل مسكوني يا مستعد براي سكني يا جنگل يا خرمن يا هر نوع محصول زراعي يا اشجار يا مزارع يا باغهاي متعلق به ديگري را آتش بزند به حبس از دو تا پنج سال محكوم مي شود اما اعمال فوق در صورتي كه به قصد مقابله با حكومت اسلامي باشد مجازات محارب را خواهد داشت.'

محارب از نظر حقوقي،كسي است كه به محاربه و مبارزه مسلحانه با نظام اسلامي بپردازد و از نظر شرعي، چنين فردي به اشد مجازات نظير مرگ، قطع دست و پا و يا نفي بلد محكوم مي شود.

مروري بر قوانين نشان مي دهد در برخورد با عاملان آتش سوزي در جنگلها خلاء قانوني چنداني وجود ندارد. از اين رو، مسئولان حفاظت از جنگلها و مراتع كشور بايد با قدرت و جديت به وظيفه خويش عمل كرده و در صورتي كه افرادي را مشاهده كردند كه به صورت عمدي جنگلها را آتش مي زنند، آنان را براي تنبيه و مجازات به مراجع قضايي معرفي كنند.
خوشبختانه، گزارشهايي كه تاكنون از وضعيت آتش سوزيها مخابره شده است، نشان مي دهد همه مردم كشور نه تنها قدر جنگل به عنوان سرمايه ملي را به خوبي مي دانند بلكه با همه وجود به كمك ماموران حفاظت از جنگلها براي مهار و كنترل آتش سوزيها برخاسته اند.

باز گردادن منصور اسانلو رهبر سندیکای شرکت واحد به بند عمومی

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" روز شنبه 18 دی ماه منصور اسالو (اشتباها در رسانه ها اسانلو نامبرده میشود) رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه پس از تحمل 8 روز سلول انفرادی و شرایط طاقت فرسا و غیر انسانی در بند 1 معروف به سگدونی به بند 3 زندان گوهردشت کرج بازگردانده شد. رهبر سندیکای شرکت واحد بدلیل شرکت در مراسم گرامیداشت شهید راه آزادی مردم ایران علی صارمی روز 11 دی ماه به سلولهای انفرادی منتقل شد.
بازجویان وزارت اطلاعات برای ایجاد رعب و وحشت در این بند او را به سلولهای انفرادی منتقل کردند ولی زندانیان سیاسی با ارسال پیام ها و برگزاری گسترده مراسم گرامیداشت برای این شهید به ترفندها و اعمال ضدبشری بازجویان وزارت اطلاعات وقعی ننهادند.
در حال حاضر 2 زندانی سیاسی به نام های رضا جوشن و محمد رضا پور شجری وبلاگ نویس در سلولهای انفرادی بند 1 معروف به سگدونی زندانی هستند.

بازداشت و اجرای حکم عضو ستاد انتخاباتی اراک

خبرگزاری هرانا - مسئول كميته تبليغات ستاد انتخاباتی مهندس موسوی و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت منطقه مرکزی در استان مركزی بازداشت و روانه زندان شد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، مرتضی گلی زاده كه به اتهام شركت در تشييع جنازه آيت ا..العظمی منتظری در قم و با عنوان اخلال در نظم عمومی به يكسال حبس تعزيری شده بود در حين مراجعه به مدير كل دادگستی جهت پیگیری امور، بازداشت و روانه زندان شد.

گلی زاده پیش از این نیز 2 بارپس از عاشورا و در آستانه 22 بهمن سال گذشته احضار و بازداشت شده بود.

سه شهروند مهابادی به زندان محکوم شدند

آژانس خبری موکریان: دادگاه انقلاب اسلامی شهرمهاباد سه شهروند اهل روستای قم قلعه از توابع شهر مهاباد را به نام های هیوا پورمند ، عبدالوهاب فتاحی و قادر قنده به حبس محکوم کرد.
به گزارش خبرنگار آژانس خبری موکریان ، براساس حکم صادره از سوی دادگاه انقلاب مهاباد ، هیوا پورمند ، وهاب فتاحی و قادر قنده به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و همکاری با احزاب غیرقانونی هر کدام به 6سال حبس محکوم شده اند که این حکم در دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی به 5 سال کاهش یافته است.
گفتنی است این سه شهروند هم اکنون در زندان مرکزی شهر مهاباد دوران محکومیت خود را سپری می نمایند.

اعتصاب بازیکنان تیم فوتبال ایران در جام ملتها

خبرگزاری ورزش ایران (ایپنا): در شرایطی که فقط 2 روز تا دیدار تیم ملی ایران مقابل تیم ملی عراق در رقابتهای جام ملتهای آسیا باقی مانده است، شایعات نگران کننده‌ای از اردوی ملی‌پوشان در قطر به گوش می‌رسد.

شنیده‌های ما حاکی از آن است بازیکنان تیم ملی در اقدامی هماهنگ کادر فنی را تهدید کرده‌اند که در صورت حضور مسعود شجاعی و جواد نکونام در ترکیب اصلی تیم ملی دست به اعتصاب زده و مقابل تیم ملی عراق بازی نخواهند کرد.

این در حالی است که مسئولان فدارسیون فوتبال در پی رد این شایعات هستند اما شاید جالب باشد که بدانید با وجود تکذیبهای مسئولان "جواد نکونام" هنوز خود را به اردوی تیم ملی در قطر نرسانده و قرار است امشب در جمع ملی‌پوشان حضور یابد.

البته امیداوریم این شایعات به هیچ عنوان صحت نداشته باشد و تیم ملی با قدرت کامل در اولین بازی خود مقابل عراق حاضر شود.

مرگ بیماران به علت خرابی آمبولانس

خبرگزاری مهر: بخشدار هرمز گفت: بر اثر خرابی آمبولانس دریایی هرمز و اعزام بیماران با قایق معمولی و تفریحی طی سه هفته گذشته سه نفر جان خود را از دست داده اند.

محمود عامری سیاهویی گفت: بر اثر خرابی آمبولانس دریایی هرمز و اعزام بیماران با قایق معمولی و تفریحی طی سه هفته گذشته سه نفر از اهالی هرمز فوت شده اند که موجب نارضایتی شدید شهروندان هرمزی از خدمات رسانی بهداشتی درمانی را به همراه داشته است.

وی گفت: متاسفانه از زمانی که مرکز بهداشتی درمانی هرمز زیر نظر مرکز بهداشت بندرعباس قرار گرفته وضعیت بهداشتی درمانی شهر هرمز بدتر شده و با توجه به اینکه از سوی مسئولان دانشگاه علوم پزشکی اعلام شده که درمانگاه شهر هرمز با حضور سه پزشک به صورت شبانه روز خدمات می دهد، در عمل فقط یک پزشک حضور دارد که موجب افزایش نارضایتی اهالی جزیره هرمز شده است.

وی بیان داشت: انتظار این بود که با حضور این تعداد پزشک خدمات دهی بهتری صورت بگیرد که متاسفانه هنوز این امر محقق نشده است.

عامری با ابراز گلایه از مسئولان دانشگاه علوم پزشکی استان که به وعده های داده شده جامه عمل نپوشانده اند، اظهارداشت: مسئولان دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان قول داده بودند مرکز بهداشتی درمانی هرمز به صورت شبانه روزی و زیر نظر معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی اداره شود در حالیکه هنوز وضعیت شبانه روزی درمانگاه مشخص نیست.

بخشدار هرمز همچنین افزود: مرکز درمانی هرمز را به مرکز بهداشت بندرعباس تحویل داده اند که مرکز بهداشت شهرستان بندرعباس با این همه گستردگی که دارد نمی تواند جوابگوی مشکلات درمانی هرمز شود.

وی خاطرنشان کرد: نگاه مسئولان امر به موضوع بهداشت و درمان جزایر باید ویژه و خاص باشد چراکه در جزایر اگر شرایط دریا به گونه ای باشد که تردد دریایی تعطیل شود آن وقت بیماران اورژانسی برای انتقال به سرزمین اصلی باید چه کار کنند.

بخشدار هرمز تصریح کرد: طی یک ماه گذشته علاوه بر خرابی آمبولانس زمینی که جهت تعمیر به بندرعباس اعزام و تاکنون برگشت داده نشده آمبولانس دریایی هم خراب شد اما با توجه به تعمیرات اساسی انجام شده اما اطمینانی به اینکه این آمبولانس خدمات مناسب به بیماران اورژانسی بدهد، نیست.

عامری سیاهویی در ادامه گفت: مسئولان دانشگاه علوم پزشکی استان حدود یک ماه پیش قول داده بودند که آمبولانس دریایی مجهز هرمز که اعتبار آن تامین شده را خریداری و تا پایان آذر ماه تحویل کنند که متاسفانه هنوز این امر محقق نشده و موج نارضایتی مردمی را بدنبال داشته که از مسئولان استان می خواهیم این مشکلات هرچه زودتر بر طرف کنند.

مرگ بیش از چهارهزار موتورسوار در هشت ماه

ایسنا: در هشت ماهه سال جاری، چهارهزار و ۶۵۹ موتورسوار در تصادفات رانندگی كشته شدند كه مطابق آمارهای موجود ۹/۳۲ درصد آنان افراد ۱۸ تا ۲۴ سال بودند.

دكتر جابر قره داغی با بیان این مطلب افزود: سال گذشته یکهزار و ۹۳۱ موتورسوار ۱۸ تا ۲۴ ساله در تصادفات رانندگی جان خود را از دست دادند و در هشت ماهه اول امسال هم یکهزار و ۵۳۵ تن از کشته شدگان تصادفات موتورسیکلت ۱۸ تا ۲۴ ساله بوده اند.

به گفته وی بر اساس آمارها ۱/۳۳ درصد موتورسواران كشته شده در سال گذشته نیز جوانان ۱۸ تا ۲۴ سال بودند كه این امر نشان دهنده بالاتر بودن مرگ موتورسیكلت سواران در این گروه سنی است.

رییس مركز تحقیقات پزشكی قانونی با اشاره به وقوع بیشتر موارد مرگ موتورسواران در نیمه اول سال خاطرنشان كرد: آمارها نشان می دهد میزان مرگ موتورسواران عمدتا در نیمه اول سال بیشتر است به نحوی كه در شش ماهه اول سال گذشته سه هزار و ۳۵۳ موتورسوار و در نیمه دوم همان سال دو هزار و ۴۸۰ موتورسوار در تصادفات جان خود را از دست دادند.

قره داغی افزود: مقایسه آمارهای دو نیمه اول و دوم سال های ۸۷ و ۸۶ نیز به خوبی نشان می دهد كه مرگ موتورسواران در نیمه اول سال بیشتر است و شاید بتوان گفت كه یك دلیل این امر استفاده نكردن از كلاه ایمنی توسط موتورسواران به ویژه در فصل تابستان و هوای گرم باشد.

وی گفت: در نیمه اول سال ۸۷ تعداد موتورسواران فوت شده سه هزار و ۵۵۹ و در نیمه دوم آن سال دو هزار و ۴۹۱ تن بوده همچنین در سال ۸۶ حدود سه هزار و ۷۳۳ موتور سوار در نیمه اول و دو هزار و ۲۶۴ موتورسوار نیز در نیمه دوم سال در اثر تصادف كشته شدند.

قره داغی با مقایسه ماهیانه آمار مرگ موتورسواران در سال های اخیر بیشترین رقم های مرگ این افراد را مربوط به فصل تابستان و به طور كلی روزهای گرم سال دانست.

رییس مركز تحقیقات پزشكی قانونی با اشاره به كاهش مرگ موتورسواران در سال ۸۸ نسبت به سال قبل از آن افزود: هرچند در سال ۸۷ نسبت به سال ۸۶ شاهد افزایش نه دهم درصدی مرگ موتورسیلكت سواران بودیم اما در سال ۸۸ این رقم نسبت به سال قبل از آن ۶/۳ درصد كاهش یافت كه امیدواریم این روند كاهش در سال جاری نیز ادامه یابد.

وی در ادامه با بیان اینكه مرگ موتورسواران در مسیرهای برون شهری بیشتر است، افزود: محل تصادف ۷/۴۶ درصد این افراد مسیرهای برون شهری و ۴/۳۷ درصد مسیرهای درون شهری بوده، همچنین محل وقوع ۳/۱۵ درصد تصادفات منجر به فوت موتورها جاده های روستایی و ۶/۰ درصد نامعلوم گزارش شده است.

چهار نفر دیگر در اصفهان اعدام شدند

خبرگزاری هرانا - دادستان عمومی و انقلاب اصفهان از اعدام چهار نفر در صبح روز شنبه در زندان اصفهان خبر داده است.

قاضی محمدرضا حبيبی، دادستان عمومی و انقلاب اصفهان، اتهام این افراد را که از راه حلق آویز اعدام شدند، قاچاق مواد مخدر عنوان کرده است.

زلزله‌اي به بزرگاي 5.1 ريشتر نورآباد استان فارس را لرزاند

بر اساس گزارش مركز لرزه‌نگاري مؤسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران، اين زلزله در موقعيت جغرافيايي 30.06 شمالي و 51.56 شرقي و در ساعت 3:54:25 ثانيه امروز شنبه 18 دي رخ داده است.

اين زلزله در عمق 27 متري و در فاصله 7 كيلومتري نورآباد، 32 كيلومتري نودان و 47 كيلومتري اردكان استان فارس به وقوع پيوست.

پس از اين زلزله، 2 پس لرزه به بزرگاي 2.9 و يك پس‌لرزه به بزرگاي 3.2 ريشتر نيز در نورآباد فارس به وقوع پيوست.

يادآور مي‌شود، چهارشنبه هفته گذشته (15 دي) نيز زلزله‌اي به بزرگاي 5.3 ريشتر در فاصله 20 كيلومتري اردكان استان فارس رخ داد.

مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی فارس اعلام کرد بر اثر وقوع این زمین لرزه ها 8 نفر از مصدومان به صورت سرپایی مداوا و 3 نفر نیز در بیمارستان بستری شده اند.

2 زمین لرزه به بزرگی 5 و 5 و یک دهم ریشتر بامداد امروز در ساعت های 3 و 22 دقیقه و 59 ثانیه و 3 و 54 دقیقه و 24 ثانیه شهر نورآباد مرکز شهرستان ممسنی را لرزاند که 4 پس لرزه نیز در پی داشت.

یاسوج هم لرزید

دو زمین لرزه پنج ریشتری نورآباد فارس، یاسوج در استان کهگیلویه و بویراحمد را هم لرزاند. این دو زمین لرزه در ساعتهای سه و 23 دقیقه و سه و 54 دقیقه و 25 ثانیه به وقوع پیوست. مرکز این دو زمین لرزه شهرستان نورآباد در استان فارس بوده و سه پس لرزه نیز به همراه داشته است.
نورآباد ممسنی در 80 کیلومتری جنوب شرقی یاسوج قرار دارد.
 

بالای صفحه

... بیشتر